چهره هنر پس از ماسک کرونا
فرحناز دهقی /مترجم
او درباره نگاه نویسندگان جهان
درباره دنیای پس از کرونا نوشته است
در تاریکترین پستوهای تاریخ، همیشه و همیشه روزنهای باریک اما پرنور از امید وجود داشته که در کورانها چراغ راه شود. هنر که هر بار در بزنگاههای مختلف دست یاری به سوی انسانها دراز کرده و چه آفریننده و چه مخاطب را سرشار از امید و انگیزه و الهام کرده، یکی از روزنههایی است که رد پایش در جایجای تاریخ به چشم میخورد.
طی یک سال اخیر که جهان آلوده به ویروس کرونا است، شکل و شمایل بسیاری از چیزها دستخوش تغییرات کوچک و بزرگ شده است. هنر یکی از آنهاست که با شیوع ویروس کرونا و به انزوا کشاندن انسانها دچار تغییراتی بنیادین شد. آنچه در ادامه میخوانید چکیدهای است از نظرات هنرمندان و گالریدارهایی که اعتقاد دارند ویروس کرونا –بدون ارزشگذاری- سبب پوستاندازی هنر شده است:
پس از آزادسازی فرانسه، پیکاسو گفت: «من جنگ را نقاشی نکردم، اما بدون هیچ تردیدی جنگ در نقاشیهای من است»؛ همانگونه که امروز ویروس کرونا برخی از انسانها را کمی تحت تأثیر قرار داده و مابقی را شدیداً متأثر کرده است، تأثیرات جهانی مملو از تنهایی و قرنطینه بر هنرمندان و گالریها متنوع است اما هماکنون آثار بهیادماندنی در حال خلق شدن است که به وضوح بیانگر این دوره هستند بدون آنکه لزوماً توصیفکننده آن باشند.
ترویج تصویر انسان تنها
طی دوران قرنطینه، کالوم اینز اثری خلق کرد که رنگ و تُن و بعد را بهشکل منحصربهفردی به نمایش میگذارد؛ اثری که در یک سیاهی مرموز غوطهور شده اما با تابش نور، حس امید به مخاطب القا میشود. این استاد آبستره اسکاتلندی هرگز هیچ اثری را به این اندازه مرزبندی شده نکشیده است. او یکی از هزاران هنرمندی است که با شیوع ویروس کرونا و قرنطینه، فصل تازهای در سبک و آثار هنریاش آغاز شد. از سوی دیگر، ابیگل بوچر، روزنامهنگار ادبی به همراه دو همکار خود تحقیقی درباره تأثیرات ویروس کرونا در حوزه ادبیات کرده که نتایج آن اگرچه قابل پیشبینی نیست اما تأثیرگذار و روشنگر است. براساس تحقیقات او میزان مطالعه افراد طی دوران شیوع کرونا بیش از پیش شده است و منظمتر از قبل مطالعه میکنند. برخی افراد که پیش از این علاقه به کتاب خواندن نداشتند، دچار عادت مطالعه شدهاند. جنیفر چارلسون کارگزار ادبی در آژانس ادبی چارلسون و لرنر به روزنامه لسآنجلستایمز گفته که انتظار دارد پس از دوره کرونا، تعداد کتابهای غیرداستانی درباره تنهایی بیشتر شود. در حوزه داستان هم احتمالاً برخی نویسندگان با روی آوردن به ژانر رئالیسم جادویی موقعیت کنونی را به رشته تحریر در بیاورند. اگرچه برخی روانشناسان اعتقاد دارند شیوع ویروس کرونا چشمانداز شخصی انسانها را تغییر نداده و تنها برخی خصوصیات و عقاید آنها را تشدید کرده است. شاید همین اتفاق هم در هنر روی بدهد. غیرقابل پیشبینی نیست که تأثیر نزدیک به یک سال انزوا و قرنطینه در هنر انعکاس خواهد یافت و آثار بیشتری درباره تنهایی انسان خلق خواهد شد. با وجود تمامی مدیومهای هنری، شاید ادبیات نماینده بهتری در این میان باشد و بتواند با خلق تصویری بدیع از انسان تنهای امروزی، بر ضرورت وحدت تأکید بیشتری کند، چرا که ادبیات واکنش انسان به برخی رویدادها، شرایط و بینظمیها و انقلابهاست. نادیا انوار روزنامهنگار ادبی اعتقاد دارد بهترین رمانها پساز پایان ویروس کرونا نوشته خواهند شد؛ یعنی زمانی که نویسندگان بتوانند خاطرات و تجربیات خود را باور کنند، سپس تجزیه و تحلیل کنند و از دل هر کدام از آنها داستانی باورنکردنی اما واقعی خلق کنند. کووید19 تأثیر مستقیمی بر زندگی نویسندگان و وضعیت کاری آنها گذاشت. بیثباتی اجتماعی- اقتصادی بدون شک در آثار آنها انعکاس خواهد داشت. به عقیده انوار به همین دلیل، طی سالهای آینده باید شاهد افزایش تعداد اتوبیوگرافیهای نویسندگان باشیم که هر کدام شیوه و روش دست و پنجه نرم کردن با این ویروس و عواقبش را به تفصیل شرح دادهاند. بهگفته انوار، از سوی دیگر با وجود مشاهده استیصال علم در برابر کرونا، انتظار میرود ژانر داستانهای معنوی و مذهبی داغتر از پیش شود و درونمایههایی مانند مجازات، رستگاری، نیایش، شیطان و... به داستانها جانانه ورود پیدا کنند. اما نویسندگان داستانهای علمی- تخیلی بیکار نخواهند نشست و احتمالاً با دریافت الهامهای متعدد از ویروس کرونا و قرنطینه جهانی، داستانهایی تازه خلق خواهند کرد. اگرچه پیش از این نویسندگان این ژانر تصویر فراگیر شدن ویروسی مرموز و بیرحم را در ذهن مخاطبان خلق کرده بودند اما این بار با تجربه کردن آن میتوانند ابعاد تازهای به این موقعیت اضافه کنند و فصل تازهای را در ادبیات علمی و تخیلی بگشایند.
پلتفرمهای آنلاین، دریچهای رو به مخاطبان جهان
پیکاسو طی دوران جنگ، هرگز از نقاشیهایش رونمایی نکرد اما پلتفرمهای آنلاین آثار تازه را از دل انزوای هنرمندان بیرون میکشد و در معرض دید قرار میدهد. این دستاورد، نوآوری و انعطاف هنر معاصر است. با شیوع ویروس کرونا، درهای بسیاری از گالریها، موزهها، سینماها، کتابخانهها و دانشگاهها شکسته شد و محدودیت زمانی و مکانی از میان رفتند و جهانشمولی خصیصه تمام آثار هنری شد. داراگ هوگان گالریداری است که اعتقاد دارد در دوران پاندمیک نیاز به اتصال و ارتباط بیش از پیش شده است و هنر یکی از پیشروان و نقشهای اصلی در پاسخ به این نیاز است. او میگوید: «بهنظر من الان دیگر وقت هر کاری کردن نیست. تصمیمها به کندی گرفته میشوند و اکنون زمان توقف و تفکر است. پاندمیک تغییرات در هنر را افزایش داده است. حالا دیگر هر هنرمند، مخاطبانی به وسعت جهان دارد. اکنون زمان انتخاب برای ما گالریدارها است یا باید از موقعیت کنونی بهراسیم یا گامی به جلو برداریم و به دیجیتالی شدن دست دوستی بدهیم. این دوران باعث تغییرات عمیقی در هنر و نحوه ارائه هنر میشود». رویارویی با ویروسی که پیش از این تنها در افسانه و تخیلاتمان مجال ابراز داشت، تجربهای بدیع و گزنده بود. همه ما طی این دوران به اندازه کافی طعم تنهایی، ترس، نگرانی و استیصال را چشیدیم و بیآنکه به آن آگاه باشیم تا سالها آثار این تجربه را در کشکول ذهنیمان حمل خواهیم کرد. اما این دوران هم مانند هرآنچه از ابتدای تاریخ بر بشر گذشته، میتواند به نقطه عطفی تبدیل شود که با هوشیاری و دقتنظر سویه مثبت سنگینتری پیدا کند. بدون شک نبرد با این ویروس به پیروزی میانجامد اما شاید به قیمت تغییر بسیاری از چیزها از جمله هنر. شاید این تغییر باعث خلاقیت، اصالت و الهام بیشتر شود؛ کسی چه میداند؟