ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
کارشناسان از فاصله آرزوهای شهروندان تهرانی با شهرشان میگویند
تهران شهری بیرؤیا!
حمیده امینی فرد
خبرنگار
آیا تهران همان شهر آرزوهای ما چند میلیون نفری است که صبحها تا چشممان را باز میکنیم، تصویر ساختمانهای بلندش یا آسمان خاکستری معروفش و شاید هم بافتهای فرسوده یک در میان رنگ شدهاش، یادمان میاندازد که در پایتخت ایران ساکنیم؟ یا نه آلودگی هوای دردسرسازش، ترافیکهای چند ساعته کلافه کنندهاش، تصویر کودکان کار خم شده در سطلهای زباله اش، کارتن خوابهای در حال چرت زیر پلهای عابر پیادهاش، تصویر تهران را برایمان به یک شهر دور از آرزو تبدیل کرده است؟! اما نه! اگر همین حالا چشممان را ببندیم، تصاویر تلخ همیشگیاش را کنار بزنیم، در پشت پرده همه زمختیهایش، یک شهر آرمانی آرام خوابیده که زمانی باغهایش، هوش از حواس گردشگرانش میپراند! کوهستان شمالیاش از تپه ماهورها گرفته تا دره اوین، برند یک شهر رؤیایی بود و این بیستوهشتمین شهر بزرگ دنیا، در همهمه تمام ناملایمات تاریخی که پشت سرگذاشته، هنوز هم یک شهر پرهیاهوی پرجنبوجوش زنده برای ساکنانش است! بسیاری از تهران نشینها حالا به یک سؤال کلیشهای که «آیا حاضرید از تهران کوچ کنید؟» یک جواب مشترک میدهند: «ما به این شهر عادت کردهایم، هیچ کجا برای ما تهران نمیشود!» باوجود این خیلیهایمان نمیدانیم آرزویمان برای شهری که اغلب مان، بهعنوان شهر رسیدن به آرزوهایمان انتخاب کردهایم چیست؟ بیانصافی نکنیم، «تهران» راه پر دستانداز رسیدن به آرزوی خیلیهایمان را هموار کرده است! ما از سالها پیش قدم در شهری گذاشتهایم که امروز باید در تصویرسازی آیندهاش، همچنان به رؤیاپردازیهایمان ادامه دهیم، باید باور کنیم تهران بیرؤیا، یک تهران مرده است!
«آقای مقیسه 40 سال پیش از مشهد به تهران آمده، ازدواج کرده و حالا هم صاحب یک کارگاه تولیدی است. هیچ وقت به آرزوهایش برای تهران فکر نکرده است. یادش که میافتد، میخواهد همیشه تهران «عید» باشد! بیدغدغه از «شاه عبدالعظیم» به «امامزاده صالح» برود و خب یک شهر ارزان بیترافیک خلوت باشد. اما ریزتر که میشود، میگوید همین که هر روز از یک کوچه تمیز و پر نور رد بشود، برایش کافیست.دیدن سطلهای کثیف جلوی خانهها، آزاردهندهترین تصویری است که هر روز میبیند!»
«خانم کارگر، در شهرری به دنیا آمده، اما تهران را زادگاهش میداند. از مهاجرتها به تهران کلافه است، خیلیها را میشناسد که از سر ناچاری به حاشیههای شهر رفتهاند و برعکس خیلیها با اینکه زندگی خوبی در شهرهایشان دارند، بازهم به تهران میآیند. نگرانی اش خبرهاییاست که از زلزله میشنود. میگوید کابوسش زیر آوار ماندن است، در یکی از محلههای قدیمی تهران مینشیند، مستأجر است و آرزویش این است که یک روز برای همه ساکنان تهران، خانه ارزان ساخته شود.»
«خانم فرامرزی، معلم بازنشستهای که سالها قبل از بیجار به تهران مهاجرت کرده و حالا تنها آرزویش این است که هر روز حسرت برگشت به شهرشان را نخورد! میگوید کاش اینجا هم مردم نسبت به هم دلسوز بودند. خیلیها را میبیند که از کنار زباله گردها و متکدیان، بیتفاوت رد میشوند، حتی بعضیها شروع به فحاشی میکنند، چون دلشان نمیخواهد این تصاویر را ببینند، ولی همه این آدمها جزو شهری هستند که دوست دارند یک زندگی آرام داشته باشند اما خودخواهی بقیه این اجازه را نمیدهد. دلش میخواهد مردم با هم آشتی باشند و به هم لبخند بزنند. دیدن چهرههای عصبی و اخم کرده که همیشه برای رسیدن به مقصدی عجله دارند، تلخترین تصویری است که او این روزها از تهران میبیند.» آقای شکری، استاد دانشگاه میگوید: «از دیدن تابلوهای تبلیغاتی فراریام. از این همه پاساژهای لوکس، رستورانهای گران، این همه بانک، شرکتهای بیمه که پشت هم صف کشیدهاند. دلم یک شهر یکدست میخواهد. نه اینکه به هرکجایش میروی با هزار تناقض روبهرو شوی. آرامش ما آدمهای معمولی، سهم سرمایه دارانی شده که فقط میسازند و پول روی پول میگذارند. این همه خودرو، این همه شلوغی، تکلیف عابران چیست؟ دوست دارم در یک شهر پر از پیاده رو و پارک و فضاهای باز قدم بزنم. این آرزویی است که بعید است محقق شود چون در تهران پول حرف اول را میزند.»
آرزو همان چشم اندازی برای آینده شهر است
حسین ایمانی جاجرمی، جامعه شناس معتقد است که آرزو کردن شهروندان برای شهرشان، موضوع جدید و عجیبی نیست. به گفته او در واقع «آرزو»همان چشماندازی است که درباره آینده شهر یا محله صحبت میکند و از مردم میخواهد تا تصوراتشان را نسبت به محل زندگیشان بگویند. مثلاً در یکی از شهرهای هلند، برنامه ریزان شهری برای تدوین یک برنامه 20 ساله از مردم خواستند تا تصوراتشان را بنویسند، اما این کار راحتی نبود، مردم مشارکت نمیکردند، بنابراین عینکهای تلقی رنگارنگی درست کردند تا وقتی مردم روی چشمشان میزنند، تصور بهتری نسبت به آینده داشته باشند.
«در تهران با توجه به اینکه ما مردم درونگرایی هستیم که از نظر ذهنی و فکری بیشتر به درونمان پناه میبریم و اتفاقاً دادههای سرمایه اجتماعی هم نشان میدهد که اعتمادمان از نوع ضخیم است، یعنی بیشتر با آشنایان در ارتباطیم و فضای عمومی را یک فضای جدید میبینیم، پس مشارکت مردم نیاز به بسترسازی، اقدامات مقدماتی و توانمندسازی دارد وگرنه مردم نمیتوانند به راحتی تصویرسازی کنند، قطعاً متخصصان و صاحبنظران میتوانند مشارکت کنند، اما در این فرآیند نظر شهروندان عادی مهمتر است.»
او با بیان اینکه برای انتخاب یک شهر خوب، معیارهای جهانی وجود دارد، ادامه میدهد: «در گزارشهای متعدد از رتبه جهانی تهران از نظر شاخصهای متعددی که برای یک شهر خوب پیشبینی شده، معمولاً پایتخت جزو شاگرد تنبلهاست. این شاخصها از نظر شهر دوستدار محیط زیست، تا سهم حملونقل عمومی، انرژیهای تجدید پذیر و شهر پیاده محورمتغیر است و عمدتاً ملبورن و وین جزو شاگرد زرنگها هستند. بنابراین معیار برای مقایسه و رقابت وجود دارد. اما ما بهجای «آرزو»، بیشتر به «نوستالژی» پناه میبریم و مدام بهدنبال تداعی گذشته هستیم و مثلاً حسرت میدان توپخانه و لاله زار را میخوریم. چرا؟ چون دادههای سرمایه اجتماعی که در سال 97 انجام شده هم نشان میدهد که 62.3 درصد از ایرانیها از نظر شاخص امید به آینده، معتقدند که وضعیتشان در آینده بدتر میشود. بنابراین مردمی که به گذشته چسبیدهاند، سخت میتوانند درباره آینده نظر بدهند. البته همیشه اینطور نبوده و اتفاقاً در دوره پهلوی، با نفی گذشته بهدنبال ساخت آینده بودند.»
«به گفته او، برای تصویرسازی درست برای آینده باید تهران را در سطح محله و حتی واحدهای همسایهای و نه یک کلانشهر دید.
آرزوها باید در طرح توسعهای شهر دیده شوند. بخشی از کار برنامهریزان شهری گفتوگو با مردم است که باید با منابع و امکانات شهر پیوند بخورد.»
ارتباط مستقیم معماری وشهرسازی با سلامت روان شهروندان
تهران را از نظر سلامت روان چگونه شهری میبینید؟ دکترامیرحسین جلالی ندوشن، روانپزشک، به این سؤال اینطور پاسخ میدهد: «معماری و شهرسازی و فضاهای کالبدی شهر ارتباط مستقیمی با سلامت روان شهروندان دارند. در شهرهای مدرن، پارامترهایی را در نظر میگیرند که از آسیبهای اجتماعی و روانی در شهرها جلوگیری کنند. باور من این است که تهران تنها یک شهر نیست بلکه مجموعهای از چندین شهر بزرگ است که درگیر موضوعات زیادی مثل ترافیک، محیط زیست، نابرابریهای اجتماعی و حاشیه نشینی است و از نظر شاخصهای سلامت روان با مشکلات جدی روبهرو است.
بنابراین به جای آرزوهای فانتزی که امکان تحققشان هم وجود ندارد باید به سراغ حل این مشکلات برویم. شهرداری و شورای شهر میتوانند نقطه اتصال همه نهادها و سازمانهای پراکندهای باشند که در این موضوعات نقش دارند. این اتفاق مهمی است که از نظر اداری و اجتماعی میتواند تحولاتی را در شهر و بویژه سطح محلات ایجاد کند.مثل نهادهای متعددی که در حوزههای اجتماعی و آسیبها متولی هستند، اما سازمان یکپارچهای وجود ندارد که بتواند از این سردرگمی و موازی کاری جلوگیری کند».
او ادامه میدهد: « در یک پیمایش ملی از سلامت روان شهروندان تهرانی این نتیجه بهدست آمد که تهران در مقایسه با سایر شهرها رتبه پایین تری دارد. مثلاً تجربه اختلالات روانی طول عمر اگر در ایران 23 تا 27 درصد بود، در تهران بیش از 30 درصد گزارش شده است یا درباره آمار طلاق و اعتیاد که براساس آمارهای رسمی، تهران وضعیت بدتری دارد، درحالی که با توجه به جمعیت و پایتختی تهران، اولویت سلامت روان باید با این کلانشهر باشد».
خبرنگار
آیا تهران همان شهر آرزوهای ما چند میلیون نفری است که صبحها تا چشممان را باز میکنیم، تصویر ساختمانهای بلندش یا آسمان خاکستری معروفش و شاید هم بافتهای فرسوده یک در میان رنگ شدهاش، یادمان میاندازد که در پایتخت ایران ساکنیم؟ یا نه آلودگی هوای دردسرسازش، ترافیکهای چند ساعته کلافه کنندهاش، تصویر کودکان کار خم شده در سطلهای زباله اش، کارتن خوابهای در حال چرت زیر پلهای عابر پیادهاش، تصویر تهران را برایمان به یک شهر دور از آرزو تبدیل کرده است؟! اما نه! اگر همین حالا چشممان را ببندیم، تصاویر تلخ همیشگیاش را کنار بزنیم، در پشت پرده همه زمختیهایش، یک شهر آرمانی آرام خوابیده که زمانی باغهایش، هوش از حواس گردشگرانش میپراند! کوهستان شمالیاش از تپه ماهورها گرفته تا دره اوین، برند یک شهر رؤیایی بود و این بیستوهشتمین شهر بزرگ دنیا، در همهمه تمام ناملایمات تاریخی که پشت سرگذاشته، هنوز هم یک شهر پرهیاهوی پرجنبوجوش زنده برای ساکنانش است! بسیاری از تهران نشینها حالا به یک سؤال کلیشهای که «آیا حاضرید از تهران کوچ کنید؟» یک جواب مشترک میدهند: «ما به این شهر عادت کردهایم، هیچ کجا برای ما تهران نمیشود!» باوجود این خیلیهایمان نمیدانیم آرزویمان برای شهری که اغلب مان، بهعنوان شهر رسیدن به آرزوهایمان انتخاب کردهایم چیست؟ بیانصافی نکنیم، «تهران» راه پر دستانداز رسیدن به آرزوی خیلیهایمان را هموار کرده است! ما از سالها پیش قدم در شهری گذاشتهایم که امروز باید در تصویرسازی آیندهاش، همچنان به رؤیاپردازیهایمان ادامه دهیم، باید باور کنیم تهران بیرؤیا، یک تهران مرده است!
«آقای مقیسه 40 سال پیش از مشهد به تهران آمده، ازدواج کرده و حالا هم صاحب یک کارگاه تولیدی است. هیچ وقت به آرزوهایش برای تهران فکر نکرده است. یادش که میافتد، میخواهد همیشه تهران «عید» باشد! بیدغدغه از «شاه عبدالعظیم» به «امامزاده صالح» برود و خب یک شهر ارزان بیترافیک خلوت باشد. اما ریزتر که میشود، میگوید همین که هر روز از یک کوچه تمیز و پر نور رد بشود، برایش کافیست.دیدن سطلهای کثیف جلوی خانهها، آزاردهندهترین تصویری است که هر روز میبیند!»
«خانم کارگر، در شهرری به دنیا آمده، اما تهران را زادگاهش میداند. از مهاجرتها به تهران کلافه است، خیلیها را میشناسد که از سر ناچاری به حاشیههای شهر رفتهاند و برعکس خیلیها با اینکه زندگی خوبی در شهرهایشان دارند، بازهم به تهران میآیند. نگرانی اش خبرهاییاست که از زلزله میشنود. میگوید کابوسش زیر آوار ماندن است، در یکی از محلههای قدیمی تهران مینشیند، مستأجر است و آرزویش این است که یک روز برای همه ساکنان تهران، خانه ارزان ساخته شود.»
«خانم فرامرزی، معلم بازنشستهای که سالها قبل از بیجار به تهران مهاجرت کرده و حالا تنها آرزویش این است که هر روز حسرت برگشت به شهرشان را نخورد! میگوید کاش اینجا هم مردم نسبت به هم دلسوز بودند. خیلیها را میبیند که از کنار زباله گردها و متکدیان، بیتفاوت رد میشوند، حتی بعضیها شروع به فحاشی میکنند، چون دلشان نمیخواهد این تصاویر را ببینند، ولی همه این آدمها جزو شهری هستند که دوست دارند یک زندگی آرام داشته باشند اما خودخواهی بقیه این اجازه را نمیدهد. دلش میخواهد مردم با هم آشتی باشند و به هم لبخند بزنند. دیدن چهرههای عصبی و اخم کرده که همیشه برای رسیدن به مقصدی عجله دارند، تلخترین تصویری است که او این روزها از تهران میبیند.» آقای شکری، استاد دانشگاه میگوید: «از دیدن تابلوهای تبلیغاتی فراریام. از این همه پاساژهای لوکس، رستورانهای گران، این همه بانک، شرکتهای بیمه که پشت هم صف کشیدهاند. دلم یک شهر یکدست میخواهد. نه اینکه به هرکجایش میروی با هزار تناقض روبهرو شوی. آرامش ما آدمهای معمولی، سهم سرمایه دارانی شده که فقط میسازند و پول روی پول میگذارند. این همه خودرو، این همه شلوغی، تکلیف عابران چیست؟ دوست دارم در یک شهر پر از پیاده رو و پارک و فضاهای باز قدم بزنم. این آرزویی است که بعید است محقق شود چون در تهران پول حرف اول را میزند.»
آرزو همان چشم اندازی برای آینده شهر است
حسین ایمانی جاجرمی، جامعه شناس معتقد است که آرزو کردن شهروندان برای شهرشان، موضوع جدید و عجیبی نیست. به گفته او در واقع «آرزو»همان چشماندازی است که درباره آینده شهر یا محله صحبت میکند و از مردم میخواهد تا تصوراتشان را نسبت به محل زندگیشان بگویند. مثلاً در یکی از شهرهای هلند، برنامه ریزان شهری برای تدوین یک برنامه 20 ساله از مردم خواستند تا تصوراتشان را بنویسند، اما این کار راحتی نبود، مردم مشارکت نمیکردند، بنابراین عینکهای تلقی رنگارنگی درست کردند تا وقتی مردم روی چشمشان میزنند، تصور بهتری نسبت به آینده داشته باشند.
«در تهران با توجه به اینکه ما مردم درونگرایی هستیم که از نظر ذهنی و فکری بیشتر به درونمان پناه میبریم و اتفاقاً دادههای سرمایه اجتماعی هم نشان میدهد که اعتمادمان از نوع ضخیم است، یعنی بیشتر با آشنایان در ارتباطیم و فضای عمومی را یک فضای جدید میبینیم، پس مشارکت مردم نیاز به بسترسازی، اقدامات مقدماتی و توانمندسازی دارد وگرنه مردم نمیتوانند به راحتی تصویرسازی کنند، قطعاً متخصصان و صاحبنظران میتوانند مشارکت کنند، اما در این فرآیند نظر شهروندان عادی مهمتر است.»
او با بیان اینکه برای انتخاب یک شهر خوب، معیارهای جهانی وجود دارد، ادامه میدهد: «در گزارشهای متعدد از رتبه جهانی تهران از نظر شاخصهای متعددی که برای یک شهر خوب پیشبینی شده، معمولاً پایتخت جزو شاگرد تنبلهاست. این شاخصها از نظر شهر دوستدار محیط زیست، تا سهم حملونقل عمومی، انرژیهای تجدید پذیر و شهر پیاده محورمتغیر است و عمدتاً ملبورن و وین جزو شاگرد زرنگها هستند. بنابراین معیار برای مقایسه و رقابت وجود دارد. اما ما بهجای «آرزو»، بیشتر به «نوستالژی» پناه میبریم و مدام بهدنبال تداعی گذشته هستیم و مثلاً حسرت میدان توپخانه و لاله زار را میخوریم. چرا؟ چون دادههای سرمایه اجتماعی که در سال 97 انجام شده هم نشان میدهد که 62.3 درصد از ایرانیها از نظر شاخص امید به آینده، معتقدند که وضعیتشان در آینده بدتر میشود. بنابراین مردمی که به گذشته چسبیدهاند، سخت میتوانند درباره آینده نظر بدهند. البته همیشه اینطور نبوده و اتفاقاً در دوره پهلوی، با نفی گذشته بهدنبال ساخت آینده بودند.»
«به گفته او، برای تصویرسازی درست برای آینده باید تهران را در سطح محله و حتی واحدهای همسایهای و نه یک کلانشهر دید.
آرزوها باید در طرح توسعهای شهر دیده شوند. بخشی از کار برنامهریزان شهری گفتوگو با مردم است که باید با منابع و امکانات شهر پیوند بخورد.»
ارتباط مستقیم معماری وشهرسازی با سلامت روان شهروندان
تهران را از نظر سلامت روان چگونه شهری میبینید؟ دکترامیرحسین جلالی ندوشن، روانپزشک، به این سؤال اینطور پاسخ میدهد: «معماری و شهرسازی و فضاهای کالبدی شهر ارتباط مستقیمی با سلامت روان شهروندان دارند. در شهرهای مدرن، پارامترهایی را در نظر میگیرند که از آسیبهای اجتماعی و روانی در شهرها جلوگیری کنند. باور من این است که تهران تنها یک شهر نیست بلکه مجموعهای از چندین شهر بزرگ است که درگیر موضوعات زیادی مثل ترافیک، محیط زیست، نابرابریهای اجتماعی و حاشیه نشینی است و از نظر شاخصهای سلامت روان با مشکلات جدی روبهرو است.
بنابراین به جای آرزوهای فانتزی که امکان تحققشان هم وجود ندارد باید به سراغ حل این مشکلات برویم. شهرداری و شورای شهر میتوانند نقطه اتصال همه نهادها و سازمانهای پراکندهای باشند که در این موضوعات نقش دارند. این اتفاق مهمی است که از نظر اداری و اجتماعی میتواند تحولاتی را در شهر و بویژه سطح محلات ایجاد کند.مثل نهادهای متعددی که در حوزههای اجتماعی و آسیبها متولی هستند، اما سازمان یکپارچهای وجود ندارد که بتواند از این سردرگمی و موازی کاری جلوگیری کند».
او ادامه میدهد: « در یک پیمایش ملی از سلامت روان شهروندان تهرانی این نتیجه بهدست آمد که تهران در مقایسه با سایر شهرها رتبه پایین تری دارد. مثلاً تجربه اختلالات روانی طول عمر اگر در ایران 23 تا 27 درصد بود، در تهران بیش از 30 درصد گزارش شده است یا درباره آمار طلاق و اعتیاد که براساس آمارهای رسمی، تهران وضعیت بدتری دارد، درحالی که با توجه به جمعیت و پایتختی تهران، اولویت سلامت روان باید با این کلانشهر باشد».
چرایی ولنگاری در مواجهه با مسأله ویروس کرونا
سعید معیدفر
جامعه شناس
ولنگاری در مواجهه با ویروس کرونا و خطر عادی انگاری این بیماری تنها به مردم کشور ما اختصاص ندارد، در امریکا و اروپا نیز چنین تشتت فکری وجود دارد. در این میان اما عدهای را میبینیم که عمیقاً پروتکلهای بهداشتی را رعایت میکنند و با وجود آنکه یک سال از شیوع بحران کووید19 در کشور میگذرد همچنان مصر هستند ماسک بزنند، دستهایشان را مرتب بشویند و ضدعفونی کنند و بهطور کلی تمام موارد تأکید شده از سوی حوزه بهداشت را رعایت میکنند.
این گروه از افراد احساس خستگی هم نمیکنند و حتی در مکانهایی که جمعیت متراکمی حضور ندارد پروتکلها را سفت و سخت اجرا میکنند در مقابل افرادی هستند که بهدلیل باورهای نادرست و سوء ظن نسبت به تصمیمهای سیاستگذاران، مدیران و دست اندرکاران مرتبط با بهداشت و سلامت همچنان سهلانگاراند. این گروه از افراد از همان ابتدا نسبت به رعایت دستورالعملهای بهداشتی مقاومت میکردند و الان نیز دنبال بهانهای هستند تا پروتکلها را زیر پا بگذارند. سؤال اصلی این است چرا شیوع ولنگاری در مقابل مسأله ویروس و عدم رعایت اصول بهداشتی با این توجیهات در برخی جاها بیشتر است؟ شاید این موضوع بیارتباط با اظهارات برخی مسئولان جامعه در ردههای مختلف تصمیمگیری نباشد. پراکنده گوییهای زیادی در همه زمینههای مرتبط با این ویروس در بین مدیران و تصمیم گیران دیده میشود. این مسأله از همان ابتدای اپیدمی ویروس کرونا در جامعه وجود داشت. برای مثال برخی از مدیران با نگاه ساده انگارانه نسبت به مسأله ویروس کرونا موجب شدند مردم نسبت به چنین بحرانی بیخیال شوند البته این قضیه درباره زمان و محل ورود ویروس نیز مطرح شد و اظهار نظرهای غیر علمی گاه باعث شد ویروس در سطح گسترده تری در کشور پخش شود تا جایی که در همان ماههای اول پاندمی کشور ما جزو رتبههای اول موارد ابتلا و مرگ و میر قرار داشت.
در شرایطی که تنها چند هفته دیگر وارد یک سالگی اپیدمی کرونا در کشور میشویم همچنان مواجهه ولنگارانه و منفی نسبت به واکسیناسیون کرونا را شاهد هستیم. در حالی که واکسن کرونا پدیده علمی است و با شیوههای علمی مورد تأیید قرار میگیرد و تنها افراد واجد صلاحیت علمی اجازه اظهار نظر درباره واکسن کرونا را دارند اما همچنان میبینیم که در میان مدیران و کارگزاران اظهارات غیر علمی درباره واکسن کرونا بیان میشود و کار به جایی میرسد که برخی از اعضای ستاد ملی مبارزه با کرونا نیزعنوان میکنند:« واکسن فلان کشور را قبول ندارم». این قبیل اظهارات غیر علمی و دقیق با افکار عمومی چه میکند؟ پر واضح است که رفتارهای چندگانه غیر علمی با ویروس کرونا باعث بروز رفتارهای سهلانگارانه و تقویت ولنگاری در مواجهه با ویروس کرونا میشود بنابراین انتظار رفتار منطقی در چنین شرایطی محقق نخواهد شد. معتقدم مردم کشور ما در مقایسه با بسیاری از کشورهای دنیا نجیبترند.
مردم به رغم وانفسای چالش اطلاعاتی و مواجهه متناقض با ویروس و واکسن کرونا توانستهاند بهتر عمل کنند بنابراین اینکه سهلانگاری مردم در رعایت اصول بهداشتی برای جلوگیری از تبعات خطرناک ویروس کرونا را یک مسأله فرهنگی تلقی کنیم، به شخصه نمیپذیرم و نمیتوان همه مشکلات و گرفتاریهای افت سطح رعایت پروتکلهای بهداشتی را به مردم ربط داد البته نمی خواهم بگویم رفتارهای بهداشتی همه افراد جامعه بینقص است اما به نظر میرسد مشکل اصلی ناشی از مراکز اصلی تصمیمگیری و اظهارات ضد و نقیض برخی مدیران است.
گلایه «رئیسی» از اظهارنظرها درباره واکسن روسی
با یک کلمه حرف همه کارهای ما را به باد میدهند
معاون بهداشت وزارت بهداشت ضمن اشاره به اقدامات انجام شده جهت خرید واکسن کرونا، در عین حال از برخی اظهارنظرها درباره واکسن روسی کرونا گلایه کرد. به گزارش ایسنا، دکتر علیرضا رئیسی - معاون بهداشت وزارت بهداشت در مراسم افتتاح اولین بخش تخصصی پای دیابتی کشور، با بیان اهمیت بیماریهای غیرواگیر گفت: در بحث تأمین واکسن دچار مشکل هستیم و مطمئن نیستیم واکسن به تعداد زیاد تا انتهای سال به دستمان برسد.
وی در ادامه به حوزه پژوهش پرداخت و گفت: به نظر من وظیفه اصلی معاون پژوهش وزارتخانه این است که به سؤالات پاسخ دهد. مثلاً باید بدانیم اثر محدودیتهای اعمال شده برای سفرها در کرونا چه میزان بوده است.
رئیسی افزود: برعکس آن هم صادق است و پژوهشگران یک سری کارها را نباید انجام دهند. فردی با یک کلمه حرفش همه کارهای ما را به باد میدهد. مثلاً در دو سه روز اخیر درباره واکسن اسپوتنیک روسی اظهار نظری شد که مثل اظهار نظرهایی میماند که هرکسی درباره همه چیز نظر میدهد. میپرسیم آیا شما مستندات آن را دیدهاید؟ میگوید نه، ولی کلاً خوب نیست! اینگونه حرفها تشویش ایجاد میکند و مردم اعتمادشان را از دست میدهند. معاون وزیر بهداشت ادامه داد: این روزها هرکسی هر حرفی میزند برایش عنوان «عضو ستاد ملی مبارزه با کرونا» استفاده میکنند. مگر ستاد ملی مبارزه با کرونا چند نفر عضو دارد؟ بعد که بررسی میکنیم میبینیم عضو ستاد مبارزه با کرونا در دانشکدهای در رفسنجان است. اگر ما به عنوان مراجع علمی حرفهای ضد و نقیض بزنیم دیگر مردم به ما اعتماد نمیکنند. معاون وزیر بهداشت ادامه داد: مردم آلمان در دوره کرونا ثروتمند شدند. دولت دو سوم دستمزد مردم را پرداخت میکرد تا آنها در خانه بمانند. مردم آلمان بسیار پول خرج میکنند اما حالا که در خانه هستند پولهایشان را خرج نکردند و به همین خاطر ثروتمند شدند. اما ما به فردی که اگر روزی دو جفت جوراب نفروشد، شب شام ندارد، نمیتوانیم بگوییم در خانه بمان؛ چرا که تنها کسانی که از لاک داون شدن سود میبرند، حقوق بگیرها هستند. ما باید هم به فکر سلامت و هم به فکر معیشت مردم باشیم. سخنگوی ستاد ملی مقابله با ویروس کرونا درباره محدودیتهای کرونایی گفت: به دلیل محافظت از دستاوردهای بزرگی که در کنترل بیماری کرونا به دست آمده است، محدودیتهای تردد که در کنترل بیماری مؤثر بوده، از مناطق نارنجی به زرد تعمیم داده شد. رئیسی افزود: برای مناطق زرد بخصوص استانهای مسافرپذیر و بویژه سه استان شمالی قوانین منع تردد قائل شدیم.
وی درباره منع تردد شبانه اظهار داشت: منع تردد شبانه هم در تمام شهرها صرف نظر از اینکه چه رنگی داشته باشند، اجرا میشود، به عبارتی محدودیت تردد از ۹ شب تا ۳ صبح اجرا میشود، این منع تردد در تمام شهرها برقرار است.
وی در ادامه به حوزه پژوهش پرداخت و گفت: به نظر من وظیفه اصلی معاون پژوهش وزارتخانه این است که به سؤالات پاسخ دهد. مثلاً باید بدانیم اثر محدودیتهای اعمال شده برای سفرها در کرونا چه میزان بوده است.
رئیسی افزود: برعکس آن هم صادق است و پژوهشگران یک سری کارها را نباید انجام دهند. فردی با یک کلمه حرفش همه کارهای ما را به باد میدهد. مثلاً در دو سه روز اخیر درباره واکسن اسپوتنیک روسی اظهار نظری شد که مثل اظهار نظرهایی میماند که هرکسی درباره همه چیز نظر میدهد. میپرسیم آیا شما مستندات آن را دیدهاید؟ میگوید نه، ولی کلاً خوب نیست! اینگونه حرفها تشویش ایجاد میکند و مردم اعتمادشان را از دست میدهند. معاون وزیر بهداشت ادامه داد: این روزها هرکسی هر حرفی میزند برایش عنوان «عضو ستاد ملی مبارزه با کرونا» استفاده میکنند. مگر ستاد ملی مبارزه با کرونا چند نفر عضو دارد؟ بعد که بررسی میکنیم میبینیم عضو ستاد مبارزه با کرونا در دانشکدهای در رفسنجان است. اگر ما به عنوان مراجع علمی حرفهای ضد و نقیض بزنیم دیگر مردم به ما اعتماد نمیکنند. معاون وزیر بهداشت ادامه داد: مردم آلمان در دوره کرونا ثروتمند شدند. دولت دو سوم دستمزد مردم را پرداخت میکرد تا آنها در خانه بمانند. مردم آلمان بسیار پول خرج میکنند اما حالا که در خانه هستند پولهایشان را خرج نکردند و به همین خاطر ثروتمند شدند. اما ما به فردی که اگر روزی دو جفت جوراب نفروشد، شب شام ندارد، نمیتوانیم بگوییم در خانه بمان؛ چرا که تنها کسانی که از لاک داون شدن سود میبرند، حقوق بگیرها هستند. ما باید هم به فکر سلامت و هم به فکر معیشت مردم باشیم. سخنگوی ستاد ملی مقابله با ویروس کرونا درباره محدودیتهای کرونایی گفت: به دلیل محافظت از دستاوردهای بزرگی که در کنترل بیماری کرونا به دست آمده است، محدودیتهای تردد که در کنترل بیماری مؤثر بوده، از مناطق نارنجی به زرد تعمیم داده شد. رئیسی افزود: برای مناطق زرد بخصوص استانهای مسافرپذیر و بویژه سه استان شمالی قوانین منع تردد قائل شدیم.
وی درباره منع تردد شبانه اظهار داشت: منع تردد شبانه هم در تمام شهرها صرف نظر از اینکه چه رنگی داشته باشند، اجرا میشود، به عبارتی محدودیت تردد از ۹ شب تا ۳ صبح اجرا میشود، این منع تردد در تمام شهرها برقرار است.
فرمانده ستاد مدیریت بیماری کرونا هشدار داد
نگرانی از افزایش آمارهای مراجعه سرپایی بیماران کرونایی
فرمانده ستاد مدیریت بیماری کرونای پایتخت گفت: افزایش آمارهای مراجعه سرپایی به بیمارستانهای تهران در ۲۴ ساعت گذشته نگران کننده است.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما؛ دکتر علیرضا زالی در جلسه ستاد مدیریت بیماری کرونا در استان تهران گفت: آمار مراجعان سرپایی ما به دو هزار و ۱۲۰ نفر رسیده است در حالی که پیش از این زیر ۱۸۰۰ نفر بود و طی ۲۴ ساعت گذشته این آمار برای نخستین بار به بالای دو هزار نفر رسیده است.
وی افزو: تعداد بستریهای جدید نیز افزایش یافته و تعداد فوتیهای ناشی از کرونا در استان نیز نسبت به ۲۴ ساعت پیش از آن رشد داشته است.
فرمانده ستاد مدیریت مقابله با بیماری کرونا در کلانشهر تهران افزود: همچنین آمار مراجعه کنندگان سرپایی و تنفسی ما نیز به ۶ هزار و ۲۰۰ نفر رسیده که تقریباً دو برابر شده است.
اخبـــار
در دیدار معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد و مدیر ارشد رسانه دفتر رئیس جمهوری ترکیه تأکید شد
توافق برای توسعه و تقویت مناسبات رسانهای بین دو کشور
معاون مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در سفر اخیر خود به ترکیه و دیدار با «چاغتای اوزدمیر»، مدیر ارشد رسانهای دفتر رئیس جمهوری ترکیه، ضمن انتقاد از ارتباطات اندک رسانهای میان دو کشور، پیشنهاد داد: یک نشست همکاریهای رسانهای در ایران یا ترکیه با حضور برخی کشورهای منطقه برگزار شود تا از این طریق آشنایی بیشتری از ظرفیتهای رسانهای آنها حاصل شود. محمد خدادی، معاون مطبوعاتی و اطلاعرسانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در این دیدار، قدرت و موفقیت ترکیه را قدرت و موفقیت ایران توصیف و تصریح کرد: اگر با برخی از دیگر همسایگان اشتراکات 50 درصدی داریم، با ترکیه دارای اشتراکات 95 درصدی هستیم. ما با شما هم منافع مشترک داریم و هم دشمن مشترک. بنابراین اختلافافکنیها و تفرقهجوییهای برخی از کشورهای منطقه و جهان، طبیعی است، چراکه منافع آنها از طریق ایجاد اختلاف میان ما تأمین میشود. به گفته خدادی، هدف این دیدارهای دوجانبه این است که جریان رسانهای ایران و ترکیه، به دور از جریانسازیهای منفی رسانههای غربی و منطبق بر واقعیات دو کشور باشد. وی در ادامه تصریح کرد: هماکنون جریانسازیهای رسانهای گستردهای علیه روابط دو کشور ایران و ترکیه در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی جعلی صورت میگیرد و تنها راه مقابله با این شبکههای جعلی و فیک، توسعه ارتباط مستقیم رسانهای بین آنکارا و تهران است. وی با اشاره به فعالیت بخشهای فارسی زبان رسانههای ترکیه و همچنین بخشهای ترکی زبان رسانههای داخلی، بر تلاش و همافزایی رسانههای دو کشور در معرفی واقعیات و ظرفیتهای ترکیه و ایران به مخاطبان تأکید و از ضرورت حمایت ویژه معاونت مطبوعاتی و بخش رسانهای دفتر رئیس جمهور ترکیه در جهت توسعه تعاملات رسانهای میان دو کشور سخن گفت. چاغتای اوزدمیر، مدیر ارشد رسانهای دفتر رئیس جمهوری ترکیه نیز در این دیدار دوجانبه، با اشاره به روابط مطلوب و بهینه دو کشور در حوزههای مختلف، بر توسعه روابط و گفتوگوهای دوجانبه، فارغ از جریانسازیهای رایج در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، تأکید کرد. توسعه تعاملات رسانهای از طریق تبادل خبرنگاران و گروههای رسانهای، تمدید تفاهمنامهها و تلاش در راستای اجرایی شدن بیشتر پروتکلهای رسانهای دو کشور و تعامل دو کشور در حوزه آموزشهای رسانهای از جمله دیگر موضوعات مطرح شده از سوی این مقام ارشد رسانهای دفتر رئیس جمهوری ترکیه بود.
معاون برنامهریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش خبر داد
واریز «عیدی» فرهنگیان در بهمن ماه
معاون برنامهریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش از افزایش
۳۰ درصدی حقوق معلمان خرید خدماتی خبر داد و در عین حال گفت: همچنین عیدی فرهنگیان در بهمن ماه به حساب آنها واریز میشود. به گزارش ایسنا، علی الهیار ترکمن از افزایش ۳۰ درصدی حقوق معلمان خرید خدماتی خبر داد که بر این اساس حقوق این معلمان از ۷۰۰ هزار تومان به ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان افزایش خواهد یافت. الهیار گفت: پاداش پایان خدمت معلمان بازنشسته ۹۸ کامل پرداخت شده است و در تلاش هستیم تا پاداش پایان خدمت معلمان بازنشسته سال ۹۹ را نیز اوایل سال آینده پرداخت کنیم. وی افزود: طرح رتبهبندی جدید معلمان از فروردین ۱۴۰۰ آغاز میشود و براساس این طرح شاخصهای آموزش کیفی معلمان ارزیابی خواهد شد.
افزایش ابتلا به کرونا در سنین زیر ۲۵ سال
معاون درمان ستاد مقابله با کرونای استان تهران با بیان اینکه آمار ابتلا در تهران از حالت نزولی خارج شده و حتی در برخی بیمارستانها مراجعات سرپایی دوبرابر شده است، گفت: لغو شتابزده محدودیتها، سادهانگاری شرایط، بروز رفتارهای پرخطر و کاهش محسوس سطح رعایت پروتکلهای بهداشتی مهمترین علت افزایش مجدد آمار است. دکتر نادر توکلی در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به افزایش نرخ ابتلا و بروز بیماری در سنین زیر ۲۵ سال عنوان کرد: این مسأله علل مختلفی دارد که در دست بررسی است، با این حال طبق بررسیهای صورت گرفته، بهعنوان نمونه در حوزه تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی ایران در شهریور ماه ابتلای گروه سنی ۱۰ تا ۲۰ سال ۸.۵ درصد کل بود که الان به ۹.۵ درصد افزایش یافته است، همچنین ابتلا در سنین پایینتر از ۲۵ سال ۰.۶ درصد بود که به ۱.۲۵ درصد افزایش یافته است، به عبارت دیگر در میزان ابتلای زیر ۲۰ سالهها با افزایش ۱۰ تا ۱۵ درصدی ابتلا روبهرو بودهایم. وی با بیان اینکه رصد و بررسی شرایط نشان میدهد که متأسفانه طی چند هفته اخیر سطح رعایت پروتکلها به میزان محسوسی افت پیدا کرده است، گفت: متأسفانه ترددهای شبانه، حضور در رستورانها، مالها و مراکز تجاری بزرگ، میادین ترهبار و از همه مهمتر اجتماعات و دورهمیهای خانگی مجدداً افزایش یافته که همین عدم رعایتها بیشترین تأثیر را بر فعال شدن زنجیره انتقال بیماری و افزایش آمار ابتلا دارد.
زمستان ۱۴۰۰ فاز عمومی واکسیناسیون آغاز میشود
دبیر ستاد توسعه زیستفناوری معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری گفت: واکسن کرونا هم با استفاده از توان داخلی و هم با خرید از دیگر کشورها تأمین میشود. زمستان آینده نیز واکسیناسیون عمومی آن شروع خواهد شد.
به گزارش ایسنا، مصطفی قانعی گفت: واکسیناسیون عمومی نیز اسفندماه سال آینده شروع خواهد شد. به گفته رئیس کمیته علمی مقابله با کرونا، زمستان امسال کارکنان مراکز بهداشتی و درمانی، افراد مسن، معلولان و جانبازان مراکز نگهداری در اولویت واکسیناسیون قرار دارند. بهار و تیرماه سال آینده نیز افراد بالای ۶۵ سال، افراد ۱۶ تا ۶۴ سال با بیماری زمینهای و افرادی که به واسطه شغل خود با مردم در تماس هستند، واکسن دریافت میکنند. وی همچنین بیان کرد: مرداد تا آذر ۱۴۰۰ نیز ساکنان مراکز شلوغ، افراد ۵۵ تا ۶۵ سال فاقد بیماری زمینهای و شاغلان ضروری و کارکنان بهداشتی که در خط اول مواجهه نیستند، واکسن میزنند؛ در نهایت نیز در فاز چهارم، با شروع زمستان ۱۴۰۰، همه مردم در مقابل این بیماری واکسینه خواهند شد. براساس اعلام معاونت علمی ریاست جمهوری، قانعی با اشاره به اینکه ۹ شرکت در حال تولید واکسن کرونا هستند، گفت: ۳ مورد از آنها به فاز بالینی رسیدهاند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
تهران شهری بیرؤیا!
-
چرایی ولنگاری در مواجهه با مسأله ویروس کرونا
-
با یک کلمه حرف همه کارهای ما را به باد میدهند
-
نگرانی از افزایش آمارهای مراجعه سرپایی بیماران کرونایی
-
اخبـــار
اخبارایران آنلاین