شبکه اجتماعی کلابهاوس: از احیای دورهمیهای قدیمی تا ایجاد روزنهای برای مصرف بیشتر محتوا
بازگشت شکوهمند صدا
میترا فردوسی
روزنامهنگار و پژوهشگر مطالعات فرهنگی
همه در معرض اضافه بار آلودگی بصری هستیم و تلاشمان بهینه سازی مصرف محتوا هنگام انجام چند کار معمول روزانه (قدم زدن در خیابان ، رانندگی ، شستن ظرف ها ، چرخیدن در اینستاگرام و غیره) است. ما میخواهیم از زمان به طور مؤثرتری استفاده کنید، پس کلابهاوس روزنهای برای توانایی بیشتر در مصرف محتوا است.
صحبت از فرهنگ شفاهی است؛ سخن گفتنها در دورهمیها و شبنشینیهایی که در آنها حرف زدن همچون دور مکرری دستبهدست میشد و نوبت به نوبت از پیر و جوان تا خردمند و خام، هرکسی دیدگاه و روایتش از روزمره و آینده و پیرامونش را با دیگران به اشتراک میگذاشت... میگویند همین فرهنگ و سنت قدیمی ایرانیهاست که این روزها همچون روحی تازه در کالبدی بهنام کلابهاوس حلول کرده و همه را مشتاق و شیدای آن ساخته!
ایرانیهایی که در کمتر از سه هفته و در عید و تعطیلاتی که با محدودیت همراه بود، محملی پیدا کردند برای حرفزدن و شنیدن و گفتوگو. کلابهاوس آخرین آس دنیای تکنولوژیهای رسانهای، یک شبکه اجتماعی صوتی است که موفقیتش را تنها میتوان با واژه حیرتانگیز بیان کرد. شبکهای که اگرچه هنوز حتی نسخه اندروید آن (سیستم عاملی که بیشتر ایرانیها از آن استفاده میکنند) به بازار نیامده اما همه بهدنبال دعوتنامه و پیوستن به آن هستند. این اقبال را چطور میتوان تفسیر کرد و چرا هنوز کاربران جهان مجازی، ظرفیت پذیرش یک شبکه اجتماعی دیگر را دارند؟
حرفت را میزنی و تمام!
کلابهاوس یک ویژگی خاص دارد که میتوان آن را مهمترین دلیل اقبال ایرانیها و حتی دیگر کاربران دنیا از آن دانست: حرفت را میزنی و تمام. درست شبیه دورهمیها و جلسهها و گعدههای واقعی. با صدای خودت، با نام و نشان خودت دعوت میشوی به صحبت کردن. نظرات دیگران را میشنوی و بعد اتاق گفتوگو را ترک میکنی و رد و نشانی از اتاق هم باقی نمیماند. حرفها زده شده و تمام. اگرچه با ورود رسانهها و خبرنگاران به این شبکه اجتماعی و بازنشر صحبت چهرههای سیاسی و فرهنگی، این ویژگی برای آدمهای شناختهشده از دست رفته اما مردم معمولی، هنوز میتوانند حرفشان را بزنند بیآنکه جایی آرشیو شود.
شاید کلابهاوس پاسخ به نیاز حرف زدن واقعی در زمانهای است که شبکههای اجتماعی و «تکست»ها و «ایموجی»های مینیمال آنها، گفتوگوگری را به حاشیه بردهاند. معلوم نیست سرنوشت و تب داغ این شبکه نوظهور چه خواهد شد اما فعلاً حرف زدن و دورهمیها و شبنشینیهای قدیمی در کلابهاوس احیا شدهاند.
توانایی بیشتر در مصرف محتوا
اتاق گفتوگو دقیقاً مانند یک تماس کنفرانسی است با این تفاوت که برخی از افراد در حال مکالمه هستند و بیشتر نفرات اتاق، به صحبتها گوش میدهند و درست مانند یک تماس تلفنی، پس از پایان مکالمه و بحث و گفتوگو اتاق بسته میشود.
چیزی که در مورد کلاب هاوس مهم است دانستن این نکته است که روند ارتباطات صوتی مدتهاست که قابل توجه است. ابتدا همه از رشد پادکستها و تمایل زیاد به محتوای صوتی متعجب شدند. خیلی زود مردم شروع به ضبط پیامهای صوتی در واتساپ، تلگرام و... کردند و فهمیدند که این کار چقدر ارتباطات آنها را با دیگران آسان میکند. حالا هم که تلگرام چتهای صوتی را راه انداخته. در واقع میخواهم بگویم ظهور چنین شبکه اجتماعیای که مبتنی بر صدا و صوت است قابل پیشبینی بود و دروغ چرا؟ انتظارش را میکشیدیم. چرا؟ شاید چون همه در معرض اضافه بار آلودگی بصری هستیم و تلاشمان بهینهسازی مصرف محتوا هنگام انجام چند کار معمول روزانه (قدم زدن در خیابان، رانندگی، شستن ظرفها، چرخیدن در اینستاگرام و غیره) است. ما میخواهیم از زمان به طور مؤثرتری استفاده کنید، پس کلابهاوس روزنهای برای توانایی بیشتر در مصرف محتوا است.
احساس فاعلیت و عاملیت
سیر اخباری که به ما عرضه و به ذهن ما سرازیر میشود بهعنوان مخاطب، شنونده، بیننده و خواننده ما را در معرض دلزدگی خبری قرار میدهد و حتی باعث میشود خبرها را تا لایههای تحلیلی در سیستم شناختی خود پیش نبریم. اما کلاب هاوس این امکان را به فرد میدهد که نه تنها رویدادها و جریانهای خبری بلکه بر فرایندها و روندهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی وسیاسی سوار شده و وارد لایههای تحلیلی موضوعات شود. این اتفاق علاوه بر تقویت قوه استدلال و تحلیل افراد به ایجاد حس عاملیت و قدرت منتهی میشود.
مصرف تظاهری
اینکه باید حتماً با دعوتنامه وارد شویم و حتماً باید آیفون داشته باشیم خود به خود استفاده از کلابهاوس را تبدیل به یک دارایی مهم میکند؛ دارایی مهمی که میتواند به صاحبان خود احساس تشخص و مهم بودن بدهد. چنین اتفاقی وقتی قوت میگیرد که میبینیم جمعیت بزرگی از نخبگان فناوری و ثروتمندان و تحصیلکردهها سازندگان آن و اولین کاربران این شبکه اجتماعی نوظهور را تشکیل میدهند. پس بیراه نیست اگر بگوییم احساس عضویت در کلابهاوس حداقل در اوایل آغاز بهکار این شبکه، شبیه به نوعی مصرف تظاهری همراه با احساس عضویت در باشگاه برترینها بود.
البته این را نباید نادیده گرفت که حضور جمعیتهای متخصص مانند کارآفرینان، نخبگان تجاری، سلبریتیهای فناوری، افراد مشهور، مدیران عامل و موارد مشابه در این شبکه اجتماعی به تشکیل اتاقهای تخصصی انجامید که در آنها افراد علاقهمند یا فعال در یک حوزه مشترک فرصت بحث و ارائه نظر، آموزش و پرورش مهارتها، شبکهسازی و همکاری در پروژههای مشترک را پیدا میکردند. چیزی فراتر از ایده نخستین صاحبان کلابهاوس که این شبکه اجتماعی را اینگونه معرفی کردهاند: «کلابهاوس مکانی است برای ملاقات با دوستان و تماسهای جدید از سراسر جهان، برای گفتن داستان خود، پرسیدن سؤال، بحث، یادگیری و گفتوگو در مورد هزاران موضوع مختلف.»