گفتوگو با لادن بروجردی، هنرمند نقاش
ابداعکردن را فراموش کردهایم!
رضا جمیلی / روزنامهنگار
او هربار ردپای فرهنگ روزمره ایرانی را درآثار هنرمندان تجسمی دنبال میکند
یکی از المانهای پررنگ کارهای لادن بروجردی، گل است. گل بهعنوان یک تصویر مهارشده از خاطره باغ ایرانی! با او درباره فضای نقاشیهایش به گفتوگو نشستهایم.
ارتباط با جهان پیرامون
چندان اهل برقراری ارتباط با دنیای پیرامون خود نیستم. در برابر اتفاقات ناخوشایند بسیار حساس و تأثیرپذیر هستم. از اینرو در خانه برای خودم محیط امنی ساختهام و در لابهلای دیوارها و وسایلی که پر از تصاویر گل هستند زندگی را میگذرانم و خوشحال هستم. ولی بهعنوان یک نقاش، هرازگاهی به نمایشگاههای نقاشی سرمیزنم، با دوستان هنرمند به گفتوگو مینشینم و مقالات هنری را که در سایتهای انگلیسی زبان به چاپ میرسند دنبال میکنم. یک نقاش باید بداند در اطرافش چه میگذرد، اما لزوماً میتواند اطرافش را بازنمایی نکند. هرچند هنرمند خواهناخواه از محیط پیرامون خود تأثیر میپذیرد. خود من هم به شکل ناخودآگاه بازنماییهایی از محیط اطرافم داشتهام، ولی نه اینکه لزوماً به آنها بپردازم.
چطور باید از ایرانیبودن به جهانیبودن پل زد؟
اصولاً کارهای من را خیلی ایرانی میدانند و بههمین دلیل راهپیداکردن در بازارهای خارجی برای من چندان کار آسانی نیست. مسلماً من هم علاقهمند به این هستم که کارهایم وارد موزههای مهم دنیا شود و در کشورهای مختلف به نمایش در بیاید. اما تنها به این قیمت که کارم از ایران خارج شود، حاضر نیستم تغییری در آن ایجاد کنم و مطمئن هستم مسیری که در پیش گرفتهام روزی خودش راهش را پیدا میکند. اینکه چندتا المان مدرن وارد کارمان کنیم و فکر کنیم به یک دوره تازه، وارد شدهایم خیلی اشتباه است. گذراندن یک دوره به تحمل، صبوری، تلاش و خیلی چیزهای دیگر نیاز دارد. برای نمونه آدمهایی که از جنبش سقاخانه بیرون آمدند، آدمهایی مثل زندهرودی و پیلارام بودند. این افراد واقعاً کار میکردند. زحمت کشیدند، طراحی کردند و یکشبه به یک سبک و دوره جدید نرسیدند. یکی از دلایلی که نقاشی ما این روزها هویت بخصوصی ندارد، این است که هرکدام از ما به شاخهای تمایل پیدا کرده است. همهاش تجربه است. هیچ جنبش بخصوصی وجود ندارد، زیرا آدمها صبور نیستند و سریع میخواهند نقاشیهایشان را وارد حراج کنند و به فروش برسانند. برای اینکه به جایی برسید، باید رنج بکشید. اگر به کارتونهای ژاپنی نگاه کنید هیچ شباهتی به ژاپنیها ندارند ولی در هرکجای جهان آن را ببینید بهراحتی میتوانید تشخیص بدهید که یک کار ژاپنی است. اما یک نقاشی ممکن است ایرانی باشد و ممکن است ایرانی نباشد. ما ابداعکردن را فراموش کردهایم. یادمان رفته است که آنقدر باید گل بکشیم که این گلها شبیه خودمان شوند. ما باید بهدنبال هدف بزرگ تری از فروختن آثارمان باشیم.