رواداری شاخص توسعهیافتگی
امانالله قرایی مقدم / جامعه شناس و استاد دانشگاه
او درباره تاثیر رواداری بر توسعه نوشته است
رواداری یک مفهوم فرهنگی است و وقتی از مفهومی مانند رواداری صحبت میکنیم درواقع وارد فرهنگ میشویم چون فرهنگ تمام ابعاد و زوایای شخصیتی، سبک زندگی، روح و روان، فکر، آیندهنگری، بینش، طرز تفکر، خواستهها و امیال را تشکیل میدهد. از دیدگاه فرهنگشناسانی چون ادوارد بارنت تایلور، جیمز جورج فریزر، برانیسلاف مالینوفسکی، مارگارت مید و فلورانس گلاکهورن این فرهنگ است که میگوید چیزی روا و قابل قبول یا زشت و غیرقابل قبول است. هر فرهنگ و خرده فرهنگی، چیزی را جایز میداند و میپذیرد و چیز دیگری را نمیپذیرد؛ پس رواداری بستگی به نوع فرهنگ و خرده فرهنگهای هر جامعه دارد و تعریف و مرزهای رواداری را فرهنگ تعیین میکند.
وقتی میگوییم چیزی رواست، یعنی ساری و جاری است. یعنی مردم به آن عمل میکنند؛ پس رواداری یعنی یک پدیده فرهنگی که درون هر جامعه و خرده فرهنگی قابل قبول است و رفتار و کردار و سبک زندگی افراد را شکل میدهد و بهصورت یک هنجار شناخته میشود. مثلاً آنچه در خرده فرهنگ آذربایجان شرقی بهعنوان رواداری اعتبار دارد، میتواند در ابهر و زنجان و کردستان حائز چنین تعریفی نباشد. آنچه در خوزستان وجود دارد در ایلام وجود ندارد. این رواداری به مرور زمان شکل میگیرد. حال باید تأثیرات اقلیمی که افراد در آن بزرگ شده و تحت تأثیر آن قرار گرفتهاند و فکر و ذهن و رفتارشان را شکل داده و به نسلهای بعد منتقل شده بررسی کرد. در نتیجه، رواداری یعنی قبول کردن، پذیرفتن و اعتبار دادن.
تأثیر رواداری در افزایش همزیستی و کاهش تنشها بسیار زیاد است. باید توجه داشت که اگر رواداری بهصورت درون گروهی و خرده فرهنگی به حد افراط برسد به خودمداری یا قوممداری منجر و موجب تفرق و پراکندگی جامعه میشود.
اگر یک اقلیم بر تعصب خود تأکید کند، به ستیزه و نزاع میرسد، اصولاً تعصب بر عدم رواداری در سطح خرده فرهنگ، به واگرایی و تضاد و جنگ منجر میشود. بنابراین تمام جوامع کوشش میکنند (همانند کشور ما در 9000 سال تاریخ خودش) که این روداری را عمومی و پایدار نگه داشته و از تضاد درون گروهی و نزاع و جنگ جلوگیری کنند.
اگر قرار باشد که هرکس بگوید حرف من و آنچه من روا و مصلحت میدانم درست است و برای شما غلط است، به تکه پاره شدن جامعه منجر میشود. همه کشورها بیشترین تلاش و سعی را میکنند تا عقاید را به انواع مختلف، از دگماتیسم فکری مصون نگه دارند.
رواداری یعنی پذیرفتن دیگران و آنها را مورد قبول قرار دادن.
رواداری و روامداری، همگرایی، تجانس فرهنگی، سرمایه اجتماعی و اتحاد را در جوامع بالا میبرد و باعث میشود وقتی کشوری مورد هجوم قرار میگیرد، همه در یک جهت حرکت کنند، بنابراین تعصب بر درست بودن حرف خود درست نیست؛ درواقع تأکید بر رواداری درمورد افکار، عقاید و بخصوص ادیان و همه را به یک چشم نگاه کردن، از وظایف دولت هاست.
جوامع سنتی و سنتخواه اکثراً محافظه کارند؛ در این جوامع لاپوشانی و مخالفت وجود دارد اما ابراز نمیشود. افراد در این جوامع منتظر فرصت مناسبی هستند تا مخالفت خود را ابراز کنند و ضربه خود را بزنند. اما در جوامعی که رواداری در آن حاکم است با افراد با اعتماد و احترام کامل رفتار میشود و نگرانیای بابت ضربه زدن گروهها به یکدیگر وجود ندارد چون عقاید در این جوامع قابل احترام است.
چنانکه حضرت علی(ع) در نامه 52 به مالک اشتر فرمودند: «آنگونه با آنها رفتار کن که با تو رفتار میکنند.» از سوی دیگر، محافظه کاران رواداری را قبول ندارند و اگر آن را بپذیرند هم پذیرش آنها در دل نیست، محافظه کار سنتخواه است و برعکس جوامع روادار، خواستار رفتار طبق اصول گذشتگان و نظر ریش سفیدان است.
ما باید بپذیریم اقوام و ادیان مختلف در ایران زندگی میکنند و نباید میان آنها فرق قائل شد. محافظه کار، دگماتیسم فکری و تعصب فکری دارد و همین تعصب خلاف روامداری است. برای مثال قتل 70 دختر محصل در افغانستان که اخیراً خبرساز شد، نشانه محافظه کاری و جهل و تعصب است.
در کشور ما که در مسیر روا مداری گام برداشته؛ درحال حاضر 64 درصد جمعیت دانشجوها را دختران تشکیل میدهند. در محافظه کاری هرچه گذشتگان گفتهاند درست است اما در رواداری عقل و منطق حاکم است، به قول سعدی که معتقد است انسانها از یک گوهر آفریده شدهاند و باید از حق و حقوق یکسان برخوردار باشند.
توجه کنید که گاندی به دست یک متعصب هندو کشته شد. ماندلا 30 سال زندان را تحمل کرد تا بگوید بین سیاهپوستان و سفید پوستان تفاوتی نیست و این همان سخنی است که سعدی 700 سال قبل گفت و بر سردر سازمان ملل نقش بست.
در جامعه ما نظیر این افراد کم نیستند و از میان آنها میتوان به ناصرخسرو، خوارزمی و... اشاره کرد.
باید بدانیم که مهمترین فایده رواداری، شکوفایی استعدادها و خلاقیتهاست. وقتی روایی در جامعه جاری باشد استعدادها شکوفا میشود. چنانچه امروزه میبینید در جامعه ما بسیاری از متخصصان پزشکی و انرژی اتمی و سلولهای بنیادی دخترانند درحالی که در گذشته میگفتند جایگاه زن در چارچوب آشپزخانه است.
رواداری باعث میشود جامعه اندیشمندانهتر فکر کند و به قول «ویلفردو پارتو»، جامعهشناس ایتالیایی، باعث میشود نخبگان بالا بیایند. این اتفاق زمانی میافتد که جامعه روامدار باشد. جامعهای که روامداری ندارد مثل آلمان نازی خواهد بود که هیتلر در آن اینشتین را فراری داد.
شکوفایی استعدادها، موجب توسعه یافتگی جوامع میگردد و مانع میشود که عواملی مانند جهل و تعصب باعث قتل دختران شود. اگر روامداری نبود مگر مریم میرزاخانی وجود داشت؟
آبراهام مازلو در هرم سلسله مراتب نیازهای انسانی خود میگوید: اولین نیاز، نیازهای جسمی و فیزیولوژیکی است. دومین نیاز، نیاز به امنیت است. سومین نیاز، نیاز به تعلق اجتماعی است.
چهارمین نیاز، نیاز به احترام و قدر و منزلت است اما نیاز پنجم، نیاز به خودیابی و شکوفایی استعدادهاست و اضافه میکند که انسان هرآنچه میتواند بشود، باید بشود و وقتی جامعهای روایی داشته باشد، باید امکانات را فراهم کند تا این امر محقق شود.
به نظر من، بر اثر تغییر و تحولات جامعه، پیشرفتهای علمی و فضای رسانهای موجود، روامداری در جامعه درحال گسترش است و من رابطهای مستقیم میان مدرنیسم و روامداری میبینم. گرچه ممکن است این روند کند باشد اما یک روند پیوسته و مداوم است که در حال پیشروی است.
در حال حاضر، شرایط نسبت به اوایل انقلاب خیلی بهتر است، آن تعصبات و جهالتها امروزه توسط نسل جوان پذیرفته نمیشود.
روامداری در نسل جوان بسیار بیشتر از نسل قدیمیتر است. نسل جوان مسائل را بهتر و راحتتر میپذیرد و کمتر دچار تعصبات، جهل و خرافات و دگماتیسم فکری میشود، به همین دلیل، جوامع را به طور کلی میتوان به دو دسته تقسیم کرد: هرچه جامعهای پیشرفتهتر و توسعه یافتهتر باشد؛ روامداری در آن جاریتر است و برعکس؛ هرچه جامعه عقب ماندهتر باشد، روامداری در آن کمتر است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که یکی از عناصر مهم توسعه یافتگی، روامداری است. از این نظر، میتوانید ژاپن را با کره شمالی مقایسه کنید؛ یا کشور هند که عقب مانده محسوب میشد ولی امروزه در حال ورود به کشورهای گروه 7 است.
کشور چین رواستیزی را کنار گذاشت و پیش رفت. یکی از عناصر توسعه یافتگی که با رشد و پیشرفت فرق دارد، رشد کمی است اما توسعه هم کمی است و هم کیفی. همین مسأله روامداری است. در جوامع توسعه یافته، هم عقل و فکر پیشرفت کرده، هم روامداری در آنها توسعه یافته و هم امکانات اقتصادی؛ پس میتوان گفت که روامداری شاخص توسعه یافتگی و حرکت جامعه به سمت جلو است.