ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
آیتالله رئیسی با تأکید بر حرکت کشور در مسیر پیشرفت عنوان کرد:
گشایشهای جدی در مسائل مختلف ایجاد خواهد شد
رئیس جمهور روز گذشته در دیدار با جمعی از بسیجیان نهاد ریاست جمهوری و سازمانهای تابعه که به مناسبت هفته بسیج انجام شد، تفاوت و وجه تمایز نظام اداری ایران اسلامی با سایر کشورها را برخورداری از روحیه بسیجی دانست و تأکید کرد که با روحیه بسیجی میتوان مشکلات کشور را برطرف کرد.
آیتالله سیدابراهیم رئیسی در این دیدار که در مسجد سلمان فارسی نهاد ریاست جمهوری برگزار شد، با اشاره به اینکه هر روز که از عمر دولت میگذرد به پیشرفت کشور امیدوارتر میشوم، تصریح کرد که تحریم هرگز کشور را متوقف نخواهد کرد و امروز دشمنان بخوبی متوجه شدند که ایران در موضع اقتدار ایستاده است.
بسیج در هر ادارهای پرچمدار ارزشها باشد
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، رئیس جمهور در سخنان خود، ضمن گرامیداشت هفته بسیج، با اشاره به نقش و تأثیر ترویج فرهنگ و روحیه بسیجی در همه امور زندگی فردی و اجتماعی، گفت: بسیجی در هر سازمان و ادارهای باید پرچم برافراشته ارزشهای انقلابی، دلسوزی برای رسیدگی به مشکلات مردم و دعوت به صداقت و پاکی باشد.
آیتالله رئیسی با بیان اینکه مسئولیتپذیر بودن و خطرپذیری از ویژگیها و شاخصههای اصلی بسیجیان است، اظهارکرد: اگر در نهاد ریاست جمهوری کارکنان مسئولیتپذیر بوده و به مردم و ارباب رجوع پاسخگویی شایسته و مناسب داشته باشند، بدون تردید بقیه سازمانها نیز از این نهاد الگو خواهند گرفت.
رئیس جمهور، اصلاح نظام اداری و تلاش برای تقویت کارآمدی در سازمانها و ادارات را ضروری دانست و گفت: کارآمدی در سیستم اداری به این است که کارکنان نسبت به وظیفه خود شناخت کامل داشته و با احساس مسئولیت و محبت نسبت به رفع مشکلات مردم و ارباب رجوع عمل کنند. رئیسی با تأکید بر اهمیت روحیه مسئولیتپذیری انسان در نهاد خانواده و جامعه، افزود: در فرهنگ دینی، همه مسئول هستند و باید نسبت به موضوعات اطراف خود احساس مسئولیت کنند و همه وظیفه داریم برای ترویج عدالت، صفا و صمیمیت، امانتداری، گسترش خوبیها و نهی از منکر در جامعه تلاش کنیم. آیتالله رئیسی افزود: برخورداری از روحیه مسئولیتپذیری اجازه نمیدهد تا انسان نسبت به اطراف خود و مشکلات مردم بیتفاوت باشد.
رئیس جمهور با اشاره به اینکه در جامعه قرآنی، صبر در مقابل ناملایمات و مصائب و ایستادگی در برابر دشمنیها از اصول اساسی است، اضافه کرد: در جامعه دینی صالح بودن به تنهایی کافی نیست، بلکه انسان باید مصلح باشد و دیگران را نیز به کارهای خوب دعوت و از منکرات نهی کند، از این رو فرد بسیجی نیز باید در اداره و سازمان خود، روحیه بسیجی و جهادی را در بین همکارانش نیز گسترش دهد.
اصلاح ناکارآمدی نظام اداری با روحیه بسیجی
آیتالله رئیسی در بخش دیگری از سخنان خود، با انتقاد از نارساییها و مشکلات موجود در سیستم اداری کشور، گفت: یقیناً اگر نظام اداری کشور از روحیه بسیجی برخوردار باشد، شاهد بسیاری از مشکلات و ناکارآمدی موجود نخواهیم بود لذا برای کارآمدی نظام اداری، لازم است این روحیه را ترویج و گسترش دهیم.
رئیس جمهور، برپا داشتن نماز، ارتباط صمیمی با مردم، تلاش برای گسترش خوبیها و نهی از زشتیها در جامعه و برپایی عدالت و مسئولیتپذیری را از اصول محوری تشکیل جامعه صالح و قرآنی دانست و ادامه داد: باید تلاش کنیم در جامعه پاکی، صداقت، امانتداری، اخلاق، معنویت و عدالت گسترش پیدا کند و لازمه تحقق آن توجه به این اصول محوری از درون نهاد خانواده تا جامعه است.
آیتالله رئیسی در ادامه، وظیفهشناسی و عمل به وظیفه را مورد تأکید قرار داد و گفت: همه باید وظیفه خود را به درستی شناخته و به بهترین نحو ممکن آن را انجام دهند، کما اینکه در اصول فکری حضرت علی(ع) نیز اگر کسی در سنگر وظیفهشناسی و عمل به وظیفه خود فوت کند، این فرد از درجه شهادت برخوردار است.
رئیس جمهور با تأکید بر اینکه با روحیه بسیجی میتوان مشکلات کشور را برطرف کرد، گفت: تفاوت و وجه امتیاز نظام اداری ایران اسلامی با سایر کشورها برخورداری از روحیه بسیجی است.
تحریم هرگز کشور را متوقف نخواهد کرد
آیتالله رئیسی در بخش پایانی سخنان خود، با تأکید بر اینکه تحریم هرگز کشور را متوقف نخواهد کرد، گفت: هر روز که از عمر دولت میگذرد به پیشرفت کشور امیدوارتر میشوم و یقین دارم که گشایشهای جدی در مسائل مختلف ایجاد خواهد شد و امروز دشمنان به خوبی متوجه شدند که ایران در موضع اقتدار ایستاده است و این اقتدار را از خون شهیدان خود داریم و اجازه نمیدهیم آثار خون شهدا از بین برود. رئیس جمهور تصریح کرد: باید با روحیه بسیجی و همت و کار مضاعف در مسیر رفع مشکلات و ایجاد گشایش حرکت کنیم و بیتردید اگر درست حرکت کنیم، یاری خداوند نیز برای جبهه حق حتمی خواهد بود. آیتالله رئیسی گفت: با پیشرفت در ابعاد مختلف، روزهای روشنی را برای کشور انتظار میکشیم.
در این مراسم، نماز ظهر و عصر با حضور آیت الله رئیسی و به امامت حجت الاسلام سیدرضا اکرمی، رئیس شورای فرهنگی نهاد ریاست جمهوری اقامه شد. پس از پایان سخنان رئیس جمهور، بسیجیان با حضور در کنار رئیس جمهور، در فضایی صمیمی، مسائل و دیدگاههای خود را با ایشان درمیان گذاشتند. برخی دیگر نیز نظرات و مسائل خود را با غلامحسین اسماعیلی، رئیس دفتر رئیس جمهور و صولت مرتضوی، معاون اجرایی رئیس جمهور که در مراسم حضور داشتند، طرح کردند.
بــــرش
تبریک رئیسی به میشل عون به مناسبت سالروز استقلال لبنان
رئیس جمهور در پیامی به «میشل عون» رئیس جمهور لبنان سالروز استقلال این کشور را به او و مردم مقاوم لبنان تبریک گفت.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، آیتالله سید ابراهیم رئیسی در این پیام اظهار کرد: امیدوارم با تدابیر جنابعالی، تلاش مسئولان و همت مردم لبنان، همچون گذشته شاهد کشوری با ثبات، امن و رو به رشد باشیم و جمهوری اسلامی ایران نیز همانند گذشته از هیچ تلاشی برای گسترش روابط دو جانبه در راستای منافع متقابل، دریغ نخواهد کرد. آیتالله رئیسی در پایان، سلامتی و موفقیت رئیس جمهور لبنان و عزت و سربلندی مردم عزیز جمهوری لبنان را از خداوند مسألت کرد.
آیتالله سیدابراهیم رئیسی در این دیدار که در مسجد سلمان فارسی نهاد ریاست جمهوری برگزار شد، با اشاره به اینکه هر روز که از عمر دولت میگذرد به پیشرفت کشور امیدوارتر میشوم، تصریح کرد که تحریم هرگز کشور را متوقف نخواهد کرد و امروز دشمنان بخوبی متوجه شدند که ایران در موضع اقتدار ایستاده است.
بسیج در هر ادارهای پرچمدار ارزشها باشد
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، رئیس جمهور در سخنان خود، ضمن گرامیداشت هفته بسیج، با اشاره به نقش و تأثیر ترویج فرهنگ و روحیه بسیجی در همه امور زندگی فردی و اجتماعی، گفت: بسیجی در هر سازمان و ادارهای باید پرچم برافراشته ارزشهای انقلابی، دلسوزی برای رسیدگی به مشکلات مردم و دعوت به صداقت و پاکی باشد.
آیتالله رئیسی با بیان اینکه مسئولیتپذیر بودن و خطرپذیری از ویژگیها و شاخصههای اصلی بسیجیان است، اظهارکرد: اگر در نهاد ریاست جمهوری کارکنان مسئولیتپذیر بوده و به مردم و ارباب رجوع پاسخگویی شایسته و مناسب داشته باشند، بدون تردید بقیه سازمانها نیز از این نهاد الگو خواهند گرفت.
رئیس جمهور، اصلاح نظام اداری و تلاش برای تقویت کارآمدی در سازمانها و ادارات را ضروری دانست و گفت: کارآمدی در سیستم اداری به این است که کارکنان نسبت به وظیفه خود شناخت کامل داشته و با احساس مسئولیت و محبت نسبت به رفع مشکلات مردم و ارباب رجوع عمل کنند. رئیسی با تأکید بر اهمیت روحیه مسئولیتپذیری انسان در نهاد خانواده و جامعه، افزود: در فرهنگ دینی، همه مسئول هستند و باید نسبت به موضوعات اطراف خود احساس مسئولیت کنند و همه وظیفه داریم برای ترویج عدالت، صفا و صمیمیت، امانتداری، گسترش خوبیها و نهی از منکر در جامعه تلاش کنیم. آیتالله رئیسی افزود: برخورداری از روحیه مسئولیتپذیری اجازه نمیدهد تا انسان نسبت به اطراف خود و مشکلات مردم بیتفاوت باشد.
رئیس جمهور با اشاره به اینکه در جامعه قرآنی، صبر در مقابل ناملایمات و مصائب و ایستادگی در برابر دشمنیها از اصول اساسی است، اضافه کرد: در جامعه دینی صالح بودن به تنهایی کافی نیست، بلکه انسان باید مصلح باشد و دیگران را نیز به کارهای خوب دعوت و از منکرات نهی کند، از این رو فرد بسیجی نیز باید در اداره و سازمان خود، روحیه بسیجی و جهادی را در بین همکارانش نیز گسترش دهد.
اصلاح ناکارآمدی نظام اداری با روحیه بسیجی
آیتالله رئیسی در بخش دیگری از سخنان خود، با انتقاد از نارساییها و مشکلات موجود در سیستم اداری کشور، گفت: یقیناً اگر نظام اداری کشور از روحیه بسیجی برخوردار باشد، شاهد بسیاری از مشکلات و ناکارآمدی موجود نخواهیم بود لذا برای کارآمدی نظام اداری، لازم است این روحیه را ترویج و گسترش دهیم.
رئیس جمهور، برپا داشتن نماز، ارتباط صمیمی با مردم، تلاش برای گسترش خوبیها و نهی از زشتیها در جامعه و برپایی عدالت و مسئولیتپذیری را از اصول محوری تشکیل جامعه صالح و قرآنی دانست و ادامه داد: باید تلاش کنیم در جامعه پاکی، صداقت، امانتداری، اخلاق، معنویت و عدالت گسترش پیدا کند و لازمه تحقق آن توجه به این اصول محوری از درون نهاد خانواده تا جامعه است.
آیتالله رئیسی در ادامه، وظیفهشناسی و عمل به وظیفه را مورد تأکید قرار داد و گفت: همه باید وظیفه خود را به درستی شناخته و به بهترین نحو ممکن آن را انجام دهند، کما اینکه در اصول فکری حضرت علی(ع) نیز اگر کسی در سنگر وظیفهشناسی و عمل به وظیفه خود فوت کند، این فرد از درجه شهادت برخوردار است.
رئیس جمهور با تأکید بر اینکه با روحیه بسیجی میتوان مشکلات کشور را برطرف کرد، گفت: تفاوت و وجه امتیاز نظام اداری ایران اسلامی با سایر کشورها برخورداری از روحیه بسیجی است.
تحریم هرگز کشور را متوقف نخواهد کرد
آیتالله رئیسی در بخش پایانی سخنان خود، با تأکید بر اینکه تحریم هرگز کشور را متوقف نخواهد کرد، گفت: هر روز که از عمر دولت میگذرد به پیشرفت کشور امیدوارتر میشوم و یقین دارم که گشایشهای جدی در مسائل مختلف ایجاد خواهد شد و امروز دشمنان به خوبی متوجه شدند که ایران در موضع اقتدار ایستاده است و این اقتدار را از خون شهیدان خود داریم و اجازه نمیدهیم آثار خون شهدا از بین برود. رئیس جمهور تصریح کرد: باید با روحیه بسیجی و همت و کار مضاعف در مسیر رفع مشکلات و ایجاد گشایش حرکت کنیم و بیتردید اگر درست حرکت کنیم، یاری خداوند نیز برای جبهه حق حتمی خواهد بود. آیتالله رئیسی گفت: با پیشرفت در ابعاد مختلف، روزهای روشنی را برای کشور انتظار میکشیم.
در این مراسم، نماز ظهر و عصر با حضور آیت الله رئیسی و به امامت حجت الاسلام سیدرضا اکرمی، رئیس شورای فرهنگی نهاد ریاست جمهوری اقامه شد. پس از پایان سخنان رئیس جمهور، بسیجیان با حضور در کنار رئیس جمهور، در فضایی صمیمی، مسائل و دیدگاههای خود را با ایشان درمیان گذاشتند. برخی دیگر نیز نظرات و مسائل خود را با غلامحسین اسماعیلی، رئیس دفتر رئیس جمهور و صولت مرتضوی، معاون اجرایی رئیس جمهور که در مراسم حضور داشتند، طرح کردند.
بــــرش
تبریک رئیسی به میشل عون به مناسبت سالروز استقلال لبنان
رئیس جمهور در پیامی به «میشل عون» رئیس جمهور لبنان سالروز استقلال این کشور را به او و مردم مقاوم لبنان تبریک گفت.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، آیتالله سید ابراهیم رئیسی در این پیام اظهار کرد: امیدوارم با تدابیر جنابعالی، تلاش مسئولان و همت مردم لبنان، همچون گذشته شاهد کشوری با ثبات، امن و رو به رشد باشیم و جمهوری اسلامی ایران نیز همانند گذشته از هیچ تلاشی برای گسترش روابط دو جانبه در راستای منافع متقابل، دریغ نخواهد کرد. آیتالله رئیسی در پایان، سلامتی و موفقیت رئیس جمهور لبنان و عزت و سربلندی مردم عزیز جمهوری لبنان را از خداوند مسألت کرد.
گفتوگوی «ایران» با ساره جوانمردی دارنده مدال طلای پارالمپیک
نگاه مسئولان استانی به ورزش همانند رئیس جمهور باشد
محمدمحمدی سدهی/ مراسم تجلیل از مدال آوران و کادرهای فنی تیمهای اعزامی به بازیهای پارالمپیک توکیو روز یکشنبه توسط فدراسیون ورزشهای جانبازان و معلولان با حضور مسئولان ورزش کشور و جمعی از مدال آوران بازیهای پارالمپیک توکیو در محل فدراسیون جانبازان و معلولان برگزار شد. یکی از این مدال آوران ساره جوانمردی، دارنده 2 مدال طلا در پارالمپیک ریو 2016 و یک مدال طلا در توکیو 2020 بود که در این مراسم مورد تجلیل قرار گرفت.
ساره جوانمردی در خصوص این مراسم به خبرنگار «ایران» گفت:«یک ورزشکار برای حضور در مسابقاتی همچون المپیک، 5 سال تمام تلاش و زندگی اش برای کسب یک مدال گذاشته میشود و بالطبع ورزشکار توقع دارد که در زمان بازگشت از مسابقات واکنشهای خوب مسئولان را نسبت به مدالی که کسب کرده، ببیند. قطعاً چنین مراسمی یک روحیه مضاعف به ورزشکار میدهد تا بخواهد با تلاش بیشتر، خود را برای میادین دیگر آماده کند. برگزاری مراسم تجلیل، برآورده کردن انتظارات ورزشکاران پس از طی یک مسیر سخت است که خوشبختانه این مهم در این دوره بخوبی انجام شد.»
دارنده مدال طلای تپانچه بادی ۱۰ متر پارالمپیک توکیو صحبتهایش را این گونه ادامه داد:«مراسم تجلیل ریاست محترم جمهوری برخلاف دورههای گذشته به لطف جناب آقای ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور محترم و خیلی زودتر از موعد مقرر برگزار و جوایز پرداخت شد. این موضوع نشان میدهد که آقای رئیسی و دولت محترم ایشان علاقه خاص و ویژهای به ورزش دارند و این باعث میشود تا امیدواری ما به آینده بیش از پیش شود.»
او اظهار داشت:«مراسم تجلیل زیادی برای ورزشکاران مدال آور در المپیک و پارالمپیک برگزار شد اما این مراسم در برخی از استانها به همت استاندارها و سایر مسئولان استانی برگزار نشد، در حالی که ورزشکاران انتظار خاصی از مسئولان استانشان دارند که بهعنوان یک ورزشکار مدال آور در استانها هم مورد تجلیل ویژه قرار بگیرند. این موضوع باعث میشود تا ورزشکاران واکنشهای بدی به بیتوجهی مسئولان استانهایشان داشته باشند و انگیزه ورزشکاران برای فعالیت در آن استان از بین برود.» او در ادامه افزود:«خواهش ما این است که مسئولان استانها هم آستین همت بالا بزنند و با یک نگرش مثبتتر به ورزشکاران پارالمپیکی توجه کنند، البته این خلأ در ورزشکاران المپیکی وجود ندارد و وضعیت آنها بهتر از ورزشکاران پارالمپیکی است. معمولاً پارالمپیکیها کمتر دیده میشوند و خواهشم از مسئولان استانی این است که روشهای خوبی برای قدردانی از بچههای پارالمپیکی در پیش بگیرند تا موجب ناراحتی و گله پارالمپیکیها نشوند.»این بانوی مدال آور ایران در رشته تیراندازی با اشاره به دغدغههای ورزشکاران پارالمپیکی افزود:«بچههای پارالمپیکی دغدغه فراوانی در خصوص آیندهشان دارند. دغدغه اصلی آنها 2 مورد است که همیشه هم در باره آن 2 مورد صحبت کردهایم اما اتفاق خاصی نمیافتد. اگر وضعیت اشتغال و برابری حقوق ورزشکاران پارالمپیکی با المپیکیها اتفاق بیفتد آتیه ورزشکاران معلول تأمین میشود. این موضوع باعث میشود تا بچهها نگرانی خاصی نسبت به آیندهشان نداشته باشند. متأسفانه در همین 2 مورد مهم هم قانونی وجود ندارد که از بچههای پارالمپیکی در جهت بهبود وضعیتشان حمایت کند.»او در خصوص پیگیریهای وزیر ورزش و جوانان برای استخدام ورزشکاران پارالمپیکی این گونه صحبت کرد: «صحبتهای وزیر ورزش و جوانان در خصوص وضعیت اشتغال ورزشکاران به مرحله عمل نرسیده و در حد قول و وعده باقی مانده و اتفاق خاصی نیفتاده است. ما ورزشکاران پارالمپیکی امیدواریم که این اتفاق بیفتد و بتوانیم با تمرکز کامل تنها به بالا رفتن پرچم کشورمان در مسابقات بیندیشیم.»
ساره جوانمردی در خصوص این مراسم به خبرنگار «ایران» گفت:«یک ورزشکار برای حضور در مسابقاتی همچون المپیک، 5 سال تمام تلاش و زندگی اش برای کسب یک مدال گذاشته میشود و بالطبع ورزشکار توقع دارد که در زمان بازگشت از مسابقات واکنشهای خوب مسئولان را نسبت به مدالی که کسب کرده، ببیند. قطعاً چنین مراسمی یک روحیه مضاعف به ورزشکار میدهد تا بخواهد با تلاش بیشتر، خود را برای میادین دیگر آماده کند. برگزاری مراسم تجلیل، برآورده کردن انتظارات ورزشکاران پس از طی یک مسیر سخت است که خوشبختانه این مهم در این دوره بخوبی انجام شد.»
دارنده مدال طلای تپانچه بادی ۱۰ متر پارالمپیک توکیو صحبتهایش را این گونه ادامه داد:«مراسم تجلیل ریاست محترم جمهوری برخلاف دورههای گذشته به لطف جناب آقای ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور محترم و خیلی زودتر از موعد مقرر برگزار و جوایز پرداخت شد. این موضوع نشان میدهد که آقای رئیسی و دولت محترم ایشان علاقه خاص و ویژهای به ورزش دارند و این باعث میشود تا امیدواری ما به آینده بیش از پیش شود.»
او اظهار داشت:«مراسم تجلیل زیادی برای ورزشکاران مدال آور در المپیک و پارالمپیک برگزار شد اما این مراسم در برخی از استانها به همت استاندارها و سایر مسئولان استانی برگزار نشد، در حالی که ورزشکاران انتظار خاصی از مسئولان استانشان دارند که بهعنوان یک ورزشکار مدال آور در استانها هم مورد تجلیل ویژه قرار بگیرند. این موضوع باعث میشود تا ورزشکاران واکنشهای بدی به بیتوجهی مسئولان استانهایشان داشته باشند و انگیزه ورزشکاران برای فعالیت در آن استان از بین برود.» او در ادامه افزود:«خواهش ما این است که مسئولان استانها هم آستین همت بالا بزنند و با یک نگرش مثبتتر به ورزشکاران پارالمپیکی توجه کنند، البته این خلأ در ورزشکاران المپیکی وجود ندارد و وضعیت آنها بهتر از ورزشکاران پارالمپیکی است. معمولاً پارالمپیکیها کمتر دیده میشوند و خواهشم از مسئولان استانی این است که روشهای خوبی برای قدردانی از بچههای پارالمپیکی در پیش بگیرند تا موجب ناراحتی و گله پارالمپیکیها نشوند.»این بانوی مدال آور ایران در رشته تیراندازی با اشاره به دغدغههای ورزشکاران پارالمپیکی افزود:«بچههای پارالمپیکی دغدغه فراوانی در خصوص آیندهشان دارند. دغدغه اصلی آنها 2 مورد است که همیشه هم در باره آن 2 مورد صحبت کردهایم اما اتفاق خاصی نمیافتد. اگر وضعیت اشتغال و برابری حقوق ورزشکاران پارالمپیکی با المپیکیها اتفاق بیفتد آتیه ورزشکاران معلول تأمین میشود. این موضوع باعث میشود تا بچهها نگرانی خاصی نسبت به آیندهشان نداشته باشند. متأسفانه در همین 2 مورد مهم هم قانونی وجود ندارد که از بچههای پارالمپیکی در جهت بهبود وضعیتشان حمایت کند.»او در خصوص پیگیریهای وزیر ورزش و جوانان برای استخدام ورزشکاران پارالمپیکی این گونه صحبت کرد: «صحبتهای وزیر ورزش و جوانان در خصوص وضعیت اشتغال ورزشکاران به مرحله عمل نرسیده و در حد قول و وعده باقی مانده و اتفاق خاصی نیفتاده است. ما ورزشکاران پارالمپیکی امیدواریم که این اتفاق بیفتد و بتوانیم با تمرکز کامل تنها به بالا رفتن پرچم کشورمان در مسابقات بیندیشیم.»
«ایران» از جزئیات منابعی که دولت دوازدهم دریافت کرد و دولت سیزدهم باید آن را پرداخت کند گزارش می دهد
ارثیه پر دردسر برای دولت سیزدهم
در 16 ماه آینده دولت باید حدود 235 هزار میلیارد تومان اصل و سود اوراق فروخته شده توسط دولت روحانی را بازپرداخت کند
این عدد معادل 6 سال یارانه نقدی 80 میلیون ایرانی است
گروه اقتصادی/ کسری بودجه و به تبع آن فروش اوراق دولتی برای تأمین این کسری، بهطور قطع مهم ترین متغیر اقتصادی کشور است. رشد شدید هزینههای دولت و محدود شدن درآمدها به یکی از بزرگترین کسری بودجههای تاریخ ایران بدل شده است، کسری که از 300 تا بیش از 600 هزار میلیارد تومان برآورد شده است.
در همین راستا، دولت دوازدهم برای تأمین این کسری، درکنار استفاده کامل از تنخواه بانک مرکزی که طبق قانون بودجه باید در انتهای هرسال تسویه شود؛ فروش اوراق دولتی را نیز در دستور کارخود قرار داد. طبق قانون بودجه سالجاری، واگذاری داراییهای مالی و انواع اوراق مالی اسلامی 132 هزار و 500 میلیارد تومان بوده که در شش ماهه نخست سالجاری 113 هزار و 977 میلیارد تومان آن فروخته شده که نسبت به مدت مشابه سال قبل، 31 درصد افزایش نشان میدهد. بدین ترتیب دولت دوازدهم بخش عمده اوراق مالی پیشبینی شده در بودجه را به فروش رسانده است. در واقع در نیمه نخست امسال 86 درصد از اوراق مالی به فروش رسیده است و تنها 14 درصد آن باقی مانده است. برهمین اساس وزیر اقتصاد دولت سیزدهم، پیشنهاد افزایش فروش اوراق و اموال مالی مازاد دولت را به شورای عالی هماهنگی اقتصادی و سران سه قوه ارائه داد. تأمین کسری بودجه از محل واگذاری و فروش اوراق مالی اسلامی اگرچه بهترین روش از میان گزینههای موجود است، ولی آسیبهایی نظیر افزایش سطح بدهیهای دولت، افزایش نرخ سود در اقتصاد، افزایش هزینه تأمین مالی دولت و کاهش سرمایهگذاری بخش خصوصی را بهدنبال دارد.
بار مالی 535 هزار میلیارد تومانی برای دولت سیزدهم
همانگونه که اشاره شد، فروش اوراق دولتی هرچند به سرعت نیاز مالی دولت را تأمین میکند، اما براساس تاریخی که برای سررسید آن تعیین شده است، دولت باید هر ساله اصل و سود اوراق فروخته شده را بازپرداخت کند. براساس پستی که مسعود میرکاظمی، رئیس سازمان برنامه و بودجه در حساب توئیتری خود درباره تلاش دولت برای ساماندهی انتشار اوراق مشارکت نوشت: تا سال ۱۴۰۵ دولت باید ۵۳۵ هزار میلیارد تومان اصل و سود اوراق دولت قبل را پرداخت کند، دولت سیزدهم بیشتر از آنکه اوراق بفروشد، اوراق تسویه کرده است. نگاهی به نمودار بارمالی فروش اوراق دولتی نشان میدهد که بیشترین فشار درسالجاری تا سال 1402 است که البته تا سال 1405 این فشار ادامه دارد. برهمین اساس در سالجاری دولت باید نزدیک به 63 هزار میلیارد تومان اصل اوراق و بیش از 33 هزار میلیارد تومان سود اوراق فروخته شده را بازپرداخت کند. در سال آینده اصل اوراقی که دولت باید بپردازد به بیش از 108 هزار میلیارد تومان میرسد و این درحالی است که سود پرداختی دراین سال به 30 هزار میلیارد تومان میرسد. طبق اطلاعات ارائه شده درسال 1402 نیز اصل اوراق به بیش از 120 هزار میلیارد تومان و سود آن به حدود 19 هزار میلیارد تومان میرسد. درسال بعد آن یعنی 1403 نیز اصل اوراق به بالاترین رقم خود میرسد. در این سال دولت باید 122 هزار میلیارد تومان اصل اوراق سررسید شده را بازپرداخت کند و درکنار آن نزدیک به 8 هزار میلیارد تومان سود بپردازد. از سال 1404 از حجم اصل و سود اوراقی که دولت باید بازپرداخت کند، کم میشود. در این سال، اصل اوراق به حدود 16 هزار میلیارد تومان و سود آن به بیش از 2 هزار میلیارد تومان میرسد. درآخرین سال مورد بررسی یعنی 1405 هم اصل اوراق نزدیک 4 هزار میلیارد تومان و سود آن بیش از 300 میلیارد تومان است.
بدینترتیب درمجموع دولت سیزدهم درسالجاری باید بیش از 96 هزار میلیارد تومان و درسال آینده بیش از 138 هزار میلیارد تومان اصل و سود اوراق فروخته شده را بازپرداخت کند؛ این درحالی است که درسال 1402 این رقم به اوج خود میرسد. در این سال دولت باید بیش از 140 هزار میلیارد تومان اصل و سود اوراق بپردازد. درسال 1403 نیز مجموع اصل و سود به نزدیک 130 هزار میلیارد تومان، درسال 1404 به 18 هزار میلیارد تومان و درسال 1405 به نزدیک 4 هزار میلیارد تومان میرسد. با کاهش صادرات نفت طی سالهای اخیر میزان رشد انتشار اوراق برای جبران کسری بودجه چشمگیر بوده است؛ بهعبارت دیگر بدهکار کردن دولت جایگزین فروش داراییهای بیننسلی شده است. سقف مجاز انتشار اوراق و اسناد خزانه اسلامی طبق برنامه ششم توسعه و قانون بودجه سال 1399، 88 هزار میلیارد تومان تعیین شد که طبق مصوبه شورایعالی هماهنگی اقتصادی این سقف 150 هزار میلیارد تومان افزایش یافت ولی عملکرد آن مجموعاً به رقم 171 هزار میلیارد تومان رسید.
عملکرد منابع حاصل از فروش انواع اوراق و اسناد خزانه اسلامی در سال 1399 نسبت به مدت مشابه سال 1398 حدود 135 درصد افزایش یافته است این رقم حدود 195 درصد مصوب در قانون بودجه 1399 است.
تأثیر فروش اوراق بر افزایش بدهیهای دولت
طبق آخرین آمار منتشره خزانهداری کل کشور، میزان بدهیهای دولت و شرکتهای دولتی در پایان سال 1399 برابر 1500 هزار میلیارد تومان بوده است که نسبت به پایان سال 1398 حدود 29 درصد افزایش یافته است. در جدول 9 میزان بدهیهای دولت و شرکتهای دولتی به تفکیک و برای اسفند سالهای 1398 و 1399 ارائه شده است. سهم چشمگیری از افزایش بدهی بخش دولتی، به افزایش بدهی شرکتهای دولتی مربوط است که بخش عمده آن مربوط به بدهی شرکت ملی نفت ایران به بانک مرکزی، سایر بانکها و صندوق توسعه ملی است که شامل بدهیهای ارزی بوده و افزایش آن بیشتر بهدلیل افزایش نرخ ارز بوده است. علاوه بر این، انتشار گسترده اوراق بدهی بهمنظور پوشش کسری بودجه سال 1399، یکی از دلایل اصلی افزایش بدهیهای دولت بوده است. همانند سالهای پیش پنج رقم اصلی بدهیهای دولت و شرکتهای دولتی که بیش از 50 درصد کل بدهیها را شامل میشوند عبارتند از: بدهی شرکت ملی نفت به بانک مرکزی و بانکها، بدهی دولت به دارندگان انواع اوراق بدهی، بدهی دولت به بانک مرکزی، بدهی شرکت ملی نفت به صندوق توسعه ملی، بدهی دولت به سازمان تأمین اجتماعی.
وضعیت بازار اوراق بدهی دولت در سال ۱۳۹۹
دو مشخصه قابلتوجه در رابطه با بودجه سالهای ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹، کسری بسیار بالای آنها و تأمین آن از طریق انتشار اوراق بدهی است. در سال ۱۳۹۸ از مجموع ۱۷۵ هزار میلیارد تومان کسری بودجه، حدود ۸۲ هزار میلیارد تومان آن از طریق انتشار اوراق بدهی تأمین شد. در سال ۱۳۹۹ نیز درمجموع حدود ۲۰۰ هزار میلیارد تومان اوراق بدهی دولتی از طرق مختلف منتشر شده و بخشی از کسری بودجه عظیم این سال را پوشش داده است. این اتفاق در تاریخ اقتصاد ایران بیسابقه بوده و توجه آحاد اقتصادی را به مسأله بدهیهای دولت و بازار اوراق بدهی جلب کرده است. درنتیجه این اتفاق، اندازه بازار اوراق بدهی دولت از حدود ۱۳۰ هزار میلیارد تومان در ابتدای سال به بیش از دو برابر، یعنی حدود ۲۷۰ هزار میلیارد تومان در انتهای سال افزایش یافت.
یکی دیگر از آثار فروش گسترده اوراق درسالهای اخیر تأثیر آن بر نرخ سود بین بانکی و درنتیجه نرخ بهره کل است. نگاهی به روند نرخ سود مؤثر این اوراق نشان میدهد که نرخ سود مؤثر نخستین اوراق فروخته شده درخرداد ماه سال گذشته حدود 15 درصد بوده که این نرخ در پایان سال و درماه اسفند به بیش از 21 درصد افزایش یافته است.
در همین راستا، دولت دوازدهم برای تأمین این کسری، درکنار استفاده کامل از تنخواه بانک مرکزی که طبق قانون بودجه باید در انتهای هرسال تسویه شود؛ فروش اوراق دولتی را نیز در دستور کارخود قرار داد. طبق قانون بودجه سالجاری، واگذاری داراییهای مالی و انواع اوراق مالی اسلامی 132 هزار و 500 میلیارد تومان بوده که در شش ماهه نخست سالجاری 113 هزار و 977 میلیارد تومان آن فروخته شده که نسبت به مدت مشابه سال قبل، 31 درصد افزایش نشان میدهد. بدین ترتیب دولت دوازدهم بخش عمده اوراق مالی پیشبینی شده در بودجه را به فروش رسانده است. در واقع در نیمه نخست امسال 86 درصد از اوراق مالی به فروش رسیده است و تنها 14 درصد آن باقی مانده است. برهمین اساس وزیر اقتصاد دولت سیزدهم، پیشنهاد افزایش فروش اوراق و اموال مالی مازاد دولت را به شورای عالی هماهنگی اقتصادی و سران سه قوه ارائه داد. تأمین کسری بودجه از محل واگذاری و فروش اوراق مالی اسلامی اگرچه بهترین روش از میان گزینههای موجود است، ولی آسیبهایی نظیر افزایش سطح بدهیهای دولت، افزایش نرخ سود در اقتصاد، افزایش هزینه تأمین مالی دولت و کاهش سرمایهگذاری بخش خصوصی را بهدنبال دارد.
بار مالی 535 هزار میلیارد تومانی برای دولت سیزدهم
همانگونه که اشاره شد، فروش اوراق دولتی هرچند به سرعت نیاز مالی دولت را تأمین میکند، اما براساس تاریخی که برای سررسید آن تعیین شده است، دولت باید هر ساله اصل و سود اوراق فروخته شده را بازپرداخت کند. براساس پستی که مسعود میرکاظمی، رئیس سازمان برنامه و بودجه در حساب توئیتری خود درباره تلاش دولت برای ساماندهی انتشار اوراق مشارکت نوشت: تا سال ۱۴۰۵ دولت باید ۵۳۵ هزار میلیارد تومان اصل و سود اوراق دولت قبل را پرداخت کند، دولت سیزدهم بیشتر از آنکه اوراق بفروشد، اوراق تسویه کرده است. نگاهی به نمودار بارمالی فروش اوراق دولتی نشان میدهد که بیشترین فشار درسالجاری تا سال 1402 است که البته تا سال 1405 این فشار ادامه دارد. برهمین اساس در سالجاری دولت باید نزدیک به 63 هزار میلیارد تومان اصل اوراق و بیش از 33 هزار میلیارد تومان سود اوراق فروخته شده را بازپرداخت کند. در سال آینده اصل اوراقی که دولت باید بپردازد به بیش از 108 هزار میلیارد تومان میرسد و این درحالی است که سود پرداختی دراین سال به 30 هزار میلیارد تومان میرسد. طبق اطلاعات ارائه شده درسال 1402 نیز اصل اوراق به بیش از 120 هزار میلیارد تومان و سود آن به حدود 19 هزار میلیارد تومان میرسد. درسال بعد آن یعنی 1403 نیز اصل اوراق به بالاترین رقم خود میرسد. در این سال دولت باید 122 هزار میلیارد تومان اصل اوراق سررسید شده را بازپرداخت کند و درکنار آن نزدیک به 8 هزار میلیارد تومان سود بپردازد. از سال 1404 از حجم اصل و سود اوراقی که دولت باید بازپرداخت کند، کم میشود. در این سال، اصل اوراق به حدود 16 هزار میلیارد تومان و سود آن به بیش از 2 هزار میلیارد تومان میرسد. درآخرین سال مورد بررسی یعنی 1405 هم اصل اوراق نزدیک 4 هزار میلیارد تومان و سود آن بیش از 300 میلیارد تومان است.
بدینترتیب درمجموع دولت سیزدهم درسالجاری باید بیش از 96 هزار میلیارد تومان و درسال آینده بیش از 138 هزار میلیارد تومان اصل و سود اوراق فروخته شده را بازپرداخت کند؛ این درحالی است که درسال 1402 این رقم به اوج خود میرسد. در این سال دولت باید بیش از 140 هزار میلیارد تومان اصل و سود اوراق بپردازد. درسال 1403 نیز مجموع اصل و سود به نزدیک 130 هزار میلیارد تومان، درسال 1404 به 18 هزار میلیارد تومان و درسال 1405 به نزدیک 4 هزار میلیارد تومان میرسد. با کاهش صادرات نفت طی سالهای اخیر میزان رشد انتشار اوراق برای جبران کسری بودجه چشمگیر بوده است؛ بهعبارت دیگر بدهکار کردن دولت جایگزین فروش داراییهای بیننسلی شده است. سقف مجاز انتشار اوراق و اسناد خزانه اسلامی طبق برنامه ششم توسعه و قانون بودجه سال 1399، 88 هزار میلیارد تومان تعیین شد که طبق مصوبه شورایعالی هماهنگی اقتصادی این سقف 150 هزار میلیارد تومان افزایش یافت ولی عملکرد آن مجموعاً به رقم 171 هزار میلیارد تومان رسید.
عملکرد منابع حاصل از فروش انواع اوراق و اسناد خزانه اسلامی در سال 1399 نسبت به مدت مشابه سال 1398 حدود 135 درصد افزایش یافته است این رقم حدود 195 درصد مصوب در قانون بودجه 1399 است.
تأثیر فروش اوراق بر افزایش بدهیهای دولت
طبق آخرین آمار منتشره خزانهداری کل کشور، میزان بدهیهای دولت و شرکتهای دولتی در پایان سال 1399 برابر 1500 هزار میلیارد تومان بوده است که نسبت به پایان سال 1398 حدود 29 درصد افزایش یافته است. در جدول 9 میزان بدهیهای دولت و شرکتهای دولتی به تفکیک و برای اسفند سالهای 1398 و 1399 ارائه شده است. سهم چشمگیری از افزایش بدهی بخش دولتی، به افزایش بدهی شرکتهای دولتی مربوط است که بخش عمده آن مربوط به بدهی شرکت ملی نفت ایران به بانک مرکزی، سایر بانکها و صندوق توسعه ملی است که شامل بدهیهای ارزی بوده و افزایش آن بیشتر بهدلیل افزایش نرخ ارز بوده است. علاوه بر این، انتشار گسترده اوراق بدهی بهمنظور پوشش کسری بودجه سال 1399، یکی از دلایل اصلی افزایش بدهیهای دولت بوده است. همانند سالهای پیش پنج رقم اصلی بدهیهای دولت و شرکتهای دولتی که بیش از 50 درصد کل بدهیها را شامل میشوند عبارتند از: بدهی شرکت ملی نفت به بانک مرکزی و بانکها، بدهی دولت به دارندگان انواع اوراق بدهی، بدهی دولت به بانک مرکزی، بدهی شرکت ملی نفت به صندوق توسعه ملی، بدهی دولت به سازمان تأمین اجتماعی.
وضعیت بازار اوراق بدهی دولت در سال ۱۳۹۹
دو مشخصه قابلتوجه در رابطه با بودجه سالهای ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹، کسری بسیار بالای آنها و تأمین آن از طریق انتشار اوراق بدهی است. در سال ۱۳۹۸ از مجموع ۱۷۵ هزار میلیارد تومان کسری بودجه، حدود ۸۲ هزار میلیارد تومان آن از طریق انتشار اوراق بدهی تأمین شد. در سال ۱۳۹۹ نیز درمجموع حدود ۲۰۰ هزار میلیارد تومان اوراق بدهی دولتی از طرق مختلف منتشر شده و بخشی از کسری بودجه عظیم این سال را پوشش داده است. این اتفاق در تاریخ اقتصاد ایران بیسابقه بوده و توجه آحاد اقتصادی را به مسأله بدهیهای دولت و بازار اوراق بدهی جلب کرده است. درنتیجه این اتفاق، اندازه بازار اوراق بدهی دولت از حدود ۱۳۰ هزار میلیارد تومان در ابتدای سال به بیش از دو برابر، یعنی حدود ۲۷۰ هزار میلیارد تومان در انتهای سال افزایش یافت.
یکی دیگر از آثار فروش گسترده اوراق درسالهای اخیر تأثیر آن بر نرخ سود بین بانکی و درنتیجه نرخ بهره کل است. نگاهی به روند نرخ سود مؤثر این اوراق نشان میدهد که نرخ سود مؤثر نخستین اوراق فروخته شده درخرداد ماه سال گذشته حدود 15 درصد بوده که این نرخ در پایان سال و درماه اسفند به بیش از 21 درصد افزایش یافته است.
«ایران» از نخستین روز بازگشایی مدارس بعد از ۲۱ ماه تعطیلی گزارش میدهد
طنین زنگ مهر در آذر
محبوبه مصرقانی
خبرنگار
زنگ آغاز سال تحصیلی که همیشه اول مهر در مدارس نواخته میشد، امسال اول آذر با حضور دانشآموزان در هوایی بارانی و سرد به صدا درآمد. دیروز خیلی از دانشآموزان با رعایت پروتکلهای بهداشتی سر کلاسهای درس نشستند، برخی معلمان هم بعد از 21 ماه تعطیلی با شور و شوق بار دیگر آموزش حضوری با دانشآموزان را تجربه کردند، البته با توجه به دستورالعملهای اعلام شده همچنان بوفههای مدارس تعطیل است.
در حیاط مدرسه دانشآموزان تکتک در یک گوشه ایستاده و منتظر نواخته شدن زنگ مدرسه هستند و بندرت دستههای دو نفره یا سه نفره در میانشان دیده میشود. در مدرسه پسرانه «فرهنگ» بچهها ماسک زده با رعایت فاصله اجتماعی به ترتیب در صف با نشان دادن کارت واکسن وارد کلاسها میشوند.
احــــــــــد آقاخانی مدیر مدرسه «فرهنگ» در مورد فراهم کردن محیط آموزشی سالم و امن برای دانشآموزان میگوید: ما دانشآموزان را به پنج گروه دستهبندی کردیم، طوری که در هر کلاس بیش از پنج دانشآموز حضور نداشته باشند. همچنین آموزش حضوری و مجازی را تفکیک کرده ایم یعنی صبحها بچههایی که در مدرسه حضور دارند، ظهر هم میتوانند همراه با بچههایی که امکان حضورشان در مدرسه فراهم نبود مجدد در کلاسهای آنلاین شرکت کنند. این برنامهریزی کار را برای معلمان سخت کرده اما اغلب معلمان ما حاضر هستند همکاری کنند چرا که معتقدند آموزش حضوری باید از سر گرفته شود. وی در مورد نگرانی والدین برای حضور دانشآموزان در مدرسه میافزاید: اولویت ما سلامتی بچه هاست و تلاش میکنیم شرایط را برای حضور همه دانشآموزان آماده کنیم و این اطمینان خاطر را به والدین میدهیم که تمام پروتکلهای بهداشتی در مدرسه رعایت میشوند. ما پیگیر غیبت دانشآموزانی که شرایط حضور در مدرسه را داشتند اما حاضر نشده اند، هستیم و علت عدم حضورشان را بررسی میکنیم.
خوشحالی از بازگشایی مدارس
دانشآموزان پس از حضور در کلاس، یکی درمیان در صندلیها مینشینند. سامان رضایی یکی از دانشآموزان در مورد حس بازگشتش به مدرسه میگوید: دلم میخواست به مدرسه برگردم. شبکه «شاد» قطع و وصل میشود. وقتی توضیحات معلم را متوجه نمیشدم نمیدانستم چه کنم و دائماً باید از دوستانم میپرسیدم. دلم برای راه مدرسه و برخی دوستانم که از قبل میشناختم تنگ شده بود. هادی رستمی یکی دیگر از دانشآموزان میگوید: من واقعاً از مدرسه خوشم نمیآمد اما در این مدت از بس در خانه ماندم و پلیاستیشن بازی کردم خسته شدم، تمام بازیها را تا انتها رفتهام و دلم میخواست به مدرسه برگردم حتی اگر مجبور شوم بیشتر درس بخوانم. یکی دیگر از دانشآموزان نیز میگوید: من رسماً خدمه خانه شدم. مادر و پدرم شاغل هستند. تا میخواهم کاری کنم مادرم زنگ میزند فلان جا را تمیز کن یا تا پدرت بیاید فلان کار را انجام بده یا برو خرید. دلم برای روزهایی که از مدرسه برمی گشتم و لم میدادم تنگ شده، البته الان بیشتر مادرم را درک میکنم. امیر حسینی که قبل از اینکه زنگ مدرسه بخورد در گوشهای تنها ایستاده بود نیز در مورد بازگشایی مدارس میگوید: من خیلی از بچهها را نمیشناسم، دو سالی هست که مدرسهها بسته است و من تازه وارد این مدرسه شدهام، به نظرم بازگشایی مدارس باعث میشود دوستی ها بیشتر شود و آدم از تنهایی دربیاید.
نمیشود به آموزش مجازی تکیه کرد
با نگرانی در هوای سرد شال گردن را به دور گردن پسرش میبندد و او را راهی میکند. سید مرتضی حسینی یکی از والدین است، برای اینکه خیالش راحت شود و شرایط مدرسه را ببیند در مدرسه حضور پیدا کرده است. او در مورد بازگشایی مدارس میگوید: من نگران هستم اما حس میکنم نمیشود بیش از این به آموزش مجازی تکیه کرد. باور کنید من چند باری پنهانی از مدیر مدرسه خواستهام حتی شده غیرقانونی مدرسه را باز کند، بچه من منزوی شده است. مشکل مهمتر آنکه سؤالات درسیاش را از من میپرسد که من از پاسخ دادن به آن عاجز هستم. من دیپلم نظام قدیم هستم، نه رویم میشود بگویم بلد نیستم نه آنکه بچه را بیپاسخ رها کنم. میگویم حتماً در کتابت هست بگرد پیدا میکنی اما اغلب مجبورم در گوگل سرچ کنم فلان چیز چیست یا فلان کتاب از کیست.
آموزش حضوری بهتر از آنلاین
ناظمی را میشناختم که قدش به زور 160 میشد، او تعریف میکرد وقتی بچههایی که دو سر و گردن از او بلندتر بودند شیطنت میکردند و موقع تنبیه معذرتخواهی میکردند و میگفتند آقا ببخشید دلش میلرزید. علی اعتمادی پشتیبان این مدرسه نیز از لحاظ باطنی حس آن ناظم را دارد و در اینباره میگوید: واقعاً دلتنگ بچهها بودم، حتی با تمام اذیتها و شیطنتهایشان دوست دارم مدرسه دوباره به حالت قبل بازگردد.
در مورد معایب و مزایای آموزش آنلاین بحثهای زیادی شده است. علی نایجی معلم عربی با تأکید بر آموزش حضوری برای دروسی مانند عربی یا ریاضی میگوید: در آموزش حضوری انتقال مطالب بسیار راحتتر است، از آن مهمتر آنکه معلم نظارت بیشتری بر دانشآموز دارد. در آموزش مجازی نمیتوان ارزیابی صحیحی از وضعیت دانشآموز داشت چون نمیدانیم بچهها هنگام پاسخگویی به سؤالات از چه منابعی استفاده میکنند. مجموع اینها باعث افت علمی بچهها میشود. او در مورد عشق و علاقهاش به تدریس اینگونه میگوید: من برخی روزها آنقدر دلم برای مدرسه تنگ میشد که برای آموزش مجازی هم به مدرسه میآمدم و با اینکه صندلیها خالی بود با خودم تصور میکردم بچههایی که در خانه ها پشت مانیتور هستند روی صندلیها نشستهاند.
رعایت پروتکلها در کلاسها
در مدرسه دخترانه اختر در روز اول بازگشایی دانشآموزان بیشتری در مدرسه حاضر شده بودند. زینب شاکری دانشآموز این مدرسه میگوید: هر دو مدل آموزش مفید است. البته با اینکه مشکلات اینترنت وجود داشت اما ما گروههایی تشکیل دادیم و با همکلاسیها تعامل میکردیم. ولی من برای حضور در مدرسه لحظه شماری میکردم. ما در کلاسمان تمام پروتکلها را رعایت میکنیم تا پدرها و مادرهای بقیه دوستانم هم اجازه دهند آنها به مدرسه بیایند. من تک فرزندم و دلم برای قدم زدنهای موقع برگشت به خانه با دوستانم تنگ شده است.
محسنی معلم ادبیات این مدرسه معتقد است آموزش مجازی کارآیی آنچنانی ندارد. او ادامه میدهد: آموزش حضوری همیشه بوده و خواهد بود، اما شرایطی که در آن هستیم دشوار است. به نظر من آموزشها یا باید کاملاً حضوری شود یا کاملاً مجازی. چرا که زمانی که سر کلاس هستم در یک زمان باید حواسم هم به آنهایی باشد که در کلاس هستند هم آنهایی که در خانه هستند. وقتی اینترنت قطع میشود وقت کلاس حضوری به هدر میرود و همچنین بچههای در خانه عقب میمانند. یا باید رومی روم بود یا زنگی زنگ.
با بازگشایی مدارس میتوان با دیگر والدین ارتباط گرفت
مادر زهره طالبی در اولین روز مدرسه برای آنکه از اوضاع رعایت پروتکلها باخبر شود به همراه دخترش به مدرسه آمده و حتی تا زنگ تفریح در سالن مدرسه منتظر ماند.
او در مورد بازگشایی مدارس میگوید: من دو بچه مدرسهای دارم، واقعاً نگران سلامتی بچه هایم هستم. اما حس میکنم دو دخترم واقعاً عصبی شدهاند و بیدلیل با هم دعوا میکنند. نگرانی اصلی من در مورد دختر دومم است، او تازه وارد کلاس هشتم شده و در پایه جدید وارد گروههای دوستی جدید شده. من برای شناخت دوستانش خیلی نگرانی داشتم و خیلی تحقیق کردم چرا که با دیگر مادرها ارتباط نداشتم و نمیدانستم چگونه پیدایشان کنم. اما با بازگشایی مدارس راحتتر میشود دیگر والدین را شناخت و فهمید بچهها چه دوستانی دارند.
برخی والدین اجازه نمیدهند فرزندانشان واکسن بزنند
مدیر این مدرسه نیز میگوید: مدرسه ما 278 دانشآموز دارد و هر روز باید 90 دانشآموز در مدرسه حاضر شوند اما این محقق نمیشود چرا که نگرانیها هنوز ادامه دارد، از هر کلاس 30 نفره باید 12 نفر در کلاس حضور یابند اما هنوز خیلی والدین اجازه نمیدهند. برخی راهشان دور است، باید از سرویس استفاده کنند که این هم باز به نگرانی والدین اضافه میکند که در سرویس به کرونا مبتلا شوند. باید پذیرفت خیلی از خانوادهها حتی اجازه ندادهاند فرزندشان واکسن بزند. چه برسد به آنکه اجازه دهند فرزندشان در مدرسه حضور یابد. اما ما در مدرسه تمامی پروتکلهای بهداشتی را رعایت میکنیم و رعایت این پروتکلها را هم به بچهها آموزش میدهیم تا مدرسه را برای حضور کامل دانشآموزان مهیا کنیم.
برش
نظر گزینه پیشنهادی آموزش و پرورش درباره بازگشایی مدارس
وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش با تأکید بر ارائه آموزش حضوری از برنامههای خود برای بازگشایی مدارس خبرداد. به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، یوسف نوری درباره برنامههای خود به منظور بازگشایی مدارس گفت: «نگرانیهای زیادی نسبت به ویروس کرونا وجود دارد، چرا که این ویروس سویههای زیادی دارد و حتی ممکن است سویههای جدیدی از آن ایجاد شود، اما از سوی دیگر نمیتوانیم آموزش حضوری را نادیده بگیریم و باید تلاش کنیم با رعایت شیوه نامههای بهداشتی، این کار را انجام دهیم.» نوری بیان کرد: «بر همین اساس معتقدم ، میتوانیم از ظرفیت سالنهای بزرگی که در مراکز مختلف داریم بهرهمند شویم و اگر مدرسهای فضای کوچک دارد، با استفاده از کمک سایر دستگاهها تلاش کنیم تا آموزش حضوری برقرار شود.» او افزود: «البته بازگشایی مدارس با مجوز ستاد کرونا باید انجام شود و آموزش و پرورش تابع ستاد کرونا است.» همچنین به گفته علیرضا کمره ای معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش تا کنون ۱۰۵هزار آموزشگاه در کشور از نظر «رعایت اصول بهداشتی»، «مجوز بازگشایی» دریافت کردهاند و انتظار میرود تا پایان هفته آینده تمامی مدارس کشور مجوزهای لازم برای بازگشایی را دریافت کنند.
خبرنگار
زنگ آغاز سال تحصیلی که همیشه اول مهر در مدارس نواخته میشد، امسال اول آذر با حضور دانشآموزان در هوایی بارانی و سرد به صدا درآمد. دیروز خیلی از دانشآموزان با رعایت پروتکلهای بهداشتی سر کلاسهای درس نشستند، برخی معلمان هم بعد از 21 ماه تعطیلی با شور و شوق بار دیگر آموزش حضوری با دانشآموزان را تجربه کردند، البته با توجه به دستورالعملهای اعلام شده همچنان بوفههای مدارس تعطیل است.
در حیاط مدرسه دانشآموزان تکتک در یک گوشه ایستاده و منتظر نواخته شدن زنگ مدرسه هستند و بندرت دستههای دو نفره یا سه نفره در میانشان دیده میشود. در مدرسه پسرانه «فرهنگ» بچهها ماسک زده با رعایت فاصله اجتماعی به ترتیب در صف با نشان دادن کارت واکسن وارد کلاسها میشوند.
احــــــــــد آقاخانی مدیر مدرسه «فرهنگ» در مورد فراهم کردن محیط آموزشی سالم و امن برای دانشآموزان میگوید: ما دانشآموزان را به پنج گروه دستهبندی کردیم، طوری که در هر کلاس بیش از پنج دانشآموز حضور نداشته باشند. همچنین آموزش حضوری و مجازی را تفکیک کرده ایم یعنی صبحها بچههایی که در مدرسه حضور دارند، ظهر هم میتوانند همراه با بچههایی که امکان حضورشان در مدرسه فراهم نبود مجدد در کلاسهای آنلاین شرکت کنند. این برنامهریزی کار را برای معلمان سخت کرده اما اغلب معلمان ما حاضر هستند همکاری کنند چرا که معتقدند آموزش حضوری باید از سر گرفته شود. وی در مورد نگرانی والدین برای حضور دانشآموزان در مدرسه میافزاید: اولویت ما سلامتی بچه هاست و تلاش میکنیم شرایط را برای حضور همه دانشآموزان آماده کنیم و این اطمینان خاطر را به والدین میدهیم که تمام پروتکلهای بهداشتی در مدرسه رعایت میشوند. ما پیگیر غیبت دانشآموزانی که شرایط حضور در مدرسه را داشتند اما حاضر نشده اند، هستیم و علت عدم حضورشان را بررسی میکنیم.
خوشحالی از بازگشایی مدارس
دانشآموزان پس از حضور در کلاس، یکی درمیان در صندلیها مینشینند. سامان رضایی یکی از دانشآموزان در مورد حس بازگشتش به مدرسه میگوید: دلم میخواست به مدرسه برگردم. شبکه «شاد» قطع و وصل میشود. وقتی توضیحات معلم را متوجه نمیشدم نمیدانستم چه کنم و دائماً باید از دوستانم میپرسیدم. دلم برای راه مدرسه و برخی دوستانم که از قبل میشناختم تنگ شده بود. هادی رستمی یکی دیگر از دانشآموزان میگوید: من واقعاً از مدرسه خوشم نمیآمد اما در این مدت از بس در خانه ماندم و پلیاستیشن بازی کردم خسته شدم، تمام بازیها را تا انتها رفتهام و دلم میخواست به مدرسه برگردم حتی اگر مجبور شوم بیشتر درس بخوانم. یکی دیگر از دانشآموزان نیز میگوید: من رسماً خدمه خانه شدم. مادر و پدرم شاغل هستند. تا میخواهم کاری کنم مادرم زنگ میزند فلان جا را تمیز کن یا تا پدرت بیاید فلان کار را انجام بده یا برو خرید. دلم برای روزهایی که از مدرسه برمی گشتم و لم میدادم تنگ شده، البته الان بیشتر مادرم را درک میکنم. امیر حسینی که قبل از اینکه زنگ مدرسه بخورد در گوشهای تنها ایستاده بود نیز در مورد بازگشایی مدارس میگوید: من خیلی از بچهها را نمیشناسم، دو سالی هست که مدرسهها بسته است و من تازه وارد این مدرسه شدهام، به نظرم بازگشایی مدارس باعث میشود دوستی ها بیشتر شود و آدم از تنهایی دربیاید.
نمیشود به آموزش مجازی تکیه کرد
با نگرانی در هوای سرد شال گردن را به دور گردن پسرش میبندد و او را راهی میکند. سید مرتضی حسینی یکی از والدین است، برای اینکه خیالش راحت شود و شرایط مدرسه را ببیند در مدرسه حضور پیدا کرده است. او در مورد بازگشایی مدارس میگوید: من نگران هستم اما حس میکنم نمیشود بیش از این به آموزش مجازی تکیه کرد. باور کنید من چند باری پنهانی از مدیر مدرسه خواستهام حتی شده غیرقانونی مدرسه را باز کند، بچه من منزوی شده است. مشکل مهمتر آنکه سؤالات درسیاش را از من میپرسد که من از پاسخ دادن به آن عاجز هستم. من دیپلم نظام قدیم هستم، نه رویم میشود بگویم بلد نیستم نه آنکه بچه را بیپاسخ رها کنم. میگویم حتماً در کتابت هست بگرد پیدا میکنی اما اغلب مجبورم در گوگل سرچ کنم فلان چیز چیست یا فلان کتاب از کیست.
آموزش حضوری بهتر از آنلاین
ناظمی را میشناختم که قدش به زور 160 میشد، او تعریف میکرد وقتی بچههایی که دو سر و گردن از او بلندتر بودند شیطنت میکردند و موقع تنبیه معذرتخواهی میکردند و میگفتند آقا ببخشید دلش میلرزید. علی اعتمادی پشتیبان این مدرسه نیز از لحاظ باطنی حس آن ناظم را دارد و در اینباره میگوید: واقعاً دلتنگ بچهها بودم، حتی با تمام اذیتها و شیطنتهایشان دوست دارم مدرسه دوباره به حالت قبل بازگردد.
در مورد معایب و مزایای آموزش آنلاین بحثهای زیادی شده است. علی نایجی معلم عربی با تأکید بر آموزش حضوری برای دروسی مانند عربی یا ریاضی میگوید: در آموزش حضوری انتقال مطالب بسیار راحتتر است، از آن مهمتر آنکه معلم نظارت بیشتری بر دانشآموز دارد. در آموزش مجازی نمیتوان ارزیابی صحیحی از وضعیت دانشآموز داشت چون نمیدانیم بچهها هنگام پاسخگویی به سؤالات از چه منابعی استفاده میکنند. مجموع اینها باعث افت علمی بچهها میشود. او در مورد عشق و علاقهاش به تدریس اینگونه میگوید: من برخی روزها آنقدر دلم برای مدرسه تنگ میشد که برای آموزش مجازی هم به مدرسه میآمدم و با اینکه صندلیها خالی بود با خودم تصور میکردم بچههایی که در خانه ها پشت مانیتور هستند روی صندلیها نشستهاند.
رعایت پروتکلها در کلاسها
در مدرسه دخترانه اختر در روز اول بازگشایی دانشآموزان بیشتری در مدرسه حاضر شده بودند. زینب شاکری دانشآموز این مدرسه میگوید: هر دو مدل آموزش مفید است. البته با اینکه مشکلات اینترنت وجود داشت اما ما گروههایی تشکیل دادیم و با همکلاسیها تعامل میکردیم. ولی من برای حضور در مدرسه لحظه شماری میکردم. ما در کلاسمان تمام پروتکلها را رعایت میکنیم تا پدرها و مادرهای بقیه دوستانم هم اجازه دهند آنها به مدرسه بیایند. من تک فرزندم و دلم برای قدم زدنهای موقع برگشت به خانه با دوستانم تنگ شده است.
محسنی معلم ادبیات این مدرسه معتقد است آموزش مجازی کارآیی آنچنانی ندارد. او ادامه میدهد: آموزش حضوری همیشه بوده و خواهد بود، اما شرایطی که در آن هستیم دشوار است. به نظر من آموزشها یا باید کاملاً حضوری شود یا کاملاً مجازی. چرا که زمانی که سر کلاس هستم در یک زمان باید حواسم هم به آنهایی باشد که در کلاس هستند هم آنهایی که در خانه هستند. وقتی اینترنت قطع میشود وقت کلاس حضوری به هدر میرود و همچنین بچههای در خانه عقب میمانند. یا باید رومی روم بود یا زنگی زنگ.
با بازگشایی مدارس میتوان با دیگر والدین ارتباط گرفت
مادر زهره طالبی در اولین روز مدرسه برای آنکه از اوضاع رعایت پروتکلها باخبر شود به همراه دخترش به مدرسه آمده و حتی تا زنگ تفریح در سالن مدرسه منتظر ماند.
او در مورد بازگشایی مدارس میگوید: من دو بچه مدرسهای دارم، واقعاً نگران سلامتی بچه هایم هستم. اما حس میکنم دو دخترم واقعاً عصبی شدهاند و بیدلیل با هم دعوا میکنند. نگرانی اصلی من در مورد دختر دومم است، او تازه وارد کلاس هشتم شده و در پایه جدید وارد گروههای دوستی جدید شده. من برای شناخت دوستانش خیلی نگرانی داشتم و خیلی تحقیق کردم چرا که با دیگر مادرها ارتباط نداشتم و نمیدانستم چگونه پیدایشان کنم. اما با بازگشایی مدارس راحتتر میشود دیگر والدین را شناخت و فهمید بچهها چه دوستانی دارند.
برخی والدین اجازه نمیدهند فرزندانشان واکسن بزنند
مدیر این مدرسه نیز میگوید: مدرسه ما 278 دانشآموز دارد و هر روز باید 90 دانشآموز در مدرسه حاضر شوند اما این محقق نمیشود چرا که نگرانیها هنوز ادامه دارد، از هر کلاس 30 نفره باید 12 نفر در کلاس حضور یابند اما هنوز خیلی والدین اجازه نمیدهند. برخی راهشان دور است، باید از سرویس استفاده کنند که این هم باز به نگرانی والدین اضافه میکند که در سرویس به کرونا مبتلا شوند. باید پذیرفت خیلی از خانوادهها حتی اجازه ندادهاند فرزندشان واکسن بزند. چه برسد به آنکه اجازه دهند فرزندشان در مدرسه حضور یابد. اما ما در مدرسه تمامی پروتکلهای بهداشتی را رعایت میکنیم و رعایت این پروتکلها را هم به بچهها آموزش میدهیم تا مدرسه را برای حضور کامل دانشآموزان مهیا کنیم.
برش
نظر گزینه پیشنهادی آموزش و پرورش درباره بازگشایی مدارس
وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش با تأکید بر ارائه آموزش حضوری از برنامههای خود برای بازگشایی مدارس خبرداد. به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، یوسف نوری درباره برنامههای خود به منظور بازگشایی مدارس گفت: «نگرانیهای زیادی نسبت به ویروس کرونا وجود دارد، چرا که این ویروس سویههای زیادی دارد و حتی ممکن است سویههای جدیدی از آن ایجاد شود، اما از سوی دیگر نمیتوانیم آموزش حضوری را نادیده بگیریم و باید تلاش کنیم با رعایت شیوه نامههای بهداشتی، این کار را انجام دهیم.» نوری بیان کرد: «بر همین اساس معتقدم ، میتوانیم از ظرفیت سالنهای بزرگی که در مراکز مختلف داریم بهرهمند شویم و اگر مدرسهای فضای کوچک دارد، با استفاده از کمک سایر دستگاهها تلاش کنیم تا آموزش حضوری برقرار شود.» او افزود: «البته بازگشایی مدارس با مجوز ستاد کرونا باید انجام شود و آموزش و پرورش تابع ستاد کرونا است.» همچنین به گفته علیرضا کمره ای معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش تا کنون ۱۰۵هزار آموزشگاه در کشور از نظر «رعایت اصول بهداشتی»، «مجوز بازگشایی» دریافت کردهاند و انتظار میرود تا پایان هفته آینده تمامی مدارس کشور مجوزهای لازم برای بازگشایی را دریافت کنند.
«ایران» از یک کمپین ضدتبلیغاتی علیه دولت سیزدهم گزارش میدهد
از راست تا دروغ انتصابات فامیلی
با گذشت حدود ۱۰۰ روز از آغاز به کار دولت سیزدهم کلیدواژه «انتصابات فامیلی» تبدیل به یکی از محورهای کلیدی برای حمله به دولت شده؛ تا جایی که رئیس جمهور شخصاً به موضوع ورود کرد و نسبت به آن واکنش نشان داد. آیتالله رئیسی در جلسه رأی اعتماد به وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش خطاب به نمایندگان مردم اعلام کرد: «رابطه رفاقت، قرابت و فشار آوردن احیاناً رسانهای هیچکدام موجب نمیشود که یک فرد برای پست وزارت معرفی شود. شما از خود نهاد ریاست جمهوری تا حوزههای دیگری که وجود دارد، شروع کنید، حساسیت هست، در خود دولت هم بارها اعلام شده که محور، شایستگی است. باز هم عرض میکنم محور، شایستگی است و ما این محور را به عدالت نزدیک میدانیم و این بهترین روش است.»
اما تولیدات رسانهای پیرامون این مسأله نشان میدهد که کمپینی ضدتبلیغاتی بر پایه چند خبر جعلی بنا گذاشته شده و از تکنیک تبلیغاتی «تکرار دروغ» بهره برده است. به گونهای که هر چند که در ادامه این اخبار تکذیب شده اما کمپین همچنان به کار خود ادامه داده تا جایی که کار به تذکر تعدادی از نمایندگان مجلس نیز کشیده شده است. در این گزارش به مرور این اخبار و صحتسنجی آن میپردازیم.
استخدام دختر یک نماینده مجلس در وزارت نفت
یکی از اولین اخبار پر سروصدا درباره انتصابات فامیلی، انتشار سندی مربوط به استخدام دختر رمضانعلی سنگدوینی، نماینده گرگان در وزارت نفت بود اما جالب است بدانید استخدام دختر این نماینده، بعد از آزمون غیرفراگیر سال ۹۹ وزارت نفت در دولت قبل برگزار شده بود که وزیر نفت علاوه بر توقف جذب دختر نماینده گرگان جذب تمام افرادی که طی این آزمون پذیرش شده بودند، را متوقف میکند تا بررسی بیشتری صورت گیرد. مهندس اوجی دستوری مبنی بر توقف استخدامهای جدید به واسطه آزمون غیرفراگیر که شائبه اعمال رانت در آن وجود داشت را صادر کرد تا بهصورت جدی درباره سلامت موضوع تحقیق و تفحص صورت بگیرد.
انتصاب فامیلی در وزارت جهاد کشاورزی؟
چندی بعد درباره انتصابات در وزارت جهاد کشاورزی، نامهای از سوی جمعی از نیروهای این وزارتخانه منتشر شد که محور اصلی آن مسئولیت گرفتن افرادی خارج از این وزارتخانه در سمتهای آن بود. در این نامه همچنین ادعا شده بود سه تن از برادران همسر سید جواد ساداتینژاد به عنوان مشاور، رئیس حراست و دستیار وی مشغول به کار شدهاند. با عملیات رسانهای روی این نامه، شایعه انتصاب فامیلی در وزارت جهاد نیز مطرح شد. روابط عمومی وزارت جهاد کشاورزی بعد از انتشار این نامه اعلام کرد هیچ یک از مشاوران و دستیاران وزیر نسبت خانوادگی با وی ندارند و البته تأیید کرد که صرفاً انتصاب رئیس مرکز حراست که از اشخاص مورد اعتماد وزیر بوده، با استعلام و تأیید دستگاههای امنیتی و ذیصلاح صورت گرفته است.
پروژه تخریبی، این بار وزارت بهداشت
همزمان با گرم بودن تنور شایعه انتصاب فامیلی درخصوص وزارت جهاد کشاورزی، در توئیتر خبری مورد توجه قرار گرفت که مدعی بود داماد وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نیز با نام مستعار در دفتر وی مشغول به فعالیت شده است. این شایعه نیز بلافاصله با تکذیب روابط عمومی وزارت بهداشت روبهرو شد.
گام به گام با شایعات تا دم دفتر وزیر صمت
فاطمی امین، وزیر جوان وزارتخانه صنعت، معدن و تجارت نیز از تیر این شایعات مصون نماند. باز هم یک کاربر توئیتر مدعی شد وزیر صمت برادر همسرش را به ریاست فولاد مبارکه گمارده و بعد توضیح داد مقصودش رئیس هیأت مدیره این شرکت بوده است. پس از پشتیبانی رسانهای کمپین ضد تبلیغاتی علیه دولت از این خبر، مدیر روابط عمومی وزارت صمت این خبر را تکذیب کرد و در توئیتی پاسخ داد: شایعات کذبی همانند خبر انتصابات فامیلی در مجموعه فولاد مبارکه، مانع از اجرای پروژههای تحولی وزیر صمت در بخشهای مرتبط نخواهد بود.
از وزارتخانه به بانک مرکزی
اما روزنامه جمهوری اسلامی هم از این قافله عقب نماند و مدعی شد سعید مستشار، داماد غلامرضا مصباحی مقدم (عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام) معاون اداری مالی بانک مرکزی شده است. نکته این خبر آن بود که «مستشار» معاون بانک مرکزی شده بود، اما هیچ نسبت فامیلی با مصباحی مقدم نداشت! یکی از کاربران توئیتر که به عنوان منبع این خبر معرفی شده بود، به سرعت توئیت اولیه خود را پاک کرد و درخصوص آن نوشت: «متأسفانه در انتشار توئیت مربوط به آقای سعید مستشار بیدقتی کردم و حرف یکی از دوستان مورد وثوق را پذیرفتم؛ بدینوسیله از ایشان عذرخواهی میکنم.» نکته جالب آن است که بهراحتی یک کاربر در فضای مجازی بنا به حرف یکی از دوستانش! اتهامی را متوجه فردی میکند و در راستای داغ کردن این شایعه، رسانههای رسمی بدون در نظر گرفتن عواقب آن و البته با زیرکی و نقل به منبع، در آتش شایعات میدمند. مشخصاً رفتار برخی از این رسانهها طبیعی است؛ چرا که منافع آنها در گرو دولتی بوده است که دیگر وجود ندارد.
تکلیف افکار عمومی چه میشود؟
طبیعتاً سابقه بد انتصابات فامیلی در دولتهای پیشین – کما اینکه روزنامه ایران در دو شماره مجزا به آنها پرداخته است- منجر به واکنش بد افکار عمومی در مواجهه با این اخبار خواهد شد. برخی رسانههای وابسته به محافل خاص - که انتخابات خرداد امسال، منافع آنها را بر هم زد - نیز تلاش دارند تا با پشتیبانی و داغ کردن این اخبار، از همین ابتدای کار دولت سیزدهم، افکار عمومی را نسبت به آن بدبین جلوه بدهند. رسانههایی که تا همین چند ماه پیش در تملق از نتایج فوقالعاده تلاشهای تیم مذاکرهکننده دولت قبل، قلمفرسایی میکردند و کارنامه اقتصادی دو دولت قبل را مثبت و قابل دفاع میدانستند! این رسانهها شاید به صورت مستقیم دروغپردازی نکنند اما با پشتیبانی از شایعات بدون منبع فضای مجازی و بازنشر آنها در ساحت افکار عمومی، نقاب حرفهایگری بودن را حفظ میکنند وگرچه در پشت آن نقاب، چهرهای همانند «فیک نیوز»های بیگانه دارند.
از بد حادثه آنکه تکنیک تبلیغاتی «تکرار دروغ» در تبلیغ وجود انتصابات فامیلی آنقدر جدی و قوی بود که حتی نمایندگان مجلس را به واکنش واداشت به نحوی که روحالله حضرتپور، نماینده مردم ارومیه از «داماد سالاری» انتقاد کرد، عباس جهانگیرزاده نماینده پارسآباد و مغان از حاکمیت «فامیلسالاری» به جای «شایستهسالاری» انتقاد کرد و در نهایت آصفری نماینده اراک از تذکر 35 نماینده به رئیس جمهور درباره «انتصابات فامیلی» خبر داد! اما هرگاه رسانههای رسمی از این نمایندگان در مورد مصادیق انتصابات فامیلی سؤال کردند، پاسخی صریح و واضح به دست نیامد.
کوتاه سخن آنکه، حتی برخی نمایندگان مردم که جزو نخبگان سیاسی در جامعه طبقهبندی میشوند نیز تحت تأثیر عملیات روانی «فیک نیوز»ها قرار میگیرند، چه برسد به تأثیر هزاران محتوای مشابه در فضای مجازی بر عامه مردم. بنابراین آنچه اساتید ارتباطات و فعالان حرفهای رسانه همیشه به آن توصیه دارند این است که اخبار همواره از منابع معتبر و ثابت شده دنبال شود تا مقاصد رسانههای وابسته به درستی روشن گردد.
بــــرش
یکی دیگر از حواشی که پیرامون انتصابات دولت سیزدهم مطرح میشود آن است که دولت سرعت لازم برای جابهجایی و انتصاب مدیران جدید را نداشته و تنها 60 درصد مدیران طی 100 روز گذشته که دولت جدید کار را آغاز کرده است منصوب شدند! این گزاره در حالی از سوی برخی رسانهها مطرح میشود که قصد دولت سیزدهم شناسایی دقیق توانمندیها و ظرفیتهای افرادی است که قرار است در زمره مدیران ارشد دولت در سمتهای مهم منصوب شوند. طبیعتاً انتخاب دقیق و بررسی شایستگی افراد زمان مناسبی را طلب میکند و چهبسا وزرا در روند این بررسیها برخی مدیران قبلی را واجد شایستگیهای لازم بدانند و با ادامه مسئولیتپذیری آنان در دولت جدید نیز موافقت کنند. اتفاقاً تأمل کارشناسانه در انتصاب مدیران به جای جابهجاییهای اتوبوسی از ویژگیهای مثبت دولتی به حساب میآید که یکی از شعارهای اساسی رئیس آن، بهرهگیری از ظرفیت نخبگان و مدیران با نگاه فراجناحی است.
البته در چنین گزارشهایی، عدم انتخاب وزیر آموزش و پرورش و به تبع آن عدم انتخاب معاونین وزیر و... نیز جزو آمار کمکاری دولت در جابهجایی مدیران محاسبه میشود، در حالی که عزم دولت انتصاب وزیر آموزش و پرورش بوده است و این مجلس بوده که در دو نوبت با گزینه پیشنهادی دولت برای این وزارتخانه مخالفت کرده و منطقاً عدم انتصاب وزیر و معاونینش نباید به پای دولت نوشته شود.
فارغ از این حواشی، جهتگیری دولت و عملکرد کلی آن طی سه ماه گذشته گواه آن است که دولت تمرکز خود را روی رفع مشکلات مردم گذاشته است، در این بین، هر چند بازیهای رسانهای نمیتواند دولت را سرگرم حواشی کند با این حال میتواند برای مردم ایجاد مسأله کند و بهزعم برخی رسانهها، در حس اعتماد مردم به دولت تأثیر سوء بگذارد. البته عموم مردم فارغ از هیاهوهای رسانهای و تبلیغاتی به مدیرانی که در تلاش برای بهبود شرایط هستند اعتماد دارند و تحت تأثیر این جوسازیها قرار نمیگیرند.
اما تولیدات رسانهای پیرامون این مسأله نشان میدهد که کمپینی ضدتبلیغاتی بر پایه چند خبر جعلی بنا گذاشته شده و از تکنیک تبلیغاتی «تکرار دروغ» بهره برده است. به گونهای که هر چند که در ادامه این اخبار تکذیب شده اما کمپین همچنان به کار خود ادامه داده تا جایی که کار به تذکر تعدادی از نمایندگان مجلس نیز کشیده شده است. در این گزارش به مرور این اخبار و صحتسنجی آن میپردازیم.
استخدام دختر یک نماینده مجلس در وزارت نفت
یکی از اولین اخبار پر سروصدا درباره انتصابات فامیلی، انتشار سندی مربوط به استخدام دختر رمضانعلی سنگدوینی، نماینده گرگان در وزارت نفت بود اما جالب است بدانید استخدام دختر این نماینده، بعد از آزمون غیرفراگیر سال ۹۹ وزارت نفت در دولت قبل برگزار شده بود که وزیر نفت علاوه بر توقف جذب دختر نماینده گرگان جذب تمام افرادی که طی این آزمون پذیرش شده بودند، را متوقف میکند تا بررسی بیشتری صورت گیرد. مهندس اوجی دستوری مبنی بر توقف استخدامهای جدید به واسطه آزمون غیرفراگیر که شائبه اعمال رانت در آن وجود داشت را صادر کرد تا بهصورت جدی درباره سلامت موضوع تحقیق و تفحص صورت بگیرد.
انتصاب فامیلی در وزارت جهاد کشاورزی؟
چندی بعد درباره انتصابات در وزارت جهاد کشاورزی، نامهای از سوی جمعی از نیروهای این وزارتخانه منتشر شد که محور اصلی آن مسئولیت گرفتن افرادی خارج از این وزارتخانه در سمتهای آن بود. در این نامه همچنین ادعا شده بود سه تن از برادران همسر سید جواد ساداتینژاد به عنوان مشاور، رئیس حراست و دستیار وی مشغول به کار شدهاند. با عملیات رسانهای روی این نامه، شایعه انتصاب فامیلی در وزارت جهاد نیز مطرح شد. روابط عمومی وزارت جهاد کشاورزی بعد از انتشار این نامه اعلام کرد هیچ یک از مشاوران و دستیاران وزیر نسبت خانوادگی با وی ندارند و البته تأیید کرد که صرفاً انتصاب رئیس مرکز حراست که از اشخاص مورد اعتماد وزیر بوده، با استعلام و تأیید دستگاههای امنیتی و ذیصلاح صورت گرفته است.
پروژه تخریبی، این بار وزارت بهداشت
همزمان با گرم بودن تنور شایعه انتصاب فامیلی درخصوص وزارت جهاد کشاورزی، در توئیتر خبری مورد توجه قرار گرفت که مدعی بود داماد وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نیز با نام مستعار در دفتر وی مشغول به فعالیت شده است. این شایعه نیز بلافاصله با تکذیب روابط عمومی وزارت بهداشت روبهرو شد.
گام به گام با شایعات تا دم دفتر وزیر صمت
فاطمی امین، وزیر جوان وزارتخانه صنعت، معدن و تجارت نیز از تیر این شایعات مصون نماند. باز هم یک کاربر توئیتر مدعی شد وزیر صمت برادر همسرش را به ریاست فولاد مبارکه گمارده و بعد توضیح داد مقصودش رئیس هیأت مدیره این شرکت بوده است. پس از پشتیبانی رسانهای کمپین ضد تبلیغاتی علیه دولت از این خبر، مدیر روابط عمومی وزارت صمت این خبر را تکذیب کرد و در توئیتی پاسخ داد: شایعات کذبی همانند خبر انتصابات فامیلی در مجموعه فولاد مبارکه، مانع از اجرای پروژههای تحولی وزیر صمت در بخشهای مرتبط نخواهد بود.
از وزارتخانه به بانک مرکزی
اما روزنامه جمهوری اسلامی هم از این قافله عقب نماند و مدعی شد سعید مستشار، داماد غلامرضا مصباحی مقدم (عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام) معاون اداری مالی بانک مرکزی شده است. نکته این خبر آن بود که «مستشار» معاون بانک مرکزی شده بود، اما هیچ نسبت فامیلی با مصباحی مقدم نداشت! یکی از کاربران توئیتر که به عنوان منبع این خبر معرفی شده بود، به سرعت توئیت اولیه خود را پاک کرد و درخصوص آن نوشت: «متأسفانه در انتشار توئیت مربوط به آقای سعید مستشار بیدقتی کردم و حرف یکی از دوستان مورد وثوق را پذیرفتم؛ بدینوسیله از ایشان عذرخواهی میکنم.» نکته جالب آن است که بهراحتی یک کاربر در فضای مجازی بنا به حرف یکی از دوستانش! اتهامی را متوجه فردی میکند و در راستای داغ کردن این شایعه، رسانههای رسمی بدون در نظر گرفتن عواقب آن و البته با زیرکی و نقل به منبع، در آتش شایعات میدمند. مشخصاً رفتار برخی از این رسانهها طبیعی است؛ چرا که منافع آنها در گرو دولتی بوده است که دیگر وجود ندارد.
تکلیف افکار عمومی چه میشود؟
طبیعتاً سابقه بد انتصابات فامیلی در دولتهای پیشین – کما اینکه روزنامه ایران در دو شماره مجزا به آنها پرداخته است- منجر به واکنش بد افکار عمومی در مواجهه با این اخبار خواهد شد. برخی رسانههای وابسته به محافل خاص - که انتخابات خرداد امسال، منافع آنها را بر هم زد - نیز تلاش دارند تا با پشتیبانی و داغ کردن این اخبار، از همین ابتدای کار دولت سیزدهم، افکار عمومی را نسبت به آن بدبین جلوه بدهند. رسانههایی که تا همین چند ماه پیش در تملق از نتایج فوقالعاده تلاشهای تیم مذاکرهکننده دولت قبل، قلمفرسایی میکردند و کارنامه اقتصادی دو دولت قبل را مثبت و قابل دفاع میدانستند! این رسانهها شاید به صورت مستقیم دروغپردازی نکنند اما با پشتیبانی از شایعات بدون منبع فضای مجازی و بازنشر آنها در ساحت افکار عمومی، نقاب حرفهایگری بودن را حفظ میکنند وگرچه در پشت آن نقاب، چهرهای همانند «فیک نیوز»های بیگانه دارند.
از بد حادثه آنکه تکنیک تبلیغاتی «تکرار دروغ» در تبلیغ وجود انتصابات فامیلی آنقدر جدی و قوی بود که حتی نمایندگان مجلس را به واکنش واداشت به نحوی که روحالله حضرتپور، نماینده مردم ارومیه از «داماد سالاری» انتقاد کرد، عباس جهانگیرزاده نماینده پارسآباد و مغان از حاکمیت «فامیلسالاری» به جای «شایستهسالاری» انتقاد کرد و در نهایت آصفری نماینده اراک از تذکر 35 نماینده به رئیس جمهور درباره «انتصابات فامیلی» خبر داد! اما هرگاه رسانههای رسمی از این نمایندگان در مورد مصادیق انتصابات فامیلی سؤال کردند، پاسخی صریح و واضح به دست نیامد.
کوتاه سخن آنکه، حتی برخی نمایندگان مردم که جزو نخبگان سیاسی در جامعه طبقهبندی میشوند نیز تحت تأثیر عملیات روانی «فیک نیوز»ها قرار میگیرند، چه برسد به تأثیر هزاران محتوای مشابه در فضای مجازی بر عامه مردم. بنابراین آنچه اساتید ارتباطات و فعالان حرفهای رسانه همیشه به آن توصیه دارند این است که اخبار همواره از منابع معتبر و ثابت شده دنبال شود تا مقاصد رسانههای وابسته به درستی روشن گردد.
بــــرش
یکی دیگر از حواشی که پیرامون انتصابات دولت سیزدهم مطرح میشود آن است که دولت سرعت لازم برای جابهجایی و انتصاب مدیران جدید را نداشته و تنها 60 درصد مدیران طی 100 روز گذشته که دولت جدید کار را آغاز کرده است منصوب شدند! این گزاره در حالی از سوی برخی رسانهها مطرح میشود که قصد دولت سیزدهم شناسایی دقیق توانمندیها و ظرفیتهای افرادی است که قرار است در زمره مدیران ارشد دولت در سمتهای مهم منصوب شوند. طبیعتاً انتخاب دقیق و بررسی شایستگی افراد زمان مناسبی را طلب میکند و چهبسا وزرا در روند این بررسیها برخی مدیران قبلی را واجد شایستگیهای لازم بدانند و با ادامه مسئولیتپذیری آنان در دولت جدید نیز موافقت کنند. اتفاقاً تأمل کارشناسانه در انتصاب مدیران به جای جابهجاییهای اتوبوسی از ویژگیهای مثبت دولتی به حساب میآید که یکی از شعارهای اساسی رئیس آن، بهرهگیری از ظرفیت نخبگان و مدیران با نگاه فراجناحی است.
البته در چنین گزارشهایی، عدم انتخاب وزیر آموزش و پرورش و به تبع آن عدم انتخاب معاونین وزیر و... نیز جزو آمار کمکاری دولت در جابهجایی مدیران محاسبه میشود، در حالی که عزم دولت انتصاب وزیر آموزش و پرورش بوده است و این مجلس بوده که در دو نوبت با گزینه پیشنهادی دولت برای این وزارتخانه مخالفت کرده و منطقاً عدم انتصاب وزیر و معاونینش نباید به پای دولت نوشته شود.
فارغ از این حواشی، جهتگیری دولت و عملکرد کلی آن طی سه ماه گذشته گواه آن است که دولت تمرکز خود را روی رفع مشکلات مردم گذاشته است، در این بین، هر چند بازیهای رسانهای نمیتواند دولت را سرگرم حواشی کند با این حال میتواند برای مردم ایجاد مسأله کند و بهزعم برخی رسانهها، در حس اعتماد مردم به دولت تأثیر سوء بگذارد. البته عموم مردم فارغ از هیاهوهای رسانهای و تبلیغاتی به مدیرانی که در تلاش برای بهبود شرایط هستند اعتماد دارند و تحت تأثیر این جوسازیها قرار نمیگیرند.
4 اقتصاددان در گفت و گو با «ایران»نقشه راه رشد غیرتورمی را ارزیابی کردند
نقشه آرامش اقتصادی
همراه با گفتارهایی از آلبرت بغزیان، مرتضی عزتی، علی قنبری و علی مزیکی
26 آبان سالجاری نقشه راهی از سوی وزیر امور اقتصادی و دارایی رونمایی شد که در محافل اقتصادی و در میان صاحبنظران به عنوان «نقشه راه رشد غیرتورمی» از آن یاد میشود؛ نقشهای که بناست با اجرای آن در دو سال آتی ضمن دستیابی به رشد اقتصادی پایدار، نرخ تورم نیز مهار شود. احسان خاندوزی با ارائه این نقشه در صفحه شخصی خود در فضای مجازی نوشت: «پس از دو ماه همفکری با کارشناسان، وزارت اقتصاد از کلیت نقشه راه دو سال آتی برای رونق تولید همزمان با کاهش تورم، رونمایی کرد.» سید محمدهادی سبحانیان، معاون وزیرامور اقتصادی و دارایی چند روز پیش با حضور در شبکه خبر هدف از طراحی چنین نقشهای را هماهنگی سیاستهای اقتصادی دولت و پاسخ به مطالبات فعالان اقتصادی اعلام کرد و گفت: «شرایط اقتصادی در آغاز کار دولت سیزدهم مناسب نبود. رشد اقتصادی در دهه گذشته صفر و نرخ تورم زیاد بوده و در نتیجه وضعیت معیشت مردم هم مناسب نبوده است. در این نقشه راه برای اقتصاد کشور چهارچوبی تعیین شده است. نقاط ضعف اقتصادی دولتهای قبلی عدم هماهنگی و انسجام در سیاستگذاریها بوده است. در این مرحله به تعیین چهارچوب پرداخته شده است تا به سمت رشد پایدار و سرمایهگذاری در تولید قدم برداشته شود. اتخاذ سیاستهای مالی و پولی متناسب با کاهش تورم خواهد بود». او معتقد است که تدوین این نقشه راه از مسیر انضباط بخشی به نظام بانکی و نظام بودجهای کشور و مسیر سوم کنترل ناترازیهای حوزه ارزی میگذرد. در نهایت پس از گذشت پنج روز از اعلام کلیات طرح دیروز متن کامل منتشر شد که به راهکارهایی برای مهار پایدار تورم، رفع ناترازی بودجه، رشدآفرینی و رونق تولید، تأمین مالی پروژههای پیشران و انضباط بخشی به خلق پول بانکی در دورههای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت پرداخته شده است. ما نیز در «ایران» ضمن ارزیابی جزئیات طرح با متخصصان امر گفتوگو کردیم و از آنها درباره ضرورت تعیین چنین نقشهای و چگونگی اجرای کارآمد آن پرسیدیم که در ادامه میخوانید.
تدوین نقشه راه، در اوایل کار دولت اتفاق مثبتی است
آلبرت بغزیان
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران
نمیتوان از دولت سیزدهم انتظار معجزه در کاهش نرخ تورم داشت، چرا که دولت فعلی بهدلیل تحریمهای بسیار سختی که از سال 97 کشور با آن مواجه شده با چالشهای متعددی روبهرو است. اما قطعاً تدوین نقشه راه رشد غیرتورمی، اتفاق خوب و مثبتی است که در اوایل کار دولت رئیسی رقم خورد. تدوین چنین برنامهای دور از انتظار نبود چرا که این دولت قول داده است که مشکلات معیشتی مردم را با وجود تحریمها حل کند. در نقشه راه تدوین شده که بدرستی به مسائل و چالشهای اقتصادی پرداخته شده اگر هر کدام از موارد بدرستی و صددرصدی اجرا شود، برای کشور یک برد محسوب میشود. اگر دولت سیزدهم در مهار نوسان ارز یا انعقاد پیمانهای پولی دو جانبه یا چند جانبه به موفقیت برسد خیلی از مشکلات کشور حل خواهد شد. اما قبل از آنکه به این سمت برویم ضرورت دارد که دولت سیزدهم این سؤال را بپرسد که چرا این مشکلات ایجاد شده است؟ در این صورت میتوان به نتایج بهتر و دقیقتر در حل چالشها رسید.
از سویی طبق نقشه راه تدوین شده قرار است بودجه کشور انقباضی تنظیم شود، حال این سؤال مطرح است که چرا دولت گذشته بودجه را انبساطی آماده کرد؟ و چرا بهصورت واقعی انقباضی نشد؟ دولت گذشته عنوان میکرد که قرار بود در بودجه 20 درصد رشد اعمال میشد اما برای مدیریت هزینه و تدوین بودجه انقباضی، تنها 10 درصد عدد بودجه رشد داشته است، قاعدتاً چنین بودجهای انقباضی نیست. حال دولت سیزدهم در برنامه خود تأکید کرده است که میخواهد بهصورت واقعی بودجه را انقباضی تدوین کند. وقتی دولت بودجه را بخوبی و واقعی تنظیم نکند، کسری بودجه پدید میآید و همین امر سبب افزایش نرخ تورم میشود و این همان موضوعی است که از دولت گذشته به دولت سیزدهم به ارث رسیده است. قاعدتاً زمانی یک برنامه موفق اجرا میشود که تمام دستگاهها همکاری کنند و خود را مسئول بدانند. بدین جهت اگر تمام بخشهای اقتصادی در راستای نقشه راه رشد غیرتورمی حرکت کنند بهطور قطع نتیجه مطلوب بهدست میآید و میتوان اقتصاد کشور را از مشکلات سالهای گذشته که بخش قابل توجه آن از دو سال پیش ظهور پیدا کرده، رها شد.
نقشه راه رشد غیرتورمی، به اقتصاد کشور کمک میکند
مرتضی عزتی
عضو هیأت علمی پژوهشکده اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس
روز گذشته از نقشه راه رشد غیرتورمی دولت رونمایی شد، در این نقشه راه که رونق تولید همزمان با کاهش تورم دیده شده به برنامههای کوتاه مدت و میان مدت پرداخته شده است. همه مواردی که در نقشه راه رشد غیرتورمی دولت سیزدهم وجود دارد برای اقتصاد کشور بسیار خوب است و میتواند کمک کننده باشد. اقتصاد ایران بهچنین نقشه راهی نیاز داشت چرا که بر مبنای آن میتوان تصمیمهای درست و اصولی گرفت. اما یکی از نکاتی که بسیار اهمیت دارد و امیدوارم دولت سیزدهم به این سمت برود، انضباط مالی است؛ جدا شدن بودجه از انتشار پول و جلوگیری از خلق نقدینگی یکی از موضوعاتی است که دولت سیزدهم باید در دستور کار خود قرار دهد. دولتهای گذشته چنین راه و روشی را انتخاب کردند و همین امر موجب شد تا افزایش نرخ تورم، سرعت بیشتری بگیرد.
نکته دیگری که توجه به آن ضرورت دارد، حرکت بهسمت رفع تحریمها است. در نقشه راه به راههای دور زدن تحریم چون تهاتر نفت، استفاده از دیپلماسی فعال جهت وصول منابع بلوکه شده ارزی و انعقاد پیمانهای پولی دو یا چندجانبه اشاره شده است. این موارد نیمی از مشکلات را حل می کند و میتواند وضعیت اقتصادی کشور را بهبود ببخشد اما برای آنکه مشکلات را به صفر برسانیم کافی نیست؛ از اینرو یکی از مهمترین عوامل که باعث رشد تورم شده، تحریمهای ظالمانه است. اگر بدون آنکه امتیازی دهیم با جدیت مذاکرات دنبال شود، با سرعت بیشتری میتوان مشکلات را حل کرد. اما به فرض اینکه تحریمها باقی بماند، اجرای هر بند از نقشه راه رشد غیر تورمی میتواند برای حل چالشهای اقتصادی کشور بسیار اثرگذار باشد.
در این میان یک توصیه جدی وجود دارد که در گذشته به آن توجه نشده: ثبات تصمیمهای سیاسی و اقتصادی. اگر مردم، فعالان اقتصادی و تولیدکنندگان به این باور و یقین برسند که دولت سیزدهم سیاست مشخص در مباحث اقتصادی و سیاسی دارد، دیگر نگران بیثباتی نیستند و بهصورت بلندمدت در مورد فعالیتهای خود برنامهریزی میکنند. تأکید میکنم اگر تحریمها باقی بماند، برای تحقق رشد پایدار اقتصادی و فاصله گرفتن از تورم دورقمی، باید به تولید بیش از گذشته توجه کرد.
دولت رئیسی، اقتصاد را قابل پیشبینی میکند
علی قنبری
استاد اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس
نقشه راه رشد غیرتورمی، ویژگیهای متعددی دارد که دولت سیزدهم بهصورت کارشناسی و دقیق تدوین کرده است و لذا اجرای این نقشه، میتواند بخش قابل توجهی از چالشهای موجود را برطرف کند و اقتصاد ایران را به سمت ثبات که بهشدت نیاز داریم، ببرد. چند سالی است که در حوزههای مختلف و بخصوص قیمت کالاها هیچ ثبات قیمتی وجود ندارد و مردم طی چند سال اخیر شاهد کوچک شدن سفرههای خود بودند. با نقشه راه تدوین شده که به نظر میرسد واقع بینانه طراحی شده میتوان از مشکلات عبور کرد. یکی از ویژگیهای بارز نقشه راه، توجه به تولید است. رفع موانع کسب و کار و افزایش پیشبینیپذیری اقتصاد دو موضوع کلیدی است که تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی بارها به آن اشاره داشتند و طی سالهای گذشته نتوانستند به خواسته بحق خود برسند. از اینرو و با توجه به نقشه راه میتوان امید داشت که دولت سیزدهم به تولید بهای بیشتری خواهد داد و دیگر اجازه نمیدهد که ریسک سرمایهگذاری و فعالیت تولیدی در کشور بیشتر شود. مبحث دیگری که در دولت سیزدهم و در قالب نقشه راه مورد توجه قرار گرفته و پیش از این به آن پرداخته نمیشد، کاهش مصارف بودجه با هدف انضباط بخشی به بودجه، کاهش هزینه در مراکز عمده مصرف و ساماندهی درآمد و هزینه شرکتهای دولتی است و در این میان افزایش منابع بودجه بنا شده از طریق پایههای مالیاتی، اصلاح نظام مالیاتی و ساماندهی معافیتهای مالیاتی دنبال شود؛ این موارد کمک خواهد کرد که تا حدودی از ناترازی بودجه کاسته شود. چند سالی است که میگویم باید از تجربه موفق سایر کشورها در مباحث مالی و بودجهای استفاده کرد؛ وقتی میگویم که دولت باید بودجه واقعی تنظیم کند، برای این است که کشور با کسری بودجه مواجه نشود. سال گذشته در مورد کسری بودجه تذکر داده شد ولی متأسفانه به آن توجه نشد. نقشه راه مکتوب شده را به فال نیک میگیریم و امیدواریم که تمام بخشهای اقتصادی با هدایت معاون اول رئیس جمهور بتوانند به وظایف خود عمل کنند و هیچ وزارتخانهای خود را جدا از سایر وزارتخانههای اقتصادی نداند. اگر وزرا هماهنگی لازم نداشته باشند، بدنه آن نیز در برابر تغییر مقاومت خواهند کرد و عملاً نتیجه مثبتی عاید کشور نمیشود. در سالهای گذشته برنامههای مختلفی تدوین و ابلاغ شد ولی بخش قابل توجهی از برنامهها آرمان گرایانه بود.
نقشه راهی که نیازمند همکاری وزارتخانه های اقتصادی است
علی مزیکی
استاد دانشگاه
یکی از اقدامهایی که روز گذشته کابینه دولت رئیسی انجام داد، رونمایی از نقشه راه رشد غیرتورمی بود. این برنامه 2 ساله (کوتاه مدت-میان مدت) ویژگیهای متعددی دارد که اگر اجرایی شود، میتواند اقتصاد ایران را از مشکلات فعلی رها کند و به سمتی ببرد که همه از دولت سیزدهم انتظار دارند. در این میان باید تأکید کرد که در مدت یک تا دو سال نمیتوان تمام مشکلات و چالشهای ایجاد شده را از صحنه اقتصادی کشور پاک کرد. برنامه تدوین شده به حوزههای مالیات، بودجه، تولید، تسهیلات بانکی و سایر موارد توجه کرده است ولی برای آنکه این برنامه موفقیت آمیز باشد، دو نکته دیگر باید در این موضوع دیده شود که اولین آن انعطافپذیری در اجرای برنامهها و دیگری جزئینگری است. اگر میخواهیم به صورت دقیق از مشکلات پدیدار شده در اقتصاد فاصله بگیریم، باید تمام چالشها به صورت جزء به جزء مورد بررسی قرار گیرد و این امر نیازمند آن است که تمام دستگاههای اقتصادی در استخراج مشکلات و اجرای انواع راه حلها همکاری کنند.
اگر برنامهها منعطف و ریزبینانه باشد، میتوان آن تحولی را که دولت سیزدهم مدنظر قرار داده است، محقق کرد. نقشه راه رشد غیرتورمی با نگاه ادامه تحریمها تنظیم شده است وبنابراین اگر دستگاه دیپلماسی بتواند مذاکرات را بهخوبی جلو ببرد، میتوان در مدت دو سال تا نتیجهبخش شدن مذاکرات و گفتوگوها، آرامش را به بازار و تولید برگرداند. در این برنامه به تولید نگاه خاص و ویژه شده است و اعتقاد دارم که اگر به تولید داخل و حل مشکلات این بخش توجه شود، میتوان از بحرانها بهخوبی عبور کرد. دولت سیزدهم قصد دارد دو موضوع مهار پایدار تورم و رشدآفرینی و رونق تولید را با هم جلو ببرد. لذا برای رسیدن به این امر ضرورت دارد که برنامه تدوین شده به درستی و دقیق اجرا شود. در گذشته برنامههای متعدد و جامعی وجود داشته است اما بی توجهی و عمل نکردن به آن باعث شده مشکلات روزافزون شود. لذا برای آنکه اقتصاد ایران به سمت آرامش برود باید به سمت اجرای واقعی برنامهها و نقشه راههای تدوین شده رفت و تمام اعضای دولت بر اساس این برنامهها برنامهریزی کنند. در نقشه راه به ارائه راهکارهایی برای مهار پایدار تورم، رفع ناترازی بودجه، رشد آفرینی و رونق تولید، تأمین مالی پروژههای پیشران و انضباط بخشی به خلق پول بانکی در دورههای کوتاه مدت و میان مدت پرداخته شده است. تمام این برنامهها و نگاهها مناسب است و تنها دغدغه اجرا آن است که امیدواریم دولت سیزدهم به آن برسد و بتواند موضوعات عنوان شده در نقشه راه را عملیاتی کند.
تدوین نقشه راه، در اوایل کار دولت اتفاق مثبتی است
آلبرت بغزیان
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران
نمیتوان از دولت سیزدهم انتظار معجزه در کاهش نرخ تورم داشت، چرا که دولت فعلی بهدلیل تحریمهای بسیار سختی که از سال 97 کشور با آن مواجه شده با چالشهای متعددی روبهرو است. اما قطعاً تدوین نقشه راه رشد غیرتورمی، اتفاق خوب و مثبتی است که در اوایل کار دولت رئیسی رقم خورد. تدوین چنین برنامهای دور از انتظار نبود چرا که این دولت قول داده است که مشکلات معیشتی مردم را با وجود تحریمها حل کند. در نقشه راه تدوین شده که بدرستی به مسائل و چالشهای اقتصادی پرداخته شده اگر هر کدام از موارد بدرستی و صددرصدی اجرا شود، برای کشور یک برد محسوب میشود. اگر دولت سیزدهم در مهار نوسان ارز یا انعقاد پیمانهای پولی دو جانبه یا چند جانبه به موفقیت برسد خیلی از مشکلات کشور حل خواهد شد. اما قبل از آنکه به این سمت برویم ضرورت دارد که دولت سیزدهم این سؤال را بپرسد که چرا این مشکلات ایجاد شده است؟ در این صورت میتوان به نتایج بهتر و دقیقتر در حل چالشها رسید.
از سویی طبق نقشه راه تدوین شده قرار است بودجه کشور انقباضی تنظیم شود، حال این سؤال مطرح است که چرا دولت گذشته بودجه را انبساطی آماده کرد؟ و چرا بهصورت واقعی انقباضی نشد؟ دولت گذشته عنوان میکرد که قرار بود در بودجه 20 درصد رشد اعمال میشد اما برای مدیریت هزینه و تدوین بودجه انقباضی، تنها 10 درصد عدد بودجه رشد داشته است، قاعدتاً چنین بودجهای انقباضی نیست. حال دولت سیزدهم در برنامه خود تأکید کرده است که میخواهد بهصورت واقعی بودجه را انقباضی تدوین کند. وقتی دولت بودجه را بخوبی و واقعی تنظیم نکند، کسری بودجه پدید میآید و همین امر سبب افزایش نرخ تورم میشود و این همان موضوعی است که از دولت گذشته به دولت سیزدهم به ارث رسیده است. قاعدتاً زمانی یک برنامه موفق اجرا میشود که تمام دستگاهها همکاری کنند و خود را مسئول بدانند. بدین جهت اگر تمام بخشهای اقتصادی در راستای نقشه راه رشد غیرتورمی حرکت کنند بهطور قطع نتیجه مطلوب بهدست میآید و میتوان اقتصاد کشور را از مشکلات سالهای گذشته که بخش قابل توجه آن از دو سال پیش ظهور پیدا کرده، رها شد.
نقشه راه رشد غیرتورمی، به اقتصاد کشور کمک میکند
مرتضی عزتی
عضو هیأت علمی پژوهشکده اقتصاد، دانشگاه تربیت مدرس
روز گذشته از نقشه راه رشد غیرتورمی دولت رونمایی شد، در این نقشه راه که رونق تولید همزمان با کاهش تورم دیده شده به برنامههای کوتاه مدت و میان مدت پرداخته شده است. همه مواردی که در نقشه راه رشد غیرتورمی دولت سیزدهم وجود دارد برای اقتصاد کشور بسیار خوب است و میتواند کمک کننده باشد. اقتصاد ایران بهچنین نقشه راهی نیاز داشت چرا که بر مبنای آن میتوان تصمیمهای درست و اصولی گرفت. اما یکی از نکاتی که بسیار اهمیت دارد و امیدوارم دولت سیزدهم به این سمت برود، انضباط مالی است؛ جدا شدن بودجه از انتشار پول و جلوگیری از خلق نقدینگی یکی از موضوعاتی است که دولت سیزدهم باید در دستور کار خود قرار دهد. دولتهای گذشته چنین راه و روشی را انتخاب کردند و همین امر موجب شد تا افزایش نرخ تورم، سرعت بیشتری بگیرد.
نکته دیگری که توجه به آن ضرورت دارد، حرکت بهسمت رفع تحریمها است. در نقشه راه به راههای دور زدن تحریم چون تهاتر نفت، استفاده از دیپلماسی فعال جهت وصول منابع بلوکه شده ارزی و انعقاد پیمانهای پولی دو یا چندجانبه اشاره شده است. این موارد نیمی از مشکلات را حل می کند و میتواند وضعیت اقتصادی کشور را بهبود ببخشد اما برای آنکه مشکلات را به صفر برسانیم کافی نیست؛ از اینرو یکی از مهمترین عوامل که باعث رشد تورم شده، تحریمهای ظالمانه است. اگر بدون آنکه امتیازی دهیم با جدیت مذاکرات دنبال شود، با سرعت بیشتری میتوان مشکلات را حل کرد. اما به فرض اینکه تحریمها باقی بماند، اجرای هر بند از نقشه راه رشد غیر تورمی میتواند برای حل چالشهای اقتصادی کشور بسیار اثرگذار باشد.
در این میان یک توصیه جدی وجود دارد که در گذشته به آن توجه نشده: ثبات تصمیمهای سیاسی و اقتصادی. اگر مردم، فعالان اقتصادی و تولیدکنندگان به این باور و یقین برسند که دولت سیزدهم سیاست مشخص در مباحث اقتصادی و سیاسی دارد، دیگر نگران بیثباتی نیستند و بهصورت بلندمدت در مورد فعالیتهای خود برنامهریزی میکنند. تأکید میکنم اگر تحریمها باقی بماند، برای تحقق رشد پایدار اقتصادی و فاصله گرفتن از تورم دورقمی، باید به تولید بیش از گذشته توجه کرد.
دولت رئیسی، اقتصاد را قابل پیشبینی میکند
علی قنبری
استاد اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس
نقشه راه رشد غیرتورمی، ویژگیهای متعددی دارد که دولت سیزدهم بهصورت کارشناسی و دقیق تدوین کرده است و لذا اجرای این نقشه، میتواند بخش قابل توجهی از چالشهای موجود را برطرف کند و اقتصاد ایران را به سمت ثبات که بهشدت نیاز داریم، ببرد. چند سالی است که در حوزههای مختلف و بخصوص قیمت کالاها هیچ ثبات قیمتی وجود ندارد و مردم طی چند سال اخیر شاهد کوچک شدن سفرههای خود بودند. با نقشه راه تدوین شده که به نظر میرسد واقع بینانه طراحی شده میتوان از مشکلات عبور کرد. یکی از ویژگیهای بارز نقشه راه، توجه به تولید است. رفع موانع کسب و کار و افزایش پیشبینیپذیری اقتصاد دو موضوع کلیدی است که تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی بارها به آن اشاره داشتند و طی سالهای گذشته نتوانستند به خواسته بحق خود برسند. از اینرو و با توجه به نقشه راه میتوان امید داشت که دولت سیزدهم به تولید بهای بیشتری خواهد داد و دیگر اجازه نمیدهد که ریسک سرمایهگذاری و فعالیت تولیدی در کشور بیشتر شود. مبحث دیگری که در دولت سیزدهم و در قالب نقشه راه مورد توجه قرار گرفته و پیش از این به آن پرداخته نمیشد، کاهش مصارف بودجه با هدف انضباط بخشی به بودجه، کاهش هزینه در مراکز عمده مصرف و ساماندهی درآمد و هزینه شرکتهای دولتی است و در این میان افزایش منابع بودجه بنا شده از طریق پایههای مالیاتی، اصلاح نظام مالیاتی و ساماندهی معافیتهای مالیاتی دنبال شود؛ این موارد کمک خواهد کرد که تا حدودی از ناترازی بودجه کاسته شود. چند سالی است که میگویم باید از تجربه موفق سایر کشورها در مباحث مالی و بودجهای استفاده کرد؛ وقتی میگویم که دولت باید بودجه واقعی تنظیم کند، برای این است که کشور با کسری بودجه مواجه نشود. سال گذشته در مورد کسری بودجه تذکر داده شد ولی متأسفانه به آن توجه نشد. نقشه راه مکتوب شده را به فال نیک میگیریم و امیدواریم که تمام بخشهای اقتصادی با هدایت معاون اول رئیس جمهور بتوانند به وظایف خود عمل کنند و هیچ وزارتخانهای خود را جدا از سایر وزارتخانههای اقتصادی نداند. اگر وزرا هماهنگی لازم نداشته باشند، بدنه آن نیز در برابر تغییر مقاومت خواهند کرد و عملاً نتیجه مثبتی عاید کشور نمیشود. در سالهای گذشته برنامههای مختلفی تدوین و ابلاغ شد ولی بخش قابل توجهی از برنامهها آرمان گرایانه بود.
نقشه راهی که نیازمند همکاری وزارتخانه های اقتصادی است
علی مزیکی
استاد دانشگاه
یکی از اقدامهایی که روز گذشته کابینه دولت رئیسی انجام داد، رونمایی از نقشه راه رشد غیرتورمی بود. این برنامه 2 ساله (کوتاه مدت-میان مدت) ویژگیهای متعددی دارد که اگر اجرایی شود، میتواند اقتصاد ایران را از مشکلات فعلی رها کند و به سمتی ببرد که همه از دولت سیزدهم انتظار دارند. در این میان باید تأکید کرد که در مدت یک تا دو سال نمیتوان تمام مشکلات و چالشهای ایجاد شده را از صحنه اقتصادی کشور پاک کرد. برنامه تدوین شده به حوزههای مالیات، بودجه، تولید، تسهیلات بانکی و سایر موارد توجه کرده است ولی برای آنکه این برنامه موفقیت آمیز باشد، دو نکته دیگر باید در این موضوع دیده شود که اولین آن انعطافپذیری در اجرای برنامهها و دیگری جزئینگری است. اگر میخواهیم به صورت دقیق از مشکلات پدیدار شده در اقتصاد فاصله بگیریم، باید تمام چالشها به صورت جزء به جزء مورد بررسی قرار گیرد و این امر نیازمند آن است که تمام دستگاههای اقتصادی در استخراج مشکلات و اجرای انواع راه حلها همکاری کنند.
اگر برنامهها منعطف و ریزبینانه باشد، میتوان آن تحولی را که دولت سیزدهم مدنظر قرار داده است، محقق کرد. نقشه راه رشد غیرتورمی با نگاه ادامه تحریمها تنظیم شده است وبنابراین اگر دستگاه دیپلماسی بتواند مذاکرات را بهخوبی جلو ببرد، میتوان در مدت دو سال تا نتیجهبخش شدن مذاکرات و گفتوگوها، آرامش را به بازار و تولید برگرداند. در این برنامه به تولید نگاه خاص و ویژه شده است و اعتقاد دارم که اگر به تولید داخل و حل مشکلات این بخش توجه شود، میتوان از بحرانها بهخوبی عبور کرد. دولت سیزدهم قصد دارد دو موضوع مهار پایدار تورم و رشدآفرینی و رونق تولید را با هم جلو ببرد. لذا برای رسیدن به این امر ضرورت دارد که برنامه تدوین شده به درستی و دقیق اجرا شود. در گذشته برنامههای متعدد و جامعی وجود داشته است اما بی توجهی و عمل نکردن به آن باعث شده مشکلات روزافزون شود. لذا برای آنکه اقتصاد ایران به سمت آرامش برود باید به سمت اجرای واقعی برنامهها و نقشه راههای تدوین شده رفت و تمام اعضای دولت بر اساس این برنامهها برنامهریزی کنند. در نقشه راه به ارائه راهکارهایی برای مهار پایدار تورم، رفع ناترازی بودجه، رشد آفرینی و رونق تولید، تأمین مالی پروژههای پیشران و انضباط بخشی به خلق پول بانکی در دورههای کوتاه مدت و میان مدت پرداخته شده است. تمام این برنامهها و نگاهها مناسب است و تنها دغدغه اجرا آن است که امیدواریم دولت سیزدهم به آن برسد و بتواند موضوعات عنوان شده در نقشه راه را عملیاتی کند.
پس از 8 ماه
فوتیهای کرونا دو رقمی شد
آمار قربانیان کرونا پس از 8 ماه مبارزه سخت و نفسگیر با ویروس کرونا در نهایت با واکسیناسیون کامل 75درصد جمعیت بالای 12 سال در اولویت دریافت واکسن دورقمی شد. آخرین بار 12 فروردین سال 99 بود که با فروکش کردن موج چهارم تعداد موارد فوت به 94 مورد کاهش یافته بود. رکورد کاهش آمار فوتیهای مبتلایان به کرونا در حالی پس از 234 روز در کشور شکسته میشود که تعداد بیماران مبتلا به بیماری نیز در هفته گذشته به زیر 5 هزار نفر در روز رسیده است. در 24 ساعت منتهی به روز گذشته 97 بیمار مبتلا به کرونا جان خود را از دست دادند و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۵۴۲۷ بیمار جدید مبتلا به کووید۱۹ در کشور شناسایی شد که ۸۴۰ نفر از آنها بستری شدند. کاهش مرگهای کرونایی به زیر عدد 100 در حالی در کشور رقم میخورد که با مجموع تزریق ۱۰۲ میلیون و ۷۴۹ هزار و ۳۴ دوز واکسن کرونا در روزهای گذشته عدد و رقمهای مربوط به شاخصهای بستری، تعداد بیماران بدحال و وضعیت رنگبندی کرونایی شهرها به کمترین میزان خود در 5 ماه گذشته از شیوع پیک پنجم کرونا در کشور رسیده است در حال حاضر از شمار شهرهای قرمز کاسته و به تعداد شهرهای زرد و آبی افزوده میشود. گرچه که واکسیناسیون گسترده در طول دو ماه گذشته به کاهش تنشهای روانی در جامعه و ایمنی جمعی نسبی منجر شده و از تعداد بیماران بدحال و موارد بستری شدید کاسته است. با این حال تأکید مسئولان وزارت بهداشت بر این است که عدم رعایت شیوه نامههای بهداشتی میتواند خیز پیک ششم کرونا را منجر شود.
داوران بین المللی جشنواره آرتونیست در گفت و گو با «ایران»:
هنر ایران پلی میان فرهنگهای جهان
گروه فرهنگی/جشنواره بینالمللی آرتونیست بهصورت مردمی در حوزه هنرهای تجسمی در سطح جهانی برگزار میشود. این جشنواره که اکنون ششمین دوره آن برگزار میشود، سعی داشته که بهصورت فصلی، اتفاقات و رویدادهای مختلف جهان را در قالب کارتون، عکس، پوستر و نقاشی دیجیتال مورد بررسی و نقد از نگاه هنرمندان جهان قرار بدهد. وجه تمایز این جشنواره با سایر جشنوارههای بینالمللی و حتی داخلی این است که شورای سیاستگذاری آن عدهای از هنرمندان کارتونیست، عکاس و گرافیست هستند که از سراسر جهان در آن شرکت دارند.
گردآوری فرهنگهای متفاوت
سمیره الخلیفه رئیس دانشکده توسعه اداری و مدیریت و عضو انجمن عکاسان جهان عرب از کشور کویت درباره جشنواره آرتونیست میگوید:«با توجه به اینکه هدف جشنواره آرتونیست گرد آوردن فرهنگهای متفاوت زیر چتر هنر است، تصور میکنم که ایده جشنواره موفقیتآمیز است بههمین خاطر میتوان از ظرفیتهای انجمنهای مختلف در سراسر جهان برای گردآوری استعدادهای مختلف هنری استفاده کرد.»
این استاد دانشگاه و عکاس محیط زیست مطرح کویتی در مورد تفاوت جشنواره آرتونیست با دیگر جشنوارههای جهانی گفت: «آنچه این جشنواره را از دیگر جشنوارههای جهان بهطور خاص متمایز میکند، وجود شورای سیاستگذاری است که از کشورهای مختلف حضور دارند و مدیریت اجرایی جشنواره را از کشورهای مختلف برعهده دارند. »
الخلیفه نویسنده کتاب هنر عکاسی و مهارتهای نظارت بر حیات وحش، در راستای چرایی عضویتش در شورای سیاستگذاری جشنواره آرتونیست گفت: «من با توجه به اهداف متفاوت و چشم اندازهای خوب جشنواره آرتونیست به برگزارکننده آن اعتماد دارم و بههمین خاطر با عضویت در شورای سیاستگذاری آن موافقت کردم. با توجه به اینکه مدیریت جشنواره توانسته ارتباط خوبی را با عکاسان و دیگر هنرمندان در سراسر جهان داشته باشد، آینده موفقی در جهان خواهد داشت.»
چشمانداز متمایز در اهداف
«رفیق کحالی» روزنامه نگار و عکاس که رئیس انجمن هنر عکاسی المسیله و عضو فدراسیون جهانی فیاب از کشور الجزایر است هم درباره تفاوت این جشنواره با جشنوارههای جهانی تصریح میکند:«تفاوت خاص جشنواره آرتونیست با دیگر جشنوارههای جهانی در این است که این جشنواره بهصورت فصلى در حال برگزاری است و با این مزیت متفاوت، بخوبی توانسته همه هنرمندان کشورهای جهان را گردهم بیاورد. مطمئن هستم که این جشنواره با توجه به چشمانداز متمایز در اهدافش میتواند جایگاه موفقی را در سطح جشنوارههای بینالمللی بهدست آورد.»
ارزش استثنایی به عکاسی جهان
سحر الزارعی عکاس، نویسنده و منتقد اماراتی؛ جشنواره آرتونیست را یک جشنواره متفاوت توصیف کرده و در ادامه اذعان میکند: «تمرکز بر هنر کارتون، گسترش مداوم و برنامهریزى دقیق و همچنین دادن ارزش استثنایی به عکاسی جهان، از مواردی است که مدیران این جشنواره بر آن تمرکز لازم دارند.»
الزارعی که خود پیشتر دبیرکل جشنواره بخش عکس جشنواره حمدان بن محمد بن راشد آل مکتوم بوده درباره ارائه تجربیاتش به جشنواره آرتونیست میگوید: «بهطور کلی هنر و فرهنگ بهعنوان پلهای ارتباطی، آشنایی و دوستى بین فرهنگها و مردم است و هنر عکاسی بهطور خاص به این مسأله میپردازد. براساس تجربه طولانی من در این زمینه و مدیریت مؤسسات و پروژههاى مختلفی که داشتم، تصور کردم از تجارب سالهای گذشته خودم برای توسعه و گسترش جشنواره آرتونیست استفاده کنم، بههمین دلیل عضویت در شورای سیاستگذاری جشنواره آرتونیست را پذیرفتم.»
الزارعی دیدگاه خود را درباره آینده جشنواره آرتونیست اینگونه توضیح داد: «آینده از آن کسانی است که هر روز با قدرت روی توسعه کار میکنند. عناصر زیادی وجود دارند که باید توسعه داده شوند، بویژه عناصر مربوط به بسترهای اجتماعی، ارتباطات و مرجع شناختی که من تصور میکنم مدیران جشنواره به آن توجه لازم دارند.»
هنرمندان جهان در کنار هم
رحیم السیلاوی، روزنامه نگار و رئیس انجمن عکس کربلا در عراق هم که از اعضای شورای سیاستگذاری جشنواره است، جشنواره آرتونیست را یک ایده آل برشمرد و تأکید کرد: «این جشنواره با مدیریت خوب توانسته هنرمندان زیادی را در سطح جهان در کنار یکدیگر جمع کند. از سوی دیگر با توجه به جایگاه و اهمیت این جشنواره در سطح جهان، این فرصت برای نمایندگی کشورم؛ عراق، برای عضویت در شورای سیاستگذاری و حضور در کنار دیگر اعضای شورای سیاستگذاری که همگی از هنرمندان جهان است، برای من یک افتخار است و فرصت مغتنمی است.»
این هنرمند جهان عرب؛ آینده جشنواره آرتونیست را موفق خواند و اظهار داشت: «من عزم، اراده و همکاری فوقالعاده بین اعضایی را که سابقهای درخشان و شناخته شدهای در هنر دارند ، احساس کردهام. انشاءالله به موفقیت پایدار که موفقیت همه ماست، برسیم.»
اشتراک ایدههای نامتعارف
عادل عبدالعال از کشور مصر ضمن اظهار امیدواری که جشنواره آرتونیست مورد استقبال اهالی هنر و هنرمندان جهان قرار گیرد، عنوان میکند:«جشنواره آرتونیست سعی بر این دارد که بهصورت آکادمیک اما با ایدههای نامتعارف در یک فضای دوستانه فعالیت گروه را در سطح جهان به اشتراک بگذارد.»
این هنرمند مصری میگوید: «مسئولان آرتونیست با بررسی درست، ضمن انتخاب بهترین افراد برای شورای سیاستگذاری و دبیران اجرایی جشنواره در کشورهای مختلف، تلاش میکنند تا بتوانند با ارائه یک پلتفرم هنری جدید در جهان، هنرمندان بیشتری را در رشتههای مختلف جذب کنند.»
جشنواره قابل قبول در جهان
حسین اسکندری از هنرمندان کارتونیست مقیم آلمان چنین عنوان میکند: «اگرچه در حال حاضر خیلی از جشنوارههای جهان که در حال برگزاری است با جوایز سنگینی سعی دارند که مخاطبان را به خودشان جمع کنند، ولی روند برپایی درست و مستمر بهصورت فصلی طی 5 دوره گذشته توانسته جشنواره آرتونیست را بهعنوان یک جشنواره قابل قبول در بین هنرمندان جهان معرفی کند.»
اسکندری در ادامه چنین عنوان میکند: «یکی از موفقیتهای جشنواره آرتونیست که هنرمندان بزرگی را با خودش همراه کرده است، شاید این باشد که تا امروز بدون هیچ وابستگی به ارگانهای دولتی توانسته با روندی موفق، حضور خود را در بین جشنوارهها و هنرمندان جهان ثابت کند. اگرچه من میدانم با مدیریت و برنامهریزی صحیح این جشنواره، باید منتظر و شاهد اتفاقهای بزرگی در عرصه هنر جهان باشیم.»
دروازه جهانی جدید
یحیى مساد، عکاس و گرافیست اردنی یکی دیگر از اعضای شورای سیاستگذاری جشنواره چنین عنوان میکند: «تصور من بر این است که این جشنواره توانسته ارتباط خوبی بین هنرمندان مختلف بخصوص اردن و ایران برقرار کند و همین امر میتواند یک اتفاق بزرگ برای شکلگیری صلح جهانی از سوی هنرمندان باشد.»
این روزنامه نگار و عضو هیأت مدیره انجمن عکس اردن اشاره داشت: «چون معتقدم هدف مدیران جشنواره اشاعه فرهنگ و ایجاد پلی بین فرهنگهای مختلف از طریق هنر در جهان است، بالطبع شخصاً از هر ایدهای که به این سمت حرکت کند، حمایت میکنم.»
او در ادامه گفت: «همه جشنوارههای بزرگ دنیا، شروع بزرگی نداشتهاند، بلکه قدم به قدم پیشرفت کردند تا به آنچه هستند، تبدیل شدهاند. قطعاً این نوع ایده جشنواره که بهصورت فصلی در کشور بزرگی مانند ایران برگزار شود، به خودی خود یک دستاورد و دروازه جهانی جدیدی به سوی صلح از طریق جنبش هنر و عکاسی خواهد بود.»
سرمایهای به اسم اعتبار
رائد خلیل مدیر سایت سوریه کارتون و دبیر کل جشنواره جهانی سیریا کارتون با اشاره به تفاوت این جشنواره با جشنوارههای شلوغ بینالمللی میگوید: «قدم گذاشتن در شلوغی نمایشگاههای بینالمللی کارى آسان نیست. روش کار مشخص و بدون تعصب به یک طرف به بهای طرف دیگر و بدون تمایل عاطفی به یک موضوع خاص از سوی جشنواره آرتونیست در سطح جهانی یک شروع خوب بود.جشنواره آرتونیست در مرحله شروع کار است، بنابراین تا زمانی که حضور خود را در سطح جهانی، آن هم با توجه به اینکه تمام سرمایه آن اعتبار است، ایجاد نکند، نباید آن را با دیگر جشنوارهها مقایسه کرد. موفقیت نیاز به کار، پیگیری و صداقت دارد. این معادله باید محقق شود. اگر شعار عشق و امید را در پیام هنر مطرح کنیم به اهداف خواهیم رسید.»
یادداشت
معرفی چهره فرهنگی هنری ایران در سطح جهان
داوود یاراحمدی
دبیرکل جشنواره فصلی بینالمللی «آرتونیست»
جشنواره فصلی بینالمللی «آرتونیست» یک جشنواره مردمی است که طی یکسال و نیم گذشته با سیاستگذاری عدهای از هنرمندان کارتونیست، عکاس و گرافیست مطرح از سراسر ایران و جهان شکل گرفته است. تا به امروز ۴ دوره از این جشنواره در گستره جهانی در قالب کارتون برگزار شده است. آرتونیست در دوره پنجم خود، بخشهای «عکس» و «پوستر» را برای حضور بیشتر هنرمندان جهان به جشنواره اضافه کرد و در دور ششم که در حال برگزاری است با توجه به درخواست هنرمندان و بررسیهای دوباره، بخش نقاشی دیجیتال به جای پوستر جایگزین شد.
از مهمترین اهدافی که شورای سیاستگذاری مد نظر قرار داده، معرفی چهره فرهنگی هنری ایران در سطح جهان است. همچنین در روند شکل دهی یک گفتوگو و تعامل فرهنگ و هنر جهانی نسبت به دیگر جشنوارهها از طریق رسانههای خبری مکتوب و مجازی و همچنین صفحات شخصی هنرمندان جهان، از جمله اهدافی هستند که جشنواره آرتونیست در چشمانداز خود تعریف کرده است.
از طرفی اهدای گواهی شرکت به کلیه آثار منتخب در کتاب جشنواره از دوره پنجم به بعد در هر سال، مزین به پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران از دیگر اتفاقاتی است که در طول جشنواره برای هنرمندان در نظر گرفته شده است. این اتفاق باعث میشود که در هر سال 1368 گواهی راهی منازل هنرمندان جهان شود. گفتنی است در خیلی از موارد، هنرمندان گواهیهای دریافتی خود را بهعنوان کسب یک افتخار در سایتها، اینستاگرام، فیسبوک و دیگر فضاهای مجازی شخصی خود منتشر کردهاند.
جشنواره آرتونیست سعی بر این داشته که در ابتدا با عضوگیری اعضای شورای سیاستگذاری از سراسر جهان از بین هنرمندان شناخته شده، ضمن یک تعامل و همفکری دوستانه، بتواند در راستای برندسازی و مخاطب گزینی بیشتر از بین هنرمندان جهان به استانداردسازی لازم و مورد قبول در بین جشنوارههای جهانی در راستای اهداف خود گام بردارد.
ضمن اینکه فصلی بودن جشنواره، حکایت از یک جشنواره زنده و پویا دارد که بهصورت ثابت و مدون اتفاقات و مشکلات جهان را از نگاه هنرمندان مورد بررسی و نقد قرار میدهد. البته ناگفته نماند، برگزاری نمایشگاه سالانه و فروش آثار از بین برگزیدگان هر سال، از مواردی است که جشنواره آرتونیست در برنامه سالانه خود دنبال خواهد کرد.
استقبال جامعه جهانی از جشنواره آرتونیست
علیرضا عطاریانی
رئیس شورای سیاستگذاری جشنواره آرتونیست و عکاس پیشکسوت
عموماً خیلی از جشنوارههای دولتی بیش از اینکه بهدنبال هدفمندی و چرایی شکل دهی جشنوارهها باشند، بهدنبال یک جامعه آماری و یک شو تبلیغاتی هستند و بهدلیل سعی و تلاش بر این ماجرا، یک پروپاگاندای بزرگ برای دیده شدن هستند.
آرتونیست از خیلی جشنوارههای معتبرایرانی، از موتور جستوجوی بالایی در گوگل برخوردار است و بسیاری از سایتهای هنری و معتبر جهانی به آن پرداختهاند.
هنر ایرانی به مفهوم واقعی کلمه، یک تعریف دراز مدت و با مشخصهها و نشانههای خاص ایرانی است، که شاید بشود آن را بیشتر در نگارگریها و صنایع دستی ایرانی جستوجو کرد. اما اگر از این منظر که جشنواره آرتونیست چقدر توانسته مفهوم کلی جایگاه هنر در ایران را بهجامعه جهانی معرفی کند، حرفی بزنیم! باید بگویم که خوشبختانه بیش از توقع ما و نسبت به خیلی از جشنوارههای سالانه یا دوسالانه که در ایران برگزار میشود، توانسته مبحث هنر ایران و جایگاه آن را در محافل مختلف هنری جهان نشان دهد. حال گاهی اوقات این هنر از منظر حضور آثار توانمند و موفق هنرمندان ایرانی در رشتههای مختلف است که در هر دوره نیز توانستهاند یکی از برگزیدگان باشند. از سوی دیگر نیز اگر موضوع ما حصول و حضور نقش ایران در میدانداری و پیشقراولی هنر در جوامع جهانی باشد، باید گفت که این جشنواره بهلحاظ نوآوری، اولین جشنوارهای است که بهصورت فصلی در تاریخ هنر جهان در حال برگزاری بوده که خود یک موج نو در عرصه برگزاری جشنواره هنری در جهان ایجاد کرده است.
هنرمندان ایرانی در رشتههای مختلف با حضور آثار توانمند و موفق خود توانستهاند در هر دوره یکی از برگزیدگان این جشنواره باشند. با توجه به این که از پنج داور در هر یک از بخشهای جشنواره، چهار داور آن خارجی هستند، این موفقیت هنرمندان ایرانی در بین برگزیدگان، حکایت از توان و قدرت خلق آثار هنری موفق آنان دارد.
این جشنواره با توجه به اینکه جوایز نقدی ندارد، به خاطر حضور داوران تراز یک جهانی و وجود شورای سیاستگذاری از کشورهای مختلف و از سوی دیگر تکرار منظم و مستمر در این چهار فصل، ضمن اینکه بخوبی توانسته در جایگاه جهانی با استقبال خوبی روبهرو شود در بین هنرمندان و علاقهمندان کشور نیز مورد توجه قرار گرفته است.
اتفاقات هنری ایران مورد توجه منطقه و جهان است
کمالالدین شاهرخ
عکاس و عضو شورای سیاستگذاری جشنواره آرتونیست
معمولاً رشد یک رویداد هنری تا رسیدن به شکوفایی نیازبه زمان، جهت معرفی خود دارد. با توجه به مدت کوتاهی که از شکلگیری این مجموعه در مقایسه با سایر رقابتهای فرهنگی هنری در حوزه کارتون، عکس و گرافیک میگذرد از استقبال خوبی برخوردار بوده و اغلب هنرمندان جهان که در فضای مجازی اخبار جشنوارهها را دنبال میکنند از این رویداد هنری مطلع هستند.
از استقبال هنرمندان و افراد صاحب نظر در حوزههای مختلف هنری خصوصاً حوزه کارتون، عکس و گرافیک میتوان پی برد که جشنواره آرتونیست توانسته جایگاه خود را در بین سایر جشنوارهها باز کند و همکاری استادان و صاحب نظران در سایر نقاط جهان با این جشنواره کاملاً مشهود است. ایران به عنوان مرکز توجه اخبار در سطح منطقهای و جهانی است و بواسطه اتفاقات سیاسی، اتفاقات هنری آن هم دور از نگاه جامعه جهانی نیست از این رو افرادی که با این جشنواره ارتباط برقرار میکنند چه از طریق ارسال آثار یا در قالب تیم داوری و شورای سیاستگذاری، به دنبال کسب اطلاعات از شرایط فرهنگی و هنری ایران اسلامی هستند که همین امر باعث شده تا هنر دیرینه این سرزمین به علاقهمندان معرفی شود.
قرار گرفتن جایگاه هنری ایران در بین سایرکشورها قابل قیاس نیست،چرا که هرکشور ویژگی هنری بواسطه پیشینه تاریخی، اقلیمی، جغرافیایی و بومی خود دارد و چون ایران از تنوع آثار فرهنگی هنری در گذر تاریخی برخوردار است آن را در بین سایر کشورهای جهان متمایز کرده است .از اینرو فضای خالی این جشنواره در بین سایر جشنوارهها که از ویژگی بارز آن، فصلی بودن آن است در بین سایر رویدادهای هنری احساس میشد، لذا تلاش هنرمندان در این جشنواره با زمان کوتاهی در معرض دید علاقه مندان و مورد قضاوت و رقابت بینالمللی و مورد ارزشیابی هنری قرار میگیرد. در دنیایی که سرعت روز افزونی به خود گرفته و اتفاقات و جریانات به شکلی سریع تر رخ میدهد این جشنواره با این ویژگی میتواند بستری مناسب برای حضور هنرمندان و سنجشی برای آثار هنری آنان باشد.
قطعاً بخش مهم این جشنواره ارتباط هنرمندان با یکدیگر و مشاهده آثار خلق شده و همچنین معرفی به جامعه هنری در سطح بینالمللی، مردم و سایر هنرمندان است که بخشی از این جریان توسط شورای سیاستگذاری جشنواره و ارتباط اعضای آن با یکدیگر صورت میگیرد که باعث میشود اخبار آن در صدر اخبار هنری سایر کشورها منتشر شود، البته شبکههای اجتماعی و فضای مجازی نقش مهمی در اطلاعرسانی مردم خواهند داشت.
گردآوری فرهنگهای متفاوت
سمیره الخلیفه رئیس دانشکده توسعه اداری و مدیریت و عضو انجمن عکاسان جهان عرب از کشور کویت درباره جشنواره آرتونیست میگوید:«با توجه به اینکه هدف جشنواره آرتونیست گرد آوردن فرهنگهای متفاوت زیر چتر هنر است، تصور میکنم که ایده جشنواره موفقیتآمیز است بههمین خاطر میتوان از ظرفیتهای انجمنهای مختلف در سراسر جهان برای گردآوری استعدادهای مختلف هنری استفاده کرد.»
این استاد دانشگاه و عکاس محیط زیست مطرح کویتی در مورد تفاوت جشنواره آرتونیست با دیگر جشنوارههای جهانی گفت: «آنچه این جشنواره را از دیگر جشنوارههای جهان بهطور خاص متمایز میکند، وجود شورای سیاستگذاری است که از کشورهای مختلف حضور دارند و مدیریت اجرایی جشنواره را از کشورهای مختلف برعهده دارند. »
الخلیفه نویسنده کتاب هنر عکاسی و مهارتهای نظارت بر حیات وحش، در راستای چرایی عضویتش در شورای سیاستگذاری جشنواره آرتونیست گفت: «من با توجه به اهداف متفاوت و چشم اندازهای خوب جشنواره آرتونیست به برگزارکننده آن اعتماد دارم و بههمین خاطر با عضویت در شورای سیاستگذاری آن موافقت کردم. با توجه به اینکه مدیریت جشنواره توانسته ارتباط خوبی را با عکاسان و دیگر هنرمندان در سراسر جهان داشته باشد، آینده موفقی در جهان خواهد داشت.»
چشمانداز متمایز در اهداف
«رفیق کحالی» روزنامه نگار و عکاس که رئیس انجمن هنر عکاسی المسیله و عضو فدراسیون جهانی فیاب از کشور الجزایر است هم درباره تفاوت این جشنواره با جشنوارههای جهانی تصریح میکند:«تفاوت خاص جشنواره آرتونیست با دیگر جشنوارههای جهانی در این است که این جشنواره بهصورت فصلى در حال برگزاری است و با این مزیت متفاوت، بخوبی توانسته همه هنرمندان کشورهای جهان را گردهم بیاورد. مطمئن هستم که این جشنواره با توجه به چشمانداز متمایز در اهدافش میتواند جایگاه موفقی را در سطح جشنوارههای بینالمللی بهدست آورد.»
ارزش استثنایی به عکاسی جهان
سحر الزارعی عکاس، نویسنده و منتقد اماراتی؛ جشنواره آرتونیست را یک جشنواره متفاوت توصیف کرده و در ادامه اذعان میکند: «تمرکز بر هنر کارتون، گسترش مداوم و برنامهریزى دقیق و همچنین دادن ارزش استثنایی به عکاسی جهان، از مواردی است که مدیران این جشنواره بر آن تمرکز لازم دارند.»
الزارعی که خود پیشتر دبیرکل جشنواره بخش عکس جشنواره حمدان بن محمد بن راشد آل مکتوم بوده درباره ارائه تجربیاتش به جشنواره آرتونیست میگوید: «بهطور کلی هنر و فرهنگ بهعنوان پلهای ارتباطی، آشنایی و دوستى بین فرهنگها و مردم است و هنر عکاسی بهطور خاص به این مسأله میپردازد. براساس تجربه طولانی من در این زمینه و مدیریت مؤسسات و پروژههاى مختلفی که داشتم، تصور کردم از تجارب سالهای گذشته خودم برای توسعه و گسترش جشنواره آرتونیست استفاده کنم، بههمین دلیل عضویت در شورای سیاستگذاری جشنواره آرتونیست را پذیرفتم.»
الزارعی دیدگاه خود را درباره آینده جشنواره آرتونیست اینگونه توضیح داد: «آینده از آن کسانی است که هر روز با قدرت روی توسعه کار میکنند. عناصر زیادی وجود دارند که باید توسعه داده شوند، بویژه عناصر مربوط به بسترهای اجتماعی، ارتباطات و مرجع شناختی که من تصور میکنم مدیران جشنواره به آن توجه لازم دارند.»
هنرمندان جهان در کنار هم
رحیم السیلاوی، روزنامه نگار و رئیس انجمن عکس کربلا در عراق هم که از اعضای شورای سیاستگذاری جشنواره است، جشنواره آرتونیست را یک ایده آل برشمرد و تأکید کرد: «این جشنواره با مدیریت خوب توانسته هنرمندان زیادی را در سطح جهان در کنار یکدیگر جمع کند. از سوی دیگر با توجه به جایگاه و اهمیت این جشنواره در سطح جهان، این فرصت برای نمایندگی کشورم؛ عراق، برای عضویت در شورای سیاستگذاری و حضور در کنار دیگر اعضای شورای سیاستگذاری که همگی از هنرمندان جهان است، برای من یک افتخار است و فرصت مغتنمی است.»
این هنرمند جهان عرب؛ آینده جشنواره آرتونیست را موفق خواند و اظهار داشت: «من عزم، اراده و همکاری فوقالعاده بین اعضایی را که سابقهای درخشان و شناخته شدهای در هنر دارند ، احساس کردهام. انشاءالله به موفقیت پایدار که موفقیت همه ماست، برسیم.»
اشتراک ایدههای نامتعارف
عادل عبدالعال از کشور مصر ضمن اظهار امیدواری که جشنواره آرتونیست مورد استقبال اهالی هنر و هنرمندان جهان قرار گیرد، عنوان میکند:«جشنواره آرتونیست سعی بر این دارد که بهصورت آکادمیک اما با ایدههای نامتعارف در یک فضای دوستانه فعالیت گروه را در سطح جهان به اشتراک بگذارد.»
این هنرمند مصری میگوید: «مسئولان آرتونیست با بررسی درست، ضمن انتخاب بهترین افراد برای شورای سیاستگذاری و دبیران اجرایی جشنواره در کشورهای مختلف، تلاش میکنند تا بتوانند با ارائه یک پلتفرم هنری جدید در جهان، هنرمندان بیشتری را در رشتههای مختلف جذب کنند.»
جشنواره قابل قبول در جهان
حسین اسکندری از هنرمندان کارتونیست مقیم آلمان چنین عنوان میکند: «اگرچه در حال حاضر خیلی از جشنوارههای جهان که در حال برگزاری است با جوایز سنگینی سعی دارند که مخاطبان را به خودشان جمع کنند، ولی روند برپایی درست و مستمر بهصورت فصلی طی 5 دوره گذشته توانسته جشنواره آرتونیست را بهعنوان یک جشنواره قابل قبول در بین هنرمندان جهان معرفی کند.»
اسکندری در ادامه چنین عنوان میکند: «یکی از موفقیتهای جشنواره آرتونیست که هنرمندان بزرگی را با خودش همراه کرده است، شاید این باشد که تا امروز بدون هیچ وابستگی به ارگانهای دولتی توانسته با روندی موفق، حضور خود را در بین جشنوارهها و هنرمندان جهان ثابت کند. اگرچه من میدانم با مدیریت و برنامهریزی صحیح این جشنواره، باید منتظر و شاهد اتفاقهای بزرگی در عرصه هنر جهان باشیم.»
دروازه جهانی جدید
یحیى مساد، عکاس و گرافیست اردنی یکی دیگر از اعضای شورای سیاستگذاری جشنواره چنین عنوان میکند: «تصور من بر این است که این جشنواره توانسته ارتباط خوبی بین هنرمندان مختلف بخصوص اردن و ایران برقرار کند و همین امر میتواند یک اتفاق بزرگ برای شکلگیری صلح جهانی از سوی هنرمندان باشد.»
این روزنامه نگار و عضو هیأت مدیره انجمن عکس اردن اشاره داشت: «چون معتقدم هدف مدیران جشنواره اشاعه فرهنگ و ایجاد پلی بین فرهنگهای مختلف از طریق هنر در جهان است، بالطبع شخصاً از هر ایدهای که به این سمت حرکت کند، حمایت میکنم.»
او در ادامه گفت: «همه جشنوارههای بزرگ دنیا، شروع بزرگی نداشتهاند، بلکه قدم به قدم پیشرفت کردند تا به آنچه هستند، تبدیل شدهاند. قطعاً این نوع ایده جشنواره که بهصورت فصلی در کشور بزرگی مانند ایران برگزار شود، به خودی خود یک دستاورد و دروازه جهانی جدیدی به سوی صلح از طریق جنبش هنر و عکاسی خواهد بود.»
سرمایهای به اسم اعتبار
رائد خلیل مدیر سایت سوریه کارتون و دبیر کل جشنواره جهانی سیریا کارتون با اشاره به تفاوت این جشنواره با جشنوارههای شلوغ بینالمللی میگوید: «قدم گذاشتن در شلوغی نمایشگاههای بینالمللی کارى آسان نیست. روش کار مشخص و بدون تعصب به یک طرف به بهای طرف دیگر و بدون تمایل عاطفی به یک موضوع خاص از سوی جشنواره آرتونیست در سطح جهانی یک شروع خوب بود.جشنواره آرتونیست در مرحله شروع کار است، بنابراین تا زمانی که حضور خود را در سطح جهانی، آن هم با توجه به اینکه تمام سرمایه آن اعتبار است، ایجاد نکند، نباید آن را با دیگر جشنوارهها مقایسه کرد. موفقیت نیاز به کار، پیگیری و صداقت دارد. این معادله باید محقق شود. اگر شعار عشق و امید را در پیام هنر مطرح کنیم به اهداف خواهیم رسید.»
یادداشت
معرفی چهره فرهنگی هنری ایران در سطح جهان
داوود یاراحمدی
دبیرکل جشنواره فصلی بینالمللی «آرتونیست»
جشنواره فصلی بینالمللی «آرتونیست» یک جشنواره مردمی است که طی یکسال و نیم گذشته با سیاستگذاری عدهای از هنرمندان کارتونیست، عکاس و گرافیست مطرح از سراسر ایران و جهان شکل گرفته است. تا به امروز ۴ دوره از این جشنواره در گستره جهانی در قالب کارتون برگزار شده است. آرتونیست در دوره پنجم خود، بخشهای «عکس» و «پوستر» را برای حضور بیشتر هنرمندان جهان به جشنواره اضافه کرد و در دور ششم که در حال برگزاری است با توجه به درخواست هنرمندان و بررسیهای دوباره، بخش نقاشی دیجیتال به جای پوستر جایگزین شد.
از مهمترین اهدافی که شورای سیاستگذاری مد نظر قرار داده، معرفی چهره فرهنگی هنری ایران در سطح جهان است. همچنین در روند شکل دهی یک گفتوگو و تعامل فرهنگ و هنر جهانی نسبت به دیگر جشنوارهها از طریق رسانههای خبری مکتوب و مجازی و همچنین صفحات شخصی هنرمندان جهان، از جمله اهدافی هستند که جشنواره آرتونیست در چشمانداز خود تعریف کرده است.
از طرفی اهدای گواهی شرکت به کلیه آثار منتخب در کتاب جشنواره از دوره پنجم به بعد در هر سال، مزین به پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران از دیگر اتفاقاتی است که در طول جشنواره برای هنرمندان در نظر گرفته شده است. این اتفاق باعث میشود که در هر سال 1368 گواهی راهی منازل هنرمندان جهان شود. گفتنی است در خیلی از موارد، هنرمندان گواهیهای دریافتی خود را بهعنوان کسب یک افتخار در سایتها، اینستاگرام، فیسبوک و دیگر فضاهای مجازی شخصی خود منتشر کردهاند.
جشنواره آرتونیست سعی بر این داشته که در ابتدا با عضوگیری اعضای شورای سیاستگذاری از سراسر جهان از بین هنرمندان شناخته شده، ضمن یک تعامل و همفکری دوستانه، بتواند در راستای برندسازی و مخاطب گزینی بیشتر از بین هنرمندان جهان به استانداردسازی لازم و مورد قبول در بین جشنوارههای جهانی در راستای اهداف خود گام بردارد.
ضمن اینکه فصلی بودن جشنواره، حکایت از یک جشنواره زنده و پویا دارد که بهصورت ثابت و مدون اتفاقات و مشکلات جهان را از نگاه هنرمندان مورد بررسی و نقد قرار میدهد. البته ناگفته نماند، برگزاری نمایشگاه سالانه و فروش آثار از بین برگزیدگان هر سال، از مواردی است که جشنواره آرتونیست در برنامه سالانه خود دنبال خواهد کرد.
استقبال جامعه جهانی از جشنواره آرتونیست
علیرضا عطاریانی
رئیس شورای سیاستگذاری جشنواره آرتونیست و عکاس پیشکسوت
عموماً خیلی از جشنوارههای دولتی بیش از اینکه بهدنبال هدفمندی و چرایی شکل دهی جشنوارهها باشند، بهدنبال یک جامعه آماری و یک شو تبلیغاتی هستند و بهدلیل سعی و تلاش بر این ماجرا، یک پروپاگاندای بزرگ برای دیده شدن هستند.
آرتونیست از خیلی جشنوارههای معتبرایرانی، از موتور جستوجوی بالایی در گوگل برخوردار است و بسیاری از سایتهای هنری و معتبر جهانی به آن پرداختهاند.
هنر ایرانی به مفهوم واقعی کلمه، یک تعریف دراز مدت و با مشخصهها و نشانههای خاص ایرانی است، که شاید بشود آن را بیشتر در نگارگریها و صنایع دستی ایرانی جستوجو کرد. اما اگر از این منظر که جشنواره آرتونیست چقدر توانسته مفهوم کلی جایگاه هنر در ایران را بهجامعه جهانی معرفی کند، حرفی بزنیم! باید بگویم که خوشبختانه بیش از توقع ما و نسبت به خیلی از جشنوارههای سالانه یا دوسالانه که در ایران برگزار میشود، توانسته مبحث هنر ایران و جایگاه آن را در محافل مختلف هنری جهان نشان دهد. حال گاهی اوقات این هنر از منظر حضور آثار توانمند و موفق هنرمندان ایرانی در رشتههای مختلف است که در هر دوره نیز توانستهاند یکی از برگزیدگان باشند. از سوی دیگر نیز اگر موضوع ما حصول و حضور نقش ایران در میدانداری و پیشقراولی هنر در جوامع جهانی باشد، باید گفت که این جشنواره بهلحاظ نوآوری، اولین جشنوارهای است که بهصورت فصلی در تاریخ هنر جهان در حال برگزاری بوده که خود یک موج نو در عرصه برگزاری جشنواره هنری در جهان ایجاد کرده است.
هنرمندان ایرانی در رشتههای مختلف با حضور آثار توانمند و موفق خود توانستهاند در هر دوره یکی از برگزیدگان این جشنواره باشند. با توجه به این که از پنج داور در هر یک از بخشهای جشنواره، چهار داور آن خارجی هستند، این موفقیت هنرمندان ایرانی در بین برگزیدگان، حکایت از توان و قدرت خلق آثار هنری موفق آنان دارد.
این جشنواره با توجه به اینکه جوایز نقدی ندارد، به خاطر حضور داوران تراز یک جهانی و وجود شورای سیاستگذاری از کشورهای مختلف و از سوی دیگر تکرار منظم و مستمر در این چهار فصل، ضمن اینکه بخوبی توانسته در جایگاه جهانی با استقبال خوبی روبهرو شود در بین هنرمندان و علاقهمندان کشور نیز مورد توجه قرار گرفته است.
اتفاقات هنری ایران مورد توجه منطقه و جهان است
کمالالدین شاهرخ
عکاس و عضو شورای سیاستگذاری جشنواره آرتونیست
معمولاً رشد یک رویداد هنری تا رسیدن به شکوفایی نیازبه زمان، جهت معرفی خود دارد. با توجه به مدت کوتاهی که از شکلگیری این مجموعه در مقایسه با سایر رقابتهای فرهنگی هنری در حوزه کارتون، عکس و گرافیک میگذرد از استقبال خوبی برخوردار بوده و اغلب هنرمندان جهان که در فضای مجازی اخبار جشنوارهها را دنبال میکنند از این رویداد هنری مطلع هستند.
از استقبال هنرمندان و افراد صاحب نظر در حوزههای مختلف هنری خصوصاً حوزه کارتون، عکس و گرافیک میتوان پی برد که جشنواره آرتونیست توانسته جایگاه خود را در بین سایر جشنوارهها باز کند و همکاری استادان و صاحب نظران در سایر نقاط جهان با این جشنواره کاملاً مشهود است. ایران به عنوان مرکز توجه اخبار در سطح منطقهای و جهانی است و بواسطه اتفاقات سیاسی، اتفاقات هنری آن هم دور از نگاه جامعه جهانی نیست از این رو افرادی که با این جشنواره ارتباط برقرار میکنند چه از طریق ارسال آثار یا در قالب تیم داوری و شورای سیاستگذاری، به دنبال کسب اطلاعات از شرایط فرهنگی و هنری ایران اسلامی هستند که همین امر باعث شده تا هنر دیرینه این سرزمین به علاقهمندان معرفی شود.
قرار گرفتن جایگاه هنری ایران در بین سایرکشورها قابل قیاس نیست،چرا که هرکشور ویژگی هنری بواسطه پیشینه تاریخی، اقلیمی، جغرافیایی و بومی خود دارد و چون ایران از تنوع آثار فرهنگی هنری در گذر تاریخی برخوردار است آن را در بین سایر کشورهای جهان متمایز کرده است .از اینرو فضای خالی این جشنواره در بین سایر جشنوارهها که از ویژگی بارز آن، فصلی بودن آن است در بین سایر رویدادهای هنری احساس میشد، لذا تلاش هنرمندان در این جشنواره با زمان کوتاهی در معرض دید علاقه مندان و مورد قضاوت و رقابت بینالمللی و مورد ارزشیابی هنری قرار میگیرد. در دنیایی که سرعت روز افزونی به خود گرفته و اتفاقات و جریانات به شکلی سریع تر رخ میدهد این جشنواره با این ویژگی میتواند بستری مناسب برای حضور هنرمندان و سنجشی برای آثار هنری آنان باشد.
قطعاً بخش مهم این جشنواره ارتباط هنرمندان با یکدیگر و مشاهده آثار خلق شده و همچنین معرفی به جامعه هنری در سطح بینالمللی، مردم و سایر هنرمندان است که بخشی از این جریان توسط شورای سیاستگذاری جشنواره و ارتباط اعضای آن با یکدیگر صورت میگیرد که باعث میشود اخبار آن در صدر اخبار هنری سایر کشورها منتشر شود، البته شبکههای اجتماعی و فضای مجازی نقش مهمی در اطلاعرسانی مردم خواهند داشت.
23 دستگاه متهم به آلودگی هوا
قانون هوای پاک روی کاغذ ماند
روز گذشته آلوده ترین هوای تهران در سال جاری ثبت شد
ایران زمین - وضعیت هوای تهران قرمز شد. اصفهان آلودهترین روزهای خود را تجربه میکند. هوای مشهد هم برای گروههای حساس ناسالم است. آلودگی هوا کیفیت هوای کرج و اشتهارد را هم در وضعیت قرمز قرار داد تا آلودگیها همچنان معضل اول کلانشهرها در پاییز و زمستان باشد. محمد سبزواری مدیرکل هواشناسی خوزستان در گفتوگو با «ایران» میگوید: «در میان کلانشهرها باران به داد اهواز رسید و آنها تا آخر هفته هوای مطلوبی را تنفس خواهند کرد.»
هرچند شاخص آلودگی هوای تهران روز گذشته روی عدد ۱۵۹ قرار گرفته و وضعیت هوای تهران قرمز شد اما امروز با وزش باد بتدریج از شدت آلایندهها در پایتخت و دیگر کلانشهرها کاسته میشود.
«صادق ضیاییان» مدیر کل پیشبینی سازمان هواشناسی به «ایران» میگوید: از روز چهارشنبه باز هم باید منتظر انباشت آلایندهها در آسمان کلانشهرهای اراک، تبریز، کرج و اصفهان باشیم. بهدلیل پایداری هوا درآخر هفته، انتظار میرود ساکنان تمام کلانشهرها بجز مشهد در روزهای چهارشنبه ، پنجشنبه و جمعه هوای ناسالمی را داشته باشند.
بهگفته وی، سامانه بارشی که از چند روز گذشته کشور را فراگرفته بود امروز موجب بارشهای پراکندهای در خراسان رضوی میشود و این سامانه فردا چهارشنبه به طور کامل از کشور خارج میشود. در همین حال پیشبینی میشود روزهای آخر هفته بجز در استانهای ساحلی خزر، در دیگر استان ها شاهد بارشی نباشیم.
23 دستگاه متهم آلودگی هوا
«سمیه رفیعی» رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی درباره آلودگیهایی که نفس کشیدن را برای بسیاری از شهروندان کلانشهر سخت کرده 23 دستگاه را براساس قانون، مسئول مستقیم اجرای قانون هوای پاک دانست و گفت:«همه آنها در انجام تکالیف خود ناقص عمل کردهاند.»
بهگفته رفیعی سازمان محیط زیست 60 حکم تکلیفی برای اجرای این قانون دارد و هماهنگ کننده و ناظر اجرای این قانون است اما بسیاری از تکالیف خود را انجام نداده است. از سال 96 که قانون هوای پاک تصویب شد تاکنون هیچ اقدام مؤثری برای کاهش آلودگی هوا انجام نشده است. از جمله قوانینی که روی زمین مانده معاینه فنی موتورخانه هاست که به گفته رفیعی همه دستگاههای مسئول وظیفه قانونی خود را درباره ماده 17 قانون هوای پاک ناقص انجام دادهاند.
سازمان محیط زیست باید وضع آلودگی 129 هزار واحد صنعتی کشور را بهصورت لحظهای پایش کند اما فقط 21 هزار واحد سامانه پایش را نصب کردهاند که از این تعداد نیز فقط 548 واحد سامانه پایش برخط را نصب کردند و گزارش میدهند. او میگوید:«سال گذشته 28 راهکار کوتاه مدت و بلند مدت را که هیچ هزینهای نداشت برای کاهش آلودگی هوا به دولت بویژه وزارتخانههای نفت، صمت، کشور و سازمان محیط زیست ارائه کردیم اما همه آنها برای اجرای این راهکارها بهانه آوردند.امسال نیز این راهکارها را به رئیسجمهور پیشنهاد دادیم که از آنها استقبال کرد.»
او تناسب نداشتن جرم با جریمه را از مشکلات قانون هوای پاک دانسته و با اشاره به اصلاح قانون هوای پاک در مجلس میگوید:«دودزاترین و آلوده کنندهترین ناوگان حملونقل ناوگانی است که خود دولت از آن استفاده میکند. این ناوگان در تهران 10 درصد سیستم حملونقل شهری را شامل میشود اما 40 درصد آلودگی این شهر مربوط به آنهاست. از محل درآمد تبصره یک قانون مالیات بر ارزش افزوده، شهرداریها موظف هستند ناوگان حملونقل شهری را تعویض و نوسازی کنند اما بر اساس آمار در سالهای 97 و 98 در استانهای اصفهان، تهران، خوزستان و البرز، فقط 235 دستگاه از این ناوگان تعویض شده است در حالی که با این درآمد میتوانستند کل ناوگان را تعویض یا نوسازی کنند.»
اخطار محیط زیستی سازمان بازرسی کل کشور
وضعیت هوای کلانشهرها پای سازمان بازرسی کل کشور را هم به ماجرا کشاند.
بررسیهای سازمان بازرسی کل کشور نشان میدهد مفاد ماده ۳۳ مذکور و سایر مقررات در زمینه تأمین بودجه و هزینهکرد بدرستی و کامل محقق نشده است.
غلامعباس ترکی معاون نظارت و بازرسی امور تولیدی سازمان بازرسی کل کشور میگوید:«در این قانون، سازمان حفاظت محیط زیست دو تکلیف قانونی دارد؛ یکدسته از آنها، ناظر بر تکالیف خود دستگاه است و دسته دیگر نیز نظارت بر اجرای قانون و آییننامههای قانونی است. بنابراین انتظار داریم این سازمان به هر دو وظیفه خود عمل کند و در این زمینه اخطار لازم را دادهایم.»
ورود سازمان بازرسی کشور، واکنش پردیسان را در پی داشت. گلعلیزاده معاون مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت محیط زیست درگفتوگو با ایسنا میگوید: «براساس مستندات موجود، ما در وظایف خود چه بهعنوان مجری و چه بهعنوان ناظر بر حسن انجام تکالیف سایر دستگاههای اجرایی مکلف در قانون هوای پاک کوتاهی نکردهایم.» او عدم تحقق برخی از تکالیف قانون هوای پاک توسط سایر دستگاهها را دلیلی بر کم کاری و ضعف عملکرد محیط زیست نمیداند. گلعلیزاده نبودن اعتبار لازم برای نوسازی ناوگان حملونقل را یکی از دیگر دلایل بیسرانجام بودن هوای پاک عنوان میکند. او ملاحظات سایر دستگاههای درگیر را هم از جمله دلایل عدم توفیق در اجرای هوای پاک اعلام میکند.بر اساس قانون هوای پاک، جلوگیری از تردد موتورسیکلتها و خودروهای دودزا برای کاهش آلودگی هوا برعهده ناجا است اما نیروی انتظامی بنا به دلایلی از جمله این که بسیاری از شهروندان از موتورسیکلت بهعنوان حمل بار و مسافر برای امرار معاش استفاده میکنند یا این که خودروهای دودزا متعلق به قشر کم درآمد جامعه است، ملاحظاتی را در نظر میگیرد و در بیشتر مواقع اعمال جریمه میکند ولی از تردد وسایل نقلیه دودزا جلوگیری نمیکند.
بر اساس قانون هوای پاک، پلیس باید از تردد اتوبوسها و کامیونهای فرسوده جلوگیری کند ولی بهدلیل این که در حملونقل بار و مسافر اختلال ایجاد میشود، غیر از اعمال جریمه، نمیتواند خودروها را متوقف کند.
چیزی که گلعلیزاده به صراحت اعلام نمیکند بیتوجهی بسیاری از دستگاههای درگیر به قوانین هوای پاک است. دستگاهها وظایفشان را انجام نمیدهند و از حفاظت محیط زیست کشور هم کاری جز تذکر بر نمیآید.
نیم نگاه
از سال 96 که قانون هوای پاک تصویب شد تاکنون هیچ اقدام مؤثری برای کاهش آلودگی هوا انجام نشده است. از جمله قوانینی که روی زمین مانده معاینه فنی موتورخانه هاست
هرچند شاخص آلودگی هوای تهران روز گذشته روی عدد ۱۵۹ قرار گرفته و وضعیت هوای تهران قرمز شد اما امروز با وزش باد بتدریج از شدت آلایندهها در پایتخت و دیگر کلانشهرها کاسته میشود.
«صادق ضیاییان» مدیر کل پیشبینی سازمان هواشناسی به «ایران» میگوید: از روز چهارشنبه باز هم باید منتظر انباشت آلایندهها در آسمان کلانشهرهای اراک، تبریز، کرج و اصفهان باشیم. بهدلیل پایداری هوا درآخر هفته، انتظار میرود ساکنان تمام کلانشهرها بجز مشهد در روزهای چهارشنبه ، پنجشنبه و جمعه هوای ناسالمی را داشته باشند.
بهگفته وی، سامانه بارشی که از چند روز گذشته کشور را فراگرفته بود امروز موجب بارشهای پراکندهای در خراسان رضوی میشود و این سامانه فردا چهارشنبه به طور کامل از کشور خارج میشود. در همین حال پیشبینی میشود روزهای آخر هفته بجز در استانهای ساحلی خزر، در دیگر استان ها شاهد بارشی نباشیم.
23 دستگاه متهم آلودگی هوا
«سمیه رفیعی» رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس شورای اسلامی درباره آلودگیهایی که نفس کشیدن را برای بسیاری از شهروندان کلانشهر سخت کرده 23 دستگاه را براساس قانون، مسئول مستقیم اجرای قانون هوای پاک دانست و گفت:«همه آنها در انجام تکالیف خود ناقص عمل کردهاند.»
بهگفته رفیعی سازمان محیط زیست 60 حکم تکلیفی برای اجرای این قانون دارد و هماهنگ کننده و ناظر اجرای این قانون است اما بسیاری از تکالیف خود را انجام نداده است. از سال 96 که قانون هوای پاک تصویب شد تاکنون هیچ اقدام مؤثری برای کاهش آلودگی هوا انجام نشده است. از جمله قوانینی که روی زمین مانده معاینه فنی موتورخانه هاست که به گفته رفیعی همه دستگاههای مسئول وظیفه قانونی خود را درباره ماده 17 قانون هوای پاک ناقص انجام دادهاند.
سازمان محیط زیست باید وضع آلودگی 129 هزار واحد صنعتی کشور را بهصورت لحظهای پایش کند اما فقط 21 هزار واحد سامانه پایش را نصب کردهاند که از این تعداد نیز فقط 548 واحد سامانه پایش برخط را نصب کردند و گزارش میدهند. او میگوید:«سال گذشته 28 راهکار کوتاه مدت و بلند مدت را که هیچ هزینهای نداشت برای کاهش آلودگی هوا به دولت بویژه وزارتخانههای نفت، صمت، کشور و سازمان محیط زیست ارائه کردیم اما همه آنها برای اجرای این راهکارها بهانه آوردند.امسال نیز این راهکارها را به رئیسجمهور پیشنهاد دادیم که از آنها استقبال کرد.»
او تناسب نداشتن جرم با جریمه را از مشکلات قانون هوای پاک دانسته و با اشاره به اصلاح قانون هوای پاک در مجلس میگوید:«دودزاترین و آلوده کنندهترین ناوگان حملونقل ناوگانی است که خود دولت از آن استفاده میکند. این ناوگان در تهران 10 درصد سیستم حملونقل شهری را شامل میشود اما 40 درصد آلودگی این شهر مربوط به آنهاست. از محل درآمد تبصره یک قانون مالیات بر ارزش افزوده، شهرداریها موظف هستند ناوگان حملونقل شهری را تعویض و نوسازی کنند اما بر اساس آمار در سالهای 97 و 98 در استانهای اصفهان، تهران، خوزستان و البرز، فقط 235 دستگاه از این ناوگان تعویض شده است در حالی که با این درآمد میتوانستند کل ناوگان را تعویض یا نوسازی کنند.»
اخطار محیط زیستی سازمان بازرسی کل کشور
وضعیت هوای کلانشهرها پای سازمان بازرسی کل کشور را هم به ماجرا کشاند.
بررسیهای سازمان بازرسی کل کشور نشان میدهد مفاد ماده ۳۳ مذکور و سایر مقررات در زمینه تأمین بودجه و هزینهکرد بدرستی و کامل محقق نشده است.
غلامعباس ترکی معاون نظارت و بازرسی امور تولیدی سازمان بازرسی کل کشور میگوید:«در این قانون، سازمان حفاظت محیط زیست دو تکلیف قانونی دارد؛ یکدسته از آنها، ناظر بر تکالیف خود دستگاه است و دسته دیگر نیز نظارت بر اجرای قانون و آییننامههای قانونی است. بنابراین انتظار داریم این سازمان به هر دو وظیفه خود عمل کند و در این زمینه اخطار لازم را دادهایم.»
ورود سازمان بازرسی کشور، واکنش پردیسان را در پی داشت. گلعلیزاده معاون مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت محیط زیست درگفتوگو با ایسنا میگوید: «براساس مستندات موجود، ما در وظایف خود چه بهعنوان مجری و چه بهعنوان ناظر بر حسن انجام تکالیف سایر دستگاههای اجرایی مکلف در قانون هوای پاک کوتاهی نکردهایم.» او عدم تحقق برخی از تکالیف قانون هوای پاک توسط سایر دستگاهها را دلیلی بر کم کاری و ضعف عملکرد محیط زیست نمیداند. گلعلیزاده نبودن اعتبار لازم برای نوسازی ناوگان حملونقل را یکی از دیگر دلایل بیسرانجام بودن هوای پاک عنوان میکند. او ملاحظات سایر دستگاههای درگیر را هم از جمله دلایل عدم توفیق در اجرای هوای پاک اعلام میکند.بر اساس قانون هوای پاک، جلوگیری از تردد موتورسیکلتها و خودروهای دودزا برای کاهش آلودگی هوا برعهده ناجا است اما نیروی انتظامی بنا به دلایلی از جمله این که بسیاری از شهروندان از موتورسیکلت بهعنوان حمل بار و مسافر برای امرار معاش استفاده میکنند یا این که خودروهای دودزا متعلق به قشر کم درآمد جامعه است، ملاحظاتی را در نظر میگیرد و در بیشتر مواقع اعمال جریمه میکند ولی از تردد وسایل نقلیه دودزا جلوگیری نمیکند.
بر اساس قانون هوای پاک، پلیس باید از تردد اتوبوسها و کامیونهای فرسوده جلوگیری کند ولی بهدلیل این که در حملونقل بار و مسافر اختلال ایجاد میشود، غیر از اعمال جریمه، نمیتواند خودروها را متوقف کند.
چیزی که گلعلیزاده به صراحت اعلام نمیکند بیتوجهی بسیاری از دستگاههای درگیر به قوانین هوای پاک است. دستگاهها وظایفشان را انجام نمیدهند و از حفاظت محیط زیست کشور هم کاری جز تذکر بر نمیآید.
نیم نگاه
از سال 96 که قانون هوای پاک تصویب شد تاکنون هیچ اقدام مؤثری برای کاهش آلودگی هوا انجام نشده است. از جمله قوانینی که روی زمین مانده معاینه فنی موتورخانه هاست
روایتی از جمعه بازار تهران در خانه جدید
دستفروشان باغ هنر
مریم طالشی
گزارش نویس
میان قابهای رنگی، صورت خندان دختر جوان که نور مایل بعدازظهر آخر آبان بر آن تابیده، درخششی خاص دارد. اصلاً همه چیز زیر نور زرد ملایم پاییز زیباست. حالا تصورش را بکنید آن همه رنگ و نقش، زیر همین نور جادویی چطور آدم را مسحور میکند.
جمعه بازار را خیلیها هنوز با همان نام جمعه بازار پروانه میشناسند. نام پروانه از پاساژ پروانه گرفته شده که سالها جمعه بازار تهران در پارکینگ طبقاتیاش برپا میشد. کرونا آمد و بساط جمعه بازاریها را جمع کرد و داشت خاطره آن روزهای شلوغ و آن رنگها و نقشها و شور و حال آدمها از یاد میرفت که دوباره وعدهگاه جمعههای مردم برقرار شد؛ مردمی که آنها را هنردوستان مینامند چون حال و هوای بازار جوری است که اگر به اصطلاح «اهل دل» نباشی، شاید آنقدرها هم برایت جاذبه نداشته باشد. حالا پروانهها در تپههای عباسآباد به پرواز درآمدهاند، در باغ هنر.
دختر جوان قابهای کوچک را کنار هم میچیند تا مشتری راحتتر بتواند از میانشان انتخاب کند. یک تکه فرش قاب شده، برای خودش چه داستانها دارد. چه آدمها بر آن نشستهاند و چه گفتوگوها کردهاند. چای نوشیدهاند و وقتی قندان روی فرش برگشته، کل کشیدهاند که عروسی در راه است. روی همین فرشها عروس و داماد شدهاند و بچههایشان راه افتادهاند و تاتی تاتی کردهاند. زمین خوردهاند و از جا بلند شدهاند. هر تکه از فرشهای کهنه حالا توی یک قاب کوچک نشستهاند. یکی مال همدان است و یکی شیراز. آن یکی فرش نهاوند است و دیگری بافت کاشان. این یعنی شما میتوانید یک تکه از آن خاطره دیرینه را قاب شده به خانه بیاورید و در تداومش شریک شوید.
مشتری آخر سر به سختی انتخاب میکند چون به نظرش قابها آنقدر قشنگ هستند که انتخاب سخت است. دختر جوان فروشنده وسواس خاصی روی درست نصب کردن قابها در خانه مشتری دارد: «این را باید حتماً لوزی نصب کنید تا گلش بالا بیفتد. این یکی کناره است و پایین و بالایش فرقی نمیکند اما این را نمیتوانید لوزی روی دیوار بزنید. همان مربعی باید باشد. بهتر است سه تایی یا چهارتایی کنار هم نصب شوند اما دوتایی هم بد نیست. ترکیبشان با هم جور دربیاید قشنگ میشود.»
قابها کار خودش است و جوری نگاهشان میکند که انگار بچههایش هستند. روی فرشها دست میکشد: «این ریزبافت و 75 هزار تومان است. آن یکی درشت بافتها 50 هزار تومان.» آدم فکر میکند با 150 هزار تومان میشود سه تکه کوچک فرش از سه نقطه به خانه برد؛ یک گوشه از هرکدام.
«از ساعت 4 صبح اینجاییم و داریم کارها را ردیف میکنیم. هر هفته کارمان همین است. الان کمی سرد شده و به این ساعت که میرسد سرما حسابی توی جانمان رفته است.»
دختر این را میگوید و مشغول توضیح به مشتری دیگری میشود که دنبال قاب زمینه لاکی ترکمنی میگردد. یک دانه پیدا میکند که کنارش اثر سوختگی کوچکی قابل رؤیت است. انگار که زنی عجولانه قابلمه داغ را روی فرش گذاشته باشد. بوی غذای گرم در سرم میپیچد.
«ما را سر قله قاف آوردهاند.» این را مردی میگوید که زیورآلات میفروشد. دستبندهای رنگی در فضای باز تلألؤ بیشتری دارند و دارم فکر میکنم قبلاً رنگها اینقدر جلا نداشتند چون در فضای نسبتاً تاریک و مسقف پارکینگ خیلی نمیشد محو درخشش رنگها شد. اینجا اما فضا باز است و میتوان از کرونا ترس چندانی نداشت. البته شلوغی فضا به هرحال ایجاب میکند که ماسک بزنید و تقریباً تمام بازدیدکنندگان هم ماسک دارند.
مرد که از قدیمیهای جمعه بازار است، دلش پیش همان جای قبلی است. «جمهوری کجا و اینجا کجا! آنجا عشق بود. چهارراه مخبرالدوله، سه راه جمهوری، پلاسکو...»
اسم پلاسکو را که میآورد ساکت میشود. دلش میگیرد انگار و یاد آن روزها میافتد و یاد آن رفتگان. یکهو انگار که بداند ذهنش را خواندهام شروع میکند به گفتن: «روزی که پلاسکو ریخت من آنجا بودم، سمت کوچه برلن. مردم هاج و واج بودند. بعضی میدویدند سمت ساختمان. یکی میگفت جایی نروید. مبهوت شده بودیم. الان پلاسکوی جدید را دیدهای؟» سر تکان میدهم.
«اینجا دارد جا میافتد اما جایش دور است. برای خیلیها سخت است بیایند اینجا. آنجا دم دست بود. کرونا خیلی به ما ضربه زد. داشتیم کاسبیمان را میکردیم. بعضیها مغازه دارند اما خیلیها هستند که از شهرستان میآمدند. هفتهای یکبار جنس جمع میکردند و میآوردند به امید یک روز جمعه. امیدشان همین جمعه بازار بود. راستش من خودم آنقدر ناامید بودم که فکر نمیکردم دیگر جمعه بازاری در کار باشد. بالاخره اگر این امکان هم نباشد آدم میرود و یک فکر دیگر میکند. اینجا هنوز مثل قبل نیستیم اما بد هم نیست. راستش من خودم بیشتر از این خوشحالم که این شور و حال برگشته و مردم مثل قبل بیرون میآیند و اینجور جاها دور هم جمع میشوند. دلم بیشتر از همه چیز برای مردم تنگ شده بود.»
زن و مرد جوان دو تا کاسه چوبی دستشان گرفتهاند و دارند با فروشنده چانه میزنند. زن چشمش کاسههای بزرگ و کوچک دستساز را گرفته و تخفیف میخواهد. فروشنده آخر راضی میشود. چشمهای زن میخندد. کاسهها در دل هم میروند و داخل کیسه نایلونی جا میگیرند و به دست زن سپرده میشوند تا بخشی از دکور خانهاش شوند.
کمی آنسوتر زنی برای دختر کوچکش پاپوشهای بافتنی انتخاب میکند که فروشنده میگوید کار دست است و زنهای سرپرست خانوار آنها را میبافند. دختر کوچولو یک پاپوش صورتی با طرح زرد و آبی را انتخاب میکند. مادر خوشش میآید و همان را میخرد.
برای کسانی که تعطیلی طولانی مدت جمعه بازار را تاب آوردهاند، حالا اوقات خوشی در فضای دلخواهشان سپری میشود. اینجا قصد آدمها فقط خرید نیست. خیلیها برای تماشا میآیند و آن را به چشم نمایشگاهی از آثار هنری میبینند. خصوصاً بخش فروش لوازم آنتیک که همیشه طرفداران خودش را داشته و دارد و حالا در فضایی مجزا درش به روی بازدیدکنندگان باز است. این بخش برای گردشگران خارجی هم جاذبه بیشتری دارد که البته این روزها به خاطر شرایط کرونایی چندان سفر نمیکنند.
اصغر لطفی از فروشندههای بازار میگوید: «وجود توریستها در بازار آن را به جاذبهای بینالمللی تبدیل میکند. الان هم امیدواریم باز شرایطی برقرار شود که گردشگران خارجی برای بازدید از این جاذبه بیایند. جمعه بازار دیگر برای خودش هویت دارد و آن را از جاذبههای گردشگری تهران به حساب میآورند. در کنار آن اگر شرایط اقتصادی مردم بهتر شود قطعاً کسب و کار ما هم رونق میگیرد و شور و حال تمام بازارها بیشتر میشود. اینجا از آذر پارسال راه افتاد و مدتی هم دوباره به خاطر شیوع کرونای دلتا تعطیل بود اما وقتی بازگشایی شد مردم دوباره برای بازدید و خرید آمدند. الان هم شاید هنوز شرایط بازار مثل قبل نباشد اما امیدواریم شرایط بهتر شود.»
نزدیک عصر است و جمعیت کم کم دارد پراکنده میشود. غرفهدارها هم باید جمعوجور کنند چون بازار تا ساعت 5 عصر باز است و قبلاً هم نهایتاً تا همین ساعت بود. باد سرد عصر پاییز آدمها را در خود مچاله میکند، با این حال صورتهایشان به وضوح شاداب به نظر میرسد. جادوی رنگها و نقشها کار خودش را کرده است.
گزارش نویس
میان قابهای رنگی، صورت خندان دختر جوان که نور مایل بعدازظهر آخر آبان بر آن تابیده، درخششی خاص دارد. اصلاً همه چیز زیر نور زرد ملایم پاییز زیباست. حالا تصورش را بکنید آن همه رنگ و نقش، زیر همین نور جادویی چطور آدم را مسحور میکند.
جمعه بازار را خیلیها هنوز با همان نام جمعه بازار پروانه میشناسند. نام پروانه از پاساژ پروانه گرفته شده که سالها جمعه بازار تهران در پارکینگ طبقاتیاش برپا میشد. کرونا آمد و بساط جمعه بازاریها را جمع کرد و داشت خاطره آن روزهای شلوغ و آن رنگها و نقشها و شور و حال آدمها از یاد میرفت که دوباره وعدهگاه جمعههای مردم برقرار شد؛ مردمی که آنها را هنردوستان مینامند چون حال و هوای بازار جوری است که اگر به اصطلاح «اهل دل» نباشی، شاید آنقدرها هم برایت جاذبه نداشته باشد. حالا پروانهها در تپههای عباسآباد به پرواز درآمدهاند، در باغ هنر.
دختر جوان قابهای کوچک را کنار هم میچیند تا مشتری راحتتر بتواند از میانشان انتخاب کند. یک تکه فرش قاب شده، برای خودش چه داستانها دارد. چه آدمها بر آن نشستهاند و چه گفتوگوها کردهاند. چای نوشیدهاند و وقتی قندان روی فرش برگشته، کل کشیدهاند که عروسی در راه است. روی همین فرشها عروس و داماد شدهاند و بچههایشان راه افتادهاند و تاتی تاتی کردهاند. زمین خوردهاند و از جا بلند شدهاند. هر تکه از فرشهای کهنه حالا توی یک قاب کوچک نشستهاند. یکی مال همدان است و یکی شیراز. آن یکی فرش نهاوند است و دیگری بافت کاشان. این یعنی شما میتوانید یک تکه از آن خاطره دیرینه را قاب شده به خانه بیاورید و در تداومش شریک شوید.
مشتری آخر سر به سختی انتخاب میکند چون به نظرش قابها آنقدر قشنگ هستند که انتخاب سخت است. دختر جوان فروشنده وسواس خاصی روی درست نصب کردن قابها در خانه مشتری دارد: «این را باید حتماً لوزی نصب کنید تا گلش بالا بیفتد. این یکی کناره است و پایین و بالایش فرقی نمیکند اما این را نمیتوانید لوزی روی دیوار بزنید. همان مربعی باید باشد. بهتر است سه تایی یا چهارتایی کنار هم نصب شوند اما دوتایی هم بد نیست. ترکیبشان با هم جور دربیاید قشنگ میشود.»
قابها کار خودش است و جوری نگاهشان میکند که انگار بچههایش هستند. روی فرشها دست میکشد: «این ریزبافت و 75 هزار تومان است. آن یکی درشت بافتها 50 هزار تومان.» آدم فکر میکند با 150 هزار تومان میشود سه تکه کوچک فرش از سه نقطه به خانه برد؛ یک گوشه از هرکدام.
«از ساعت 4 صبح اینجاییم و داریم کارها را ردیف میکنیم. هر هفته کارمان همین است. الان کمی سرد شده و به این ساعت که میرسد سرما حسابی توی جانمان رفته است.»
دختر این را میگوید و مشغول توضیح به مشتری دیگری میشود که دنبال قاب زمینه لاکی ترکمنی میگردد. یک دانه پیدا میکند که کنارش اثر سوختگی کوچکی قابل رؤیت است. انگار که زنی عجولانه قابلمه داغ را روی فرش گذاشته باشد. بوی غذای گرم در سرم میپیچد.
«ما را سر قله قاف آوردهاند.» این را مردی میگوید که زیورآلات میفروشد. دستبندهای رنگی در فضای باز تلألؤ بیشتری دارند و دارم فکر میکنم قبلاً رنگها اینقدر جلا نداشتند چون در فضای نسبتاً تاریک و مسقف پارکینگ خیلی نمیشد محو درخشش رنگها شد. اینجا اما فضا باز است و میتوان از کرونا ترس چندانی نداشت. البته شلوغی فضا به هرحال ایجاب میکند که ماسک بزنید و تقریباً تمام بازدیدکنندگان هم ماسک دارند.
مرد که از قدیمیهای جمعه بازار است، دلش پیش همان جای قبلی است. «جمهوری کجا و اینجا کجا! آنجا عشق بود. چهارراه مخبرالدوله، سه راه جمهوری، پلاسکو...»
اسم پلاسکو را که میآورد ساکت میشود. دلش میگیرد انگار و یاد آن روزها میافتد و یاد آن رفتگان. یکهو انگار که بداند ذهنش را خواندهام شروع میکند به گفتن: «روزی که پلاسکو ریخت من آنجا بودم، سمت کوچه برلن. مردم هاج و واج بودند. بعضی میدویدند سمت ساختمان. یکی میگفت جایی نروید. مبهوت شده بودیم. الان پلاسکوی جدید را دیدهای؟» سر تکان میدهم.
«اینجا دارد جا میافتد اما جایش دور است. برای خیلیها سخت است بیایند اینجا. آنجا دم دست بود. کرونا خیلی به ما ضربه زد. داشتیم کاسبیمان را میکردیم. بعضیها مغازه دارند اما خیلیها هستند که از شهرستان میآمدند. هفتهای یکبار جنس جمع میکردند و میآوردند به امید یک روز جمعه. امیدشان همین جمعه بازار بود. راستش من خودم آنقدر ناامید بودم که فکر نمیکردم دیگر جمعه بازاری در کار باشد. بالاخره اگر این امکان هم نباشد آدم میرود و یک فکر دیگر میکند. اینجا هنوز مثل قبل نیستیم اما بد هم نیست. راستش من خودم بیشتر از این خوشحالم که این شور و حال برگشته و مردم مثل قبل بیرون میآیند و اینجور جاها دور هم جمع میشوند. دلم بیشتر از همه چیز برای مردم تنگ شده بود.»
زن و مرد جوان دو تا کاسه چوبی دستشان گرفتهاند و دارند با فروشنده چانه میزنند. زن چشمش کاسههای بزرگ و کوچک دستساز را گرفته و تخفیف میخواهد. فروشنده آخر راضی میشود. چشمهای زن میخندد. کاسهها در دل هم میروند و داخل کیسه نایلونی جا میگیرند و به دست زن سپرده میشوند تا بخشی از دکور خانهاش شوند.
کمی آنسوتر زنی برای دختر کوچکش پاپوشهای بافتنی انتخاب میکند که فروشنده میگوید کار دست است و زنهای سرپرست خانوار آنها را میبافند. دختر کوچولو یک پاپوش صورتی با طرح زرد و آبی را انتخاب میکند. مادر خوشش میآید و همان را میخرد.
برای کسانی که تعطیلی طولانی مدت جمعه بازار را تاب آوردهاند، حالا اوقات خوشی در فضای دلخواهشان سپری میشود. اینجا قصد آدمها فقط خرید نیست. خیلیها برای تماشا میآیند و آن را به چشم نمایشگاهی از آثار هنری میبینند. خصوصاً بخش فروش لوازم آنتیک که همیشه طرفداران خودش را داشته و دارد و حالا در فضایی مجزا درش به روی بازدیدکنندگان باز است. این بخش برای گردشگران خارجی هم جاذبه بیشتری دارد که البته این روزها به خاطر شرایط کرونایی چندان سفر نمیکنند.
اصغر لطفی از فروشندههای بازار میگوید: «وجود توریستها در بازار آن را به جاذبهای بینالمللی تبدیل میکند. الان هم امیدواریم باز شرایطی برقرار شود که گردشگران خارجی برای بازدید از این جاذبه بیایند. جمعه بازار دیگر برای خودش هویت دارد و آن را از جاذبههای گردشگری تهران به حساب میآورند. در کنار آن اگر شرایط اقتصادی مردم بهتر شود قطعاً کسب و کار ما هم رونق میگیرد و شور و حال تمام بازارها بیشتر میشود. اینجا از آذر پارسال راه افتاد و مدتی هم دوباره به خاطر شیوع کرونای دلتا تعطیل بود اما وقتی بازگشایی شد مردم دوباره برای بازدید و خرید آمدند. الان هم شاید هنوز شرایط بازار مثل قبل نباشد اما امیدواریم شرایط بهتر شود.»
نزدیک عصر است و جمعیت کم کم دارد پراکنده میشود. غرفهدارها هم باید جمعوجور کنند چون بازار تا ساعت 5 عصر باز است و قبلاً هم نهایتاً تا همین ساعت بود. باد سرد عصر پاییز آدمها را در خود مچاله میکند، با این حال صورتهایشان به وضوح شاداب به نظر میرسد. جادوی رنگها و نقشها کار خودش را کرده است.
نخبگان و مراعات ساختاری
سیدمهدی ناظمی
مدرس دانشگاه
چند روزی است که در پی سخنان رهبر معظم انقلاب، مسأله مهاجرت نخبگان در افق دید قرار گرفته است. البته این جای خرسندی دارد ولی اینکه متولیان سیاسی کشور در هر موضوعی، آنقدر وظایف ذاتی خود را به تأخیر میاندازند تا رهبری اولویت آن را گوشزد کنند، مایه تأسف است. درباره بیجایگاهی نخبگان، عمدتاً راهنماییهای عملیاتی و ساختاری وجود ندارد و اغلب بهذکر سخنان کلی و عاطفی اکتفا میشود. سخنان کلی در نهایت قابل تأویل به بوروکراسی به ارث رسیده از دوره پهلوی هستند. دورهای که در آن، اصل، رانتهای اقتصادی-سیاسی است و بههمین خاطر نیازی هم بهوجود نخبه در آن سیستم نیست. این معضلات در هشت سال دولت تکنوکرات که منجر به ضعف ارتباطات بینالمللی و کاهش شدید سیاستهای حمایتی شد، اوج گرفت. باید با جسارت عمل به خرج دادن، بوروکراسی کشور را، در برابر تصمیمهای سیاسی منقاد ساخت. هیچگاه حمایت از نخبگان مادامی که تصمیمهای قانونی، قاطع و دارای ضمانت اجرا اخذ نشوند، نمیتواند شکل عینی پیدا کند. در ادامه به ارائه چند راهکار عملی برای جایگاهسازی واقعی و عینی نخبگی و نخبگان در بدنه جامعه اشاره میگردد؛
برای نخبگان جوان، ضمن تداوم مشوقهای قبلی و نظارت بر حسن اجرای آنها، باید سهمیهای از اشتغال دارای امنیت در کلیه نهادها و ارگانهای حاکمیت در نظر گرفت. به این شکل که مثلاً هر وزارتخانهای موظف باشد درصد از پیش تعیین شدهای از کلیه استخدامهای خود را از هر شکلی، به بکارگیری نخبگان جوانی اختصاص دهد که در آن سازمان نیستند و سابقه علمی-مهارتی آنها متناسب با اهداف این وزارتخانه است و سپس این سهمیه در کلیه ادارات و معاونتها و شعب آن وزارتخانه و حتی شرکتهای تابعه، توزیع گردد.
کلیه افرادی که بهعنوان نخبه در کشور ثبت میشوند باید از نظر شغلی، وضع تضمین شدهای داشته باشند و نهادهای ذی ربط، مثلاً بنیاد نخبگان باید با استفاده از سهمیه فوق، قبل از اتمام فعالیت علمی-مهارتی نخبگان، مقدمات شغلی تمامی ایشان را در تناسب با رشته و سابقه آنها فراهم آورد و نتیجه را ثبت و در تمامی مراحل، مشکلات احتمالی پیش روی نخبگان را پیگیری و رصد کند و خود را درباره آن مسئول بداند.
اعضای هیأت علمی مراکزی که ارتباط وثیقی با نخبگان دارند باید در ازای معرفی نخبگان به مراکز کاری داخلی و همکاری در تثبیت جایگاه متناسب نخبگان، از مشوقهای جدی برخوردار باشند و بر عکس، در صورت «بیتفاوتی محسوس و معنادار» در این باره، چه رسد به «همکاری نامتعارف» برای انتقال نخبگان به خارج از کشور، هزینههایی پرداخت کنند.
مشوقهای قبلی نخبگان، از جمله معافیت سربازی باید بهشکل کارآمدتری بازنگری شود تا بهعنوان یک مانع برای آغاز بهکار نخبگان تلقی نگردد. همچنین دستگاههایی که از نخبگان استفاده میکنند باید به ازای نخبگانی که جذب میکنند از سهم بهتری برای دریافت اعتبار و بویژه اعتبار لازم جهت فعالیتهای توسعهای برخوردار باشند.
همچنین نخبگان غیرجوان یا نخبگانی که قبلاً از سهم مناسبی در کشور برخوردار شدهاند، مانند پزشکان متخصص معتبر، در صورتی که تمایل جدی برای مهاجرت دارند، باید مالیات سنگینی بابت استفاده از امکانات کشور در طی سالهای رشد و اعتباریابی خود پرداخت کنند و این مالیات باید بهصورت مستقیم صرف توسعه آموزش و پژوهش مراکز خوش سابقه در تربیت نخبگان گردد. البته بدیهی است که هیچ مقرراتی در هنگام اجرا، شکل ایدهآلی نخواهد داشت و همواره امکان افراط و تفریط هست، ولی بهنظر میرسد توجه بههمین چند اصل ساده، میتواند اصلیترین دغدغه نخبگان یعنی وجود جایگاه تضمین شده شغلی، متناسب با تخصص و شأن آنها را تأمین کند.
مدرس دانشگاه
چند روزی است که در پی سخنان رهبر معظم انقلاب، مسأله مهاجرت نخبگان در افق دید قرار گرفته است. البته این جای خرسندی دارد ولی اینکه متولیان سیاسی کشور در هر موضوعی، آنقدر وظایف ذاتی خود را به تأخیر میاندازند تا رهبری اولویت آن را گوشزد کنند، مایه تأسف است. درباره بیجایگاهی نخبگان، عمدتاً راهنماییهای عملیاتی و ساختاری وجود ندارد و اغلب بهذکر سخنان کلی و عاطفی اکتفا میشود. سخنان کلی در نهایت قابل تأویل به بوروکراسی به ارث رسیده از دوره پهلوی هستند. دورهای که در آن، اصل، رانتهای اقتصادی-سیاسی است و بههمین خاطر نیازی هم بهوجود نخبه در آن سیستم نیست. این معضلات در هشت سال دولت تکنوکرات که منجر به ضعف ارتباطات بینالمللی و کاهش شدید سیاستهای حمایتی شد، اوج گرفت. باید با جسارت عمل به خرج دادن، بوروکراسی کشور را، در برابر تصمیمهای سیاسی منقاد ساخت. هیچگاه حمایت از نخبگان مادامی که تصمیمهای قانونی، قاطع و دارای ضمانت اجرا اخذ نشوند، نمیتواند شکل عینی پیدا کند. در ادامه به ارائه چند راهکار عملی برای جایگاهسازی واقعی و عینی نخبگی و نخبگان در بدنه جامعه اشاره میگردد؛
برای نخبگان جوان، ضمن تداوم مشوقهای قبلی و نظارت بر حسن اجرای آنها، باید سهمیهای از اشتغال دارای امنیت در کلیه نهادها و ارگانهای حاکمیت در نظر گرفت. به این شکل که مثلاً هر وزارتخانهای موظف باشد درصد از پیش تعیین شدهای از کلیه استخدامهای خود را از هر شکلی، به بکارگیری نخبگان جوانی اختصاص دهد که در آن سازمان نیستند و سابقه علمی-مهارتی آنها متناسب با اهداف این وزارتخانه است و سپس این سهمیه در کلیه ادارات و معاونتها و شعب آن وزارتخانه و حتی شرکتهای تابعه، توزیع گردد.
کلیه افرادی که بهعنوان نخبه در کشور ثبت میشوند باید از نظر شغلی، وضع تضمین شدهای داشته باشند و نهادهای ذی ربط، مثلاً بنیاد نخبگان باید با استفاده از سهمیه فوق، قبل از اتمام فعالیت علمی-مهارتی نخبگان، مقدمات شغلی تمامی ایشان را در تناسب با رشته و سابقه آنها فراهم آورد و نتیجه را ثبت و در تمامی مراحل، مشکلات احتمالی پیش روی نخبگان را پیگیری و رصد کند و خود را درباره آن مسئول بداند.
اعضای هیأت علمی مراکزی که ارتباط وثیقی با نخبگان دارند باید در ازای معرفی نخبگان به مراکز کاری داخلی و همکاری در تثبیت جایگاه متناسب نخبگان، از مشوقهای جدی برخوردار باشند و بر عکس، در صورت «بیتفاوتی محسوس و معنادار» در این باره، چه رسد به «همکاری نامتعارف» برای انتقال نخبگان به خارج از کشور، هزینههایی پرداخت کنند.
مشوقهای قبلی نخبگان، از جمله معافیت سربازی باید بهشکل کارآمدتری بازنگری شود تا بهعنوان یک مانع برای آغاز بهکار نخبگان تلقی نگردد. همچنین دستگاههایی که از نخبگان استفاده میکنند باید به ازای نخبگانی که جذب میکنند از سهم بهتری برای دریافت اعتبار و بویژه اعتبار لازم جهت فعالیتهای توسعهای برخوردار باشند.
همچنین نخبگان غیرجوان یا نخبگانی که قبلاً از سهم مناسبی در کشور برخوردار شدهاند، مانند پزشکان متخصص معتبر، در صورتی که تمایل جدی برای مهاجرت دارند، باید مالیات سنگینی بابت استفاده از امکانات کشور در طی سالهای رشد و اعتباریابی خود پرداخت کنند و این مالیات باید بهصورت مستقیم صرف توسعه آموزش و پژوهش مراکز خوش سابقه در تربیت نخبگان گردد. البته بدیهی است که هیچ مقرراتی در هنگام اجرا، شکل ایدهآلی نخواهد داشت و همواره امکان افراط و تفریط هست، ولی بهنظر میرسد توجه بههمین چند اصل ساده، میتواند اصلیترین دغدغه نخبگان یعنی وجود جایگاه تضمین شده شغلی، متناسب با تخصص و شأن آنها را تأمین کند.
آژانس نهادی فنی و مستقل یا بازیگری در زمین امریکا؟
سیدحمیدرضا موسوی
کارشناس مسائل بین الملل
در 20 سال اخیر با وجود همکاری همهجانبه و صادقانه ایران با آژانس بینالمللی انرژی هستهای، این نهاد همواره در پازل قدرتهای غربی عمل کرده و با اتخاذ مواضع مبهم و دوگانه تلاش داشته چالشها و موانع متعددی بر سر راه برنامه صلحآمیز هستهای ایران ایجاد کند. در چهارچوب معاهده منع اشاعه هستهای (NPT)، کشورها متعهد هستند که در قالب توافق جامع پادمانی با آژانس، نظارت روی فعالیتهای هستهای خود را بپذیرند تا آژانس اطمینان حاصل نماید که فناوری ارائه شده به کشورها تنها برای مقاصد صلحآمیز استفاده میشود. با وجود همکاری ایران، آژانس تاکنون سه مرتبه پرونده «ابعاد احتمالی نظامی» موسوم به PMD را برای فعالیتهای هستهای ایران باز کرده است.
پرونده PMD در اوایل دهه 80
در سال 1381، بر اساس کنفرانس خبری سازمان منافقین و ادعای افشای اطلاعات مربوط به فعالیتهای مخفیانه ایران، البرادعی دبیرکل وقت آژانس از رئیس وقت سازمان انرژی اتمی ایران در رابطه با وجود تأسیسات غنیسازی در نطنز و تولید آب سنگین در اراک سؤالاتی پرسید.سازمان انرژی اتمی ایران به بازرسان اجازه داد از سایت نطنز نمونهبرداری کنند، آژانس در گزارش بعدی خود اطلاع داد که آلودگیهای ناشی از غنیسازی اورانیوم با درصد بالا کشف شده است. گزارش آژانس منجر به صدور قطعنامه تند شورای حکام آژانس در سپتامبر 2003 علیه ایران شد و پرونده ایران تا یک قدمی ارجاع به شورای امنیت پیش رفت. طرف ایرانی تلاش کرد با اجرای اقدامات اعتمادساز نظیر توقف کلیه فعالیتهای غنیسازی در نطنز، اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی و ارائه دسترسی بدون محدودیت به آژانس از ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت جلوگیری نماید؛ اما آژانس در ارزیابی خود این جمعبندی را بیان کرد که «دادههای نمونهبرداری محیطی، ادعای ایران مبنی بر خارجی بودن مبدأ آلودگیهای هستهای را تأیید میکند، اما نمیتوان توضیحات محتمل دیگر را کنار گذاشت و آژانس به تحقیقات خود برای تأیید خارجی بودن مبدأ آلودگی ادامه میدهد». در واقع آژانس در گزارش جمعبندی خود موضع دوپهلو گرفت و همچنان ظن نسبت به صلحآمیز بودن فعالیتهای آژانس در چهارچوب NPT را زنده نگه داشت. به خاطر همین رویکرد آژانس، حسن روحانی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی در مرداد 1384 در نامهای تند خطاب به محمد البرادعی دبیرکل آژانس مینویسد: «متأسفانه در مقابل اگر نگوییم هیچ، ایران مابهازای بسیار اندکی دریافت کرد و بارها اقدامات اعتمادساز خود را افزایش داد و تنها در عوض آن، با قولهای انجامنشده و درخواستهای بیشتری روبهرو شد. و قولهای مهر1382 سه کشور اروپایی درباره همکاری هستهای، امنیت منطقهای و منع گسترش، هنوز حتی بررسی هم نشدهاند.»
تلاش برای بستن پرونده PMD در دهه 90
دولت یازدهم با هدف بستن پرونده PMD، تحت توافق ژنو در آذر 92 نظارتهای فراپادمانی را پذیرفت و آژانس دسترسی گستردهای به تأسیسات چرخه غنیسازی و تولید سانتریفیوژ ایران پیدا کرد. با وجود دو سال همکاری فراپادمانی و گسترده با آژانس، این نهاد گزارش ارزیابیای در رابطه با موضوع PMD ارائه نداد و جمعبندی درباره آن را به تکمیل یک نقشه راه همکاری با آژانس در توافق برجام موکول کرد. هر چند جزئیات این نقشه راه مشخص نشد، اما در راستای آن، اجازه دسترسی به سایت نظامی پارچین داده شد. آژانس در گزارش سال 2015 خود پس از اینکه ایران تمامی تعهداتش ذیل برجام را با نظارت آژانس انجام داد، صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای ایران بعد از سال 2003 را تأیید نکرد و فقط اعلام نمود هیچ مدرک معتبری که نشان بدهد بعد از سال 2009 فعالیتهای توسعه تسلیحات هستهای در ایران صورت گرفته است، وجود ندارد. در واقع آژانس دوباره در گزارش جمعبندی خود، موضع دوپهلو گرفت. مقایسه گزارش سال 2015 آژانس با گزارش سال 2003 نشان میدهد ابعاد احتمالی نظامی مربوط به برنامه هستهای ایران تقویت شده و همکاریهای گسترده ایران با آژانس نتوانسته است، این ابعاد را کمرنگ و تضعیف نماید.
پروندهای که دوباره باز شده است
بعد از جنجال نتانیاهو در سال 1397، آژانس درخواست دسترسی به چهار مکان از جمله تورقوزآباد و سه مکان دیگر را مطرح کرد. با وجود خروج امریکا از برجام و عدم پایبندی طرفهای غربی به تعهدات برجامی خود، آژانس بر اساس تعهدات ایران در برجام توانست ابتدا در بهمن ۱۳۹۷ و بعد در شهریور 1399 از مکانها بازدید نموده و نمونهبرداری کند. آژانس در گزارش سپتامبر 2020 اعلام کرد که ذرات اورانیوم طبیعی با منشأ انسانی در مکان تورقوزآباد کشف کرده است و مجدداً ایران را با ادعاهای نامعلومی متهم کرد.
آژانس در گزارشات دورهای بعدی خود از جمله گزارش آبان 1400، در رابطه با نتایج نمونهبرداری از مکانهای بازدید شده، مجدداً تکرار کرد که در مکانهای بازدید شده ذرات اورانیوم طبیعی و غنیسازی شده با درصد پایین پیدا کرده و با معتبر ندانستن پاسخهای ایران، گزارش داده است که ایران تاکنون هیچ توضیح معتبر فنی در این رابطه ارائه نداده است. علیرغم پایبندی کامل ایران به تعهدات برجامی حتی پس از خروج امریکا از برجام نیز رافائل گروسی دوباره ایران را در مظان اتهام دانست وگفت: «تحقیق درباره فعالیتهای هستهای ایران زمانبر خواهد بود و ممکن است سالها طول بکشد و حتی در صورتی که ایران بتواند درباره منشأ ذرات اورانیوم کشف شده در چند محل اعلام نشده خود شفافسازی کند، کار تیم آژانس باز هم تمام نمیشود.»
زیادهخواهی آژانس در خصوص نظارتهای فراپادمانی
5 اسفندماه1399 موعد اجرای ماده 6 قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمهای مجلس بود و طبق ماده 6، در صورت عدم لغو تحریمهای بانکی و نفتی باید تمام تعهدات فراپادمانی ایران لغو میشد. با اینحال سازمان انرژی اتمی ایران طی یک تفاهم فنی مشترک با آژانس در تاریخ 3 اسفندماه برخی از تعهدات فراپادمانی را همچنان حفظ کرد.
در تاریخ دوم تیرماه 1400 شرکت تکنولوژی سانتریفیوژ ایران(تسا) در کرج توسط عوامل خارجی مورد حمله پهپادی قرار گرفت. در جریان این حمله بخشی از کارخانه و دوربینهای نظارتی فراپادمانی برجامی آسیب دیده و از کار افتادند. آژانس به جای محکوم کردن این حمله تروریستی، با زیادهخواهی از ایران خواست به بازرسان آژانس اجازه داده شود تا دوربینهای جدیدی را در تسا نصب کند. در این راستا آژانس با انتشار گزارشی در تاریخ 4 مهر و تنها چند روز پس از آخرین سفر گروسی به تهران، ایران را به عدم همکاری متهم نمود. رافائل گروسی در بیانیهای در این خصوص میگوید: «تصمیم ایران مبنیبر ممانعت از دسترسی به تأسیسات تولید سانتریفیوژ در کرج مغایر با مفاد توافق اخیر ایران و آژانس است.» این درحالی است دوربینهای نصب شده در این سایت، فراپادمانی و ذیل توافق برجام بود و اجازه دادن ایران برای ضبط تصویر توسط دوربینها پیش از حمله اقدامی کاملاً داوطلبانه بوده است. با وجود تمدید مکرر توافق موقت و همکاری همهجانبه ایران فراتر از تعهداتش، آژانس با رویکردی مغرضانه به سمت بهانهجویی بیشتر و تهدید به صدور قطعنامه در شورای حکام پیشرفت. رفتار و ادبیات آژانس در قبال ایران نشان میدهد که نهاد مذکور کاملاً در چهارچوب تعیین شده توسط قدرتهای غربی عمل میکند. در همین راستا میتوان موضع دوپهلوی آژانس در گزارشهای جمعبندی را اینطور تفسیر کرد که آژانس نتوانسته دلیل مستحکم و مستدلی برای گیر انداختن ایران پیدا کند، پس همواره به تلاش خود در ایجاد بهانههای مختلف برای زیاده خواهی در جهت به چالش کشیدن برنامه صلحآمیز ایران ادامه خواهد داد.
کارشناس مسائل بین الملل
در 20 سال اخیر با وجود همکاری همهجانبه و صادقانه ایران با آژانس بینالمللی انرژی هستهای، این نهاد همواره در پازل قدرتهای غربی عمل کرده و با اتخاذ مواضع مبهم و دوگانه تلاش داشته چالشها و موانع متعددی بر سر راه برنامه صلحآمیز هستهای ایران ایجاد کند. در چهارچوب معاهده منع اشاعه هستهای (NPT)، کشورها متعهد هستند که در قالب توافق جامع پادمانی با آژانس، نظارت روی فعالیتهای هستهای خود را بپذیرند تا آژانس اطمینان حاصل نماید که فناوری ارائه شده به کشورها تنها برای مقاصد صلحآمیز استفاده میشود. با وجود همکاری ایران، آژانس تاکنون سه مرتبه پرونده «ابعاد احتمالی نظامی» موسوم به PMD را برای فعالیتهای هستهای ایران باز کرده است.
پرونده PMD در اوایل دهه 80
در سال 1381، بر اساس کنفرانس خبری سازمان منافقین و ادعای افشای اطلاعات مربوط به فعالیتهای مخفیانه ایران، البرادعی دبیرکل وقت آژانس از رئیس وقت سازمان انرژی اتمی ایران در رابطه با وجود تأسیسات غنیسازی در نطنز و تولید آب سنگین در اراک سؤالاتی پرسید.سازمان انرژی اتمی ایران به بازرسان اجازه داد از سایت نطنز نمونهبرداری کنند، آژانس در گزارش بعدی خود اطلاع داد که آلودگیهای ناشی از غنیسازی اورانیوم با درصد بالا کشف شده است. گزارش آژانس منجر به صدور قطعنامه تند شورای حکام آژانس در سپتامبر 2003 علیه ایران شد و پرونده ایران تا یک قدمی ارجاع به شورای امنیت پیش رفت. طرف ایرانی تلاش کرد با اجرای اقدامات اعتمادساز نظیر توقف کلیه فعالیتهای غنیسازی در نطنز، اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی و ارائه دسترسی بدون محدودیت به آژانس از ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت جلوگیری نماید؛ اما آژانس در ارزیابی خود این جمعبندی را بیان کرد که «دادههای نمونهبرداری محیطی، ادعای ایران مبنی بر خارجی بودن مبدأ آلودگیهای هستهای را تأیید میکند، اما نمیتوان توضیحات محتمل دیگر را کنار گذاشت و آژانس به تحقیقات خود برای تأیید خارجی بودن مبدأ آلودگی ادامه میدهد». در واقع آژانس در گزارش جمعبندی خود موضع دوپهلو گرفت و همچنان ظن نسبت به صلحآمیز بودن فعالیتهای آژانس در چهارچوب NPT را زنده نگه داشت. به خاطر همین رویکرد آژانس، حسن روحانی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی در مرداد 1384 در نامهای تند خطاب به محمد البرادعی دبیرکل آژانس مینویسد: «متأسفانه در مقابل اگر نگوییم هیچ، ایران مابهازای بسیار اندکی دریافت کرد و بارها اقدامات اعتمادساز خود را افزایش داد و تنها در عوض آن، با قولهای انجامنشده و درخواستهای بیشتری روبهرو شد. و قولهای مهر1382 سه کشور اروپایی درباره همکاری هستهای، امنیت منطقهای و منع گسترش، هنوز حتی بررسی هم نشدهاند.»
تلاش برای بستن پرونده PMD در دهه 90
دولت یازدهم با هدف بستن پرونده PMD، تحت توافق ژنو در آذر 92 نظارتهای فراپادمانی را پذیرفت و آژانس دسترسی گستردهای به تأسیسات چرخه غنیسازی و تولید سانتریفیوژ ایران پیدا کرد. با وجود دو سال همکاری فراپادمانی و گسترده با آژانس، این نهاد گزارش ارزیابیای در رابطه با موضوع PMD ارائه نداد و جمعبندی درباره آن را به تکمیل یک نقشه راه همکاری با آژانس در توافق برجام موکول کرد. هر چند جزئیات این نقشه راه مشخص نشد، اما در راستای آن، اجازه دسترسی به سایت نظامی پارچین داده شد. آژانس در گزارش سال 2015 خود پس از اینکه ایران تمامی تعهداتش ذیل برجام را با نظارت آژانس انجام داد، صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای ایران بعد از سال 2003 را تأیید نکرد و فقط اعلام نمود هیچ مدرک معتبری که نشان بدهد بعد از سال 2009 فعالیتهای توسعه تسلیحات هستهای در ایران صورت گرفته است، وجود ندارد. در واقع آژانس دوباره در گزارش جمعبندی خود، موضع دوپهلو گرفت. مقایسه گزارش سال 2015 آژانس با گزارش سال 2003 نشان میدهد ابعاد احتمالی نظامی مربوط به برنامه هستهای ایران تقویت شده و همکاریهای گسترده ایران با آژانس نتوانسته است، این ابعاد را کمرنگ و تضعیف نماید.
پروندهای که دوباره باز شده است
بعد از جنجال نتانیاهو در سال 1397، آژانس درخواست دسترسی به چهار مکان از جمله تورقوزآباد و سه مکان دیگر را مطرح کرد. با وجود خروج امریکا از برجام و عدم پایبندی طرفهای غربی به تعهدات برجامی خود، آژانس بر اساس تعهدات ایران در برجام توانست ابتدا در بهمن ۱۳۹۷ و بعد در شهریور 1399 از مکانها بازدید نموده و نمونهبرداری کند. آژانس در گزارش سپتامبر 2020 اعلام کرد که ذرات اورانیوم طبیعی با منشأ انسانی در مکان تورقوزآباد کشف کرده است و مجدداً ایران را با ادعاهای نامعلومی متهم کرد.
آژانس در گزارشات دورهای بعدی خود از جمله گزارش آبان 1400، در رابطه با نتایج نمونهبرداری از مکانهای بازدید شده، مجدداً تکرار کرد که در مکانهای بازدید شده ذرات اورانیوم طبیعی و غنیسازی شده با درصد پایین پیدا کرده و با معتبر ندانستن پاسخهای ایران، گزارش داده است که ایران تاکنون هیچ توضیح معتبر فنی در این رابطه ارائه نداده است. علیرغم پایبندی کامل ایران به تعهدات برجامی حتی پس از خروج امریکا از برجام نیز رافائل گروسی دوباره ایران را در مظان اتهام دانست وگفت: «تحقیق درباره فعالیتهای هستهای ایران زمانبر خواهد بود و ممکن است سالها طول بکشد و حتی در صورتی که ایران بتواند درباره منشأ ذرات اورانیوم کشف شده در چند محل اعلام نشده خود شفافسازی کند، کار تیم آژانس باز هم تمام نمیشود.»
زیادهخواهی آژانس در خصوص نظارتهای فراپادمانی
5 اسفندماه1399 موعد اجرای ماده 6 قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمهای مجلس بود و طبق ماده 6، در صورت عدم لغو تحریمهای بانکی و نفتی باید تمام تعهدات فراپادمانی ایران لغو میشد. با اینحال سازمان انرژی اتمی ایران طی یک تفاهم فنی مشترک با آژانس در تاریخ 3 اسفندماه برخی از تعهدات فراپادمانی را همچنان حفظ کرد.
در تاریخ دوم تیرماه 1400 شرکت تکنولوژی سانتریفیوژ ایران(تسا) در کرج توسط عوامل خارجی مورد حمله پهپادی قرار گرفت. در جریان این حمله بخشی از کارخانه و دوربینهای نظارتی فراپادمانی برجامی آسیب دیده و از کار افتادند. آژانس به جای محکوم کردن این حمله تروریستی، با زیادهخواهی از ایران خواست به بازرسان آژانس اجازه داده شود تا دوربینهای جدیدی را در تسا نصب کند. در این راستا آژانس با انتشار گزارشی در تاریخ 4 مهر و تنها چند روز پس از آخرین سفر گروسی به تهران، ایران را به عدم همکاری متهم نمود. رافائل گروسی در بیانیهای در این خصوص میگوید: «تصمیم ایران مبنیبر ممانعت از دسترسی به تأسیسات تولید سانتریفیوژ در کرج مغایر با مفاد توافق اخیر ایران و آژانس است.» این درحالی است دوربینهای نصب شده در این سایت، فراپادمانی و ذیل توافق برجام بود و اجازه دادن ایران برای ضبط تصویر توسط دوربینها پیش از حمله اقدامی کاملاً داوطلبانه بوده است. با وجود تمدید مکرر توافق موقت و همکاری همهجانبه ایران فراتر از تعهداتش، آژانس با رویکردی مغرضانه به سمت بهانهجویی بیشتر و تهدید به صدور قطعنامه در شورای حکام پیشرفت. رفتار و ادبیات آژانس در قبال ایران نشان میدهد که نهاد مذکور کاملاً در چهارچوب تعیین شده توسط قدرتهای غربی عمل میکند. در همین راستا میتوان موضع دوپهلوی آژانس در گزارشهای جمعبندی را اینطور تفسیر کرد که آژانس نتوانسته دلیل مستحکم و مستدلی برای گیر انداختن ایران پیدا کند، پس همواره به تلاش خود در ایجاد بهانههای مختلف برای زیاده خواهی در جهت به چالش کشیدن برنامه صلحآمیز ایران ادامه خواهد داد.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
گشایشهای جدی در مسائل مختلف ایجاد خواهد شد
-
نگاه مسئولان استانی به ورزش همانند رئیس جمهور باشد
-
ارثیه پر دردسر برای دولت سیزدهم
-
طنین زنگ مهر در آذر
-
از راست تا دروغ انتصابات فامیلی
-
نقشه آرامش اقتصادی
-
فوتیهای کرونا دو رقمی شد
-
هنر ایران پلی میان فرهنگهای جهان
-
قانون هوای پاک روی کاغذ ماند
-
دستفروشان باغ هنر
-
نخبگان و مراعات ساختاری
-
آژانس نهادی فنی و مستقل یا بازیگری در زمین امریکا؟
اخبارایران آنلاین