اسکارهای امسال به چه کسانی میرسد؟ (قسمت سوم)
رقابــــــــــت حاد فضانـــوردان با شمشیربـــازان!
وصال روحانی
خبرنگار
در قسمت سوم از این سری مطالب مثل دو بخش قبلی به معرفی آثار هنری و هنرمندانی میپردازیم که در سال در حال پایان 2021 درخشش محسوسی داشتهاند و برای صید جوایز عمده پایانی سال ازجمله اسکار کورس برداشتهاند. آمدن نام این سینماگران به معنای تضمین حضور آنان در فهرست نامزدها نیست و به تبع آن نشانهای حتمی از رسیدن این مجسمههای طلایی به دست آنها تلقی نمیشود اما بهطور قطع و یقین بیانگر اتفاقات و معرفی کننده افرادی است که امسال در هنر هفتم خوش درخشیدهاند و بواقع یک مرور لازم بر کار بهترینهای سینما در 12 ماه سپری شده بهشمار میآید. آکادمی علوم سینمایی و هنرهای تصویری در روز 19 بهمن ماه از میان خیل مدعیان 5 کاندیدای نهایی را در تمامی شاخههای 24 گانه اسکار معرفی میکند که البته لیست برترین فیلمها مشتمل بر 9 یا 10 فیلم میشود تا گزینهها و شایستگان بیشتری را در بر بگیرد. تا چنان زمانی خواندن نام و وصف فیلمهای موفق و هنرمندان خالق آنها کدهای اطلاعاتی و آدرسهای دقیقتری را از سینمای امسال جهان بهدست میدهد و بخشی از سرنوشت این آثار و میزان شانسشان برای فتح جوایز بزرگ را مشخصتر خواهد کرد.
اسپنسر
توفیق سریال تلویزیونی «تاج» و تحسینی که شامل حال «اماکورین» بهخاطر ایفای نقش پرنسس دایانا در این مجموعه شد، توجه به این زن سنتشکن دربار انگلیس که در سال 1997 در یک تصادف مشکوک رانندگی در موناکو جان باخت، از نو شکل گرفت و فیلم جدید «اسپنسر» محصول همین توجه است. این در حالی است که فیلم بلند قبلی پیرامون دایانا و زندگی سرشار از تنش او که در سال 2013 عرضه شد، ناموفق از آب درآمد و منتقدان و مردم گفتند که نه سازندگان آن فیلم (با نام «دایانا») توانستهاند حق مطلب را درباره همسر سابق و فقید پرنس چارلز ادا کنند و نه نائومی واتس استرالیایی که نقش دایانا را در آن فیلم بازی کرد، بهخوبی در قالب او فرو رفته است. با اینحال تهیهکنندگان فیلم «اسپنسر» با نیرو و انگیزه گرفتن از موفقیت سریال «تاج» اقدام به ساخت این فیلم و ترسیم مجدد کاراکتر دایانا کردهاند. آنها با بهرهگیری از پابلو لارن کارگردان شیلیایی بیشتر از هرچیزی روی مقطع پایانی زندگی بدفرجام دایانا که او را دوشس یورک هم مینامیدند، زوم کرده و بخشی را به تصویر کشیدهاند که مربوط به آشکار و علنی شدن اختلاف نظر دایانا و چارلز و جدایی رسمی آنان و سپس کشیده شدن دایانا به سمت پایان محتوماش در موناکو میشود. حسن لارن این است که چون پیشتر فیلم زندگینامهای «جکی» را هم پیرامون زندگی ناآرام ژاکلین کندی همسر فقید جاناف کندی رئیسجمهور سابق امریکا ساخته، با اصول و ساختار و زیرپایههای اینگونه فیلمها بهخوبی آشناست و میداند چگونه باید در این زمینه عمل کند. در عین حال بعضی معتقدند استفاده از کریستین استوارت بهعنوان فرد ایفاکننده نقش دایانا کار اشتباهی بوده و ستاره سری فیلمهای سطحی و احمقانه «گرگ و میش» در اندازههای این مهم نیست و میشد از هنرپیشههای بسیار پختهتر و تواناتری برای این منظور استفاده کرد و در میان بازیگران زن کنونی هالیوود، افراد میانسال دارای این ویژگی اصلاً کم نیستند. موافقان استوارت اما با اشاره به با تجربهتر شدن این هنرپیشه طی سالهای اخیر و نمایش قابل قبولش در فیلمهای عمیقتر و غنیتری همچون «ابرهای سیلز ماریا» و «خریدار شخصی» میگویند او آن قدر رشد کرده که میتواند در قالب دایانا هم نمره قبولی بگیرد و مدعیاند که طی روند تبدیل شدن به دایانا و در درگیری مربوط به آن از هر جهت موفق بوده است.
خانه گوچی
ریدلی اسکات کارگردان کهنهکار بریتانیایی که سالهاست در هالیوود زندگی و کار میکند، امسال دو فیلم را در ملاحظات اولیه اسکار دارد و یکی از آنها همین فیلم است. «خانه گوچی» نشانگر اتفاقی خاص و تند در جامعه ایتالیا و پیرامون زنی بیرحم و بواقع یک مادر جنایتکار است که یک قاتل حرفهای را استخدام میکند تا همسر سابقش را بکشد و از این طریق بابت برخی ظلمها که به ادعای این زن از سوی شوهرش به او روا شده، انتقام بگیرد. این زن پاتریزیا رجیانی نام دارد و ه مسر او موریزیو گوچی است که در سالهای بعدی یک برند تبلیغاتی موفق و شرکت دوخت و دوز لباسها با نام فامیلی خود وی در ایتالیا ساخته شد و اجناساش در سطح اروپا فروش زیادی داشتهاند. درست است که رنگ و لعاب فیلم در سطحی بالا است و لباسها و آذینهای خوشرنگ و فریبنده از مقابل چشمها رژه میروند اما این کار نه برای جلب نظر بینندگان و با اهداف تجاری بلکه به قصد رساندن هرچه بیشتر و بهتر منظور اسکات و همکارانش صورت گرفته و ارزشهای حرفهای و غنای کیفی فیلم نیز در سطح بالایی است. اسکات برای برخی فیلمهای اخیرش شامل «مریخی» در سال 2016 و «تمامی پول موجود در جهان» در سال 2019 کاندیدای اسکار شده و جاردلتو و آدام درایور بازیگران این فیلم نیز یا به نامزدی این جایزه نائل شده یا آن را فراچنگ آوردهاند. آکادمی اسکار فیلمهای اپیک و در بردارنده عناصری از عظمت و شادی و افسوس و جنایت را دوست میدارد و بارها به آن جوایزی داده و از این دیدگاه ممکن است به «خانه گوچی» هم عناوین و جوایزی را اختصاص بدهد. این فیلمی است که هم ظاهری خوش و ساختاری بزرگ دارد و هم در بطناش یک تراژدی اسفبار را میپروراند و اینها از خوراکها و ابزار اصلی اسکار هستند.
به بالا نگاه نکن
آدام مککی فیلمساز امریکایی در هفده، هجده سال اخیر کارنامه خوبی برای خود در ملاحظات اسکار آفریده و فیلمهای «شورت بزرگ» و «معاون» وی کاندیدای چند جایزه اسکار شدهاند. اگر آثار فوق فیلمهایی با تمهای درام و سیاسی و اغلب جدی بودهاند، فیلم تازه او موضوعی به کلی متفاوت دارد و ترکیبی از درام و امور فضایی-علمی است که اگرچه تخیل در آن بدون سهم نیست اما بار حقیقت و علم بر آن میچربد.
«به بالا نگاه نکن» درباره دو فضانورد و اخترشناس است که درمییابند یک قمر رها شده در فضا در راه رسیدن به کره زمین و برخورد با آن است و به همین سبب میکوشند با اخطار دادن به اهالی زمین و مردم عادی و البته مقامهای کشورها خطرات و مسائل بحرانزای چنین برخوردی را کاهش دهند و از تلفات و ضایعات آن بکاهند. آنچه برای تماشاگران جذابتر از سوژه فوق مینماید، اجتماع شماری چشمگیر از هنرپیشههای معروف برای بازی در این فیلم است که هم لئوناردو دیکاپریو پرتجربه و جنیفر لارنس جوان را شامل میشود و هم مریل استریپ مسن را که با 21 بار کاندیدایی برای اسکار رکورددار نامزدی در تاریخ اهدای این جوایز است که البته سه بار آن نیز به رسیدن او به این مجسمههای طلایی منجر شده است. دیگر بازیگران این فیلم تایلر پری و آریانا گرانده هستند ولی اضافه بر آنان بسیاری از هنرپیشههای نام آشنای دیگر را هم در این فیلم خواهید دید و از هر گوشه استودیوها و جوامع سینمایی حداقل یک نماینده در این فیلم دیده میشود.
البته این حضور وسیع ستارهها بدون دلیل و منطق نیست، زیرا از یک سو هر یک از آنان با شنیدن خبر شرکت سایر ستارهها در فیلم جدید مککی به این نتیجه رسیدهاند که لابد با کاری غنی طرف هستند و حضور در آن برایشان اعتبارساز است و از جانب دیگر پیامی که فیلم میرساند، ارزش شنیدن و فهم و پیگیری و اتخاذ تدابیر لازم را دارد. پیام مربوطه این است که کره زمین پس از تهدید و تضعیف شدن بر اثر انواع بلایای طبیعی و سود رفتارهای بشری و اخیراً بیماری کرونا، در معرض برخوردهای فضایی و فجایع کهکشانی هم قرار دارد و بهتر است برای این مقوله هر چه زودتر آماده شود. مقولهای که دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد و در آینده روی میدهد و فقط زمان دقیق و حتی نسبی برخورد با این جرمهای سرکش و رها شده آسمانی مشخص نیست. آنچه قطعی و روشن مینماید، رقابت حاد فضانوردان ترسیم شده در این فیلم با کاراکترهای نخست دهها فیلم دیگر ازجمله شمشیربازان به تصویر کشیده شده در فیلم «آخرین دوئل» برای تصاحب جوایز اسکار است و همین موارد و تضادهاست که به رقابت امسال جذابیت بیشتری
ارزانی میدارد.
آخرین دوئل
این دیگر فیلم ریدلی اسکات است که به سوی اسکارهای 2022 خیز برداشته و این هنرمند کهنهکار و 84 ساله برای این مهم به «خانه گوچی» اکتفا نکرده و به داستان کلاسیکتر و سنگینتر «آخرین دوئل» هم روی آورده است. «آخرین دوئل» ابتدا در جشنواره «ونیز 2021» به نمایش درآمد و هم طراحی و قصهپردازی مطلوب اسکات و هم اسم و رسم و هنر بازیگرانی مثل مت دیمون، آدام درایور، بن افلک و جودی کامر سبب استقبال تماشاگران از این فیلم و حرکت مؤثرتر آن در مسیر کسب احتمالی جوایز پایانی سال شد. آنچه فیلم مطرح و ترسیم میکند. آخرین دوئل کلاسیک و مبارزه شمشیربازی رسمی است که دولت فرانسه در قرن چهاردهم بر آن مهر تأیید زد و آن را قانونی برشمرد و البته تبعات متفاوت و فراوانی داشت و بههمین سبب در متن تاریخ فرانسه نیز به ثبت رسیده و در کتابهای مختلف این کشور که شرحی بر اتفاقات گذشته و کنونی فرانسه است، به آن اشاره شده است. اسکات از صحبت زیاد پیرامون این فیلم خودداری کرده و همه چیز را به زمان اکران عمومی فیلم موکول کرده بود اما آنچه بعد از شروع این روند مشاهده شده، تأیید و تحسین زیاد منتقدان، کارشناسان و مردم عادی از دیدن چیزی است که پیشرو دارند و بیشباهت به کارهای کلاسیک و ویژهای نیست که پیشتر درباره دربار فرانسه و انگلیس و نظایر آن زیاد ساخته میشد و در دهههای اخیر شمار آنها به سبب تغییر عظیم و آشکار سلایق هنردوستان کم و کمتر شده است. هرچه هست، حضور دو فیلم جدید از ریدلی اسکات در جمع بهترینهای سال که هرکدام بهشکلی مستقیم و غیرمستقیم دیگری را حمایت و تقویت میکنند، میتواند امتیازی مهم برای او در محاسبات پایانی سال باشد و رأی دهندگان را به این باور برساند که حق چنین مردی لااقل نامزد شدن برای یکی دو جایزه در پایان سال 2021 است. این در حالی است که فقط زمان اکران «آخرین دوئل» و «خانه گوچی» یکسان است وگرنه بین زمان تهیه و آماده شدن آنها بیش از یک سال فاصله وجود دارد و اگر ظهور ناگهانی و فاجعهوار کرونا در کار نبود «آخرین دوئل» در زمستان 1398 (2020) به نمایش درمیآمد و اسکات در سال 2021 فقط «خانه گوچی» را برای رو کردن داشت.
فرار
این فیلم به نویسندگی و کارگردانی یوناس پوهر راسموسن دانمارکی یک ترکیب عجیب از ژانرهای معمولاً ادغامناپذیر کارتون و مستند است که میتواند به یکی، دو کاندیدای عجیب و جالب در اسکار امسال نائل شود. داستان این فیلم براساس رویدادی واقعی تنظیم شده و نریشن فیلم نیز بر مبنای واقعیت و برای تشریح اتفاقات حقیقی تدوین شده است. در این فیلم ریزاحمد بازیگری که طی سالهای اخیر در هالیوود مطرح شده، به جای کاراکتر کارتونی و مرکزی «امین» صحبت میکند و امین مردی افغانستانی است که از کشورش میگریزد و به دانمارک میرود تا آنجا با زن محبوبش ازدواج کند و طبعاً در این راه مشکلات عدیدهای برای او به وجود میآید. حسن این فیلم گرمای وجود شخصیتها و توانایی برقراری ارتباط آنها با تماشاگران باوجود انیمیشن بودن این فیلم است و البته برنده اصلی فیلم «FLee» میتواند ریزاحمد باشد که حالا هنرهایش در صداپیشگی را هم به اثبات میرساند. نقطه اوج موفقیت ریزاحمد در سال 2020 بازی او در فیلم «صدای فلز» بود که کاندیدای چند اسکار شد و به سران استودیوها تفهیم کرد که اگر هر چه بیشتر به وی اعتماد کنند، متضرر نخواهند شد. از سوی دیگر ریزاحمد یکی از تهیهکنندگان اصلی این فیلم نیز هست و در نتیجه بهعنوان فرد رابط با رسانهها و شخصی که میکوشد این فیلم را در مجامع و جوایز پایانی سال بگنجاند، خودش را نیز فزونتر از گذشته در جامعه سینمای غرب جا خواهد انداخت. سوابق به ما میگویند که فیلمهای مفرح ادغام کننده کاراکترهای کارتونی و شخصیتهای واقعی فروش زیادی دارند و با اینکه مضمون «فرار» نه یک چیز مفرح بلکه یک رویداد واقعی و سیاسی –اجتماعی تلخ است اما این ترکیب به گونهای صورت گرفته که «فرار» برای نامزدی در جوایز عمده پایانی سال بدون بخت نیست.
نیترام
کالب لاندری جونز بازیگری است که طی سالهای اخیر دائماً رو به پیشرفت داشته اما اگر بسیاری از آثار او فقط وی را در جایگاه هنرپیشه مکمل قرار دادهاند، «نیترام» او را در نقش اصلی نشانده و همین مسأله میتواند جایگاه وی را در این حرفه بسیار محکمتر و شهرت او را دوچندان کند. لاندری جونز طی سالهای اخیر در فیلمهای «راهفرار» و «سهبیلبورد در بیرون میسوری» بسیار خوب ظاهر شده اما همان طور که پیشتر آمد، او در این آثار فقط ایفاگر رلهای جنبی و نقشهای سوم و چهارم و زیر سایه امثال فرانسیس مک دورماند بود. اینک «نیترام» که ساخته جاستین کورزل کارگردان استرالیایی است، میتواند این معادله را عوض کند و لاندری جونز را به جوایزی برساند که فرجام و پیامد آن چیزی جز کسب شهرت فراوان نیست که سالها از وی دریغ شده است. وی بهخاطر بازی در همین فیلم برنده جایزه بهترین بازیگر مرد در جشنواره امسال کن فرانسه شد و هرچند آکادمی اسکار بهرغم تمامی اعتبار این جشنواره در اکثر اوقات از تصمیمها و نتایج این جشنواره تبعیت نکرده اما پیروزی دو سال پیش فیلم کرهای «پارازیت» در شاخه اسکار برترین فیلم سال که تکرار کننده توفیق این فیلم در همین شاخه در جشنواره کن بود، نشان از تغییر ذائقه آکادمی و رویکرد وسیعتر آن بهسایر ایدهها و فرهنگها و بینالمللیتر شدن اسکار دارد و از این نکته میگوید که سران آکادمی از این پس آثار هنری سایر قارهها و آرای جشنوارههای بزرگ اروپایی را بیشتر تحویل میگیرند. فراموش نکنیم که تحسین ایزابل هوپر بهخاطر بازی در فیلم فرانسوی «الی» و تمجید از برادپیت در ارتباط با فیلم «روزی روزگاری در هالیوود» که بعداً به حیطه اسکار هم رسید، ابتدا در کن شکل گرفت. جای تعجب نخواهد داشت اگر همین پروسه برای لاندری جونز هم شکل بگیرد.