معرفی شاخصترین فیلمهای سال 2022 جهان
بازگشت دایناسورهای بی رحم و خلبانان انتحاری
وصال روحانی
خبرنگار
در قسمت سوم از مجموعه مطالب معرفی شاخصترین فیلمهای سال 2022 همچون شمارههای قبل مشخصات کارهایی را میآوریم که از مطرحترین آثار سینمای جهان به حساب میآیند و چنانچه به جوایزی در پایان این سال نرسند، قطعاً از خبرسازان عمده تلقی شده و گیشههای پرباری خواهند داشت. درحالی که از نیمه چهارمین ماه از سال 2022 هم گذر کردهایم، طبعاً به آثاری اشاره خواهد شد که از این تاریخ به بعد در فهرست پخش قرار دارند. این فیلمها بیشتر از سوژههای سرگرم کننده و مضامین پرماجرا بهره میگیرند و آثاری از ژانرهای حادثه، اکشن، کمدی و یا علمی – تخیلی هستند که فصول بهار و تابستان سنتیترین و بهترین زمانها برای پخش آنها شناخته شده است. بر همین اساس و طبق سنن قدیمی حرفه فیلمسازی و زمان گذاری برای عرضه آنها، فیلمهای سنگین و رنگینتر و دارای مضامین عمیقتر و غنیتر که کاندیداهای جوایز پایانی سال میشوند، برای واپسین روزهای تابستان و در طول پاییزو به واقع برای روزهای 10 شهریور تا 10 دی درنظر گرفته شدهاند و وقتی نوبتشان برسد، در شمارههای بعدی روزنامه به آوردن شرح و وصف آنها اقدام خواهیم کرد.
اسلحه برتر: ماوریک
کارگردان: جوزف کازینسکی
بازیگران: تام کروز، جنیفر کانلی، جان هم، ول کیلمر، جی الیس و مایلز تلر
اینکه دنبالهای بر فیلم بسیار موفق «اسلحه برتر» ساخته سراسر تحرک و پرفروش تونی اسکات فقید ساخته شود، کوچکترین تعجبی را سبب نمیشود و آنچه حیرتآور مینماید، طول کشیدن 36 سال برای تحقق این مهم است. البته اگر تأخیرهای کرونایی در کار نبود، این فیلم که کار تهیه آن در اواسط تابستان سال 2020 به پایان رسید، اواسط پاییز آن سال و یا حداکثر در تابستان 2021 به نمایش درمیآمد اما این مسأله اکران آن را به 10 خردادماه امسال موکول کرده که در امریکای شمالی و اروپا و در تقویم سینمایی نه واپسین ماه بهار بلکه اولین ماه از تابستان و شروع پخش فیلمهای سرگرم کننده و پرتحرک این فصل و ایام تعطیلات به حساب میآید که تا 10 شهریور به درازا میانجامد. از موضوع دقیق فیلم اخبار زیادی منتشر نشده اما فرقی نمیکند و جوزف کازینسکی کارگردان این نسخه ثانویه یک بار دیگر حادثهسازی و برخورد و هیجان را مبنای کارش قرار داده است. در مرکز عملیات حیرتآور خلبانان ماجراجویی که این فیلمها پیرامون زندگی آنها است، یک بار دیگر کاراکتر تام کروز قرار دارد که او را ماوریک مینامند و باز اوست که طوفان حوادث و سیل برخوردها و موج سرعت را موجب میشود. اگر در سال 1986 کروز با کمتر از 30 سال سن برای چنین فرایندی مناسب نشان میداد، اینک جای حیرت عمیق دارد که وی در فاصله کمی تا 60 ساله شدن نیز نه تنها در سایه تغذیه و تمرین مناسب و البته به مدد گریمی که چین و چروکهای صورتش را کمتر کرده است، باز دست به هر ریسک و حرکت خطرناکی میزند.
او با موتورسیکلت پرندهوار به پرواز درمیآید، از هر شکاف کوچکی عبور میکند، از دیوار راست بالا میرود و البته سوار بر هواپیماهای کوچک مافوق سریعش دیوانهوار میتازد و کارهای انتحاری میکند. ول کیلمر در قالب همکار و در عین حال رقیب سرسخت ماوریک یک بار دیگر در صحنه حاضر است و او را هم که بسیار چاقتر و فرسودهتر از زمان اکران فیلم نخست شده، با بهره گرفتن از انواع گریمها تا سر حد امکان جوانتر و کمی لاغرتر جلوه دادهاند تا همسو با لقب خویش (مرد یخی) باشد و همان قدر مخالفان خود را بترساند. مایلز تلر هم به جمع هنرپیشههای فیلم اوریژینال اضافه شده و او نقش پسر کاراکتر گوس را بازی میکند. در یک جمله اسلحه برتر جدید وسیله و محلی برای یادآوری این نکته است که همیشه راهحل و وسیله و محملی هست تا بتوان فیلمهای پراقبال گذشته را بازسازی کرد یا دنبالههایی را برای آن فراهم آورد و حتی گذشت قریب به چهار دهه هم این اصل و مقدور بودن این هدف را ناممکن نمیکند.
هیولاهای فوقالعاده: رازهای دامبل دور
کارگردان: دیوید ییتس
بازیگران: ادی رد ماین، جود لاو، کاترین واترستون، ازرا میلر، مدز میکلسن و دن فوگلر
این سومین فیلم برخاسته از فرانچیز
8 فیلمی و بسیار پرسود و کودکانه هری پاتر است (که گیشههای دهه 2000 را تسخیر کردند) اما بیش از آنکه ادامهای بر ماجراجوییهای این محصل نوجوان و عینکی حاضر در مدرسه سحر و جادوگری هاگ وارتز باشند، مقدمهای بر آن داستانها به شمار میآیند. بواقع سازندگان این فرانچیز تازه با ارائه تعدادی «پیش فیلم» (Prequels) توضیح میدهند که خاستگاه و عرصه اولیه حیات و اقدامات شماری از شخصیتهایی که در هشتگانه هریپاتر دیدهایم، چه و چگونه بودهاند و سرآمد این کاراکترها لااقل تا این نقطه از فرانچیز «هیولاهای فوقالعاده» نیوت اسکاماندر بوده است. اسکاماندر جادوگری مسلح به عجیبترین و تواناترین مهارتهای مبارزاتی و درآوردن فضا و مکان به شکلهای دلخواه خویش است. «رازهای دامبل دور» و به واقع قسمت سوم این فرانچیز ادامهای بر وقایعی است که در بخش دوم (با نام جنبی «جنایات گریندل والد») به چشم دیده بودیم و به تبع آن اسکاماندر و همراهانش جادوگر شیطانصفتی را تعقیب میکنند و قصد نابودیاش را دارند که در سالهای منتهی به جنگ جهانی دوم آتشافروزی میکند و با شعبدههای تلخ و شگفتانگیزش مردم را به سوی مرگ سوق میدهد و خشک و تر را با هم میسوزاند. ایفای این نقش توسط مدز میکلسن دانمارکی یکی از بهترین «آدم بد»های 15 سال اخیر سینما، بر تأثیرگذاری این فیلم و جالبتر شدن تقابل اسکاماندر با وی میافزاید. این فیلم از روز جمعه گذشته در سطح جهان اکران شد و فروش آن از دو نسخه قبلی کمتر بوده است.
سال نوری
کارگردان: انگوس مکلین
صداپیشه اصلی: کریس اوانز
بنظر میآید فرانچیز پرسود و سه دههای «داستان عروسک» به نقطه پایانی خود رسیده باشد اما کمپانی پیکسار که تهیهکننده آن سری فیلم موفق کارتونی بود، دست و دل از کاراکترهای آن آثار نشسته و میخواهد با آنها همچنان قصهسازی و به واقع تجارت کند و این فیلم محصول چنین نگاه و رویکردی است و البته تفاوتهایی در شیوه عمل کاراکترها و در بطن اتفاقات در قیاس با فرانچیز داستان عروسک وجود دارد. کریس اوانز که در نسخه مؤخر «کاپیتان آمهریکا» نقش اصلی را ایفا کرده بود، در «سال نوری» به جای «باز لایت اییر» کاراکتر مرکزی فرانچیز «داستان عروسک» هم صحبت کرده است. از آنجا که سال نوری یک جور مقدمهسازی برای «داستان عروسک» است، توضیح میدهد فضانوردی که آن قدر مشهور شد که کاراکتر «باز لایت اییر» براساس او ساخته و به بازار روانه گشت (و در فیلمهای داستان عروسک تیم الن به جای او صحبت میکرد) از چه نشانهها و کدام مؤلفهها بهره میگرفته و ساختار وجودی و فلسفه رفتاریاش چیست. بواقع این فیلم کاری از جنس prequel و گذشتهنگر است و نه یک داستان دنبالهای و آیندهنگر.
الویس
کارگردان: باز لورمن
بازیگران: آستین باتلر، تام هنکس، اولیویا دی یونگ، گری کلارک جونیور و کلوین هریسون
این یک فیلم زندگینامهای درباره الویس پریسلی خواننده پرطرفدار ترانههای پاپ در دنیای غرب و بویژه امریکا در اواخر دهه 1950 و طول دهههای 1960 و 1970 است و با اینکه نگاهی به کل زندگی او و فرجام تلخ آن (مرگ وی بر اثر چاقی مفرط و عوارض آن قبل از 50 ساله شدنش) دارد اما بیشتر روی دوران جوانی وی متمرکز است. این فیلم بواقع پیرامون ارتباط کاری پریسلی در شروع دوران شهرتش با مدیر برنامههای وی است که مردی بهنام تام پارکر بود و سهم بارز این مدیر مدبر را در شکلگیری توفیق حرفهای الویس شرح میدهد که سبب شد او به دنیای سینما هم کشیده شود و در فیلمهای متعددی بازی کند. ایفای نقش این مدیر در «الویس» با تام هنکس بازیگر کهنهکار امریکایی است که پیشینه فتح دو جایزه اسکار را دارد و همین مسأله هم به تنهایی از استادی او سخن میگوید. در نطقه مقابل ماهها طول کشید تا با تستهای طولانی و با آزمودن هزاران متقاضی بازیگر جوانی انتخاب شود که نقش پریسلی را بازی میکند و آن فرد آستین باتلر نام دارد که سابقهاش در سینما چیزی نزدیک به صفر است. در تهیه و اکران این فیلم قریب به دو سال تأخیر افتاده است. از یک سو در زمان فیلمبرداری این اثر سینمایی که بخش عمده آن در استرالیا انجام پذیرفت، اعلام شد که تام هنکس مبتلا به کرونا شده و همسرش و چند تن از عوامل تولید نیز بر اثر حضور در صحنه دچار همین عارضه شدند و به واقع هنکس آنها را هم گرفتار این بیماری کرد و 50 روز طول کشید تا همه آنها خوب شوند و کار تولید از سرگرفته شود. وقتی هم که فیلم آماده نمایش شد، بسته بودن سالنهای سینما در سطح جهان در اوج همهگیری «کووید 19» سبب شد استودیوی سازنده فیلم از خیر نمایش آن تا امن شدن مجدد اوضاع بگذرد و این کار را به زمان بازگشایی وسیع تالارهای سینمایی موکول کند. اینک روز 8 تیر 1401 برای چنین موردی در نظر گرفته شده و شهرت و محبوبیت پریسلی باوجود گذشت بیش از نیم قرن از مرگ وی چنان ماندگار و زیاد است که شکی وجود ندارد «الویس» به یکی از پنج فیلم پرفروش تابستان 2022 و 15 اثر سودساز کل این سال در گیشهها تبدیل خواهد شد. قطعیت این موضوع زمانی بیشتر میشود که در نظر بگیریم باز لورمن کارگردان استرالیایی این فیلم دلبسته موسیقی است و دو فیلم مرتبط با موسیقی و چهرههای مشهور یا خیالی آن ساخته که از بهترین فیلمهای زمان اکران خود تلقی شدهاند. یکی فیلم «تقریباً مشهور» ساخته 1999 که پیرامون یک گروه موسیقی راک در امریکا و فعالیتهای حرفهای و رفتارهای شخصی آنها است و دیگری«مولنروژ» محصول سال 2001 .
مینیونها: به پا خیزی گرو
کارگردانها: کایل بالدا و براد ابلسان
صداپیشه اصلی: پی یر کافین
این قسمت دوم از کارتون محبوب «Minions» به حساب میآید و بر این اساس باید یادآوری کرد که چون کاراکترهای زرد رنگ این فیلم پس از کلی معرکه به پاکردن در فیلم اول با یک جوان باهوش و بالنسبه آرام بهنام گرو آشنا شدند، بدیهی است که قسمت دوم «مینیونها» در بردارنده پیامدهای این آشنایی و ماجراهای مشترک آنها باشد. فیلم اول 5/1 میلیارد دلار در سطح جهان فروخت تا یکی از 7 انیمیشن پرفروش تمامی تاریخ باشد اما دستاورد جالبتر و مهمتر آن فیلم این نکته بود که از درون همان قصه و از میان همان کاراکترها فیلم کارتونی دیگری بهنام «من نفرتانگیز» استخراج و چند قسمت دنبالهای برای این فیلم نیز ساخته شد و موفقیت گیشهای آنها در چنان حدی بوده که اینک عنوان پرسودترین فرانچیز کارتونی همه دورانها در اختیار همین اثر تبعی (من «نفرتانگیز») است. پییر کافین استاد صداپیشهها همانند «مینیون یک» در فیلم دوم نیز به جای اکثر این کاراکترهای کوچولو و شیرین صحبت میکند و از حالا میتوان مطمئن بود که به لطف هنر او و سایر عوامل تولید فیلم دیری نمیپاید که مینیونهای
3 و 4 نیز روانه بازار شوند و پولهای هنگفت تازهای را به ماشین کارآمد انیمیشنسازی هالیوود تزریق کنند. تاریخ اکران «مینیون 2» 13 تیر 1401 اعلام شده است و این یک سال پیش از زمان اصلی و اولیهای است که برای پخش آن در نظر گرفته شده بود.
مقصد دنیای ژوراسیک
کارگردان: کالین تره وورو
بازیگران: کریس پرات، برایس دالاس هاوارد، لورا درن، سم نیل،جف گولد بلام، جاستیس اسمیت، دانییلا پینهدا و عمرسای
حتی اگر دو فیلم اولیهای را که استیون اسپیلبرگ مشهور با نام «پارک ژوراسیک» در دهه 1990 ساخت نادیده بگیریم، این فیلم جدید قسمت سوم تریلوژیای تلقی خواهد شد که در اواسط و اواخر دهه 2010 با تکیه بر داستان و شخصیتهای همان دو گانه و با الفاظ «دنیای ژوراسیک» ساخته شدند. تقریباً تمامی هنرپیشههای دوگانه اخیر و حتی اکثر بازیگران دو نسخه اسپیلبرگی در این فیلم جدید نیز حاضرند ولی شخصیت اصلی و هر فردی که ماجراساز بزرگ است و با دایناسورهای دوباره متولد و تکثیر شده مؤثرترین جنگها را دارد، باز کاراکتر تازهتر کریس پرات است که اثری از او در نسخههای اسپیلبرگی نبود. فیلمهای اسپیلبرگ نشانگر این بودند که در یک باغ وحش بزرگ و بهتر بگوییم در یک مساحت عظیم که در آن بذر محیط وحش کاشته و زندگی طبیعی و جانوری شکل گرفته بود، در فرایندی توضیح داده نشده دایناسورهای عصر حجر و موجودات بزرگ جثه دوران اولیه نیز از نو پا به عرصه حیات گذاشته و طبعاً موجب مرگ و میر انسانها و بازدیدکنندههای این محیط وحش میشدند و به تدریج از حصارهای این محیط بیرون زده و خطر را به محلها و شهرهای اطراف هم بسط میدادند. دو فیلم اخیر نیز با همین موضوع و با کلنجار رفتن انسانها با این دایناسورهای بی رحم عصر ژوراسیک سروکله میزدند و فرضیهای که از زبان کاراکتر جف گولد بلام در قسمت دوم دوگانه اخیر شنیده شده بود، پایهگذار اتفاقات فیلم سوم نیز هست. گولد بلام در مؤخرهای برای فیلم دوم گفته بود: «باید بپذیریم که برچیدن کامل و مجدد دایناسورها بعد از تولد مجددشان غیرممکن است و درنتیجه بهتر است که هنر زیستن مسالمتآمیز کنار آنها را بیاموزیم و از این راه عقلاییتر وارد معرکه موجود شویم.» با این اوصاف فیلم دوم از تریلوژی جدید ژوراسیک (که نام کامل کننده آن «قلمرو گمشده» است) مبنای ورود ما به فیلم جدید و توضیح و مقدمهای گویا بر اتفاقات آن است که نشان میدهد زندگی توأمان مورد بحث آنقدرها هم پرمهر و محبت و دوستانه نیست و فقط با خشونتهایی از سبک و مدل کریس پرات قدری تحملپذیر میشود.
تور: عشق و رعد
کارگردان: تایکا وای تیتی
بازیگران: کریس همزوورت، تسا تامپسون، ناتالی پورتمن، کریستین بیل، کریس پرات، دیو باتیستا و کارن گیلان
تاریخ 21 تیر 1401 برای شروع اکران این فیلم در امریکای شمالی، اروپای غربی و آسیای شرقی و 5 مرداد برای نمایش فیلم در اقیانوسیه و شمال آفریقا اعلام شده اما واقعیت امر این است که فیلم از 20 ماه پیش آماده نمایش بوده و اگر کرونا و تأخیرهای عظیم برخاسته از آن در کار نبود، در ابتدای تابستان1400 به روی پردههای نقرهای میرفت. این فیلم ادامهای بر فرانچیز پرسود «تور» به حساب میآید که از شخصیتهای معروف کمیک استریپی شرکت مارول است و مثل حدود 30 فیلم سینمایی دیگری که این کمپانی با شراکت سونی پیکچرز پیرامون این قهرمانان خیالی و کارهای به اصطلاح شگرفشان ساخته، گیشهای بسیار پربار داشتهاند. تایکا وای تیتی برای دومین بار پیاپی است که اداره یک پروژه «تور» را در دست گرفته و به تبع آن رنگ و نشانههای نسخه قبلی وی که نام آن «تور: راگ ناروک» بود، در این ورسیون هم هویدا است. به اعتقاد کارشناسان حسن مهم و دستاورد اصلی راگ ناروک پیدایش مجدد فلسفه وروش کار «تور» و بواقع جلابخشیدن به آن به مدد مؤلفههایی بود که وای تیتی برای این مهم برگزیده بود. یک واقعه مهم مرتبط با نسخه جدید تور لااقل برای دوستداران این فرانچیز این است که کاراکتر جین فاستر با بازی ناتالی پورتمن پس از غیبت در ورسیون قبلی یکبار دیگر وارد قضایای تور میشود و چنین چیزی کاراکتر واکری با بازی تسا تامپسون را هم در بر میگیرد و او هم از چهرههای رجعتکننده به این فرانچیز بعد از یک جلسه غیبت به حساب میآید. داستان پردازان این بار هم در تکرار تم همراهسازی یک کاراکتر کمیک بوکی با نظایرش و بواقع ساخت فیلمهای ترکیبی و قرار دادن چهرههای متعدد کمیک بوکی در کنار یکدیگر مسیر داستان را به گونهای پیش میبرند که تور مجبور به سفر به حیطه «محافظان کهکشان» میشود و آنجا روبهروی کاراکتر منفی و ویرانگر «گور» میایستد که نظم کهکشانها را با عملیات سرشار از خباثت خویش به هم ریخته است. ایفای نقش گور با کریستین بیل است که اگر بهترین بت من تاریخ سینما نباشد، دستکم معروفترین و پرطرفدارترین بازیگر این نقش در یک ربع قرن اخیر به حساب میآید. کسانی که این فیلم را در «پیش نمایش»های آن برای ارباب جراید دیدهاند، گیشهای حداقل یک و نیم میلیارد دلاری را برای این فیلم گواهی میدهند.
همبرگرهای باب
کارگردان: لورن بوشار
صداپیشهها: اچ جان بنجامین، جان رابرتز، دن مینتز، یوجین میرمان،کریستین اسکال و لری مورفی
این فیلم که قرار است از 10 خرداد امسال در سطح جهان اکران شود، در اصل یک سریال کارتونی موفق بود که از مدیوم تلویزیون پخش میشد و بر زندگی و کارهای مالک یک مغازه کوچک همبرگرفروشی در شهری در غرب امریکا و کنشهای دردسرساز خانواده وی تمرکز میکرد. اینک با تصمیم و اقدام جدید سران کمپانی فاکس آن سریال به صورت یک فیلم بلند و البته در قالب یک موزیکال که شکل و بیان جالب و تازهتری را به آن میبخشد، عرضه خواهد شد و آنهایی که این فیلم را در نمایش امتحانی و زودهنگام آن (برای رسانهها و برخی محافل سینمایی) دیدهاند، میگویند فیلم در این قالب جدید هم جواب داده و کیفیت لازم را دارد. کمپانی فاکس که بعد از والت دیسنی و شریکش پیکسار سومین انیمیشنساز موفق سه دهه اخیر جهان به حساب میآید، در صورت توفیق این فیلم به روند موزیکالسازی برخی انیمیشنهای موفق سنوات اخیر خود استمرار خواهد بخشید و این وعدهای است که سران این استودیو به دوستداران هنر هفتم و به ویژه عاشقان ژانر کارتون دادهاند.