بازخوانی روند تضعیف روزافزون رژیم صهیونیستی در منطقه
اختاپوس منزوی
زمانی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ایران را به اتهام واهی عدم همکاری با بازرسان محکوم کرد، دولت ایران نیز نظارت آژانس بر برنامه هستهای خود را بیشتر محدود و تأسیسات غنیسازی پیشرفته جدید زیرزمینی خود را رونمایی کرد. با این حال، اسرائیل مدتهاست اعلام کرده که ایرانِ مجهز به سلاح هستهای را برنمی تابد و خارج از نهادهای چندجانبه برای تحقق این هدف تلاش میکند. ماریا فانتاپی و ولی نصر در یادداشتی که به تازگی در فارن افرز منتشر کردهاند، بیان میکنند که چگونه حمایت امریکا از رژیم صهیونیستی میتواند نه تنها ثبات منطقه خاورمیانه را به خطر بیندازد، بلکه حتی برای خود ایالات متحده هم دردسرهای قابل توجهی درست کند. آنها در یادداشت خود بیان میکنند که سفر جو بایدن رئیس جمهورامریکا را به خاورمیانه شاید بتوان آخرین تلاش برای احیای مذاکرات متوقف شده بین ایالات متحده و ایران در مورد بازگرداندن برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) که در حال انجام است، دانست؛توافقی که به زعم امریکا هدف اصلی آن جلوگیری از توانایی جمهوری اسلامی در دستیابی به سلاح هستهای! بوده است، اما در عمل، از زمان آخرین دور مذاکرات در وین، تهران برنامه خود را تسریع کرده است، به طوری که میتوان گفت بزودی در آستانه یک کشور هستهای قرار می گیرد. متن پیش رو تلخیصی از این یادداشت است.
اسرائیل شماری از دانشمندان و مقامات نظامی ایرانی را ترور کرده است. این کشور حملات هوایی را به اهداف ایرانی در سوریه انجام و قابلیتهای حمله خود را احتمالاً برای آمادهسازی حملات جدید به سایتهای هستهای و تأسیسات نظامی ایران افزایش داده است. اسرائیل با حمایت امریکا، همچنین به دنبال سازماندهی تعدادی از کشورهای عربی در یک اتحاد نظامی علیه ایران بوده است. بر اساس گزارش وال استریت ژورنال، ایالات متحده در ماه مارس گذشته با برخی مقامات امنیتی کشورهای منطقه جلسهای برای ادغام سیستمهای اشتراک اطلاعات و دفاع هوایی برای مبارزه با تهدیدات هوایی ایران تشکیل داده است.
این دست اقدامات، برنامههای واشنگتن را برای خاورمیانه به هم میزند. دولت بایدن استدلال کرده است که احیای برجام بهترین راه برای کنترل برنامه هستهای ایران است، اما در صورت عدم موفقیت، به نظر میرسد هدف خود را از طریق اسرائیل به پیش ببرد؛ افزایش فشار اقتصادی علیه ایران از طریق محدودسازی در بازار نفت و انجام حملات در داخل ایران و نیز تلاش برای ایجاد ائتلافی از کشورهای عربی برای مهار این کشور از جمله راهکارهای احتمالی است که امریکا از طریق آنها اهداف خود را به پیش میبرد. پیمان آبراهام هم میتواند در این راستا کارکرد خود را داشته باشد.
این پیمان که در دولت ترامپ شکل گرفت، سبب شد که اسرائیل با چند کشور دیگر در صدد تشکیل یک بلوک ضد ایرانی برآید. به این ترتیب، دولت بایدن به زعم خود وظیفه مهار ایران را به اسرائیل واگذار کرده و این کاری بسیار خطرناک است، زیرا برخلاف حدود 50 سال گذشته، این انتخاب، نه تنها امنیت منطقه را تأمین نمیکند، بلکه به تنشهای آن شدت میبخشد.
اختاپوس صهیونیستی بیسر!
اسرائیل مدت هاست که اعلام کرده اجازه نخواهد داد ایران به یک قدرت هستهای تبدیل شود. نفتالی بنت، نخستوزیر مستعفی اسرائیل معتقد بود که بازگشت به توافق هستهای باایران منابع بیشتری برای جاهطلبیهای هستهای و منطقهای به ایران میدهد، اما بر خلاف بنیامین نتانیاهو، بنت زمان کمی را صرف مبارزه علیه توافق کرد و در عوض تلاشها را برای تخریب مستقیم برنامه هستهای ایران و تضعیف جمهوری اسلامی افزایش داد.
در اوایل ژوئن، بنت به اعضای پارلمان رژیم صهیونیستی (کنست) گفت: «اسرائیل مدتهاست که قول داده اجازه ندهد که ایران به یک قدرت هستهای تبدیل شود.» بنت استراتژی به اصطلاح خود «اختاپوسی» را علیه ایران به اجرا گذاشت. این استراتژی شامل خرابکاری، ترور، جنگ سایبری و حملات به پرسنل و زیرساختهای نظامی ایران و همچنین متحدانش در عراق، لبنان و سوریه بود.
رویکرد جدید که فراتر از هدف قرار دادن تأسیسات هستهای و تمرکز بیشتر بر خود جمهوری اسلامی است، نسبت به کمپینهای قبلی، تهاجمیتر بوده است، برای مثال، اسرائیل در هفتههای اخیر، اهداف ترور خود را فراتر از اهداف مرتبط با برنامه هستهای گسترش داده است، بویژه زمانی که مأموران موساد ظاهراً یک شخصیت نظامی در تهران را ترور کردند. این حادثه تنها نبود و اخیراً گزارشهای دیگری هم از ترور و خرابکاری در ایران در رسانهها منتشر شده است.
بنت امیدوار بود که توافقنامه آبراهام تعادل در منطقه را برای جمهوری اسلامی فراهم نکند. این توافقنامه از طریق مناسبات امنیتی دسترسی اسرائیل به خلیج فارس را از قبل بیشتر کرده است. واشنگتن همچنین برخی کشورهای منطقه را تشویق میکند تا روابط امنیتی خود با اسرائیل را تعمیق بخشند؛ در حالی که این کشورها اقبال چندانی نسبت به این موضوع نشان ندادهاند.
در حالی که اسرائیل در حال خرابکاری است، ایران در مذاکرات، هوشمندانه عمل میکند. تهران این قدرت را دارد که برنامه هستهای و برنامه موشکی و پهپادی خود را تقویت کند و اثرگذاری راهبردی خود را در عراق، لبنان، سوریه و یمن گسترش دهد. ایران بیشتر از طریق جنگهای نیابتی حماس و حزب الله، اسرائیل را هدف قرار میدهد.
طی چند ماه گذشته، یک پهپاد منتسب به حزبالله در داخل خاک اسرائیل به پرواز درآمد، شبهنظامیان عراقی همسو با ایران ظاهراً یک حمله سایبری به فرودگاه اصلی اسرائیل انجام دادند و حماس موشکهایی را به سمت هواپیماهای اسرائیلی پرتاب کرد. ایران همچنین تمایل به هدف قرار دادن پایگاههای اطلاعاتی اسرائیل در نزدیکی مرزهای خود دارد و تجربه نشان داده که هزینهها را برای کشورهایی که عملیات اسرائیل علیه ایران را تسهیل میکنند، بالا میبرد.
در بحبوحه این آشفتگی، اعضای دولت بایدن با هماهنگی مقامات اتحادیه اروپا برای احیای برجام در دوحه مذاکره کردهاند. تصمیم دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده برای خروج از توافق هستهای در سال 2018 نه تنها مانع افزایش قدرت هستهای ایران نشد، بلکه باعث شد مدت زمان لازم برای تهران به منظور غنیسازی بیشتر، کوتاهتر شود. طبق توافق اولیه، ایران یک سال تا دستیابی به غنیسازی بیشتر فاصله داشت، اما اکنون، این بازه زمانی بسیار کاهش یافته است.
مسیر پیش رو
مداخلات ایالات متحده در منطقه احتمالاً موجب افزایش تنشها خواهد شد؛ حمایت از تشدید حملات توسط اسرائیل و نیروهای نیابتی ایران میتواند تنشها را شدت دهد. این امر میتواند بحرانهای سیاسی در عراق و لبنان را طولانی کند و آتش بس بین حوثیهای تحت حمایت ایران و نیروهای متخاصمشان را از مسیر خارج کند، حتی میتواند سوریه را نیز درگیر کند. این عوامل باعث میشود که تمرکز ایالات متحده روی روسیه و چین بههم بخورد و به جای آن با تمام منطقه دربیفتد.
به نظر میرسد اسرائیل نه تنها برای خاورمیانه که حتی برای ایالات متحده نیز بیشتر دردسرآفرینی داشته است تا دستاوردهای مثبت قابل توجه.
دولت بایدن باید با دولت اسرائیل خطوط قرمز خود را تعیین و بر محدودیت حملات تحریکآمیز پافشاری کند. ایالات متحده همچنین ثبات خاورمیانه را باید از طریقی غیر از مهار و رویارویی با ایران یا تضمین کاهش کوتاه مدت قیمت نفت دنبال کند؛ مؤثرترین راه برای انجام این کار، انعقاد یک توافق هستهای جدید با ایران است.
مطمئناً، نه اسرائیل به چنین توافقی راضی خواهد بود و نه فعالیتهای محور مقاومت در منطقه در نتیجه آن متوقف خواهد شد، اما در هرحال میتواند به نتایج متفاوتی بینجامد.
در مقابل، تحریمهای بیشتر و حمله اسرائیل علیه برنامه هستهای ایران احتمالاً منطقه را در مسیری خطرناک قرار میدهد،حتی بدون توافق هستهای، تعامل بیشتر ایران با کشورهای منطقه میتواند اسرائیل را بیشتر به حاشیه ببرد، اگرچه برخی کشورها با اسرائیل ارتباطاتی دارند، اما این بدان معنا نیست که آنها خواهان جنگ بین ایران و اسرائیل هستند یا از این اتفاق پشتیبانی میکنند، زیرا بیم آن را دارند که در این رویارویی، به آنها نیز آسیب وارد شود. کشورهای حاشیه خلیج فارس به دنبال آرامش منطقه هستند، اما این هدف تنها از طریق بیرون راندن اسرائیل از منطقه میسر خواهد شد.