«ایران» از حواشی برگزاری مجامع سال 1400گزارش میدهد
مجمع دو شرکت با اعلام تنفس روبهرو شد
گروه اقتصادی / براساس قانون، شرکتهایی که سال مالی آنها در اسفند ماه به پایان رسیده است تا پایان تیر ماه فرصت داشتند تا برای برگزاری مجامع عمومی عادی سالیانه خود اقدام کنند. از اینرو هفته آخر تیرماه با ترافیک مجامع روبهرو شد و در این هفته بیش از 160شرکت فعال در بازار سرمایه اقدام به برگزاری مجامع خود کردند. اما برگزاری این مجامع بدون حاشیه نبود و همانند سالهای گذشته، خبر ساز شد.
اعلام تنفس برای مجمع «فولاد»
فولاد مبارکه اصفهان یکی از شرکتهایی بود که مجمع خود را در روز چهارشنبه 29 تیرماه برگزار کرد. اما با وجود شرکت اکثریت سهامداران و اعلام رسمیت جلسه توسط رئیس مجمع و اعلام دستور جلسه، در ادامه اعلام شد که صورتهای مالی شرکت آماده نشده است و به همین دلیل ادامه مجمع به زمان دیگری موکول میشود. این اقدام عجیب و ناشایست که دربزرگترین شرکت فولادی ایران اتفاق افتاد به سرعت در فضای مجازی بازتاب یافت و انتقاد بسیاری از کارشناسان و فعالین بازار را در پی داشت. در ادامه و در ساعات پایانی روز چهارشنبه شرکت با انتشار اطلاعیهای اعلام کرد که مجمع شرکت به دلیل آماده نبودن گزارش حسابرس و بازرس قانونی درخصوص صورتهای مالی سال مالی 1400 و بر اساس ماده 104 قانون تجارت، اعلام تنفس کرده و مقرر شد تا جلسه بعدی در روز سهشنبه، یازدهم مردادماه برگزار شود.
عدم آمادگی شرکت برای برگزاری مجمع پس از گذشت 4 ماه از پایان سال مالی امری بسیار تعجب برانگیز است. موضوعی که مدیران این شرکت تا کنون در مورد جزئیات آن توضیحات بیشتری را ارائه نکردهاند.
مجمع «دی» امسال نیز حاشیه ساز شد
مجمع بانک دی که در سالهای گذشته به دلایلی چون اعتراض سهامداران به نحوه مالکیت سهامدار عمده این بانک و عملکرد ضعیف و زیان انباشته آن با اعتراضات زیادی از طرف سهامداران روبهرو شده بود امسال نیز با تنش روبهرو شد و سهامداران نسبت به عملکرد بانک و عدم تأیید صورتهای مالی اعتراضات شدیدی را مطرح کردند.
در نهایت نیز مجمع درخصوص هیچ یک از موارد دستور جلسه تصمیمگیری نکرد و با تنفس روبهرو شد. براساس ماده 104 قانون تجارت ادامه مجمع این شرکت در تاریخ یازدهم مردادماه برگزار خواهد شد.
230 ریال سود برای هرسهم «شتران»
پالایش نفت تهران یکی دیگر از شرکتهایی بود که برگزاری مجمع آن در روز چهارشنبه خبرساز شد. براساس تصاویر منتشر شده در فضای مجازی، در ابتدای جلسه روز چهار شنبه این شرکت، از ورود برخی از سهامداران ممانعت شد که این موضوع منجر شد برای دقایقی مجمع این شرکت پالایشی مختل شود. همچنین این شرکت که در سال مالی 1400، توانسته بود به ازای هر سهم درحدود 905 ریال سود شناسایی کند تنها 230 ریال (معادل 25 درصد از سود شناسایی شده) را بین سهامداران تقسیم کرد که این موضوع نیز نارضایتی سهامداران خرد را در پی داشت.
مجامع عمومی عادی سالیانه مهمترین مجمعی است که شرکتها برای بررسی عملکرد یک ساله و ارائه گزارشها و مستندات به سهامداران برگزار میکنند. طبق استاندارد اساسنامه شرکتهای سهامی عام، آنها تا چهارماه بعد از پایان سال مالی فرصت دارند تا مجامع سالیانه خود را برگزار کنند و نسبت به تصویب صورتهای مالی و عملکرد سالیانه خود تصمیمگیری کنند. همچنین در این مجامع مواردی چون تقسیم سود، انتخاب روزنامه کثیرالانتشار برای اطلاعرسانی، پاداش هیأت مدیره، تعیین بازرس و حسابرس قانونی برای سال مالی بعد و تعیین مدیران جدید شرکت است.
همچنین مدیران شرکتها قبل از برگزاری مجمع اقدام به ارائه برنامه زمانی برای پرداخت سودهایی که در مجمع تصویب خواهد شد میکنند که طبق قانون شرکتها باید حداکثر تا 6 ماه پس از برگزاری مجامع خود سودهای مشخص شده برای هر سهم را به حساب سهامداران (با اولویت سهامداران حقیقی و حقوقی یا سهامداران خرد و کلان) واریز شود.
بررسیها در مورد وضعیت بازار سهام نشان میدهد
انتظار تداوم سودهای نقدی در هاله ای از ابهام
گروه اقتصادی/ تداوم روند نزولی شاخص کل بازار سهام در چهارمین ماه از سال در کنار کاهش حجم و ارزش معاملات درحالی بود که آمارها از افزایش ارزش ریالی درآمدهای شرکتهای بورسی خبر میداد. این رویه که در اکثر صنایع بزرگ و با ارزش بازار قابل مشاهده است منجر شد تا در نهایت رکورد ارزش ریالی سودسازی شرکتهای بورسی با بیش از 192 هزار میلیارد تومان شکسته شود و از این رو نسبت قیمت به درآمد (P/E) بازار با حدود 8 درصد کاهش بار دیگر به سطح عدد 8 بازگردد و ارزندگی بازار از این بابت تقویت شود، اما این موضوع نیز باعث نشد تا شاهد ورود دوباره سهامداران حقیقی به بازار باشیم و در نهایت شاخص کل بازار سهام 5.59 درصد از ارتفاع خود را از دست داد.
اینکه وضعیت بازار در تیرماه چگونه بود و روند تغییرات بنیادی تا چه اندازه بر نوسانات آتی بازار تأثیرگذار خواهد بود؟ موضوعاتی است که ابراهیم صدرالدین، تحلیلگر بازارهالی مالی در گفتوگو با خبرنگار روزنامه «ایران» به آنها پاسخ میدهد.
وضعیت بازار سرمایه در تیرماه با توجه به تراکم برگزاری مجامع چگونه بود؟
همواره دوران برگزاری مجامع یکی از پراهمیتترین زمانها در دوره سهامداری سرمایهگذاران است، به طوری که در ادبیات بازار سرمایه مرسوم است که مدتها پیش از برگزاری مجامع عادی سالانه، تحلیلگران، نسبت قیمت به سود هر سهم را برای روز بعد از مجمع در محاسبات خود وارد میکنند. به اعتقاد من همان طور که تحلیلگران تکنیکال از اندیکاتورهای قیمت و حجم برای تحلیل بازار استفاده میکنند، یک تحلیلگر بنیادگرای حرفهای در سهام میتواند از مجامع و توجه به مجامع به عنوان یک اندیکاتور در کنار سایر متغیرهای بنیادی بهره ببرد، زیرا این نشانگر دارای محتوای اطلاعاتی بسیار با اهمیتی است. سؤال اساسی که میتواند مطرح شود این است که به چه دلیل مجامع سالانه شرکتها در سال گذشته نسبت به سال جاری در کانون توجه بیشتری بود؟ پاسخ به این سؤال، میتواند منجر به اتخاذ یک سیستم تصمیمگیری درست در سرمایهگذاری شود. طبق نظریه «پرنده در دست» ، سهامداران سود نقدی را بر سود سرمایهای ترجیح میدهند. این در حالی است که طبق نظریه « نامربوط بودن سود نقدی» ، سود نقدی در سیستم تصمیمگیری سهامداران وارد نمیشود. برایند این دو نظریه چنین است در دورانی که انتظار تداوم و تکرارپذیر بودن سودهای نقدی وجود دارد، سهامداران به سود نقدی شرکتها توجه میکنند و سهام با بالاترین ضریب تقسیم سود را انتخاب میکنند. در مقابل، اگر سهامداران نسبت به تکرارپذیر بودن سودهای نقدی تردید داشته باشند، در تصمیمگیریهای خود، توجه زیادی به این پارامتر ندارند. لذا میتوان گفت در اقتصاد ما، در دورانی که انتظار رکود و سرکوب قیمتی وجود داشته باشد، نظریه گوردون و لینتنر انعکاس بهتری از رفتار سهامداران است. امروزه، با اعلام رسمی فدرال رزرو مبنی بر تداوم افزایش نرخ بهره تا اطمینان از کاهش سطح تورم که منجر به تضعیف قیمت کامودیتیها شده است، انتظار تداوم سودهای نقدی در هالهای از ابهام قرار گرفته که همین موضوع سبب بیتوجهی سهامداران به مجامع بوده است.
با توجه به باز شدن نماد ناشرانی که مجامع خود را برگزار کردهاند تا چه میزان احتمال دارد پس از بازگشایی، شاخص بازار بازهم دچار افت شود؟
بازار سرمایه متأثر از عوامل بسیار است که هر یک به مثابه تکهای از یک پازل، نقشی در برایند حرکت نماگر کل بورس دارد. از نظر تاریخی، معمولاً انتظار داریم پس از برگزاری مجامع، تا مدتی شاهد غلبه فشار فروش بر خرید باشیم. از سویی، کاهش قیمت کامودیتیها، افزایش خزنده نرخ بهره بانکی، مداخلههای مکرر وزارت صمت در قیمتگذاری دستوری محصولات، افزایش نرخ انرژی تولیدکنندگان، انتظار عدم دریافت انرژی مورد نیاز واحدهای تولید کننده در برخی از فصول سال و عدم ترسیم یک نقشه راه اقتصادی واضح توسط سیاستگذار پولی، همگی این انتظار را به وجود میآورد که انتظارات مثبتی نسبت به بازگشایی نمادها وجود نداشته باشد.
بررسیها نشان میدهند نزدیک به 6 هزار میلیارد خروج حقیقیها در تیرماه رخ داده، هرچند که بخشی از این خروجها به سمت صندوقهای با درآمد ثابت بوده، معنی چنین رفتاری از ناحیه معاملهگران حقیقی چیست؟
در رابطه با حرکت سرمایهگذاران در بازارهای موازی (شیفت بین بازاری) دو نظریه اساسی وجود دارد. نظریه اول، نظریه رفتار ترجیحی است که بیان میکند سرمایهگذاران فارغ از مختصات بازارهای مختلف، به سمت بازاری حرکت میکنند که بازدهی بالاتری را به همراه داشته باشد. نظریه دوم، نظریه تفکیک بازارها است. مطابق این نظریه، هر بخش از اقتصاد (هر بازار) دارای مختصات مربوط به خود است و سرمایهگذاران در صورت مشاهده تفاوت در مختصات و مشخصههای بازارها، تمایلی به حرکت بین بازارها ندارند. به لحاظ مالی رفتاری، سرمایهگذاران کشور ما نسبت به حرکت بین بازاری بسیار متهورانه عمل میکنند و خروج پول از بازار سرمایه به سمت بازارهای موازی کاملاً امری عادی تلقی میشود، زیرا سرمایهگذاران شاهد کسب بازده کمتر در این بازار نسبت به سایر بازارها هستند. در اقتصادهای با تورم بالا، سرمایهگذاران بسیار مستعد تلقی احساس عقبماندگی از بازارها هستند و همین عامل سبب میشود سرعت شیفت بین بازاری زیاد شود. در رابطه با خروج پول حقیقی از سهام و ورود بخشی از آن به صندوقهای درآمد ثابت نیز باید گفت، صندوقهای درآمد ثابت، طبق حدنصابهای قانونی، دارای محدودیت سقف سرمایهگذاری 25 درصد در سهام هستند و تجربه دردناک زیان تعدادی از این صندوقها به علت سرمایهگذاری بخشی از منابع خود در سهام سبب شده است مدیران این صندوقها نسبت به سرمایهگذاری در سهام، بسیار ریسکگریزانه عمل کنند.
ارزش معاملات به 2 هزار میلیارد تومان رسید که این حجم کاهش معاملات، یعنی 3 هزارم درصد ارزش کل بازار بوده، این کاهش تا این میزان چه معنی میدهد؟
یکی از عوامل ناامید کننده در بازار سرمایه، همین پایین بودن حجم معاملات است. یک بازار با حجم معاملات پایین، ریسک نقدشوندگی را بالا میبرد و همین عامل می تواند منجر به فرار پولهای درشت از بازار شود. به نظر من در این بازار، نقش صندوقهای بازارگردانی بسیار با اهمیت است. این صندوقها باید با کاهش دامنه مظنه، نسبت به ارسال سفارشهای بیشتر در دامنههای کوچکتر اقدام کنند. بسیاری از مدیران صندوقهای بازارگردان تصور میکنند از نظر قانونی، باید دقیقاً روی مرزهای دامنه مظنه اعلام شده اقدام به ارسال سفارش کنند. این در حالی است که دامنه مظنه، حداکثر دامنه برای ارسال سفارش است و صندوقهای بازارگردانی اجازه دارند سفارشهایی در دامنه کوچکتر نیز ارسال کنند.
دورنمای شما از وضعیت بازار چیست؟ بسیاری براین باور بودند که بازار با رشد شاخص کل مواجه خواهد شد اما به نظر میرسد ریزشها تا سطح پایینتری ادامه یابد، آیا اینچنین است؟
در بخشهای قبلی انتظار خود را از بازار سرمایه در کوتاه مدت تشریح کردم. در میانمدت باید منتظر باشیم و تغییرات در اقتصاد کلان و متغیرهای خرد را رصد کنیم.