حاشیه‌ای بر آثار رسول صدرعاملی به بهانه زادروزش

من، رسول، 64 سال دارم





رضا فکری
داستان‌نویس
دهه شصت برای رسول صدرعاملی با فیلم «گل‌های‌داوودی» آغاز شد. فیلمی که اولین ملودرام پس از انقلاب و موفقیت بزرگ آن روزهای سینمای ایران به شمار می‌آمد. صدرعاملی در آن فیلم بیژن امکانیان را به‌عنوان جوان اول و رخشان بنی‌اعتماد را به‌عنوان دستیار همراه خود داشت. فیلمی که سکانس به سکانس، مخاطبش را همراه غلیان‌های عاطفی جوانی نابینا می‌کرد که در انتظار و تب و تاب آزادی پدرش از زندان می‌سوزد. پدری که البته زنده از آن زندان بیرون نیامد.
هنوز جنگ هشت ساله تمام نشده بود که صدرعاملی فیلم «پاییزان» را به اکران رساند. فیلمی که همراه با موسیقی درخشان فریدون شهبازیان قصه مردی را واگو می‌کرد که بنا دارد زن و فرزند و مملکتش را بگذارد و برود. سفر این مرد (امین تارخ) به روستای پاییزان برایش رؤیای روشن عشق را رقم می‌زد تا جایی که از رفتن صرف‌نظر می‌کرد و به زندگی با همسرش (کتایون ریاحی) برمی‌گشت.
اواخر دهه هفتاد اما برای صدرعاملی موجی بزرگ در راه بود. «دختری با کفش‌های کتانی» به نمایش درآمد و موضوعی را طرح کرد که سرتاسر حاکمیت سعی در نادیده گرفتنش داشت. فرار دختری نوجوان از خانه دستمایه ساختن فیلمی شد که حساسیت‌های بسیاری را برانگیخت و عمده شهرتش هم به همین حاشیه‌هایی که بیرون از فیلم ایجاد شده بود برمی‌گشت. فیلمنامه‌ای که با الهام از ماجرای قتل‌های خیابان گاندی و عشاق نوجوانش (شاهرخ و سمیه) نوشته شده بود و برای پیمان قاسمخانی جایزه بهترین فیلمنامه‌نویسی را از خانه سینما به ارمغان آورد. این فیلم پگاه آهنگرانی را هم در پانزده سالگی به عرصه آورد که تا دو دهه بعد هم به حیات سینمایی خود در اوج ادامه دهد. فیلم اگرچه یک تجربه ناب برای رسول صدرعاملی بود اما بلوغ فیلمسازی او را باید در «من ترانه 15سال دارم» جست‌و‌جو کرد.
فیلمی که باز هم مسأله دختران نوجوان را مطرح می‌کرد و این بار ترانه علیدوستی را به پرده نقره‌ای معرفی کرد. قصه ترانه، دختری که مادرش را در کودکی از دست داده و پدرش هم در زندان است و با پسری در مسیر آشنایی و ازدواج قرار می‌گیرد. پسر اما در نیمه راه او را رها می‌کند در حالی که دختر از او حامله ‌است و مصمم است کودکش را به دنیا بیاورد. فیلم نمایش دست و پا زدن‌های ترانه است برای رفع تهمت‌های اطرافیان و کسب مشروعیت و هویت برای خودش و فرزندش. صدرعاملی پس از آن در فیلم «دیشب باباتو دیدم آیدا» هم بر سر مسأله دختران نوجوان باقی می‌ماند و این بار آیدایی را تصویر می‌کند که در جریان رابطه پدرش با زنی غریبه قرار
 گرفته است.
رسول صدرعاملی حالا شصت و چهار ساله است و در فیلم به اکران نرسیده‌اش «سال دوم دانشکده من» همچنان درگیر مضامین اجتماعی است و این فیلم را هم درباره دختران جوان و دغدغه‌هایشان در جامعه ساخته است. او همواره همگام یا قدمی جلوتر از آسیب‌های اجتماعی حرکت کرده است و در جشنواره سی و هفتم فجر باید دید که با نسل پر شور دانشگاهی چه کرده است.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/6947/13/493128/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها