در جستوجوی نسبت میان شرایط اقتصادی با تولیدات سینمای ایران
روزهای خاکستری
محدثه واعظیپور
یک. در سالی که بهدلیل مشکلات اقتصادی و تحریمها، سینمای ایران یکی از سختترین سالها را پشت سر میگذارد، در تولید فیلم شاهد یک رکورد عجیب و بیسابقه هستیم. طبق آمار رسمی امسال به 140 پروژه پروانه ساخت سینمایی داده شده، از این تعداد 100 فیلم تا دی ماه به مرحله فیلمبرداری رسیده بودند. 38 فیلم متقاضی حضور در سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر شدند و در نهایت 28 فیلم در بخشهای سودای سیمرغ و نگاه نو روی پرده میروند. این آمار، از رکود و مشکلات مالی در حوزه سینما خبر نمیدهد، حتی در مقایسه با دو سال پیش بهنظر میرسد حال سینمای ایران خوب است و چرخ تولید، خوب میچرخد.
سال 97 در سینمای ایران 112 فیلم تولید شده، این رقم نسبت به سال 96 رشدی مختصر را نشان میدهد. در این سال107 فیلم تولید شده بود. در مقایسه این سه سال، امسال از منظر اقتصادی نوسان بیشتری را شاهد بودیم، به همین دلیل افزایش قابل توجه آمار تولیدات، دور از انتظار است. اگرچه افزایش قیمتها، هزینه تولید فیلم و سینماداری را به شکلی محسوس افزایش داده، اما شاید مسکنهایی همچون معافیت مالیاتی عاملی است تا روند تولید فیلم یا سریال در شبکه نمایش خانگی نه تنها متوقف نشود که رونق بگیرد. سینمای ایران محصول دو بخش دولتی و خصوصی است. در این سالها با ضعیف شدن بخش خصوصی بسیاری از تهیهکنندگان فعال دهه شصتوهفتاد به حاشیه رانده شده و در عوض، یکی دو دفتر در حوزه تولید، پخش، اکران و سینماداری بهطور گسترده فعالیت میکنند. اغلب تولیدات این بخش، در فیلمهای شهری و آپارتمانی یا کمدیهای عامهپسند خلاصه شده و کمتر شاهد جاهطلبی بخش خصوصی در تولید فیلمهایی هستیم که هزینه یا امکانات ویژه طلب میکنند.
دو. معادلات مؤثر و اساسی سینما در بخش دولتی و در قلمرو چند نهاد و ارگان رقم خورده است. حوزه هنری چند سال گذشته در بخش تولید کمکار بوده، اما تمرکز این نهاد روی موضوع سینماداری و اکران، قوت گرفته و باعث شده حوزه هنری در بخش نمایش و فروش فیلمهای ارگانی، نقشی مؤثر بازی کند. سال 96 حوزه هنری با فیلم «سرو زیر آب» (مشارکت با بنیاد سینمایی فارابی) در جشنواره حضور داشت، سال 97 «دیدن این فیلم جرم است» تنها محصول این نهاد بود و امسال هیچ فیلمی در حوزه هنری تولید نشده است. این سالها، آثار بزرگ، پر هزینه و استراتژیک سینمای ایران در «اوج» تولید شدهاند. فیلمهای سینمایی «به وقت شام» و «تنگه ابوقریب» محصول این سازمان در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر روی پرده رفتند. یک سال بعد، «23 نفر» تنها فیلم «اوج» در سیوهفتمین جشنواره فیلم فجر بود، فیلمی که در حد و اندازههای «به وقت شام» و «تنگه ابوقریب» نبود، اما تولید آن در بخش خصوصی توجیه اقتصادی نداشت. سازمان «اوج» اوایل امسال اعلام کرد با 10 فیلم در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر حضور خواهد داشت، اما در نهایت سهم این سازمان در جشنواره سه فیلم بود. تنوع مضمونی که یکی از امتیازهای «اوج» در بخش تولید است در این سه فیلم هم، مشاهده میشود. ابراهیم حاتمیکیا کارگردان بیگ پروداکشنهای سالهای اخیر که مضامینی ایدئولوژیک دارند با «خروج» در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر و بخش سودای سیمرغ حضور دارد. جنس سینمایی که حاتمیکیا در این سالها، دنبال کرده بهدلیل ماهیت، ابعاد و هزینههای بالایش نه تنها امکان تولید در بخش خصوصی را ندارد، بلکه بخش دولتی سینما یعنی حوزه هنری و بنیاد سینمایی فارابی هم نمیتوانند سراغ چنین پروژههایی بروند. همکاری «اوج» و حاتمیکیا در این سالها، باعث شده سینمای ایران صاحب آثاری استراتژیک و حیاتی برای حاکمیت شود. فیلمهایی که از نظر فنی و ساختار، تجربههایی تازه در سینمای ایران هستند.
«لباس شخصی» بهکارگردانی امیرعباس ربیعی که درباره فعالیت حزب توده در ایران است دیگر محصول سازمان «اوج» است که هم از نظر مضمون و هم شکل کار، بخش خصوصی امکان سرمایهگذاری در این جنس سینما را ندارد. این درامهای سیاسی که محمدحسین مهدویان در پنج سال اخیر چند نمونه جذاب آن را ساخته، نیازمند فضاسازی و امکانات گسترده و بودجه قابل توجهی هستند که بخش خصوصی قدرت و تمایلی برای تأمین آن ندارد. این آثار معمولاً در اکران عمومی نمیتوانند هزینههای تولید را برگردانند و سرمایهگذاری در ساخت آنها، در محدوده وظایف ارگانهای خاص تعریف شده و توجیه پیدا میکند. «روز بلوا» ساخته بهروز شعیبی دیگر فیلم «اوج» است که در جشنواره روی پرده میرود.
بنیاد سینمایی فارابی با حمایت از تولید شش فیلم، که اغلب آنها متعلق به سینمای هنری و دور از جریان اصلی هستند، در سی و هشتمین جشنواره فجر حضور دارد. حمایت فارابی در اعطای وام و تقبل بخشی از هزینه تولید خلاصه میشود. نکته قابل توجه این است که پارسال 12 فیلم از سینمای ایران از این حمایت بهرهمند بودند. کاهش تعداد فیلمهای تحت حمایت بنیاد فارابی نشاندهنده وضعیت نامطلوب مالی این نهاد است.
سه. بخش خصوصیوسینمای مستقل از دیرباز محل جوشش و درخشش فیلمسازانی بوده که نوع نگاهشان به سینما، معمولاً مورد پسند نهادها و ارگانها نبوده است. البته بخش خصوصی در سالهای اخیر با موضوع پولهای آلوده و سرمایههای مشکوک روبهرو بوده و این بحران، ماهیت هنری فیلمها و استقلال آنها را زیر سؤال برده است. در یک دهه اخیر سرمایهگذارانی وارد سینما شدهاند که سابقه و پیشینه هنری نداشتهاند اما در زمانی کوتاه، با سرمایهگذاری در پروژههای مختلف صاحب نام و اعتبار شدهاند. از این نکته که بگذریم، بخش خصوصی سینمای ایران همچنان در مضمون جسارت و نوآوری دارد و در تولید، محافظهکار و دست به عصاست. درامهای شهری، فیلمهای آپارتمانی و پروژههایی که هر چقدر استقلال مالی بیشتری دارند، با بودجه محدودتری ساخته شدهاند، در بخش خصوصی کلید میخورند و تنها چند نهاد و ارگان هستند که میتوانند بستر تولید فیلمهای خاص و جاهطلبانه را فراهم کنند. این پروژهها هم اغلب نصیب معدود فیلمسازانی میشود.
نکته اینجاست که پروژههایی مانند «روز صفر» در این دوره، «ماجرای نیمروز 2» و «شبی که ماه کامل شد» در جشنواره سال گذشته و «لاتاری» در جشنواره سی و ششم اگر چه متعلق به بخش خصوصی هستند اما توسط تهیهکنندگانی تولید شدهاند که امکانات و روابط ویژه دارند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه