نگاهی به فلسفه و شعر خیام در روز حکیم عمر خیام نیشابوری
زندگی در مقابل مرگ
کریم رجبزاده
پژوهشگر ادبیات
اردیبهشت را باید ماه خوشبختی دانست چرا که این ماه بهنام چهار چهره شاخص یعنی سعدی، عطار، فردوسی و خیام گره خورده و امروز هم که روز خیام حکیم و دانشمند و ستارهشناس و شاعر بزرگ است. شهرت جهانی خیام شاعر را البته باید وامدار ترجمه خوب و درجه یک فیتزجرالد بدانیم. در خود کشور ما خیام تا همین 150 سال اخیر هم بهعنوان شاعر شناخته شده و مشهور نبود. جایی میخواندم که در زمان قاجار گروهی از ارادتمندان خیام از انگلیس به ایران میآیند تا مقبره او را زیارت کنند. میروند پیش ناصرالدین شاه و موضوع را مطرح میکنند. ناصرالدین شاه به آنها میگوید ما در همین دربار خودمان شاعرانی بهتر از خیام داریم؛ چرا نمیروید با آنها دیدار کنید؟
نباید فراموش کنیم که خیام در حوزه ریاضی، دانشمند خبرهای بود و کتاب ارزشمندش بهنام «رساله فی البراهین علی مسائل الجبر و المقابله» که همچنان در سراسر دنیا و به زبانهای مختلف ترجمه میشود و بهعنوان یک منبع مهم در حوزه ریاضی قابل مراجعه است یا کتاب «رساله فی شرح ما اشکل من مصادرات اقلیدس» که به فارسی نیز ترجمه شد و آقای ارانی مقدمهای مبسوط بر آن نوشت. با این همه باز هم به این نکته باید تأکید کرد که چربش خیام در جهان در قامت و بهعنوان شاعر، مدیون جرالد است و نمیتوان این مسأله را مقدم بر وجه علمی او دانست. حکیمی که او را همه چیزدان خطاب میکنند و در فلسفه و نجوم و پزشکی نیز در دربار سلجوقیان چهرهای شاخص و مورد وثوق بود و رصدخانه ملکشاهی را تأسیس کرد و به اصلاح تقویم همت گمارد. تفکری که خیام در نگاه خود دارد برگرفته از تفکر ابنسیناست که از او بهعنوان استاد خود یاد میکند و میگوید «تا بدانجا رسید دانش من که بدانم همی که نادانم.» خیام در شعرش با وجود دانایی، خود را به نادانی میزند و این پرسشگری او فضیلتی است. شاید برخی بپرسند بین فلسفه شعر خیام و علماش چه ارتباطی میتوان قائل شد. خیام حکیم است و این واژه حکیم گستردگی دارد و این آدم دانشمند و حکیم، ذوق شاعرانهای هم داشت و گاهی شعر مینوشت و چنین آدم با دانشی بیشک، علمش نیز بر شعرش تأثیرگذار خواهد بود. البته باید به این نکته هم اشاره کنیم که تا زمان حیاتش، کسی او را بهعنوان شاعر نمیشناخت بلکه بیشتر او را حکیم و دانشمند میدانستند و شاید این خواست خودش بود. نوع نگاهی که خیام در شعر داشت، با نوع نگاه مردم و نگرش آن زمان جامعه وجود داشت، در تعارض بود و شاید به همین دلیل بود که خیام این جرأت را به خود نمیداد که شعرش را منتشر کند و از این موضوع پرهیز داشت و در نهایت کسی مثل نجمالدین رازی که دشمن خیام بود و او را آدم نادانی میدانست اول بار در کتاب «مرصاد العباد» شعرهایی از خیام را میآورد و باعث میشود وجه شاعرانه خیام هم شناخته شود.
خیام، در عرصههای علم چنان آگاهی داشت که قطعاً در شکلگیری نگاه و جهانبینی شاعرانهاش هم تأثیر داشت. کسی مثل خیام جهانبینی و نگاه بزرگ و زیبایی دارد. خیام در شعرش، میگوید خوش باش اما این دمغنیمت شمردن به این معنی ولنگاری نیست بلکه او در مواجهه با مرگ، به زندگی ارزش میگذارد و آن را مهم نشان میدهد و او جامعه رخوتزده و خموده دوران خود را به چنین پویایی دعوت میکند تا از رکود و خمودگی بیرون بیاید. خیام آرزو داشت که همه مردم دلیل آمدن و رفتنشان به این جهان را بدانند و به این نکته برسند که چرا آمدهایم و در این فرصت چه باید کنیم.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه