تأثیر کرونا بر تغییر الگوی رفتاری و زیستی ما
زیر پوست یک اتفاق
دکتر حسن محدثی
جامعهشناس و استاد دانشگاه
1 در شرایط بحرانی، سطوح تحولات متفاوت است؛ گاه فجایع «طبیعی» هستند و گاهی «اجتماعی»؛ اما اغلب فجایع درهر دو سطح اتفاق میافتند و از یک سطح به سطح دیگر سرایت میکنند؛ بهعنوان مثال اپیدمیها، ضمن اینکه ریشه طبیعی دارند، از طریق فرهنگ و نوع روابط اجتماعی بسط مییابند، یا قحطیها که با وجود داشتن جنبههای طبیعی، ابعاد اجتماعی نیز پیدا میکنند.
2 فاجعههایی همچون بیماریهای همهگیر در سطح فکری و فرهنگی تأثیر جدی میگذارند و تغییرات و تحولات جدیدی را ایجاد میکنند. در جریان وقوع فجایع، اغلب در برخی از افکار دینی و اعتقادی فرسایشی رخ خواهد داد؛ البته این اظهارنظر بیشتر در سطح اندیشگی طرح میشود و برای بررسی و راستی آزمایی آن بهکارهای تجربی بیشتری نیاز است.
3 در جهان پساکرونا، تغییر الگوهای رفتاری و سبک زندگی در چند حوزه برجستهتر دیده خواهد شد؛ نخست اینکه، چون آگاهی مردم نسبت به امور بهداشتی افزایش یافته، تغییر رفتاری را در الگوهای پزشکی و بهداشتی برخی مردم ایجاد خواهد کرد.
سطح دیگری از تغییرات که مورد انتظار است، به مسائل اقتصادی برمیگردد، امروزه بهدلیل شیوع ویروس کرونا بسیاری از کسب و کارها دچار مشکل شده است، از این رو، دنیای مجازی و دنیای الکترونیک جدیتر گرفته شده و بخشی از کسب و کارها از این طریق دنبال میشود. این درهم تنیدگی عرصه «کسب و کار» با «دنیای مجازی» باعث میشود تا در جهان پساکرونا بخشی از کسب و کارها در این فضا دنبال شود.
سوم، از نظر تمدنی، جوامعی که در حوزه تکنولوژیک فعالیت میکنند، گرایشی به سمت رویکردهای ضد ویروسی پیدا خواهند کرد و روابط بینالملل به سمت و سویی پیش خواهد رفت که بتواند تمدن فردا را در برابر اینگونه خطرات ایمن کند.
نکته چهارم، تأثیر کرونا بر حوزههای محیط زیستی است. این آگاهی به شکل گستردهای در ذهنیت جمعی جامعه ایجاد شده که ما با زمین رفتار درستی نداشتهایم در حالی که باید زمین را پاس بداریم. این سطح از آگاهی تا حدی منجر به تغییرات رفتاری در نوع مواجهه با محیط زیست خواهد شد.
پنجم، برعکس اظهارنظرهایی که در مورد تقویت مرزهای ملی در جهان پساکرونا صورت میگیرد، معتقدم دنیای جهانی شده به عقب برنمیگردد. در واقع، خود نفس پدیده کرونا نشان میدهد که ما چقدر به یکدیگر همبسته هستیم و سرنوشتمان به هم گره خورده است. یک ویروس، اکثر کشورهای دنیا را درگیر کرده و این خود نشان میدهد که ما مناطق جدا افتاده در جهان نداریم. براین اساس، ضرورت «همگرایی جهانی» بیش از پیش باید فهم شود و بیشک، دولتهایی همچون امریکا در آینده به موضوع «همگرایی جهانی» بیشتر توجه خواهند کرد و به پروتکلهای جهانی میپیوندند و حتی ممکن است بعضی از سازمانهای جهانی مثل «سازمان بهداشت جهانی» اختیارات بیشتری را برای مداخله در اینگونه مواقع خواستار شوند. از این رو، معتقدم، ضرورت پیوسته بودن جهان بهدنبال شیوع کرونا بیش از گذشته تقویت و فهمیده شده است.
4 اما چگونه میتوان آمادگی لازم برای مواجهه با بحرانهایی همچون شیوع بیماریهای همهگیر را در جامعه ایجاد کرد و علوماجتماعی و جامعهشناسی در ایجاد این آمادگی چه مسئولیتی برعهده دارد؟ یکی از دلایل فقر نظریهپردازی در حوزههای انضمامی در جامعه ما وجود موانعی همچون ممیزی است که باعث میشود تا آرای متفکران در عرصههای علومانسانی و علوماجتماعی به سهولت به جامعه تزریق نشود. از سوی دیگر «فقر تاریخ اجتماعی در ایران» باعث شده تا ما داستان زندگی مردم را در طول صد سال پیش در اختیار نداشته باشیم. ما مادامی میتوانیم از رهگذر علوم اجتماعی و علوم انسانی در مردم برای مواجهه با فجایع، آمادگی ایجاد کنیم که به آنان آزادی عمل بیشتری در ارائه افکار و دسترسی به اطلاعات بدهیم.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه