توسعه در غیاب فرهنگ و میراثش
رضا پوروزیری
پژوهشگرتوسعه شهری
روز 29 اردیبهشـــــــــــت روز جهانــــــــی موزه و میراث فرهنگی بود. اهمیت و ضرورت شناخت فرهنگ و توجه کافی به ارزشهای فرهنگـــــــــــی و تمدنـی سرزمین هنــــــــوز برای بسیاری از سیاستمداران و تصمیمگیرندگان امور آشکار نیست؛ ظرفیت بزرگی که هر نوع توسعهای و با هر رویکردی میتواند بر آن تأثیر بگذارد. بخصوص این مهم برای سرزمین ایران که یکی از خاستگاههای تمدن بشری است میتواند بسیار مهم و راهبردی تلقی شود. تأکید و تمرکز بر فرهنگ و توجه به قلمرو فرهنگ، یک امر بنیادین در توسعه ملی است. در جهانی که امروز همه کشورها در پی ظرفیتسازی حداکثری از منابع خود هستند و در شرایط ویژه مثل چالش «کووید19»، همه سعی میکنند از همه توان و برای عبور از این بحران استفاده کنند، توجه به داشتههای تمدنی و فرهنگی که مختصات اصلی هویت سرزمین است، بیش از پیش اهمیت پیدا میکند. سرزمین ایران بر اساس تاریخی و به استناد بررسیهای علمی بسیار از خاستگاههای اصلی تمدن بشری است. ایران یکی از برجستهترین ترکیبهای فرهنگی بهشمار میرود. نمادهای این تمدن کهن در مظاهر مختلف هنری و فرهنگی فراوان وجود دارد و البته میتواند زمینهای برای توسعه سرزمین باشد و در این میان پرسش اساسی این است که آیا به این ظرفیتها، به چشم ظرفیتهای واقعی و منابع و ثروت ملی نگاه میشود یا خیر؟ توجه به میراث فرهنگی و ارزشهای تمدنی متأسفانه هنوز بخشی از منابع راهبردی توسعه ایران نیست. استنادات این فرضیه از این قرارند:
برنامههای توسعه شهری منسجم مبتنی بر شناخت تمدنی و هویتی و درک معماری شهری، با تکیه بر درک گوناگونی معماری شهری و نحوه سکونت به هیچ عنوان در این سرزمین وجود ندارد. متأسفانه هنوز یک روش ساخت بسیار عقب مانده و یکسان با یک شکل واحد معماری شهری برای همه شهرهای ایران، از یزد تا رشت، از اصفهان تا قزوین، از کرمان تا تبریز، تجویز میشود. با وجود این همه گوناگونی و تنوع گونهشناسی سکونت و معماری شهری، همه انواع برخورد با این شهرها، یکسان است. وزارت شهرسازی برنامه روشنی برای الگوی سکونت هر کدام از این شهرهای تاریخی ندارد و در طول دهههای اخیر هر آنچه از بافت و ارزشهای معماری شهری وجود داشته، این برنامه یکسان 60درصد-40درصد سطح اشغال بلعیده است و همه شهرهای ایران را به یکدیگر شبیه کرده است. این یک برنامه تخریب مؤثر برای سرزمین ایران بوده که همچنان در جهت تخریب میراث فرهنگی حرکت میکند.
هر ساله ساختمانهای بسیاری در همه شهرها ساخته میشود. ساختمانهای کهنه تخریب میشود. تأثیری که آنها از معماری شهری و بافت شهری کهن خود میگیرند، تقریباً هیچ است. برنامههای عقب مانده توجه به بافت تاریخی در شهرهای ما بیشتر از بین برنده است تا اصلاح کننده. پس ضرورت دارد که نسبت به این مفهوم بازنگری شود. این رویکرد مخرب نتیجه یک بیتوجهی نادانسته نسبت به جایگاه میراث فرهنگی در توسعه ایران است. اگر ایران را بهعنوان یک مقصد فرهنگی و گردشگری جهانی به رسمیت بشناسیم، پس باید برنامههای توسعه در حفظ ارزشهای فرهنگی و تاریخی شهرها باشند و این سیاستگذاری کاملاً متفاوتی میطلبد.
تمرکز بر عرصه فرهنگ و توجه به آن نیازمند یک جریان حرفهای علمی مبتنی بر پژوهش مستندسازی، معرفی و محافظت، احیا و مراقبت از اجزا و کلان حوزه فرهنگ است. هیچ یک از این قلمروها توسط مسئولان مربوطه در مقیاسی که لازم است، مورد توجه قرار نمیگیرد. هنوز بسیاری از ظرفیتهای فرهنگی و تمدنی و قلمروهای گوناگون وجود دارد که هیچ امکان و توجهی برای مستند کردن و تبدیل آن به برنامهای قابل ارائه وجود ندارد.
جهان امروز جهان معرفی و جهان رسانه است. اگر دولت با این رویکرد حضور رسانهای در جهان نداشته باشد، طبیعتاً موضوع ایران و ارزشهای تاریخی و تمدنی آن از خاطر مردمان خواهد رفت و این امکان بزرگ فراموش خواهد شد که تاکنون اینچنین بوده است.
تمرکز بر فرهنگ و تمدن یک رویکرد اساسی است که باید در قلب برنامههای توسعه قرار گیرد. هنوز بخش عمدهای از تفکر دولت در برنامههای توسعه متمرکز به موضوعات متعدد صنعتی، سیاسی و جریانهای دیگری غیر از قلمرو فرهنگ و هنر است. ارزش ویژه تمدن ایران بهطور خاص مبتنی بر فرهنگ و تمدن است. تجربه نشان داده است که ما در ایران با وجود سرمایه گذاری دههها و هدر دادن منابع بسیار، سازندگان اتومبیل خوبی نیستیم، محصولات اتومبیل ما معلوم است. این نوشتار قصد تخریب صنعت یا حوزه صنعت را ندارد. ارزشهای صنعت برای خود مشخص است. در شرایط جهان معاصر همه چیز رو به دگرگونی است و سرعت تکنولوژی به قدری است که همه چیز را تحت تأثیر قرار خواهد داد و این روشها راه به جایی نمیبرد. اما تولیدات فرهنگی ما از بخشهای مختلف میتواند زمینه بسیار مناسب و مساعدی برای شکوفایی اقتصادی، تمدنی و فرهنگی باشد اما بهطور کل نادیده گرفته میشود.
ضرورت دارد اقدامات بنیادین در جهت تغییر رویکرد صورت پذیرد و میراث فرهنگی و توجهات و تعاملات فرهنگی به نقطه عطف برنامههای توسعه در ایران تبدیل شود و تمرکز نسبت به آن باشد.
این رویکرد باید در تمامی مقیاسها بر اساس سیاستهای دولت مورد توجه قرار گیرد و در برنامههای توسعه آورده شود. شهرها باید فرآیندهای ساخت و سازهای خود را به شکل موجود متوقف کنند و الگوهای مناسب بافت شهری مطابق با ارزشهای سرزمینی هر یک تعریف و مشخص شود. این یکی از رویکردهای توسعه نیست. در ایران این موضوع مرکز توسعه است و باید مورد توجه همگان قرار گیرد و همه در این نهضت بزرگ شرکت نمایند. بخش عمده از آن احیای معماری شهری ایران است. امروز بسیاری از ظرفیتهای شهری از بین رفته، بهدلیل نوع برخورد نازل تأثیرات بسیار زیاد در آینده شهری ایران خواهد داشت. شایسته است که این تغییر در قامت یک نهضت و دگرگونی گسترده برای نجات ایران عزیز با همت و تلاش گروهی صورت پذیرد و برای این اقدام فردا دیر است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه