درخشش «مبین» نوه خنیاگر غمگین موسیقی مقامی تربتجام در برنامه عصر جدید
این صدا یادگار «نورمحمد» است
زهرا کشوری
خبرنگار
پسر نوجوانی از تربت جام در برنامه «عصرجدید» چنان خواند که رؤیای «باش تا حسن نگارم خیمه بر صحرا زند» استاد نورمحمد دُرپور تعبیر شد. «مبین» نوه نورمحمد وقتی از داوران برنامه عصر جدید ۴ ستاره گرفت که بسیاری را با صدایش به تربت جام برده بود بیآنکه از جلو صفحه تلویزیون تکان خورده باشند. به روستای کویری یادگار با خانههای خشتی که زیر طاقهای گنبدی شان، صدای محزون دوتار رو به آسمان میرود. تربت جام سرزمینی است که نامش با نوای دوتار عجین شده است. در تربت جام کمابیش همه میدانستند و میگفتند نوای عرفان را میباید از نام و آوای نورمحمد درپور شنید. خوانندگان، همه، آوازهای سرحدّی، جمشیدی، هزارگی و الله مدد را میخواندند؛ لیک نفَس «دُرپور»، گرمی دیگر داشت. او که دردانه موسیقی مقامی تربت جام میدانندش. نورمحمد به گفته فاروق پسرش تنها هنرمند موسیقی مقامی است که پایش به هالیوود باز شده است. دعوت از او هم سفارشی نبود. خود انستیتو موسیقی جهان به این جمعبندی رسیده بود که استاد درپور در «هالیوود باول» لسآنجلس بزند و بخواند؛ جایی که «کیهان کلهر» موسیقیدان شهیر ایران هم با گروهش حضور داشت.
فاروق درپور اعتقاد دارد که تربتجام بعد از مرحوم درپور و مرحوم عطایی، در زمینه آواز افت کرده است. حتی خود و سه برادر دیگرش هم که رهرو راه پدرند، خودشان را خلف برازندهای برای پدر در موسیقی مقامی کویر تربت جام نمیبینند.
وی معتقداست: «دوتارنوازی در تربتجام پیشرفت کرده، اما در آواز هنوز کسی همانند آن دو را به خود ندیده است.» شاید مهمترین رمز دلنشینی صدای مرحوم درپور یا مرحوم عطایی، عشق بوده است، همانطور که درپور پسر میگوید: «پدرم همیشه به ما میگفت شما در موسیقی خوب هستید، اما عاشق نیستید. آن عشقی را که او به هنرش داشت، من و برادرانم نتوانستیم درک کنیم و هرچه از نبود او میگذرد، آن را بیشتر میفهمیم.»
نورمحمد درپور در جایی میگوید: «اینها که من میخوانم همه الحان ذکر است. شما دوست دارید بگویید مقام پرش جل، مقام اشترخجو، مقام سبزه پری، مقام کبک دری، اما من میگویم همه اینها ذکر است. در همه عمرم چیزی جز عرفان نخواندهام. شعرهایی که من میخوانم مال کسانی است که نام و آوازهای ندارند اما از عشق رسول مست بودهاند. من هر شعری را نمیخوانم. کلمه باید معنا داشته باشد والا پوسته بیمغزی خواهد بود. این صدای دوتار هم نمکی است که باید توی غذا ریخته شود والا مغز، کلام است و جان کلام، معنای آن است. عشق و عرفان است که به شعرها رنگ میدهد، نه این صدای دوتار. مقامهای موسیقی فقط درست شدهاند تا شعرها را شنیدنی کنند.» نورمحمد در سال ۹۳ نت مرگ را نواخت تا برای همیشه دوتارش بیتاب سرپنجههای استاد باشد. او ۷۶ سال با ساز ساخت و نواخت. سازی که وقتی زخمه بر دوتارش میزد، شور میآفرید. رسانهها برایش نوشتند خنیاگر غمگین ایران زمین درگذشت. بعد از او و بعد از استادان کهنسال این مقام، موسیقی مقامی تربت جام حال خوشی ندارد اما حکایت موسیقی مقامی یا نواحی مثال درختانی است که ریشه در خاک دارند و شاخههایشان به باد سپرده شده است. شاخههایش اسیر باد میشوند ریشهها اما سترگ در خاک میمانند. مبین همان ریشه در خاک مانده نورمحمد است. مبین وقتی در عصر جدید خواند بسیاری از گلوی او نوای عارفانه نورمحمد درپور را شنیدند. او متولد ۸۸ است، یادگار نورمحمد از روستای یادگار تربتجام. جایی که میتواند مقصد گردشگری موسیقی باشد. مبین میگوید: «آمدم عصر جدید تا یاد و نام پدربزرگم را زنده کنم.» اما بسیاری اعتقاد دارند برای شناخت هنر یک منطقه باید به آنجا سفر کرد، نه اینکه هنرمند را به نقاط مختلف کشاند. اعتقاد درستی هم هست. در تربت جام، گردشگر موسیقی در هوایی گام میزند که دم و بازدم در آن هدر نمیرود. جایی که علیرضا قیامتی پژوهشگر و مدرس دانشگاه آن را پایتخت موسیقی مقامی کشور میداند و میگو ید: «دوتار جام فریادگر درد، غم و شادی اسطورههای این سرزمین و راوی فرهنگ ایران است.»
پدر بزرگ صدای تربت جام بود اما قدر ندید. جفا دید و وفا کرد. گردشگری موسیقی در مسیر خراسان بزرگ و شنیدن موسیقی مقامی و نواحی شاید همان راهی باشد که هنرمندانی چون مبین وقتی به مقام استادی رسیدند قدر بینند و در صدر نشینند. این شاید تنها راهی باشد که استادانی چون نورمحمد، جانشینان قدری داشته باشند تا موسیقی کهن مقامی خراسان با پیرانش خاموش نشود و دیگر جوانها و نوجوانهایش نخوانند از من چرا رنجیدهای؟
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه