صورتی مساوی آبی
نلی محجوب
فعال حوزه ادبیات کودک و نوجوان
تا حالا به واژههایی که در عنوان مشاغل بهکار میبریم دقت کردهاید؟ آقای پلیس... بهجای مأمور پلیس، یا آقای راننده...!
رفتارهای ما خواسته یا ناخواسته از برخی کلیشههای جنسیتی ناشی میشود که بر ذهن بچهها اثر میگذارد.
نقشهایی که در خانه بر عهده میگیریم، نوع تنبیه و پاداشها، انتخاب رنگها، اسباب بازیها، کتاب، فیلم، تبلیغات تلویزیونی و فضای مجازی و... میتواند القاگر نقش آینده و رفتار کلیشهای فرزندانمان باشد. دقت کردهاید اگر برای خرید لباس برای کودک و نوزادی میرویم بجز شکل و کیفیت لباس چقدر تأکید بر رنگ صورتی دخترانه و آبی پسرانه داریم؟ اگر پسری گریه کند میگوییم «مرد که گریه نمیکند!»، یا دختر خوب ساکت مینشیند و بلند حرف نمیزند و... اینها بخشی از رفتارهای کلیشهای نهادینه شده است که به کودکمان هم القا میکنیم. این جنسیت زدگی گاه آنچنان در تمام رفتار و کارهای ما جا خوش کرده که اصلاً متوجه نمیشویم. جامعه شناسان بین جنس و جنسیت تمایز قائل میشوند. جنسیت در حقیقت ویژگی شخصیتی و روانی است که از محیط و فرهنگ و خانواده کسب میشود. جنس رفتار بیولوژیک زن و مرد است. این نگاههای جنسیت زده در ادبیات، داستانها و اشعار هم به چشم میخورد. کمی به داستانهای کلاسیک برگردیم و برخی افسانه ها. در برخی از آنها با نامادری بدجنس، زن ضعیف و ناتوان، منفعل و منتظر، مادر فداکار و صبوری که کاری جز تحمل ندارد برخورد میکنیم، که در برخی داستانهای امروزی با ظاهر مدرن هم دیده میشود. در کنار این زنان، مردان این داستانها جسور، شجاع، پرتوان و قوی و باهوش هستند. زنان در این داستانها گاهی گرفتار دیوها و اهریمنها میشوند و منتظر قهرمان یا پادشاهی بر اسب سپید میمانند و... اینها کلیشههایی رو و ساده است که در داستانها به چشم میخورد و در واقع گل درشت محسوب میشود. اساس توان و هوش و تجربیات زیسته و نیازها، عمل و انتخاب میکنند، در فرصتهایی برابر. این گونههای داستانی و فیلم سعی دارند واقعیتی برابر را به نمایش بگذارند. با همه ضعفها و قوتهای یک انسان. با پیروزیها و شکستهای واقعی البته با چاشنی داستانی. شخصیتهای این داستانها و فیلمها میتوانند در تخیل بسیاری از بچهها و در باز تولید نقش با توجه به موقعیت، تأثیر مهمی داشته باشند. این آثار میتواند به توانمندی بچهها کمک کند. میتواند در مواقع سخت امید را در دل آنها زنده کند. همذات پنداری با شخصیتهای واقعی و قرار گرفتن در موقعیتهای خاص، شرایط سخت خانواده یا اجتماعی، میتواند ذهن بچههایی را که از چنین آثاری بهره بردند از درد و رنج نجات بدهد. به آنها خلاقیت و فرصت رهایی بدهد. وظیفه ما بهعنوان والد کمک به ذهن خلاق کودک و پرورش آن است. نه ارائه کلیشه و محدودیتهایی از پیش تعیین شده. دادن چارچوب اجباری به ذهن کودک، خلاقیت را از او میگیرد و او را به شخصیتی منفعل تبدیل میکند. نترسیم داستانها و کتابهای مناسب فرصت خیالپردازی میدهد، شاید بچهای بخواهد فضانورد، قهرمان ورزشی یا هر نقش مثبتی دیگر را در کنار شخصیت داستان محبوبش تجربه کند و راههای رفته او را در زندگی به تماشا بنشیند. کنار بچهها باشیم نه مقابلشان. به آنها در انتخاب کتاب کمک کنیم و فهرستهای مناسب کتاب را برای انتخاب در اختیارشان قرار بدهیم . حالا که بچه ها وقت بیشتری را در خانه هستند با استفاده از فهرستهای کتاب مناسب مانند: فهرست لاکپشت پرنده، کتاب سال شورای کتاب کودک، کانون پرورش فکری، جایزه شهید غنیپور و رشد به بچهها در انتخاب کتاب کمک کنیم و باور داشته باشیم صورتی مساوی آبی است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه