شلیک به مرد امروز
ترور یک روزنامه نگار
فرزانه قبادی/ بیست و دوم بهمن 1326. در تاریکی شب صدای شلیک گلوله سکوت خیابان اکباتان را میشکند. تیرهایی به دیوار وزارت فرهنگ (عمارت مسعودیه) اصابت میکند. تیری هم به سر مردی که دقایقی پیش از چاپخانه مظاهری بیرون آمده بود. فردای آن روز روزنامهها نوشتند: «محمد مسعود کشته شد» دو روز بعد «مرد امروز» به تشریح ماجرای ترور مدیر مسئول خود پرداخت و با اعلام توقف انتشار این روزنامه نوشت: «محمد مسعود با ریختن خون خود به جوانان ایرانی درس شجاعت و میهن پرستی داد. مسعود میگفت آخرالامر کشته خواهم شد ولی دست از مبارزه برنخواهم داشت.» ترور مدیر مسئول مرد امروز بازتاب گستردهای در جامعه و رسانههای بینالمللی داشت. با وجود این پرونده مربوط به آن تا سالها در دادگستری تهران مفتوح ماند.
محمد مسعود به زعم بسیاری جسورترین روزنامهنگار دهه بیست ایران است که البته در بسیاری موارد پا را فراتر از کار حرفهای گذاشته و به یک فعال سیاسی بدل میشد. کسی که در جنجالیترین مقاله کارنامه کاری خود، برای ترور نخستوزیر (احمد قوام) جایزه تعیین کرد. بیست و پنجم مهر 1326 خوانندگان مرد امروز مقاله عجیبی را در صفحه اول روزنامه مطالعه کردند. مسعود در این مقاله نوشته بود: «ای گرسنه بینوایی که میگویی از جان خود سیر شدهای و حاضر به انتحار هستی، ای مظلوم بدبختی که ظلم و جنایت این هیأت حاکمه زندگی را بر تو حرام کرده است که میخواهی با چند نخود تریاک انتحار کنی... من یک میلیون ریال به تو خواهم پرداخت، اگر یکی از عاملین مهم بدبختی، خائنین بزرگ کشور، مسببین درجه اول گرفتاری و تیرهروزی کنونی مملکت را محو و معدوم کنی. این شخص قوامالسلطنه است که گذشته از فجایعی که ذکر شد مقدم بر ضد امنیت و استقلال کشور بود و بر طبق ماده 61 قانون مجازات عمومی محکوم به اعدام است.» آن روز روزنامه از سطح شهر جمعآوری و محمد مسعود در محلی نامعلوم مخفی شد. اما مقاله اثر خود را گذاشته بود. قوام آن روزها در پی تدوین موافقتنامه اعطای امتیاز نفت شمال ایران به روس ها بود. بعد از انتشار این مقاله، روزی که قصد داشت قرارداد نفت با روس ها را برای تصویب به مجلس تقدیم کند، ترسخورده و مستأصل، با اسکورت و بادیگارد راهی مجلس شد. همراهی بادیگاردها پیش از آن برای هیچ یک از نخستوزیران سابقه نداشت. اما بازتاب عجیبتر این مقاله ابراز تمایل فردی امریکایی برای انجام این ترور بود، آن هم به شرایطی، از جمله اینکه مبلغ تعیین شده در امریکا به او پرداخته شود.
مقاله مسعود علیه قوام تنها نوشته تند او نبود، او در تمام دوران کاری خود از روزی که در روزنامه اطلاعات با نام مستعار «م. دهاتی» دست به قلم شد تا آخرین مقالهای که در مرد امروز منتشر کرد، همواره زبانی تند و قلمی بُرا داشت. او با نوشتههای خود به سیستم ناکارآمد آن روزگار میتاخت. مسعود این قلم تیز را در نگارش رمانهای ماندگارش هم حفظ کرده بود.بسیاری دلیل ترور او را مطلبی که علیه اشرف پهلوی و خرید پالتو پوست از روسیه تهیه کرده بود اعلام کردند. رسانههای حزب توده هم بر آتش این فرضیه دمیدند و دربار را در ترور مسعود دخیل دانستند. اما سالها بعد در میان اعترافات یکی از اعضای حزب توده (خسرو روزبه) جزئیات ترور مسعود توسط او ذکر شد. ژینت دختر محمد مسعود در مورد انگیزه حزب توده برای ترور پدرش میگوید: «پدرم میخواست حزبی درست کند که به پیشنهاد دکتر مصدق اسم آن را «مقاومت ملی» گذاشت. اگر این حزب پا میگرفت، دیگر هیچ کس دنبال حزب توده نمیرفت و این خطر بزرگی برای حزب توده بود.»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه