ادبیات توانسته دین خود را به جنگ و دفاع مقدس ادا کند
سیدناصر حسینیپور
نویسنده کتاب «پایی که جا ماند»
در حوزه ادبیات، ادبیات مقاومت ازجایگاه ویژه و والایی برخوردار بوده و همچنان مخاطب بسیاری دارد و این آثار دنبال میشوند اما برخی دوستان براین نظرند ادبیات مقاومت علاقهمندان کمتری در مقایسه با دیگر بخشهای ادبیات داستانی دارد و مخاطبان آن قدری خاص هستند، اما به عقیده من اگراین آثار مورد توجه قرارنمی گرفت آثاری چون کتاب «پایی که جا ماند» من به چاپ هفتادم نمیرسید یا کتاب «دا» چاپ بیش از 170 را نمیگذراند. اتفاقاً من براین نظرم این آثار توانسته مخاطبان خود را در عرصههای داخلی و خارجی به دست آورد. نکته دیگر اینکه آنچه در تراز انقلاب اسلامی و دفاع مقدس توانسته دین خود را ادا کند فیلمها و سریالهای مناسب با جنگ و دفاع مقدس نبوده بلکه تألیف و ثبت خاطرات شفاهی دوران جنگ و دفاع مقدس بوده که توانسته این آثار را حفظ و ماندگار کند. این خاطرات شفاهی در نسبت با دفاع مقدس توانسته سهم خود را به نحو احسن ادا کند و نمره کامل قبولی را از آن خود کند، اما سریالها و فیلمها، کاریکاتورها یا فیلمهای مستند- البته بجز روایت فتح – نتوانستهاند وظیفه خود را بخوبی ادا کنند و چاپهای متعدد و بیشمار این کتاب ها تأیید و تصدیقی براین گفته است.اما برای آنکه این آثار مکتوب بتوانند مخاطب بیشتری را مورد توجه قرار دهند در ابتدا باید تعریف خود را از «خاطره» بدانیم و آن را بدرستی بیان کنیم،اما تعریف ما از خاطره، روایت یا یک حکایت چیست؟ آیا همه روایتهای ما همراه با واقعیت تعریف و ترسیم میشود؟ از دیدگاه من خاطره باید غنی، دست آموز و با واقعیات سبک زندگی ما ارتباط و تناسب برقرار کند و دست یافتنی باشد ،چرا که اگر انسانها و خاطرات ما دست نیافتنی باشند جوان امروزی نمیتواند بخوبی ارتباط برقرار کند و زمانی که دراین سرگذشت سیر میکند با خود میاندیشد چه نسبتی با راوی داستان دارد!آیا میتواند همپای او حرکت کند؟....
سؤال این است به نظر شما چرا کتاب هایی همچون «دا»، «نورالدین پسر ایران»، «پایی که جا ماند»، «پنهان زیر آب» «کوچه نقاشها» و... همچنان مورد استقبال و مورد توجه است؟ به این دلیل که در این کتابها تعریف خاطرات بدرستی لحاظ شده است اما بخشی از خاطرات و کتابهایی که نتوانسته جایگاه خود را پیدا کنند تعریف خود را از یک خاطره بدرستی بیان نکرده و تنها دست آموزی است که چنگی بر دل نمیزند این درحالی است که در بیان خاطره باید زندگی فردی و عرصه مدیریتی شخص حرفی برای گفتن داشته باشند...
دراینجا لازم میدانم تعدادی کتاب از بهترینهای حوزههای مختلف جنگ و دفاع مقدس معرفی کنم که بسیار قابل تأمل است؛ آثاری همچون «ضربت متقابل» و ««همپای صاعقه» که درحوزه فرماندهان و فرماندهی جنگ بوده. این آثار توسط گلعلی بابایی و حسین بهزاد گردآوری و تهیه شده است.این دو کتاب واقعیت عریان و تحریف نشده جنگ را در حوزه فرماندهی و میدان به تصویر میکشد. «همپای صاعقه» و«ضربت متقابل» کارنامهای تاریخی و مستند از شکلگیری لشکر 27 محمد رسولالله(ص) است که روایتی از یک مقطع زمانی شش ماهه از جنگ تحمیلی، یعنی از ابتدای دی ماه 1360 تا پایان شهریورماه 1361 را بازگو میکند. موضوع اصلی کتاب«همپای صاعقه» شرح مستند مراحل آغازین تأسیس تیپ نظامی محمد رسولالله است و نقش این تیپ را در دو عملیات بزرگ فتحالمبین، بیتالمقدس و لبنان بیان میکند. نویسنده این دو اثر، تاریخ واقعی جنگ را بدون دخل و تصرف همراه با خاطرات فرماندهان روایت میکند درواقع روایت زندگی روزمره شهید همت و متوسلیان است. اما در عرصه حوزه اطلاعات و شناسایی، کتاب «پنهان زیر باران» را که خاطرات سردار علی ناصری است معرفی می کنم و در حوزه بانوان «نامههای فهیمه» چرا که با توجه به نیاز امروز در ارتباط با حیات طیبه، نیازمند یک عشق واقعی و متعالی در سبک زندگی هستیم عشقی که جدای از هوا و هوس بوده و مملو از دوست داشتن است. کتاب «نامههای فهیمه» نمادی از یک عشق متعالی بین یک زن و شوهر را بیان میکند. داستان نامههای فهیمه بابائیانپور وغلامرضا صادقزاده همسر او در خط مقدم. اما در حوزه جنگ در آن سوی خاکریز یا جعبه سیاه و ناگفتههای جنگ کتاب «ویرانی دروازه شرقی» به قلم سرلشکرستاد وفیق السامرایی بسیار خواندنی است. سرلشکرستاد وفیق السامرایی مسئول میز ایران در استخبارات عراق است. تمامی این کتابها در هر حوزه جزو بهترینها هستند و میتوانند راهنمای بسیار خوبی دررابطه معرفی جنگ و اطلاعات جنگ باشند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه