پایان زندگی صمد بهرنگی در ارس
قصه ناتمام ماهی سیاه کوچولو
«یک روز صبح زود، آفتاب نزده، ماهی کوچولو مادرش را بیدار کرد و گفت: «مادر، میخواهم با تو چند کلمهای حرف بزنم». مادر خواب آلود گفت:«بچه جون، حالا هم وقت گیر آوردی! حرفت را بگذار برای بعد، بهتر نیست برویم گردش؟» ماهی کوچولو گفت:«نه مادر، من دیگر نمیتوانم گردش کنم. باید از اینجا بروم.» مادرش گفت:«حتماً باید بروی؟» ماهی کوچولو گفت: «آره مادر باید بروم.» مادرش گفت:«آخر، صبح به این زودی کجا میخواهی بروی؟» ماهی سیاه کوچولو گفت:«میخواهم بروم ببینم آخر جویبار کجاست....» این بخشی از ابتدای داستان «ماهی سیاه کوچولو» نوشته صمد بهرنگی است؛ نویسندهای که خود یک «ماهی سیاه کوچولو» بود و توانست از یک محله حاشیهای در تبریز بهعنوان یک نویسنده و معلم به شهرتی جهانی برسد. صمد بهرنگی، دوم تیرماه سال 1318 در محله چرنداب در جنوب بافت قدیمی تبریز به دنیا آمد. خود او درباره شرح حال زندگی اش گفته:«قارچزاده نشدم بیپدر و مادر، اما مثل قارچ نمو کردم، ولی نه مثل قارچ زود از پا درآمدم. هر جا نمی بود، به خود کشیدم، کسی نشد مرا آبیاری کند. من نمو کردم. مثل درخت سنجد کج و معوج و قانع به آب کم و شدم معلم روستاهای آذربایجان.»
بهرنگی با اتمام دوران دبیرستان در مهر 1334 به دانشسرای مقدماتی پسران تبریز رفت و سال 1336 با فارغالتحصیلی بهعنوان معلم کار خود را شروع کرد؛ باتوجه به کمبود معلمهای روستایی صمد بهرنگی بهعنوان آموزگار روستایی کار خود را آغاز کرد و با علاقهای که نسبت به آموزش کودکان و دانشآموزان مناطق محروم پیدا کرد تا پایان کار و زندگی در روستاهای آذربایجان تدریس کرد. اما در کنار معلمی آنچه بهرنگی را به شهرت رساند داستانهایش بود. او نخستین داستانش بهنام عادت را در 19 سالگی (1339) منتشر کرد و یک سال بعد داستان دیگری با عنوان «تلخون» نوشت که با اسم مستعار «ص. قارانقوش» در کتاب هفته به چاپ رسید. صمد بهرنگی با نشریاتی همچون «توفیق» همکاری داشت ولی همه مطالبش را به اسمهای مستعاری همچون داریوش نواب مرغی، چنگیز مرآتی، بابک، افشین پرویزی و باتمیش چاپ میکرد. از آثار شناخته شده صمد بهرنگی میتوان به «اولدوز و کلاغها»، «اولدوز و عروسک سخنگو»، «کچل کفترباز»، «پسرک لبوفروش»، «افسانه محبت»، «پیرزن و جوجه طلاییاش»، «یک هلو هزار هلو»، «الفبای فارسی برای کودکان آذربایجان» اشاره کرد. البته بدون شک مهمترین داستان صمد بهرنگی «ماهی سیاه کوچولو» است که در سال 1346 نوشته و انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سال ۱۳۴۷ با تصویرگری فرشید مثقالی آن را چاپ کرد.
قصه ماهی سیاه کوچولویی که به عشق رسیدن به دریا از برکه کوچکشان خارج شده و خطر میکند و راهی سفری پرماجرا میشود. ماهی سیاه کوچولو کتاب برگزیده کودک در سال ۱۳۴۷ شد. کتابی که جوایز بینالمللی بسیاری را کسب کرد و تاکنون به زبانهای بسیاری ترجمه شده است. اما قصه زندگی صمد بهرنگی همچون ماهی سیاه کوچولو قشنگ به پایان نرسید، زیرا او یک سال بعد از نوشتن این داستان در رود ارس غرق شد و قصه زندگی اش در 29 سالگی ناتمام ماند. صمد بهرنگی در قبرستان امامیه تبریز دفن شده است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه