قصه‌ای از کشور همسایه


جعفر توزنده جانی
نویسنده کودک و نوجوان
یک داستان خواندنی درباره مردم افغانستان. مردمی که با ما ایرانی‌ها اشتراک زیادی دارند. هم زبان هستیم و فرهنگمان تقریباً یکی است. برای همین است وقتی داستانی از این سرزمین را می‌خوانی براحتی با آن ارتباط برقرار می‌کنی. داستان این کتاب درباره دختری است که خیلی گریه می‌کند. مردم آن روستا اعتقاد دارند اگر او را ببرند پیش گرگ‌ها ساکت می‌شود. پدر خانواده هم همین کار را می‌کند. دخترک بعد از دیدن گرگ‌ها ساکت می‌شود. اما در کوه تخت چه اتفاقی افتاد و گرگ‌ها با آنها چه رفتاری داشتند؟ پایان داستان بسیار زیباست. خوبی داستان هم به‌همین پایان قشنگ آن است. داستان یک زیبایی قابل تأمل هم دارد که زبان آن است. وقتی این کتاب را می‌خوانی انگار یک افغانستانی روبه‌رویت نشسته است و دارد با زبان شیرین فارسی دری خود برایت قصه می‌گوید. همین زبان است که باعث شده متوجه شویم با داستانی از سرزمین مردم افغانستان سرو کار داریم. درود بر محمدسرور رجایی نویسنده این کتاب و همه مردم خوب افغانستان که عده زیادی آز آنها سالیان درازی در کنار مردم ایران زندگی و کار کردند.
گرگ‌های مهربان کوه تخت
نویسنده: محمدسرور رجایی
نشر: علمی و فرهنگی
سال انتشار: 1399


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7488/20/559928/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها