پرفروشترین فیلم سال 1366
استقبال از اجاره نشین ها
فرزانه قبادی/ «دو ساعت پیش که فیلم را دیدم حاضر بودم به خودم نارنجک ببندم و مهرجویی را بغل کنم و با هم به آن دنیا برویم» محسن مخملباف بعد از تماشای فیلم «اجاره نشینها» در جشنواره فیلم فجراین جمله را در نامهای خطاب به سیدمحمد بهشتی که آن روزها معاون سینمایی وزارت ارشاد بود، نوشته است. هارون یشایایی تهیه کننده فیلم میگوید بعد از اکران فیلم، مخملباف با دفتر او تماس گرفته و همین حرفها را به او نیز گفته و تهدید کرده که با نارنجک به سالن سینما خواهد رفت. مخملباف معتقد بود کارگردان اجاره نشینها با نگاهی نمادین، فیلمی علیه انقلاب ساخته است. هرچند مهرجویی هرگز این موضوع را نپذیرفت. با وجود این انتقادها اما مردم اجاره نشینها را پسندیدند و هنوز هم یکی از فیلمهایی است که بسیاری آن را به خاطر دارند.اجاره نشینها در پنجمین دوره جشنواره فجر در سال 1365توانست در شش رشته (بازیگر نقش اول مرد، فیلمنامه، کارگردانی، تدوین، فیلمبرداری و صدابرداری) کاندید دریافت جایزه شود، اما تنها لوح زرین بهترین صدابرداری نصیبش شد. فیلم خرداد ماه سال 1366 روی پرده سینماها رفت و توانست پرفروشترین فیلم سال شود.
اجاره نشینهای مهرجویی از خیابانهای تهران که در حال رشد عمودی هستند شروع میشود. چهره تهران در حال تغییر است. ساختمانهای شیشهای با قامتی بلند، خود را در خیابانهای پایتخت به رخ میکشند. جریان مهاجرت به پایتخت که از دهه چهل آغاز شده و همچنان ادامه دارد از سویی و حرکت به سمت مدرن شدن شهر از سویی دیگر، لباسی نو به تن پایتخت کرده است. جنگ و اوج گرفتن آمار مهاجرت به پایتخت باعث شده مسکن تبدیل به یکی از مهمترین مشکلات مردم شود. بیابان های اطراف تهران آرام آرام در حال تبدیل شدن به اتوبان و مجتمعهای مسکونی هستند. قصه فیلم در ساختمانی در یکی از همین بیابان ها در غرب تهران روایت میشود. ساختمانی چهار طبقه، مجهول الوارث وبه شکلی غیر اصولی ساخته شده و هر روز بحرانی جدید برای اهالی در چنته دارد. در نهایت از دل تمام ماجراها، جنگ و آشتیها، دوستی و دشمنیها و جولان دو دلال ملک درمیان اهالی، بالاخره باران نیمه شب کار ساختمان را تمام میکند. سیل در ساختمان جاری میشود و اهالی را با خود میبرد، «عباس آقا سوپر گوشت» (عزتالله انتظامی) که مسبب اصلی تمام این ماجراها است اما در میان سیل و زیر سقفی که در حال فرو ریختن است، ترجیح میدهد به سر برادرش که مهندس ساختمان است، فریاد بزند و او را مقصر تمام اتفاقات بداند.
در اجاره نشینها به گفته ایرج راد با وجود سکانسهای متعدد که نیاز به جلوههای ویژه داشت، از هیچ بدلکاری استفاده نشده است. او میگوید؛ بازیگران فیلم بارها و بارها در زمان فیلمبرداری صحنههای مختلف، آسیب دیدند. در یکی از موارد، تخریب کتابخانه روی سر ایرج راد و برخورد چوبهای سنگین به سرش باعث شده که او چند ساعت در محل فیلمبرداری بیهوش شود. راد میگوید حتی سکانس انفجار در بنگاه معاملات ملکی که اکبر عبدی در آن حضور داشت هم بدون بدلکار ضبط شده است. اجاره نشینها که روی پرده رفت، واژه «اجاره نشینی» ملموسترین واژه برای مردم و مسکن یکی از مهمترین مسائل برای تهرانیها بود. تهران و سبک زندگی مردم آن تغییری عمده را پیش رو داشت. جنگ و مشکلات اقتصادی از طرفی و مسأله مسکن از سویی دیگر بخش زیادی از جامعه را تحت فشار قرار داده بود. در چنین شرایطی، مهرجویی بدون اینکه فیلم خود را به ورطه لودگی بیندازد، با نگاهی طنز بخشی از تلخی و مسائل جامعه را در ساختمانی در حال فروریختن، میان بیابانهای پایتخت به تصویر کشید و قصه اجاره نشینها را روایت کرد.
داریوش مهرجویی درباره رمز ماندگاری و موفقیت اجاره نشینها میگوید: «همه اینها بهدلیل استحکام ساختاری فیلم است. فیلمنامهای که ساختار آن قرص و محکم و درست و حسابی باشد و بیانگر روحیات خاص ملتی باشد، طی سالهای طولانی پایدار و ماندگار خواهد بود». او بعد از تجربه موفق «گاو» و «اجاره نشینها»در سال 1368 فیلم «هامون» را ساخت و نام خود را بهعنوان کارگردانی مؤلف در تاریخ سینمای ایران تثبیت کرد.
اجاره نشینهای مهرجویی از خیابانهای تهران که در حال رشد عمودی هستند شروع میشود. چهره تهران در حال تغییر است. ساختمانهای شیشهای با قامتی بلند، خود را در خیابانهای پایتخت به رخ میکشند. جریان مهاجرت به پایتخت که از دهه چهل آغاز شده و همچنان ادامه دارد از سویی و حرکت به سمت مدرن شدن شهر از سویی دیگر، لباسی نو به تن پایتخت کرده است. جنگ و اوج گرفتن آمار مهاجرت به پایتخت باعث شده مسکن تبدیل به یکی از مهمترین مشکلات مردم شود. بیابان های اطراف تهران آرام آرام در حال تبدیل شدن به اتوبان و مجتمعهای مسکونی هستند. قصه فیلم در ساختمانی در یکی از همین بیابان ها در غرب تهران روایت میشود. ساختمانی چهار طبقه، مجهول الوارث وبه شکلی غیر اصولی ساخته شده و هر روز بحرانی جدید برای اهالی در چنته دارد. در نهایت از دل تمام ماجراها، جنگ و آشتیها، دوستی و دشمنیها و جولان دو دلال ملک درمیان اهالی، بالاخره باران نیمه شب کار ساختمان را تمام میکند. سیل در ساختمان جاری میشود و اهالی را با خود میبرد، «عباس آقا سوپر گوشت» (عزتالله انتظامی) که مسبب اصلی تمام این ماجراها است اما در میان سیل و زیر سقفی که در حال فرو ریختن است، ترجیح میدهد به سر برادرش که مهندس ساختمان است، فریاد بزند و او را مقصر تمام اتفاقات بداند.
در اجاره نشینها به گفته ایرج راد با وجود سکانسهای متعدد که نیاز به جلوههای ویژه داشت، از هیچ بدلکاری استفاده نشده است. او میگوید؛ بازیگران فیلم بارها و بارها در زمان فیلمبرداری صحنههای مختلف، آسیب دیدند. در یکی از موارد، تخریب کتابخانه روی سر ایرج راد و برخورد چوبهای سنگین به سرش باعث شده که او چند ساعت در محل فیلمبرداری بیهوش شود. راد میگوید حتی سکانس انفجار در بنگاه معاملات ملکی که اکبر عبدی در آن حضور داشت هم بدون بدلکار ضبط شده است. اجاره نشینها که روی پرده رفت، واژه «اجاره نشینی» ملموسترین واژه برای مردم و مسکن یکی از مهمترین مسائل برای تهرانیها بود. تهران و سبک زندگی مردم آن تغییری عمده را پیش رو داشت. جنگ و مشکلات اقتصادی از طرفی و مسأله مسکن از سویی دیگر بخش زیادی از جامعه را تحت فشار قرار داده بود. در چنین شرایطی، مهرجویی بدون اینکه فیلم خود را به ورطه لودگی بیندازد، با نگاهی طنز بخشی از تلخی و مسائل جامعه را در ساختمانی در حال فروریختن، میان بیابانهای پایتخت به تصویر کشید و قصه اجاره نشینها را روایت کرد.
داریوش مهرجویی درباره رمز ماندگاری و موفقیت اجاره نشینها میگوید: «همه اینها بهدلیل استحکام ساختاری فیلم است. فیلمنامهای که ساختار آن قرص و محکم و درست و حسابی باشد و بیانگر روحیات خاص ملتی باشد، طی سالهای طولانی پایدار و ماندگار خواهد بود». او بعد از تجربه موفق «گاو» و «اجاره نشینها»در سال 1368 فیلم «هامون» را ساخت و نام خود را بهعنوان کارگردانی مؤلف در تاریخ سینمای ایران تثبیت کرد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه