درمعرض کتاب باشیم
هادی حسینینژاد
خبرنگار
ما خبرنگارها یک قانون نانوشته در کارمان داریم: «باید در معرض خبر بود». خبرنگاری که مدام پشت میز تحریریه نشسته، سهمی از اخبار مهم و ارزشمند ندارد. باید به دل اتفاقات و جریانهای روز زد و دقیقاً آنجایی که باید، تور خود را گسترانید. دنیای کتاب و کتابخوانی هم از این قاعده مستثنی نیست. میخواهید کتابخوان باشید؟ -باید به دل دنیای کتاب بزنید! بگذارید کمی موضوع را بشکافیم تا در حد حرفهای کلی و شعارگونه که معمولاً ما را بهجایی نمیرساند، باقی نمانیم. قبل از هرچیز، باید به خودمان رجوع کنیم؛ به علاقهمندیها و دغدغههای شخصیمان. مثلاً کار را با این سؤال آغاز کنید: «اگر قرار باشد کتابی بخوانم، آن کتاب در چه ژانر و چه موضوعی است؟» به تاریخ علاقه دارید؟ دوست دارید کتابهایی بخوانید که شما را در روابط خانوادگی یا کاری کمک کند؟ دنبال تازههای دنیای تکنولوژی و علم اید؟ یا اینکه دلتان میخواهد وقتتان را با خواندن شعر و داستان بگذرانید؟ با همین سطح از خودشناسی، میتوانید شروع کنید اما برای ادامه مسیر، حتماً به کمک و مشاوره نیاز است.
هیچ هدفی، بدون تلاش بهدست نمیآید. این را یادتان باشد! پس دیگر وقتش رسیده که در یک زمان مناسب، شال و کلاه کنید و به اولین و دردسترسترین کتابفروشی محلهتان بروید. امروزه؛ با توجه به گسترش جهان الکترونیک و فضای مجازی، راههای دیگری هم برای کتابخوان شدن وجود دارد اما باور کنید، رفتن به کتابفروشی و در معرض کتاب قرار گرفتن، بزرگترین و مؤثرترین کمکی است که میتوانید به خودتان بکنید. وارد که شدید، ناخواسته شمیم خوشگواری را حس میکنید. عطر کتاب است... عطری که حتماً خوب میشناسیدش. کمی وقت بگذارید و در میان قفسههای کتاب، قدم بزنید. میتوانید حین راهرفتن، با سرانگشت کتابها را لمس کنید. از روی نوشته بالای قفسهها، کتابهایی که با میلِ اولیهتان مطابقت دارد، پیدا میکنید. مسیر را درست آمدهاید. آنجا، دقیقاً جایی است که باید باشید. با نوشتههای روی عطف کتابها شروع کنید. بدون نگرانی، بعضی را از قفسه بیرون بکشید و به طرح جلد آن توجه کنید؛ نام نویسنده، نام انتشارات... اگر کتاب را برگردانید، قریببهیقین، با یکیدو پاراگراف کوتاه مواجه میشوید که خواندنش شما را با کم و کیف کتاب، بیشتر آشنا میکند. شاید متوجه نباشید؛ اما شما در این مرحله، رسماً مطالعه را شروع کردهاید و این جای تبریک دارد.
آخرین مرحله اما مهمترین مرحله در انتخاب و خرید کتاب است. اگر کمی از قفسه مقابلتان فاصله بگیرید و به اطراف، نظری بیندازید، حتماً شخصی را میبینید که کمی با فاصله از شما (آنقدر که خلوت فرهنگی شما را برهم نزند) شما را زیر نظر دارد. همین یک نظر کافی است که با لبخند به سمت شما بیاید و با یک جمله شبیه این، یخ شما را آب کند: «دنبال چهجور کتابی هستید؟». مقابل شما، یک کارشناس بیدریغ ایستاده که تنها با شنیدن چند جمله، بهترین گزینهها را به شما معرفی میکند. اصلاً خجالت نکشید. میتوانید بدون رودربایستی بگویید که در این مسیر، تازهکارید. مطمئن باشید که او، مناسبترین کتاب را به شما پیشنهاد میکند، کتابی که از هر منظر، مناسب حال و علاقه شماست. به خانه که برگشتید؛ کافی است کار را با یک فنجان چای یا قهوه و پیدا کردن یک گوشه دنج در خانه شروع کنید. حالا دیگر تغییر، اتفاق افتادهاست.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه