کارگاه‌های آنلاین شعر و ادبیات یا چطور از سرعت اینترنت ‌گریان شده‌ایم‌


سجاد گودرزی / شاعر
 در گذشته انجمن‌ها و محافل ادبی که ساختار مکتب‌‌خانه‌ای داشتند با جذب علاقه‌مندان خوش قریحه و دستورالعمل‌هایی مثل از بر کردن چند هزار بیت از شاعران مختلف و فراگیری بحور و اوزان مختلف با روش تمرین و تکرار و... به آموزش شعر و ادبیات می‌پرداختند. با آغاز تغییر و تحولات همه جانبه در کشور از اواخر عصر قاجار و شروع حکومت پهلوی بواسطه آشنایی با مظاهرمدرنیته در غرب، شعر و ادبیات نیز از این تغییرات بی‌نصیب نماند و این تحولات و آشنایی با ادبیات جهان، تغییر و تحول در بنای شعر و ورود داستان به‌عنوان یک نوع ادبی تازه را در ادبیات به‌دنبال داشت.
همانطور که با وجود تأسیس دانشگاه و تغییر زیرساخت‌های آموزش در آن سال‌ها اکثر جریان‌های ادبی تأثیرگذارتا به حال در جایی و توسط اشخاصی خارج از فضای آکادمیک اتفاق افتاده، حالا هم به‌دلیل فقدان کلاس‌ها و کارگاه‌های مؤثر شعر معاصر و ادبیات داستانی در دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی دوستداران این حوزه‌ها معمولاً کارگاه مورد علاقه خود را در خیلی از زمینه‌ها‌ی هنری بیرون از محیط دانشگاه و بیرون از محیط‌های آکادمیک دنبال می‌کنند. در صورتی که خیل عظیمی از این علاقه‌مندان خود فارغ‌التحصیل همان رشته‌ از دانشگاه‌های مختلف کشورهستند. به‌عنوان اولین نمونه این کارگاه‌های مدرن در حوزه شعر و داستان می‌توان به کارگاه دکتر رضا براهنی در دهه شصت اشاره کرد؛ کارگاهی که به موضوع هنر مدرن جهان و نقد و تحلیل شعر و ادبیات می‌پرداخت. رفته رفته علاوه بر کارگاه‌های خصوصی مؤسسه‌های فرهنگی تک منظوره و چند منظوره نیز در این سال‌ها اقدام به برگزاری کارگا‌ه‌های شعر و داستان نموده‌اند و فارغ از آسیب‌هایی که منتقدان برای این کارگاه‌ها قائلند از جمله ایجاد محدودیت در خلاقیت فردی یا تأثیر‌پذیری بیش از حد آثار تولید شده از استاد مربوطه، خیلی از موج‌های ادبی بر پایه این کارگاه‌ها بوده است، به‌عنوان نمونه می‌توان به تأثیر و موجی که کارگاه‌های دکتر رضا براهنی و هوشنگ گلشیری در دهه شصت در شعر و  داستان ایجاد کردند اشاره کرد و به شاگردان این دو کارگاه که سال‌هاست در عرصه جدی ادبیات قلم می زنند و امروزه هر کدام کارگاه خود را دارند.
  با شروع ویروس کرونا و به‌دنبال آن تعطیلی کارگاه‌ها و مراکز آموزشی، دست اندرکاران مؤسسات و کارگاه‌ها بعد از مدتی سردرگمی، بهتر دیدند با استفاده از نرم‌افزارها و ابزارهای مختلف جریان آموزش را از طریق فضای مجازی دنبال کنند اما با وجود اینکه فقدان زیرساخت‌ها و امکانات لازم چه در بحث طراحی و چه اجرا، سیستم آکادمیک و رسمی را به‌دلیل گسترده بودن و کثرت خط قرمزها با چالش‌های جدی روبه‌رو کرده بود و بیشترین آسیب را از این حادثه مناطق دور از دسترس و محروم می‌دیدند، جریان غیررسمی و شعر و ادبیات و کلاً هنر شروع به بازیابی خود در این بستر جدید که از قبل هم با آن بیگانه نبود، کرد. مؤسسات و کارگاه‌های خصوصی به‌دلیل عدم وابستگی به بودجه عمومی و جلوگیری از ورشکستگی باید سریع دست به کار می‌شدند و به همین دلیل با استفاده از نرم‌افزارهای موجود که فیلتر نبودند از جمله واتس‌اپ، اسکایپ و اینستاگرام کار خود را زودتر شروع کردند و در این بازی جدید دست به خلاقیت‌هایی زدند که نیاز به گردش کار و تأیید در چرخه نظام اداری  نداشت، هر چند که این روش خالی از عیب نبود اما روش آزمون و خطا بهتر از نشستن و کار نکردن بود، کما اینکه کارگاه‌های شعر و ادبیات نیاز چندانی بجز به یک خط اینترنت و هنرجویان مشتاق را نداشت.
‌ شرایط ویژه قرنطینه در دوران کرونا علاوه بر اینکه باعث عدم تحرک جسمی و انزوای اجتماعی می‌شد و کم کم بیماری‌های روانی را از جمله افسردگی و اضطراب و... گسترده‌تر می‌کرد از طرفی این امکان را به مؤسسات و کارگا‌ه‌های هنری می‌داد برای همه افرادی که در قرنطینه به سر می‌برند برنامه‌ریزی کنند و طیف مخاطبان وسیع‌تری را نسبت به قبل داشته باشند. به‌همین دلایل ساده که هنر باعث تقویت اعتماد به نفس و کاهش استرس و اضطراب و ایجاد سلامت روان از یک طرف و ایجاد اشتغال و گردش مالی از طرف دیگر می‌شد می‌توانست هم به سلامت روان جامعه در این وانفسا کمک شایانی بکند و هم مؤسسات هنری و کارگاه‌هایی را که پشتوانه‌ای نداشتند سرپا نگه دارد.
 از جمله اینکه فضای مجازی این امکان را به هنرجویان مستعد دور از مرکز می‌داد که از طریق این فضا در کارگاه‌ استادانی که این سال‌ها به‌دلیل بعد مسافت امکان حضوردر آنجا را نداشتند شرکت کنند. یا این امکان را به ما می‌داد که ارتباط عمیق‌تری با جامعه هنری خارج از کشور داشته باشیم. یا این امکان را به استادان خارج از کشوری که حالا با قرنطینه و هزینه‌های سرسام آورش دست به گریبان بودند داد که هنرجویانی برای برگزاری کلاس‌هایشان از اقصی نقاط جهان جذب کنند.
علی ایحال این روزها در عالم هنر زیاد می‌شنویم که موزه‌ای آثار بزرگانی چون رامبراند، سزان و صدها تن از مشاهیر هنر جهان را به‌صورت مجازی و مجانی نمایش می‌دهند، فراخوان نمایشنامه‌خوانی نمایشنامه‌ای از شکسپیر را به‌صورت مجازی می‌بینیم که هزاران نفر در آن شرکت می‌کنند و با خواندن یک خط از نمایشنامه در جمعی مجازی حال خوشی پیدا می‌کنند، نوازنده‌ای حرفه‌ای را دیده‌ایم که در بالکن خانه‌اش برای همسایه‌ها اجرایی چند نفره داشته و فیلم این اجرا در فضای مجازی دست‌به‌دست به ما رسیده است و حالمان را بهتر کرده، در چالش‌های زیادی شرکت کرده‌ایم که به هنر خودمان یا کارگاهی که در آن شرکت کرده‌ایم ربط داشته، چالش شعرخوانی در قرنطینه، چالش داستان‌خوانی در قرنطینه، جمع خوانی یک کتاب و جلسه نقد و بررسی آن در فضای مجازی، شب شعرهای مجازی و... نمونه‌های زیادی از این دست چالش‌ها دیده‌ایم و نمونه‌هایی از آنها با ما خواهد ماند چون با این توفیق اجباری جزئی از زندگی ما خواهند بود.  هرچند که گاهی از سرعت اینترنت آموزش آنلاین گریان شده‌ایم ،اما داد زدن معلمی که آرزو می‌کند فضای مجازی آنقدر پیشرفت کند که بتواند از راه دور توی سر شاگردانش بزند، یا عکس معلمانی با بالا تنه رسمی کت و کراوات و پایین تنه‌ای در حد پیژامه نشسته روبه‌روی مانیتور در حال تدریس یا گذرگاه  غیر رسمی افراد خانواده از روبه‌روی دوربین کلاس آنلاین خنده‌ای به لبان ما نشانده است.


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7537/4/565652/1
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها