صدا و سیما عذر خواهی کند
عبدالله گیویان
استاد علوم ارتباطات
بهقول مولانا، بیادب، تنها نه خود را داشت بد، بلکه آتش بر همه آفاق زد ادبیات توهینآمیز و فحاشی یکی از ابزارهای بسیار بد برای بیرون کردن حریف از میدان است، متأسفانه انگار گوینده هر چه بیشتر اهانت کند و کلمات بدتری بر زبان جاری کند، احساس میکند که صادقانهتر حرف زده است این در حالی است که ادبیات زشت و توهینآمیز از زبان یک روحانی است، روحانیت از نظر مردم، لباس پیامبر اسلام(ص) را به تن کرده و این اتفاق، اتفاقی بسیار ناهنجار است. متأسفانه خلطی بین دو رسانه در حال انجام است، اولی تلویزیون و دیگری منبر و جالب اینجاست که چهره مجری برنامه درباره حرفهایی که میشنود با واکنشهایی همراه است به نوعی که از شنیدن این ادبیات متعجب شده، نیاز است که یک بار دیگر به عملکرد صداوسیما بهصورت جدیتری نگاه کنیم. گویی نه ناظران پخشی وجود دارد و نه ناظران کیفی در میان هستند که امری چنین بدیهی را متذکر شوند. این فاجعه، در سطح گستردهای است و نمیتوان چنین فاجعه رسانهای را توجیه کرد. اگر چنین اتفاقی در مملکت دیگری رخ داده بود، شاهد یکسری استعفاها، عذرخواهیها و تغییر مدیریتها بودیم. تلویزیون، رسانهای است که دارای حیثیت است و تا دیر نشده باید با عذر خواهی و عملکرد مناسب بتوان اندکی از آب رفته را به جوی بازگرداند. به اعتقاد من حوزه حقوقی ریاست جمهوری نیز باید این اتفاق را پیگیری کند و شکایت داشته باشد تا هم در دفاع از موقعیت فرد دوم مملکت یعنی جایگاه ریاست جمهوری و هم فرد رئیس جمهور، وارد عمل شود. باید این قضیه پیگیری شود تا افراد، بدانند نباید هر حرفی را که به ذهنشان خطور میکند، بر زبان جاری کنند.
استاد علوم ارتباطات
بهقول مولانا، بیادب، تنها نه خود را داشت بد، بلکه آتش بر همه آفاق زد ادبیات توهینآمیز و فحاشی یکی از ابزارهای بسیار بد برای بیرون کردن حریف از میدان است، متأسفانه انگار گوینده هر چه بیشتر اهانت کند و کلمات بدتری بر زبان جاری کند، احساس میکند که صادقانهتر حرف زده است این در حالی است که ادبیات زشت و توهینآمیز از زبان یک روحانی است، روحانیت از نظر مردم، لباس پیامبر اسلام(ص) را به تن کرده و این اتفاق، اتفاقی بسیار ناهنجار است. متأسفانه خلطی بین دو رسانه در حال انجام است، اولی تلویزیون و دیگری منبر و جالب اینجاست که چهره مجری برنامه درباره حرفهایی که میشنود با واکنشهایی همراه است به نوعی که از شنیدن این ادبیات متعجب شده، نیاز است که یک بار دیگر به عملکرد صداوسیما بهصورت جدیتری نگاه کنیم. گویی نه ناظران پخشی وجود دارد و نه ناظران کیفی در میان هستند که امری چنین بدیهی را متذکر شوند. این فاجعه، در سطح گستردهای است و نمیتوان چنین فاجعه رسانهای را توجیه کرد. اگر چنین اتفاقی در مملکت دیگری رخ داده بود، شاهد یکسری استعفاها، عذرخواهیها و تغییر مدیریتها بودیم. تلویزیون، رسانهای است که دارای حیثیت است و تا دیر نشده باید با عذر خواهی و عملکرد مناسب بتوان اندکی از آب رفته را به جوی بازگرداند. به اعتقاد من حوزه حقوقی ریاست جمهوری نیز باید این اتفاق را پیگیری کند و شکایت داشته باشد تا هم در دفاع از موقعیت فرد دوم مملکت یعنی جایگاه ریاست جمهوری و هم فرد رئیس جمهور، وارد عمل شود. باید این قضیه پیگیری شود تا افراد، بدانند نباید هر حرفی را که به ذهنشان خطور میکند، بر زبان جاری کنند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه