خاطرات 453 روز حضور در کاخ سفید

اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد


جان بولتون / مشاورامنیت ملی سابق ترامپ / مترجمان: مسعود میرزایی و بهجت عباسی

اختلافات کلی و منوچین

سیاست‌های داخلی کاخ سفید درگیر روندی بسیار پیچیده و مشکلات متعدد بوروکراتیک بود که اکثر این مشکلات هم به رسانه‌ها درز پیدا می‌کرد. برای پست‌های مختلف از جمله نمایندگی امریکا در سازمان ملل نامزدهای مختلف مطرح و بعد حذف می‌شدند، حتی افرادی وارد (تیم ترامپ) می‌شدند و بعد از آن بیرون کشیده می‌شدند و بعد دوباره وارد می‌شدند. افرادی به دولت نزدیک می‌شدند یا در واقع حتی برای پستی انتخاب می‌شدند تا این که یک باره عواملی باعث می‌شد صلاحیت‌شان تأیید نشود و از رقابت حذف شوند. این روندهای پیچیده ما را وادار می‌کرد دوباره از اول جست و جوها را از سر بگیریم. حتی در شرایطی که من و پمپئو فکر می‌کردیم موافقت ترامپ را درباره یک نامزد خاص جلب کرده ایم، اغلب اشتباه می‌کردیم. همان طوری که پمپئو در نشست گروه 20 در ماه نوامبر گفت: «یک لحظه هم نمی‌شود او (ترامپ) را تنها گذاشت.» درست مانند حضور در یک تالار آینه بود. پس از هفته‌ها جست و جو برای یافتن جانشین مناسبی برای هیلی، با خودم فکر می‌کردم که آیا واقعاً می‌توانیم تا قبل از اتمام مهلت سه ماهه پایان کار هیلی در شروع سال جدید، بموقع نامزد قطعی جانشینی او را پیدا و برای تأیید معرفی کنیم.
در حقیقت این اتفاق تا 22 فوریه رخ نداد. عصر آن روز ترامپ مرا به اتاق بیضی فرا خواند. در آنجا او و کلی کرافت درباره معرفی او به‌عنوان جانشین هیلی در سازمان ملل توافق کرده بودند. پمپئو هم به اندازه من از این انتصاب خوشحال بود اما در عین حال ناراحت بودیم که تقریباً پنج ماه برای مسأله‌ای که می‌توانست فقط چند روز بعد از استعفای هیلی حل شود، وقت تلف شده است. ترامپ به کرافت گفت: «نمایندگی امریکا در سازمان ملل متحد بعد از شغل من (ریاست جمهوری)، بهترین شغل دولتی است» که به نظر من حرف غلطی بود. ما دست‌کم با مشورت بخش‌های اجرایی دولت، کار خود را انجام داده بودیم ولی این رایزنی‌ها برای رسیدن به یک تصمیم، تقریباً پنج ماه به طول انجامید که زمان خیلی زیادی است.
با ادامه مشکلات متیس، گمانه زنی‌ها به این سمت و سو کشیده شد که آیا بالاخره نوبت کلی هم رسیده است. پمپئو گفت: «اگر متیس برود، کلی هم رفتنی خواهد بود.» این حرف زیاد هم غیرمنطقی نبود. این خروج‌ها از دولت ترامپ، اکنون دیگر به‌دلیل سوء عملکرد فردی نبود بلکه مفهوم تغییر در خط مشی کاخ سفید را نیز به همراه داشت. مشکلات بی‌پایان نیلسن با ترامپ نیز نشان از رفتن زودهنگام او داشت که خود انگیزه دیگری را برای خروج کلی ایجاد می‌کرد. ولی نیلسن برای ترک کاخ سفید سماجت به خرج می‌داد و در حقیقت تا آوریل 2019 به کار خود ادامه داد که شاید خیلی طولانی‌تر از زمانی بود که او باید به خاطر خودش، داوطلبانه می‌رفت. روابط جان کلی و کوشنر نیز از زمان مناقشه بر سر مجوز امنیتی کوشنر خوب نبود.
کلی همچنین مشکلات خاص خود را با منوچین وزیر خزانه‌داری و معتمد ترامپ داشت که به مشکلاتی که من با منوچین داشتم، شباهتی نداشت. برای مثال، در ژوئیه 2018 منوچین نگرانی‌های بی‌پایانی درباره انتشار گزارش‌هایی درباره تحریم‌های جدید بانک روسیه به‌دلیل کمک به تسهیل معاملات مالی بین‌المللی کره شمالی داشت. ترامپ با اعمال چنین تحریم‌هایی موافقت کرد اما نمی‌خواست این خبر رسانه‌ای شود تا از واکنش‌های منفی احتمالی از سوی مسکو و پیونگ یانگ جلوگیری کند. منوچین نگران آن بود که در صورت عدم انتشار خبر این تحریم‌ها، کنگره او را به بهانه سرپوش گذاشتن بر این مسأله، سؤال پیچ کند. فکر می‌کنم او از نظر عصبی بشدت تحت فشار بود ولی بالاخره چند روز بعد، ترامپ با انتشار خبر تحریم بانک روسیه موافقت کرد. کلی با اوقات تلخی به من گفت منوچین با‌وجود تمایل غیرعادی اش برای حضور در جلسات اتاق بیضی و سفر به خارج، بیشتر از هر چیزی مراقب است موقعیت خودش در معرض خطر قرار نگیرد. چند روز قبل من و کلی درباره تلاش‌های منوچین برای شرکت در نشست‌هایی که او نقشی در آنها نداشت، صحبت کرده بودیم. منوچین حتی از ترامپ خواسته بود او را به این جلسات دعوت کند. کلی گفت مطمئن است منوچین نیمی از وقت خود را نیز پشت میز کارش در خزانه‌داری نگذرانده و در عوض بسیار مشتاق است در جلسات کاخ سفید و سفرهای رئیس جمهوری حضور داشته باشد. کلی با لحنی تحقیرآمیز گفت: «منوچین را در ساختمان وزارت خزانه‌داری کمتر به رسمیت می‌شناسند.»
در همین زمان، تلاش‌های طولانی متیس برای اخراج ریکاردل به همراه تلاش‌های کارکنان دفتر بانوی اول در نهایت مؤثر واقع شد. من به پاریس سفر کرده بودم تا قبل از ورود ترامپ برای حضور در مراسم یکصدمین سالگرد پایان جنگ جهانی اول در 11 نوامبر، در نشست‌های مقدماتی شرکت کنم. غروب 9 نوامبر هنگامی که به همراه مشاوران امنیت ملی فرانسه و آلمان به سمت محل برگزاری مراسم شام حرکت می‌کردیم، کلی از داخل هواپیمای ایرفورس وان که به پاریس نزدیک می‌شد، به من زنگ زد. تماس تلفنی ما امن نبود، از این‌رو به طور کامل صحبت نکردیم تا این که نزدیک به نیمه شب، کلی به من گفت که دفتر بانوی اول همچنان به‌دنبال اخراج ریکاردل است. کلی گفت: کاری از دستم بر نمی‌آید.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7557/4/568244/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها