درباره نمایش «مختلفیم» به کارگردانی آرمان شیرالینژاد
آن سربازان به جنگ رفته
رویکرد ضدِ جنگ نمایش «مختلفیم» ذیل تفاوت آنان که به جبهههای جنگ گسیل شدهاند با سیاستمدارانی که در اتاقهای دربسته در حال تصمیمگیری اوضاع جهانی هستند نمود مییابد.
سربازان و فرماندهان جنگ، از قومیتهای مختلف وقتی پا به میدان واقعی نبرد میگذارند، ناگزیر دستهایشان به خون یکدیگر آغشته شده و لطمات جسمی و روانی جبرانناپذیری متحمل میشوند. بنابراین بیجهت نیست که عنوان نمایش از ضمیر جمع استفاده کرده و تمامی سربازان را با تفاوتها، انگیزهها و ملیتهای مختلف، در نهایت «ما» خطاب کرده و همداستان میداند. ماجرای این اجرا مربوط است به جنگ جهانی دوم و نبردهایی که ماشین جنگی هیتلر، علیه روسیه و متفقین ترتیب داد.
به روایت این نمایش گویی این نبرد به کشتهشدن بیارج و قرب تمامی طرفهای جنگ منجر شد و فاجعهای انسانی را در ابعاد بینالمللی باعث شد. بنابراین نوعی شباهت در ظاهر، باطن و سرنوشت این سربازان به جنگ رفته بازنمایی میشود، آن هم از طریق حرکت دایرهوار سربازان متعلق به ارتش هر پنج کشور درگیر در جنگ جهانی که در صحنه میگردند و گاه فرصت مییابند چند کلامی زیر نور موضعی رد و بدل کنند. البته اینجا هم به مانند اغلب روایتهایی که از یک واقعه مهم تاریخی مشاهده میکنیم، نمیتوان به این آگاهی رسید که با کدام وضعیت انضمامی در جنگ جهانی دوم مواجه هستیم، کمابیش یک خوانش ذهنی است مبتنی بر کلیشههای رایجی که از آن واقعه نزد ما شکل گرفته.
این البته مربوط است به ژست اجرا که علیه هر نوع نظامیگری است، اما در نهایت برای مخاطبان ایرانی که گفتوگوی سربازان را با زبان اصلی و از طریق بالانویس فارسی قرار است پی بگیرند، چندان معلوم نمیشود که حق و باطل ماجرا کیست و فیالواقع این جماعت برای چه در حال جنگ هستند. از یاد نبریم که هر روایت دراماتیک حتی آن زمان که یک واقعیت تاریخی را بیان میکند، میبایست آن را به میانجی سازوکار درونی روایت، باورپذیر کند. نویسندگان نمایشنامه یعنی سبحان بابایی و آرمان شیرالینژاد، چندان در این وادی موفق عمل نکرده و جهانی که پیشنهاد میدهند براحتی تن به اتصال با یک وضعیت انضمامی تاریخی نمیدهد.
البته نباید از یاد برد که اجرای جشنوارهای این نمایش که گویا مجبور به تلخیص شده و قسمتی از روایت را کنار گذاشته، میتواند در اجرای عموم و با فرصت کافی که در اختیار دارد، بهتر از این بر صحنه حاضر شود. اما با تمامی این نکات همچنان میتوان پرسشهایی از چرایی این فرم مبتنی بر تعدد لحنها از گروه اجرایی داشت. فیالمثل چرا سربازان با زبانهای مختلف حرف میزنند و تماشاگران مجبور هستند مدام به بالانویس فارسی رجوع کنند اما سیاستمداران با زبان فارسی، در حال تعادلبخشی به نظم جهانی هستند. حتی کیفیت بازی سربازان میدان جنگ به نسبت بهتر از بازی سیاستمدارانی است که در «اتاق تعادل» با آن لباسهای به اصطلاح فاخر و مجلسی، گرد هم جمع شدهاند.
در نهایت میتوان نمایش «مختلفیم» را در حالوهوای التقاط گرایی پسامدرنیستی دوران معاصر به تماشا نشست که ژست ضدجنگ دارد و اهالی سیاست را فریبکارانی حرفهای میداند و علیه آنان موضع انتقادی میگیرد. با محتوایی رادیکال اما فرمی محافظهکارانه که در بازیگوشیهای پسامدرنیستی خویش ناکام میماند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه