شادباشی برای جشنواره تئاترعروسکی تهران- مبارک
مأموریت عروسکها
ارمغان بهداروند
شاعر
«مبارک» سرخپوش و سیهچُرده است و در باورهای اسطورهای؛ سرخ، تمثیل آتش، نمایه خون و نماد زندگی و سیاه، استعاره از زمین بارور و ابرهای بارانزاست. دو رنگِ قُدسی که اظهارِ آشکار خاستگاه دینی نمایشهای عروسکیاست. «مبارک» در آیینهای قدسی ایرانیان یکی از بسیاربسیار پیکرکهایی است که هر کدام به وظیفهای، مکلّف بودند. پیکرکهایی که همچون مبارک این بخت را نداشتهاند که به روزگار دورتری سفر کنند و سفیر باقی بمانند. بختبرگشتگانی که یا منقرض شدند و یا با اندک شباهتی به آنچه که بودهاند از نفس افتادهاند و رو به فراموشیاند. «مبارک» با بذلهگویی و جسارت، در قامت یک منتقد اجتماعی، به روزگار ما آمده و با حفظ وجوه اسطورهای و همذاتی با دیگر کهنالگوهای عروسکی، ارج و اعتباری دو چندان پیدا کرده است؛ پدیدهای پیشگو که با لحن و لهجهای نامفهوم، رسانه راستی و رسواگر ناراستیهاست. «مبارک» به سرخپوشی و سیهچردگی همخونی شگفتی با «روزگار کرونا» دارد؛ عروسکی سوگوار که به علامتِ ماتم، صورت خود را سیاه کرده است اما به رنگِ سرخِ پیراهن خویش، زندگی را بشارت میدهد. این سوگ وُ سور، دست بر قضا در هجدهمین جشنواره تئاتر عروسکی تهرانمبارک نمایانتر از همیشه بود که «مبارک» هم باید سوگوار «گلزار محمدی» دبیر از دست داده خویش میشد و هم به کودکانی میاندیشید که «غول کرونا»، «قلعه امید»شان را تسخیر کرده بود. هفتخانِ پیش روی «مبارک» هر چه که باشد، توانِ زمینگیر کردن اسبِ آرزوهای کودکان را نخواهد داشت. امر دشواری که یادآور تکرار تاریخ است؛ تاریخ دشواریهای بشر که روزی به مدد ماورا الطبیعهها پیروز میشد و بدین روزگار به نوشداروی دانش میخواهد که رویینهتن باقی بماند. عروسکها زاده همین آرزومندیاند. پیکرکهایی که با حلول در اسطورههای دیروز، رؤیاهای فردای ما را فریاد میزنند. هجدهمین جشنواره تئاترعروسکی تهرانمبارک در بستر رسانههای ارتباطی برگزار میگردد. مجالی مغتنم که کمترین موهبت آن، عدالت دیداری و همسهمی مخاطبان دور و نزدیک این جشنواره جلیل است. این بستر، هیچ کم از پر سیمرغ و اسب بالدار و دیگر نیروهای نجاتبخش اسطورهها ندارد و باید به خوشانجامی و خوشفرجامی جشنواره منتهی شود. پوستر این رویداد را میتوان تبلور تام و تمام جشنواره تلقی کرد. از یک سو تأکید بر رنگ سرخ که علاوه بر پیشینه «مبارک» به روزگار شیوع کرونا و مخاطرات آن اشارت دارد حائز اهمیت است و از دیگر سو شاداندیشی در تولید شخصیت تصویری «مبارک» که به هیجان، آغاز جشنوارهای دیگر را جار میزند، التیامی برای آلام روزگار کروناست.
شاعر
«مبارک» سرخپوش و سیهچُرده است و در باورهای اسطورهای؛ سرخ، تمثیل آتش، نمایه خون و نماد زندگی و سیاه، استعاره از زمین بارور و ابرهای بارانزاست. دو رنگِ قُدسی که اظهارِ آشکار خاستگاه دینی نمایشهای عروسکیاست. «مبارک» در آیینهای قدسی ایرانیان یکی از بسیاربسیار پیکرکهایی است که هر کدام به وظیفهای، مکلّف بودند. پیکرکهایی که همچون مبارک این بخت را نداشتهاند که به روزگار دورتری سفر کنند و سفیر باقی بمانند. بختبرگشتگانی که یا منقرض شدند و یا با اندک شباهتی به آنچه که بودهاند از نفس افتادهاند و رو به فراموشیاند. «مبارک» با بذلهگویی و جسارت، در قامت یک منتقد اجتماعی، به روزگار ما آمده و با حفظ وجوه اسطورهای و همذاتی با دیگر کهنالگوهای عروسکی، ارج و اعتباری دو چندان پیدا کرده است؛ پدیدهای پیشگو که با لحن و لهجهای نامفهوم، رسانه راستی و رسواگر ناراستیهاست. «مبارک» به سرخپوشی و سیهچردگی همخونی شگفتی با «روزگار کرونا» دارد؛ عروسکی سوگوار که به علامتِ ماتم، صورت خود را سیاه کرده است اما به رنگِ سرخِ پیراهن خویش، زندگی را بشارت میدهد. این سوگ وُ سور، دست بر قضا در هجدهمین جشنواره تئاتر عروسکی تهرانمبارک نمایانتر از همیشه بود که «مبارک» هم باید سوگوار «گلزار محمدی» دبیر از دست داده خویش میشد و هم به کودکانی میاندیشید که «غول کرونا»، «قلعه امید»شان را تسخیر کرده بود. هفتخانِ پیش روی «مبارک» هر چه که باشد، توانِ زمینگیر کردن اسبِ آرزوهای کودکان را نخواهد داشت. امر دشواری که یادآور تکرار تاریخ است؛ تاریخ دشواریهای بشر که روزی به مدد ماورا الطبیعهها پیروز میشد و بدین روزگار به نوشداروی دانش میخواهد که رویینهتن باقی بماند. عروسکها زاده همین آرزومندیاند. پیکرکهایی که با حلول در اسطورههای دیروز، رؤیاهای فردای ما را فریاد میزنند. هجدهمین جشنواره تئاترعروسکی تهرانمبارک در بستر رسانههای ارتباطی برگزار میگردد. مجالی مغتنم که کمترین موهبت آن، عدالت دیداری و همسهمی مخاطبان دور و نزدیک این جشنواره جلیل است. این بستر، هیچ کم از پر سیمرغ و اسب بالدار و دیگر نیروهای نجاتبخش اسطورهها ندارد و باید به خوشانجامی و خوشفرجامی جشنواره منتهی شود. پوستر این رویداد را میتوان تبلور تام و تمام جشنواره تلقی کرد. از یک سو تأکید بر رنگ سرخ که علاوه بر پیشینه «مبارک» به روزگار شیوع کرونا و مخاطرات آن اشارت دارد حائز اهمیت است و از دیگر سو شاداندیشی در تولید شخصیت تصویری «مبارک» که به هیجان، آغاز جشنوارهای دیگر را جار میزند، التیامی برای آلام روزگار کروناست.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه