یک «توسعه یافتگی» به ایران بدهکاریم
نرسی قربان
کارشناس ارشد انرژی
بررسی تاریخ صنعت نفت و گاز کشور و روند توسعه میادین بویژه میدانهای مشترک یک مسأله را آشکار میکند. اینکه ایران به آنچه الفبای توسعه است، دسترسی کمتری به نسبت رقبا داشته است. وزارت نفت دولت یازدهم و دوازدهم سعی کرد تا سرعت قطار توسعه میادین نفتی و گازی مشترک کشور را بالا ببرد و اقداماتی نیز در این دوره انجام شد که خود را در افزایش تولید از میادین مشترک غرب کارون، پارس جنوبی و این هفته نیز در ساختار میدان نفتی آذر به نمایش میگذارد؛ اما سؤال اینجاست که چرا اینقدر در توسعه میادین مشترک با کشورهای همجوار تأخیر داشته ایم؟ خسارتی که به ایران از بابت تأخیر در توسعه این میادین وارد شده، چقدر است؟ آیا مجالی برای جبران آن داریم؟
البته آنچه درباره عقب ماندگی میادین مشترک میگوییم، در مورد میادین داخلی و مستقل نیز صادق است؛ اما اولویت میادین مشترک بوده است چرا که کشور شریک در مخزنهای مشترک بهصورت مداوم در حال برداشت نفت و گاز است و تعلل در توسعه این میدانها حق مردم ایران را نصیب همسایگان میکند. مانند یک لیوان مشترک با دو نی که یکی از طرفین زودتر شروع به نوشیدن کند و در نتیجه شربت بیشتری هم مینوشد.
برای این عقب ماندگی دلایل مختلفی عنوان میشود؛ ناتوانی مدیران در درک و مدیریت صحیح و سلطه چارچوبهای بوروکراتیک گرفته تا بدعهدی خارجیها و خیانت شرکتهای بینالمللی! اما در این لشکر موانع، چند مسأله نقش مهمتری از مابقی عوامل دارند. سرمایه، تکنولوژی و مدیریت سه ضلع توسعه هستند که ایران در زمان مناسب به آنها دسترسی نداشته و به همین خاطر نیز نتوانسته توسعه کافی در میادین نفتی و گازی کشور رقم بزند.
ما سالهاست که اسیر تحریم، مشکلات اف ای تی اف و عدم دسترسی به تکنولوژیهای روز دنیا و سرمایههای بینالمللی هستیم. در این مدت سعی کردهایم که حتی با هزینههای بالاتر بخشی از نیاز کشور را تأمین کنیم و اولویتها که میادین مشترک را نیز شامل میشود، پیش ببریم. اما این مشکلات ساده نبود و وقتی هم به میادین مشترک میرسیم که در یک سوی دیگر میدان، غولهای نفتی در حال توسعه آن هستند، کار سختتر میشود. شرکای ایران در این میدانها، کشورهایی هستند که به تکنولوژی و سرمایه شرکتهای برتر نفتی جهان دسترسی دارند و ما باید با تکیه بر توان تولید داخلی با آنها رقابت کنیم و همین مسأله مشکلات را چندین برابر میکند.
در خصوص میدان مشترکی مانند پارس جنوبی، قطریها سالهاست که به کمک شرکتهای نفتی برتر جهان برداشت حداکثری گاز را رقم زدهاند. زمانی که ما درگیر جنگ بودیم، قطریها کار توسعه میدان را شروع کرده بودند و ایران نه سرمایه کافی برای توسعه میدان را داشت و نه موقعیت مناسب را. یا در مورد میدان نفتی آذر که این هفته افتتاح شد، طرف عراقی با سرعت در حال توسعه و برداشت نفت از این میدان است؛ اما میبینیم که طرح توسعه این میدان در سال 2008 به سبب تحریمهای بینالمللی یک بار شکست خورد و مانع از فعالیت شرکتهای گازپروم و استات اویل در این طرح توسعه شد و اکنون در سال 2021 توانستهایم به تولید میانگین 60 هزار بشکه در روز در این میدان دست یابیم. لذا عامل اصلی عقب ماندگی تجمعی تولید ایران در میادین مشترک و ضریب بازیافت اندک نفت خام و افت فشار در میادین گازی را که از این پس بحرانی جدی برای ایران خواهد بود میتوان عدم دسترسی کشور به سرمایه و تکنولوژی روز دنیا دانست. ما در خصوص تکنولوژی روز دنیا حدود 3 دهه از جهان عقب هستیم. تعامل کافی با شرکتهای بزرگ نفتی نداشتهایم و نتوانستهایم به مرز فناوری روز نزدیک شویم. اینکه چه خسارتی از بابت جنگ، تحریم و مسائلی نظیر اف ای تیاف و از بابت این عدم توسعه در میادین مشترک به ایران وارد شده، برآورد دقیقی ندارد اما بدون شک رقم آن میلیاردها دلار خواهد بود که احتمالاً هیچگاه جبران نشود. از این لحاظ ما به ایران یک توسعهیافتگی به اندازه حداقل آنچه در کشورهای شریک مانند قطر رقم خورده و خواهد خورد، بدهکاریم. اگر روند فعلی ادامه پیدا کند و ایران نتواند به تکنولوژی و سرمایه کافی دسترسی داشته باشد، شرایط روز به روز سختتر خواهد شد. در دنیای پیشرفته کسی درها را به روی صنعت نفت خود نمیبندد و چرخ را از نو اختراع نمیکند بلکه با یک جهش به تکنولوژی روز جهان دست مییابد و سعی میکند در جلوبردن مرزهای تکنولوژی سهم داشته باشد. لذا توجه به تولید داخل اهمیت ویژهای دارد اما نباید از اهمیت سرمایه و تکنولوژی روز جهان غافل بود.
کارشناس ارشد انرژی
بررسی تاریخ صنعت نفت و گاز کشور و روند توسعه میادین بویژه میدانهای مشترک یک مسأله را آشکار میکند. اینکه ایران به آنچه الفبای توسعه است، دسترسی کمتری به نسبت رقبا داشته است. وزارت نفت دولت یازدهم و دوازدهم سعی کرد تا سرعت قطار توسعه میادین نفتی و گازی مشترک کشور را بالا ببرد و اقداماتی نیز در این دوره انجام شد که خود را در افزایش تولید از میادین مشترک غرب کارون، پارس جنوبی و این هفته نیز در ساختار میدان نفتی آذر به نمایش میگذارد؛ اما سؤال اینجاست که چرا اینقدر در توسعه میادین مشترک با کشورهای همجوار تأخیر داشته ایم؟ خسارتی که به ایران از بابت تأخیر در توسعه این میادین وارد شده، چقدر است؟ آیا مجالی برای جبران آن داریم؟
البته آنچه درباره عقب ماندگی میادین مشترک میگوییم، در مورد میادین داخلی و مستقل نیز صادق است؛ اما اولویت میادین مشترک بوده است چرا که کشور شریک در مخزنهای مشترک بهصورت مداوم در حال برداشت نفت و گاز است و تعلل در توسعه این میدانها حق مردم ایران را نصیب همسایگان میکند. مانند یک لیوان مشترک با دو نی که یکی از طرفین زودتر شروع به نوشیدن کند و در نتیجه شربت بیشتری هم مینوشد.
برای این عقب ماندگی دلایل مختلفی عنوان میشود؛ ناتوانی مدیران در درک و مدیریت صحیح و سلطه چارچوبهای بوروکراتیک گرفته تا بدعهدی خارجیها و خیانت شرکتهای بینالمللی! اما در این لشکر موانع، چند مسأله نقش مهمتری از مابقی عوامل دارند. سرمایه، تکنولوژی و مدیریت سه ضلع توسعه هستند که ایران در زمان مناسب به آنها دسترسی نداشته و به همین خاطر نیز نتوانسته توسعه کافی در میادین نفتی و گازی کشور رقم بزند.
ما سالهاست که اسیر تحریم، مشکلات اف ای تی اف و عدم دسترسی به تکنولوژیهای روز دنیا و سرمایههای بینالمللی هستیم. در این مدت سعی کردهایم که حتی با هزینههای بالاتر بخشی از نیاز کشور را تأمین کنیم و اولویتها که میادین مشترک را نیز شامل میشود، پیش ببریم. اما این مشکلات ساده نبود و وقتی هم به میادین مشترک میرسیم که در یک سوی دیگر میدان، غولهای نفتی در حال توسعه آن هستند، کار سختتر میشود. شرکای ایران در این میدانها، کشورهایی هستند که به تکنولوژی و سرمایه شرکتهای برتر نفتی جهان دسترسی دارند و ما باید با تکیه بر توان تولید داخلی با آنها رقابت کنیم و همین مسأله مشکلات را چندین برابر میکند.
در خصوص میدان مشترکی مانند پارس جنوبی، قطریها سالهاست که به کمک شرکتهای نفتی برتر جهان برداشت حداکثری گاز را رقم زدهاند. زمانی که ما درگیر جنگ بودیم، قطریها کار توسعه میدان را شروع کرده بودند و ایران نه سرمایه کافی برای توسعه میدان را داشت و نه موقعیت مناسب را. یا در مورد میدان نفتی آذر که این هفته افتتاح شد، طرف عراقی با سرعت در حال توسعه و برداشت نفت از این میدان است؛ اما میبینیم که طرح توسعه این میدان در سال 2008 به سبب تحریمهای بینالمللی یک بار شکست خورد و مانع از فعالیت شرکتهای گازپروم و استات اویل در این طرح توسعه شد و اکنون در سال 2021 توانستهایم به تولید میانگین 60 هزار بشکه در روز در این میدان دست یابیم. لذا عامل اصلی عقب ماندگی تجمعی تولید ایران در میادین مشترک و ضریب بازیافت اندک نفت خام و افت فشار در میادین گازی را که از این پس بحرانی جدی برای ایران خواهد بود میتوان عدم دسترسی کشور به سرمایه و تکنولوژی روز دنیا دانست. ما در خصوص تکنولوژی روز دنیا حدود 3 دهه از جهان عقب هستیم. تعامل کافی با شرکتهای بزرگ نفتی نداشتهایم و نتوانستهایم به مرز فناوری روز نزدیک شویم. اینکه چه خسارتی از بابت جنگ، تحریم و مسائلی نظیر اف ای تیاف و از بابت این عدم توسعه در میادین مشترک به ایران وارد شده، برآورد دقیقی ندارد اما بدون شک رقم آن میلیاردها دلار خواهد بود که احتمالاً هیچگاه جبران نشود. از این لحاظ ما به ایران یک توسعهیافتگی به اندازه حداقل آنچه در کشورهای شریک مانند قطر رقم خورده و خواهد خورد، بدهکاریم. اگر روند فعلی ادامه پیدا کند و ایران نتواند به تکنولوژی و سرمایه کافی دسترسی داشته باشد، شرایط روز به روز سختتر خواهد شد. در دنیای پیشرفته کسی درها را به روی صنعت نفت خود نمیبندد و چرخ را از نو اختراع نمیکند بلکه با یک جهش به تکنولوژی روز جهان دست مییابد و سعی میکند در جلوبردن مرزهای تکنولوژی سهم داشته باشد. لذا توجه به تولید داخل اهمیت ویژهای دارد اما نباید از اهمیت سرمایه و تکنولوژی روز جهان غافل بود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه