صلح با سلامت به کوری چشم کرونا
سلمان یداللهی
مراقب سلامت مدارس
عصر ما، عصر آزردگی از جنگهایی است که در هر نوبت، جمعیتی از جهان را درگیر کرده است. جنگهایی با عناوینی جهانی که یا ختم به صلح شدهاند یا به قول و قرار میانجیگران، آتش آن فرونشسته است. در بدترین وضعیت همهگیری جنگ، به تعداد انگشتان یک دست، کشورهایی را به میدان تقابل کشانده است اما آتشافروزی کرونا خود به تنهایی جنگی جهانی است.
جهان خطکشی شده در هجوم کرونا چنان در خود چرخیده است که مفهوم «شهروند جهان» بیش از قبل باورپذیرتر شده است. جهان کرونازده هر روز شکلی تازه از این ویروس را تجربه میکند و این بلا و ابتلا، همه ملتها را به هم پیوند داده است. یک سالِ کرونایی را زیستهایم و تا اینجا به این شناخت رسیدهایم که نقش عدم رعایت دستورهای خودمراقبتی در استمرار و پایداری کرونا در جامعه از سماجت خود کرونا اگر بیشتر نبوده، کمتر هم نبوده است. البته انتساب این اتهام به تکتک افراد یک جامعه غیرمنصفانه است اما بیاحتیاطی هر شهروند، میتواند جهانیانی را به این درد دچار کند، درد مشترکی که جز به درک همه «همجهانیان» درمان نمیشود. عدم تحمل شرایط سخت قرنطینه بههر دلیلی، نافرمانی از دستورالعملهای بهداشتی را رقم زده است. این تن دادن به ابتلا و به جان خریدن ناخواسته مرگ، میتواند در فرسایشی شدن جنگ با کرونا تأثیرگذار باشد. برای ملتهایی که جنگ را تجربه کردهاند؛ قرار گرفتن در وضعیت قرمز کرونایی شاید از اشتراکات روشن هر دو جنگ باشد، موقعیتی دشوار که گویی این هشدار را در خاطر میآورد:« توجه، توجه، آژیری که هماکنون میشنوید علامت قرمز و معنا و مفهوم آن این است که حمله هوایی انجام خواهد شد، لطفاً محل کار خود را ترک و به پناهگاه بروید.» شنونده این پیام، به اجابت حفظ جان تکلیفی جز تمکین نداشت و تعهد به این اعلام تا اطمینان از پایان تهدید امر واجب بود. خاموشیهای مکرر، تعطیلی مدارس و کسب و کار، پناهگیریها و هر دستوری که به حفظ جان و امنیت مردم در وضعیت قرمز جنگی صادر میشد بیهیچ اغماضی از سوی شهروندان لازمالاجرا بود و به برخوردهای قهری و دستوری نیاز نبود.
اما چرا اهل جهان با همه آگاهی از خطرات این ویروس و جهشها و تغییرات پیوسته آن، از رعایت وضعیت قرمز سرباز میزنند؟ پذیرش هر دلیل یا دلایلی برای این نافرمانی، نمیتواند دستمایه توجیه عادیانگاری برخی مسئولان قرار گیرد که با اندک کاهش در نمودار آمار مراجعان، مبتلایان و قربانیان، بلافاصله به رفع محدودیتهای پیشگیرانه مبادرت میورزند. رویکردی که خود یکی از عوامل اصلی در کاهش رعایت دستورالعملهای بهداشتی بوده است.میگویند اگر میخواهی دیده شوی باید به چشم بیایی. حکایت جنگ با کرونا بیشباهت به این سخن نیست.
شاید تصور برخی، از یک عامل تهدید و مرگآفرین این باشد که به چشم بیاید تا برای در امان ماندن از آسیب آن، به مقابله گام بردارند.
اما کرونا نه سرباز دشمن است که به شلیک گلولهای او را از پای درآوری، نه هواپیمایی که از تهاجم آن به پناهگاه بروی، یا به اصابت موشکی آن را سرنگون کنی. کرونا مهاجمی است که برای هجومش روز و شب نمیشناسد. دشمنی که نه به منور شبهای عملیات آشکار میگردد نه میدان مینی است که بتوان معبری برای عبور از آن زد. در توصیف کرونا همین بس که از خاکریز خودی نیز تو را نشانه میگیرد و زمینگیر میکند. کاش کرونا به چشم میآمد.کاش هر جا که تشریف نامبارکش را میبرد به چشم میآمد تا آن برخیها که هنوز حضور این ذره پنهان از چشمها را با وجود این همه تبعات و مصیبتی که تا به امروز بر جهان تحمیل کرده، جدی نگرفتهاند، به خود بیایند. کارزار کرونا ادامه دارد، وضعیت قرمزی که آژیر آن بلندتر از هر زمان دیگری به صدا درآمده است و کمترین درنگ در تعهد به رعایت مقررات این هشدار پیامدهایی به مراتب ناگوارتر از آنچه تا اکنون با آن مواجه بودهایم در پی خواهد داشت.
مراقب سلامت مدارس
عصر ما، عصر آزردگی از جنگهایی است که در هر نوبت، جمعیتی از جهان را درگیر کرده است. جنگهایی با عناوینی جهانی که یا ختم به صلح شدهاند یا به قول و قرار میانجیگران، آتش آن فرونشسته است. در بدترین وضعیت همهگیری جنگ، به تعداد انگشتان یک دست، کشورهایی را به میدان تقابل کشانده است اما آتشافروزی کرونا خود به تنهایی جنگی جهانی است.
جهان خطکشی شده در هجوم کرونا چنان در خود چرخیده است که مفهوم «شهروند جهان» بیش از قبل باورپذیرتر شده است. جهان کرونازده هر روز شکلی تازه از این ویروس را تجربه میکند و این بلا و ابتلا، همه ملتها را به هم پیوند داده است. یک سالِ کرونایی را زیستهایم و تا اینجا به این شناخت رسیدهایم که نقش عدم رعایت دستورهای خودمراقبتی در استمرار و پایداری کرونا در جامعه از سماجت خود کرونا اگر بیشتر نبوده، کمتر هم نبوده است. البته انتساب این اتهام به تکتک افراد یک جامعه غیرمنصفانه است اما بیاحتیاطی هر شهروند، میتواند جهانیانی را به این درد دچار کند، درد مشترکی که جز به درک همه «همجهانیان» درمان نمیشود. عدم تحمل شرایط سخت قرنطینه بههر دلیلی، نافرمانی از دستورالعملهای بهداشتی را رقم زده است. این تن دادن به ابتلا و به جان خریدن ناخواسته مرگ، میتواند در فرسایشی شدن جنگ با کرونا تأثیرگذار باشد. برای ملتهایی که جنگ را تجربه کردهاند؛ قرار گرفتن در وضعیت قرمز کرونایی شاید از اشتراکات روشن هر دو جنگ باشد، موقعیتی دشوار که گویی این هشدار را در خاطر میآورد:« توجه، توجه، آژیری که هماکنون میشنوید علامت قرمز و معنا و مفهوم آن این است که حمله هوایی انجام خواهد شد، لطفاً محل کار خود را ترک و به پناهگاه بروید.» شنونده این پیام، به اجابت حفظ جان تکلیفی جز تمکین نداشت و تعهد به این اعلام تا اطمینان از پایان تهدید امر واجب بود. خاموشیهای مکرر، تعطیلی مدارس و کسب و کار، پناهگیریها و هر دستوری که به حفظ جان و امنیت مردم در وضعیت قرمز جنگی صادر میشد بیهیچ اغماضی از سوی شهروندان لازمالاجرا بود و به برخوردهای قهری و دستوری نیاز نبود.
اما چرا اهل جهان با همه آگاهی از خطرات این ویروس و جهشها و تغییرات پیوسته آن، از رعایت وضعیت قرمز سرباز میزنند؟ پذیرش هر دلیل یا دلایلی برای این نافرمانی، نمیتواند دستمایه توجیه عادیانگاری برخی مسئولان قرار گیرد که با اندک کاهش در نمودار آمار مراجعان، مبتلایان و قربانیان، بلافاصله به رفع محدودیتهای پیشگیرانه مبادرت میورزند. رویکردی که خود یکی از عوامل اصلی در کاهش رعایت دستورالعملهای بهداشتی بوده است.میگویند اگر میخواهی دیده شوی باید به چشم بیایی. حکایت جنگ با کرونا بیشباهت به این سخن نیست.
شاید تصور برخی، از یک عامل تهدید و مرگآفرین این باشد که به چشم بیاید تا برای در امان ماندن از آسیب آن، به مقابله گام بردارند.
اما کرونا نه سرباز دشمن است که به شلیک گلولهای او را از پای درآوری، نه هواپیمایی که از تهاجم آن به پناهگاه بروی، یا به اصابت موشکی آن را سرنگون کنی. کرونا مهاجمی است که برای هجومش روز و شب نمیشناسد. دشمنی که نه به منور شبهای عملیات آشکار میگردد نه میدان مینی است که بتوان معبری برای عبور از آن زد. در توصیف کرونا همین بس که از خاکریز خودی نیز تو را نشانه میگیرد و زمینگیر میکند. کاش کرونا به چشم میآمد.کاش هر جا که تشریف نامبارکش را میبرد به چشم میآمد تا آن برخیها که هنوز حضور این ذره پنهان از چشمها را با وجود این همه تبعات و مصیبتی که تا به امروز بر جهان تحمیل کرده، جدی نگرفتهاند، به خود بیایند. کارزار کرونا ادامه دارد، وضعیت قرمزی که آژیر آن بلندتر از هر زمان دیگری به صدا درآمده است و کمترین درنگ در تعهد به رعایت مقررات این هشدار پیامدهایی به مراتب ناگوارتر از آنچه تا اکنون با آن مواجه بودهایم در پی خواهد داشت.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه