مصایب زنان سالمند
لیلا ارشد
مددکار اجتماعی
سالهاست که کارشناسان و متخصصان از حرکت جامعه به سوی سالمندی سخن میگویند و در مورد چالشهای ناشی از آن هشدار میدهند. اما واقعاً این سؤال مطرح است که برای حمایت از این گروه از جامعه و رفع مشکلات شان چه تدابیری اندیشیده شده است، تا این گروه بتوانند از خدمات اجتماعی مناسب برخوردار شوند و همانند یک انسان عادی دوران کهولت را در آرامش به سر ببرند.
برکسی پوشیده نیست که زندگی در دوران سالمندی چالشها و مسائل مربوط به خود دارد و هنگامی که سخن از زنان سالمند و زنان سالمند خودسرپرست به میان میآید این چالشها و مشکلات بیشتر خودنمایی میکنند.
شرایط کنونی جامعه بهگونهای است که نمیتوان با نصیحت و توصیه خانوادهای را مجاب کرد که حتماً از مادر سالمند یا مادربزرگ در خانواده نگهداری کنند. هرچند نگهداری از سالمند در میان اعضای خانواده جزئی از فرهنگ ما به شمار میآید و از نظر اخلاقی هم این موضوع تأیید شده و بر آن تأکید میشود. اما این موضوع در واقعیت میتواند به شکل دیگری باشد. ممکن است خانواده امکان نگهداری از فرد سالمند را نداشته باشد یا خود خانم سالمند خودسرپرست امکان زندگی در میان اعضای خانواده را نداشته باشد. گاهی خانههای کوچک، ناتوانی اقتصادی و فرهنگ حاکم بر خانواده و بسیاری از دلایل دیگر دستبهدست هم میدهند تا سالمندان از موهبت زندگی در میان اعضای خانواده برخوردار نباشند و در تنهایی زندگی کنند. بنابراین دولتها موظف هستند برای چنین افرادی امکاناتی فراهم کنند تا در دوران کهنسالی و سالمندی زندگی طبیعی و عادی داشته باشند.
متأسفانه در کشور ما مکانهای مناسب برای نگهداری از این دسته از افراد جامعه خیلی زیاد نیست. البته در حد انگشت شمار و بهعنوان نمونه چند مرکز وجود دارد که معمولاً ظرفیت شان از مدتها قبل تکمیل شده یا راه یافتن به آنجا بسیار سخت است.
شرایط زندگی و امرار معاش زنان سالمند بسیار سخت و دشواراست و نیاز به اندیشیدن تدابیری جدی بشدت احساس میشود تا هنگامی که زنان به دوره سالمندی رسیدند و نیازمند مراقبت بودند، بتوانند در یک فضای امن خارج از خانه نگهداری شوند. وزارت تعاون،کار و رفاه اجتماعی و سازمان بهزیستی وظایف و تعهداتی در این زمینه دارند. باید بگویم با اشرافی که به مسائل زنان خودسرپرست در جامعه دارم، فراهم کردن این امکانات کار بسیار سخت و خارقالعادهای نیست. البته در کنار این سازمان هم کم نیستند افراد خیری که علاقهمند به کمک و همکاری در این زمینه هستند. صدور مجوزهای قانونی و قرار دادن فضاهای مناسب در اختیار این خیرین میتواند بسیار اثربخش باشد. در حقیقت یکی از بزرگترین مشکلات در مسیر تأسیس خانههای نگهداری از سالمندان، مشکل ملک است. این درحالی است که دولت میتواند از برخی از املاکی که در اختیار دارد استفاده کند و با قرار دادن آنها در اختیار داوطلبان خیر و البته با نظارت نهادهای مربوطه گامی بزرگ در جهت رفع مشکلات زنان سالمند خودسرپرست و تنها بردارد.
من بهعنوان یک فعال اجتماعی که سالهاست در حوزه زنان فعالیت میکنم، باید بگویم از سال 97 بهدنبال افزایش مشکلات اقتصادی، کیفیت زندگی این افراد بشدت تحت تأثیر قرار گرفت؛ تا جایی که میتوان گفت مشکلات اقتصادی بهعنوان یک آسیب، دستهای از سالمندان تنها را که در طبقه متوسط جامعه زندگی میکردند بهحاشیه راند. بسیاری از آنها در اثر فشار اقتصادی برخی از امکانات زندگی خود مانند مسکن را از دست دادند. در حقیقت تعداد زیادی از زنانی که امروز کارتن خواب هستند چند سال پیش خانه داشتند اما با افزایش هزینه رهن و اجاره امکان زندگی در منطقه خود را از دست دادند. آنها ناگزیر هرسال به منطقههای پایینتر جابهجا شدند و درنهایت به جایی رسیدند که دیگر امکان تهیه مسکن در شهر محل زندگی خود را نداشتند و به حاشیه رانده شدند و در نهایت هم آواره خیابانها شده به کارتن خوابی روی آوردند. این حقیقتی تلخ و گزنده است که از اوایل سال 97 به بدترین شکل ممکن شروع شد و در سال 98 افزایش یافت و متأسفانه در سال 99، شیوع کرونا هم مزید بر علت شد با اضافه کردن مشکلات آنها بر سیر صعودی منحنی رشد زنان سالمند حاشیه نشین و کارتن خواب افزود. برکسی پوشیده نیست که در یکسال اخیر شیوع بیماری کرونا علاوه بر تنشها و نگرانیهای خطرات ناشی از آن برای قشر سالمند جامعه توانست هزینههای بسیاری را به زندگی این گروه آسیب پذیر تحمیل کند. در واقع شیوع کرونا و عدم حمایتهای لازم شرایط سختی را برای سالمندان رقم زد و البته گروه آسیب پذیر و فقیر سالمندان را بیش از دیگران در معرض مشکلات و سختیها قرار داد.
از نظر من، کشور ما توان و امکان ساماندهی سالمندان تنها و رفع مشکلات آنها را دارد. چون از یک سو متخصصانی دارد که میتوانند با سیاستگذاریهای درست، نهادهای حمایتی را در مسیر صحیح انجام وظیفه خود در قبال سالمندان هدایت کنند و از سوی دیگر املاکی را که هنوز در سطح شهرها وجود دارد که امکان تبدیل به پناهگاه زنان سالمند دارند. همانطور که پیشتر اشاره کردم با قرار دادن این املاک در اختیار افراد و گروههایی که کاملاً به شکل رسمی و مشخص متقاضی پذیرش مسئولیت تأسیس خانههای سالمندان هستند و همچنین تسریع در روند صدور مجوز برای این دسته از افراد خیر میتوان به فراهمسازی شرایط مناسب نگهداری از سالمندان تنهایی که جوانی خود را برای رشد وشکوفایی خانواده و جامعه خود صرف کردهاند، فراهم کنند. البته همانطور که گفتم پس از تأسیس این مراکز باید نهادهای نظارتی بر حسن انجام کارها نظارت داشته باشند و در رفع مشکلات کمک کنند. متأسفانه در شرایط فعلی جامعه برخی از مراکز سالمندان مردم نهاد در معرض مشکلات بسیاری قرار دارند. چون حمایتهای درستی از آنها صورت نمیگیرد و برخی از آنها حتی برای تهیه مایحتاج اولیه زندگی سالمندان با مشکلات بسیار مواجه شدهاند. از اینرو باید فرایند تأسیس و فعالیت این مراکز بدرستی صورت گیرد و در میانه راه نباید آنها را رها کرد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه