نقش و تأثیر عکسها در کرونا کمرنگ شده است
سعید صادقی
عکاس جنگ
به خاطر متفاوت بودن شرایط اجتماعی امروز ایران با روزگار جنگ تحمیلی باورپذیری افراد نسبت به مسائل موجود در جامعه مانند کرونا نسبت به گذشته کمرنگ تر شده است. شرایط اجتماعی دوران جنگ ایران و عراق به گونهای بود که همه از پیر گرفته تا نوجوان 13 ساله احساس مسئولیت میکردند آن هم با خلوص نیت و صادقانه در برابر طوفان تهاجم سنگین نظامی با قدرت ایستادگی کردند. آن هم در مقابل نیرویی که از طرف شرق و غرب و همسایههای عرب به کمک ثروتشان حمایت میشدند؛ در آن طوفان هولناک با دستان خالی و سلاح اندکی که داشتیم در آن خشونت خونین و ویرانی سرزمینمان ایران، جوانان فداکار بسیاری عاشقانه و با تصور ایجاد زندگی با شرافت و به دور از تحقیرها و داشتن عزت ملی جانشان را عاشقانه ایثار کردند و در عمق باورها و انگیزه هاشان در قالب اعتماد به حکومت، دشمن مهاجم را به زانو در آوردند، به طوری که حمله کننده تقاضای اتمام جنگ را کرد. من به عنوان عکاسی که در سالهای جنگ حضور داشتم و با آن جانهای ایثارگر همنفس شده بودم بعینه دیدم که شهدا چگونه از جانشان گذشتند. اما امروز با گذشت زمان شرایط اجتماعی به گونهای شده است که دیگر حال مردم نسبت به دوران دفاع مقدس متفاوت شده است وساختار اجتماعی موجود در جامعه دیگر به مانند آن دوران نیست، به عنوان عکاس سالهای جنگ آنچه در تصاویر کرونا میبینم برای برخی از افراد بیشتر یک نمایش است، در حالی که ذات و ماهیت عکسهای دوران هشت ساله جنگ ارتباط ها و همدلیهای مشترک با هویت و ریشههای اصالت سرزمین ایران هویداست، چون ذات دفاع مردمی اعتماد به ماندن و حفظ سرزمینمان بود؛ برای همین مادران فرزندان خود را و همسران جوان تازه به خانه بخت رفته، شوهرانشان را با باورهای عاشقانه روانه میدان جنگ میکردند. من نیز که تازه ازدواج کرده بودم با اصرار همسرم به جبهه میرفتم وهمه بر این باور بودند که خدا هر چه بخواهد همان خواهد شد و خیلی مسائل دیگر که اکنون نمیتوان آن را گفت.
انسان در عینیت جنگ بین کشورها و آدمها بیشتر به مرگ و ویرانی نزدیک است تا در واقعه کرونا؛ در کرونا بحث اعتماد مردم همه چیز را شکل میدهد. دیواری است به نام اعتماد که مرز آن با بیاعتمادی فاصله اندکی دارد. عدم اعتماد باعث شده است که مردم در برابر مراقبت از خود بیتفاوت شوند و باورشان را از دست بدهند. در چه صورت مردم به ویرانگری کرونا اعتماد میکنند؟ زمانی که فرزند یا نزدیکانشان از بین برود و به باور خطرناک بودن ویروس کرونا برسند، اما در جنگ همه چیز بود. ما به مرگ چسبیده بودیم اما شرایط برایمان عادی تر بود. حس رفتن به بهشت بود. حس زیبایی بود و نه زشتی، اما کرونا مقوله ای وحشتناک است که هنوز برای جامعه ما قابل باور نیست؛ بسیاری از کشورها چند مرحله واکسن زدهاند ،اما هنوز کشور ما به صورت همگانی واکسن نزده است همین مسأله هم به نوعی مردم را دلسرد میکند.عکس و نقش آن در آگاهی مردم دیگر مانند سابق نیست.عکس دیگر آن اثر سابق را در جامعه ندارد، حتی زمانی که سرعت در انتقال عکس و مفهوم به شدت بالاست. اگر در زمان جنگ عکاسی میکردیم، یک هفته طول میکشید تا عکس به تهران برسد و چاپ شود و با مخاطب ارتباط بگیرد، اما حالا بعد از چند ثانیه عکس در سایتهای دنیا دست به دست میشود. سرعت ارتباطات جهانی آنقدر عمیق است که بیشتر باید به آن توجه کرد. مردم با همین ارتباطات همه چیز را میدانند. این هم خود مزید بر علت بیاعتمادیها میشود؛ زمانی مردم همه چیز را میپذیرند که حاکمیت هم بتواند اعتماد را در جامعه تقویت کند، اعتمادی که منجر به تأثیرگذاری عکسها میشود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه