از تهران با عشق


محمدعلی حیدری
نویسنده
در یک دهه اخیر، نویسندگان زیادی که اغلب آنها سابقه مطبوعاتی داشتند، وارد بازار نشر شده‌اند و اغلب، آثاری پرخواننده و پرفروش داشته‌اند. یکی از مهم‌ترین دلایل توجه به این آثار، جدا از تبلیغات و معرفی درست رسانه‌ای و حمایتی که اغلب روزنامه‌نگاران از همکاران نویسنده‌شان داشته‌اند، نثر و نوع نگاه حاکم بر این آثار است. در حالی که در بیست سال گذشته کمتر می‌توان از نثر سالم و ادبیات کم‌ایراد صحبت کرد، روزنامه‌نگاران در مقایسه با بسیاری دیگر از نویسندگان تازه‌کار، بواسطه دانش و تجربه فراوان نوشتن، نثری پالوده و سلامت دارند. داستان‌های آنها، حال و هوای اجتماعی دارد و این ویژگی، کتاب‌ها را زنده، باطراوت و برای خواننده شیرین می‌کند.
«تهران، قلهک، کوچه آفتاب» اثر محدثه واعظی‌پور، مجموعه داستانی است که به‌تازگی وارد بازار نشر شده و نویسنده آن، سابقه‌ای بیست ساله در روزنامه‌نگاری سینمایی دارد. همین سابقه و اشاره، راهی برای ورود به دنیای کتاب است. کتابی با هشت قصه درباره تهران و عشق. قصه‌ها کوتاه و گاه، بعضی مانند «بام تهران» ثبت یک لحظه حساس هستند. یک لحظه سرنوشت‌ساز که ممکن است دیگر تکرار نشود. پرداخت داستانی قصه‌ها، در عین سادگی مستحکم است و هر داستان، تماشاگر را با خود همراه می‌کند. با توجه به روحیه زنانه‌ای که بر روایت حاکم است، می‌توان گفت با اثری پراحساس و نه احساساتی روبه‌روییم. نویسنده با عشق و حسرت به تهران و آدم‌هایش چشم دوخته است. آدم‌هایی از جنس پریسا، یاسمن و کاوه که هر کدام یک قهرمان هستند و آدم‌هایی از جنس ملیحه خانم که با امیدواری، معنایی مضاعف به زندگی بخشیده‌اند. ردپای نسل جوان و عشق‌های شکننده‌شان هم در کتاب هست. اگرچه نه به پررنگی نسل‌های قبل. اما نشانه‌ها کم نیست تا تهران و جوان‌هایش را پیدا کنیم. «تهران، قلهک، کوچه آفتاب» خوشخوان است، جمله‌ها کوتاه هستند و هر قصه معمولاً، با یک ضربه آغاز شده یا به پایان می‌رسد. مثل «بهجت‌آباد» که کابوس شخصیت اصلی را روایت می‌کند، همراه او به گذشته سفر می‌کنیم و به عشقی از دست رفته می‌رسیم. در «میرداماد» قصه با یک ضربه و شوک تمام می‌شود و خواننده با حال و هوای شخصیت‌ها شریک می‌شود.
نام هر قصه «تهران، قلهک، کوچه آفتاب» برگرفته از یک محله پایتخت است، شخصیت‌ها در جغرافیای تهران معنا پیدا می‌کنند و آن محله، بخشی از هویت آنهاست. سعی شده وضعیت طبقاتی و فرهنگی متناسب با هر محله در قصه نمود پیدا کند و بی‌آنکه فقر و اختلاف طبقاتی چشمگیر این سال‌ها در کتاب خودنمایی کند، شرحی از مصایبی باشد که مردم شهر، کم و بیش با آن دست به گریبانند. خواندن این کتاب، برای آنها که تهران، راوی قصه عشق‌شان است، لذت بیشتری دارد.
مجموعه داستان «تهران، قلهک، کوچه آفتاب»
محدثه واعظی‌پور
نشر عنوان

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7612/16/575369/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها