توکل و توسل، رمز عملیات علیه دشمن درونی و بیرونی
علیرضا مزینانی
معاون تبلیغات قرارگاه خاتم الانبیا در دوران دفاع مقدس
معنویت از ابتدا در جبهههای دفاع مقدس حضوری ملموس داشت و توکل و توجه رزمندگان به قدرت لایزال الهی به چشم میآمد. اما با انسجام نیروها، این روحیه فرصت بروز بهتر و بیشتری یافت. بدین معنا که از هنگام اداره جبههها تحت مدیریت یکپارچه و منسجم نیروهای انقلاب، تحولات مبنایی در جبههها بهوجود آمد که ضمن اتفاقات چشمگیر در روند عملیاتها از بعد معنوی نیز تأثیرگذار بود و فرصتی برای گسترش روحیه معنوی در جبههها فراهم آمد. در نتیجه تأثیر متقابل عملیاتها و معنویت پیروزیهای بزرگی نیز نصیب رزمندگان اسلام شد. شاید اوایل افراد و سازمانهایی با تفکر و نیات متفاوتی از جمله هیجانات انقلابی در جبهه حضور پیدا میکردند و چند صباحی به جبهه میآمدند و مؤثر یا غیرمؤثر بعد از یک مدت برمیگشتند اما بعد از مدیریت منسجم، با گسترش مسائل معنوی روندعملیات در جبههها بهطور کامل تفاوت کرد.
امام خمینی(ره) حامی معنویت جبههها
نکته مهم در موضوع معنویت رزمندگان اسلام، نفوذ و هدایت معنوی حضرت امام(ره) بود. امام خمینی(ره)گامبهگام اهالی جبهه را بهسوی صفات عالیه پیش میبرد و روح و روحیه شجاعت، شهامت، ایثار و معنویت را به جامعه میدمید. چند نکته در این ارتباط بهنظرم مهم هستند و در خصوص معنویت در جبهه و در رزمندگان تعیین کننده بودند. اگر این موارد را در پشت جبهه هم جاری و ساری میکردیم، با قوت و جرأت میتوان گفت که مشکلات اخلاقی جامعه در سطوح مختلف خیلی کمتر بود.
نکته اول اینکه اغلب فرماندهان از جمله فرماندهان عالیرتبه جنگ، چه سپاهی و چه ارتشی، امام را باور داشتند و گوش و چشم و جانشان متوجه امام(ره) بود. براین اساس ملاک و معیار آنان در تصمیمات، رهنمودهای معنوی امام بود و خطوط اصلی و استراتژیک دفاعی را با اتکا به رهنمودهای ایشان تبیین و تدوین میکردند. یا بهصورت مستقیم از فرمایشات و نظرات ایشان که آشکارا بیان میشد یا از طریق استفسار و تلاش برای یافتن صلاحدیدهای امام خمینی(ره) بهدست میآوردند یا بر اساس آنها مسائل مهم و استراتژیک را دنبال میکردند.
نکته دوم، انتخاب فرماندهان، معاونان و مسئولیتهای مرتبط با جنگ، توسط ارتش و سپاه برپایه معیارهای دینی و اخلاقی بود. براین اساس فرماندهان از میان بهترینها از جهت صفات عالیه، پاک ترینها، شجاع ترینها، متواضع ترینها، باهوش ترینها، پرتلاش ترینها و متعهدترین افراد از میان رزمندگان انتخاب میشدند. شاهد آن هم طیف شهدای عالی مقام از فرماندهان اصلی جنگ تا فرماندهان جزء میباشد که تمامی در این صفات برجسته اشتراک داشتند و به فراخور حال دارای مقام و منزلتی خاص بودند. شهید باکری، شهید زینالدین، شهید خرازی، شهید آبشناسان، شهید بابایی و بسیاری دیگر از فرماندهان که آخرین شان شهید قاسم سلیمانی بود جملگی در حیات دنیایی از یک سبک و سیاق برخوردار و همه از بهترینها بودند. اینان در موضوعات استراتژیک جنگ و عملیاتها، گوش به فرمان امام و فرماندهان بالادستی بودند. درواقع میان فرماندهان و امام یک رابطه مرید و مرادی برقرار بود که عشق و دوستی خمیرمایه آن بود. رابطهای برمبنای باورپذیری و تبعیت محبت آمیز و فداکارانه، این واقعیتی بود که هر کس آن ایام پایش به جبههها رسیده باشد بهعینه مشاهده و درک کرده است.
نکته قابل ذکر دیگر این است که چه عاملی موجب تعالی معنویت درجبههها بود و فضای جبههها را به سوی معنویت بیشتر پیش میبرد، پاسخ این پرسش را باید در پیوند مجموعه رزمندگان از صدر تا ذیل با مکتب اهل بیت دانست. اغلب جلسات مشورتی و تصمیمگیری با آیاتی از قرآن کریم و ذکر فضایل و رهنمودهای بزرگان دین آغاز میشد و توکل فرماندهان به لطف خداوند متعال و توسل به ائمه اطهار شاخصه این جلسات بود. در طول جلسات و حین طرح موضوعات جنگ توجه فرماندهان به امورمعنوی بود.
براین اساس، آغازعملیاتها بدون استثنا با توجه و توسل به مسائل معنوی بوده و پس از خواندن دعا بهصورت جمعی و خواندن آیاتی الهام بخش از قرآن کریم و قرآن به سر گرفتن، رمز عملیات اعلام میشد. این همه بیانگر جایگاه مسائل معنوی نزد فرماندهان بالادستی وسایر ردههای مدافعان کشوربود.
رضای الهی محوریترین انگیزه مدافعان
نزد ردههای مرتبط با جنگ درکلیه سطوح نظامی و غیر نظامی معیار و ملاک همه دست اندرکاران درتلاشهای معمول جلب رضایت الهی بود. از اینرو رضایت خداوند معیاری برای سنجش درستی ونادرستی اعمال و اقدامات بود تا آنجا که درهدف قرار دادن مناطق شهری عراق و رفتار با اسرای جنگی نیز ظهور و بروز داشت. بر این اساس میتوان به جرأت گفت یکی از معیارهای حاکم برسلسله مراتب فرماندهی در دوران دفاع مقدس، میزان نزدیکی فرد به خداوند و خلوص افراد بود. به این معنا که فرماندهان اصلی کسانی بودند که کمترین خللی در ایمان و اخلاص شان راه نداشت و هر یک مالک اشتری بودند که به صفات اخلاقی و معنوی زیادی متصف بودند. از اینرو فرماندهان اصلی و فرماندهان یگانها الگویی برای سایر رزمندگان و سرمشق آنان درمسائل معنوی بودند. آنان درهرشرایطی نمازهایشان را اول وقت و با حضور قلب میخواندند، اغلب شبها به نماز شب برمیخاستند، در توکل به خداوند متعال و در اعمال خیر و نیک بریکدیگر پیشی می گرفتند و این همه در شرایطی بود که در انجام وظایف خودشان کمترین تعلل و کوتاهی نداشتند. فرماندهان هرچه از موقعیت و جایگاه رفیعتری برخوردار بودند، دارای روحی صیقلیتر بودند.
از آنجا که توجه مجموعه دستاندرکاران دفاع مقدس به خدا بود و همه برای رضای خدا کار و مجاهدت میکردند، بین فرماندهان و مسئولان در هیچ سطحی هرگز اختلافی از جنس اختلافات سیاسی و مغرورانه پیش نمیآمد. حتی بچههایی که شاید از نظرسیاسی همنظر نبودند، فضای جبههها عاری از بحث و جدل و تنش بود و هیچ موقع اتفاق نمیافتاد فردی بهدلیل گرایش سیاسی مورد بغض و دشمنی دیگری قرار گیرد و روحیه برادری و صفا و صمیمیت میان اهالی جبهه موج میزد. همه توجهات به دفع شر دشمن و پیروزی بر ظلم و تجاوز بود. همه یکدل و متفق، در انجام وظایف خودشان سعی و کوشش داشتند و در کسب صفات عالیه از یکدیگر سبقت میگرفتند.
واحد تبلیغات و آموزش در دوران دفاع مقدس هم فعالیتهای زیادی برای این که جو معنوی جبههها بالا برود انجام میدادند. ما در تبلیغات برنامههای مختلفی داشتیم. اعزام مبلغ بهصورت منظم در یگانها انجام میشد تا نمازهای جماعت سر وقت تشکیل شود، دعاها خوانده شود و از مداحان اهل بیت و شعرا دعوت میشد و برنامههای مذهبی متنوعی در مراسم مختلف برگزار میشد. رزمندگان در این گونه مراسم و برنامهها شرکت میکردند و تمام تلاش ما این بود که در واحد تبلیغات نیازهای معنوی رزمندهها را تأمین کند و آنچه لازم است با حضور علما و روحانیون، مداحان و رزمندههایی که کارهای هنری مثل خطاطی، نقاشی یا کارهای دیگری که بود همه اینها به نحو احسن انجام شود.
در یک کلام میتوانم بگویم که فضای معنوی همچون چتری در تمامی جبههها سایهاش گسترده بود و مدیریت جنگ با هدفگذاریهای مطلوب به ایجاد و حفظ جو معنوی در جبههها یاری رسان بود. این فضا منجر به توسعه جو معنوی شده و در نتیجه سختترین خطوط دشمن در مناطق مختلف عملیاتی با پیروزیهای بزرگی همراه بود و بر صداقت و همت و غیرت رزمندگان تکیه داشت. امیدوارم آن فضای معنوی و رفتارها و نگرشهای سازنده و الهی بچههای رزمنده دیروز بار دیگر بر شهرها و روستاهای کشور حاکم شود تا بر اساس آن دوستی استوار و همه توجهات به سوی خدای یکتا باشد و برای کشورمان پیروزیهای بیشتری را در تمام زمینهها به ارمغان بیاورد.
معاون تبلیغات قرارگاه خاتم الانبیا در دوران دفاع مقدس
معنویت از ابتدا در جبهههای دفاع مقدس حضوری ملموس داشت و توکل و توجه رزمندگان به قدرت لایزال الهی به چشم میآمد. اما با انسجام نیروها، این روحیه فرصت بروز بهتر و بیشتری یافت. بدین معنا که از هنگام اداره جبههها تحت مدیریت یکپارچه و منسجم نیروهای انقلاب، تحولات مبنایی در جبههها بهوجود آمد که ضمن اتفاقات چشمگیر در روند عملیاتها از بعد معنوی نیز تأثیرگذار بود و فرصتی برای گسترش روحیه معنوی در جبههها فراهم آمد. در نتیجه تأثیر متقابل عملیاتها و معنویت پیروزیهای بزرگی نیز نصیب رزمندگان اسلام شد. شاید اوایل افراد و سازمانهایی با تفکر و نیات متفاوتی از جمله هیجانات انقلابی در جبهه حضور پیدا میکردند و چند صباحی به جبهه میآمدند و مؤثر یا غیرمؤثر بعد از یک مدت برمیگشتند اما بعد از مدیریت منسجم، با گسترش مسائل معنوی روندعملیات در جبههها بهطور کامل تفاوت کرد.
امام خمینی(ره) حامی معنویت جبههها
نکته مهم در موضوع معنویت رزمندگان اسلام، نفوذ و هدایت معنوی حضرت امام(ره) بود. امام خمینی(ره)گامبهگام اهالی جبهه را بهسوی صفات عالیه پیش میبرد و روح و روحیه شجاعت، شهامت، ایثار و معنویت را به جامعه میدمید. چند نکته در این ارتباط بهنظرم مهم هستند و در خصوص معنویت در جبهه و در رزمندگان تعیین کننده بودند. اگر این موارد را در پشت جبهه هم جاری و ساری میکردیم، با قوت و جرأت میتوان گفت که مشکلات اخلاقی جامعه در سطوح مختلف خیلی کمتر بود.
نکته اول اینکه اغلب فرماندهان از جمله فرماندهان عالیرتبه جنگ، چه سپاهی و چه ارتشی، امام را باور داشتند و گوش و چشم و جانشان متوجه امام(ره) بود. براین اساس ملاک و معیار آنان در تصمیمات، رهنمودهای معنوی امام بود و خطوط اصلی و استراتژیک دفاعی را با اتکا به رهنمودهای ایشان تبیین و تدوین میکردند. یا بهصورت مستقیم از فرمایشات و نظرات ایشان که آشکارا بیان میشد یا از طریق استفسار و تلاش برای یافتن صلاحدیدهای امام خمینی(ره) بهدست میآوردند یا بر اساس آنها مسائل مهم و استراتژیک را دنبال میکردند.
نکته دوم، انتخاب فرماندهان، معاونان و مسئولیتهای مرتبط با جنگ، توسط ارتش و سپاه برپایه معیارهای دینی و اخلاقی بود. براین اساس فرماندهان از میان بهترینها از جهت صفات عالیه، پاک ترینها، شجاع ترینها، متواضع ترینها، باهوش ترینها، پرتلاش ترینها و متعهدترین افراد از میان رزمندگان انتخاب میشدند. شاهد آن هم طیف شهدای عالی مقام از فرماندهان اصلی جنگ تا فرماندهان جزء میباشد که تمامی در این صفات برجسته اشتراک داشتند و به فراخور حال دارای مقام و منزلتی خاص بودند. شهید باکری، شهید زینالدین، شهید خرازی، شهید آبشناسان، شهید بابایی و بسیاری دیگر از فرماندهان که آخرین شان شهید قاسم سلیمانی بود جملگی در حیات دنیایی از یک سبک و سیاق برخوردار و همه از بهترینها بودند. اینان در موضوعات استراتژیک جنگ و عملیاتها، گوش به فرمان امام و فرماندهان بالادستی بودند. درواقع میان فرماندهان و امام یک رابطه مرید و مرادی برقرار بود که عشق و دوستی خمیرمایه آن بود. رابطهای برمبنای باورپذیری و تبعیت محبت آمیز و فداکارانه، این واقعیتی بود که هر کس آن ایام پایش به جبههها رسیده باشد بهعینه مشاهده و درک کرده است.
نکته قابل ذکر دیگر این است که چه عاملی موجب تعالی معنویت درجبههها بود و فضای جبههها را به سوی معنویت بیشتر پیش میبرد، پاسخ این پرسش را باید در پیوند مجموعه رزمندگان از صدر تا ذیل با مکتب اهل بیت دانست. اغلب جلسات مشورتی و تصمیمگیری با آیاتی از قرآن کریم و ذکر فضایل و رهنمودهای بزرگان دین آغاز میشد و توکل فرماندهان به لطف خداوند متعال و توسل به ائمه اطهار شاخصه این جلسات بود. در طول جلسات و حین طرح موضوعات جنگ توجه فرماندهان به امورمعنوی بود.
براین اساس، آغازعملیاتها بدون استثنا با توجه و توسل به مسائل معنوی بوده و پس از خواندن دعا بهصورت جمعی و خواندن آیاتی الهام بخش از قرآن کریم و قرآن به سر گرفتن، رمز عملیات اعلام میشد. این همه بیانگر جایگاه مسائل معنوی نزد فرماندهان بالادستی وسایر ردههای مدافعان کشوربود.
رضای الهی محوریترین انگیزه مدافعان
نزد ردههای مرتبط با جنگ درکلیه سطوح نظامی و غیر نظامی معیار و ملاک همه دست اندرکاران درتلاشهای معمول جلب رضایت الهی بود. از اینرو رضایت خداوند معیاری برای سنجش درستی ونادرستی اعمال و اقدامات بود تا آنجا که درهدف قرار دادن مناطق شهری عراق و رفتار با اسرای جنگی نیز ظهور و بروز داشت. بر این اساس میتوان به جرأت گفت یکی از معیارهای حاکم برسلسله مراتب فرماندهی در دوران دفاع مقدس، میزان نزدیکی فرد به خداوند و خلوص افراد بود. به این معنا که فرماندهان اصلی کسانی بودند که کمترین خللی در ایمان و اخلاص شان راه نداشت و هر یک مالک اشتری بودند که به صفات اخلاقی و معنوی زیادی متصف بودند. از اینرو فرماندهان اصلی و فرماندهان یگانها الگویی برای سایر رزمندگان و سرمشق آنان درمسائل معنوی بودند. آنان درهرشرایطی نمازهایشان را اول وقت و با حضور قلب میخواندند، اغلب شبها به نماز شب برمیخاستند، در توکل به خداوند متعال و در اعمال خیر و نیک بریکدیگر پیشی می گرفتند و این همه در شرایطی بود که در انجام وظایف خودشان کمترین تعلل و کوتاهی نداشتند. فرماندهان هرچه از موقعیت و جایگاه رفیعتری برخوردار بودند، دارای روحی صیقلیتر بودند.
از آنجا که توجه مجموعه دستاندرکاران دفاع مقدس به خدا بود و همه برای رضای خدا کار و مجاهدت میکردند، بین فرماندهان و مسئولان در هیچ سطحی هرگز اختلافی از جنس اختلافات سیاسی و مغرورانه پیش نمیآمد. حتی بچههایی که شاید از نظرسیاسی همنظر نبودند، فضای جبههها عاری از بحث و جدل و تنش بود و هیچ موقع اتفاق نمیافتاد فردی بهدلیل گرایش سیاسی مورد بغض و دشمنی دیگری قرار گیرد و روحیه برادری و صفا و صمیمیت میان اهالی جبهه موج میزد. همه توجهات به دفع شر دشمن و پیروزی بر ظلم و تجاوز بود. همه یکدل و متفق، در انجام وظایف خودشان سعی و کوشش داشتند و در کسب صفات عالیه از یکدیگر سبقت میگرفتند.
واحد تبلیغات و آموزش در دوران دفاع مقدس هم فعالیتهای زیادی برای این که جو معنوی جبههها بالا برود انجام میدادند. ما در تبلیغات برنامههای مختلفی داشتیم. اعزام مبلغ بهصورت منظم در یگانها انجام میشد تا نمازهای جماعت سر وقت تشکیل شود، دعاها خوانده شود و از مداحان اهل بیت و شعرا دعوت میشد و برنامههای مذهبی متنوعی در مراسم مختلف برگزار میشد. رزمندگان در این گونه مراسم و برنامهها شرکت میکردند و تمام تلاش ما این بود که در واحد تبلیغات نیازهای معنوی رزمندهها را تأمین کند و آنچه لازم است با حضور علما و روحانیون، مداحان و رزمندههایی که کارهای هنری مثل خطاطی، نقاشی یا کارهای دیگری که بود همه اینها به نحو احسن انجام شود.
در یک کلام میتوانم بگویم که فضای معنوی همچون چتری در تمامی جبههها سایهاش گسترده بود و مدیریت جنگ با هدفگذاریهای مطلوب به ایجاد و حفظ جو معنوی در جبههها یاری رسان بود. این فضا منجر به توسعه جو معنوی شده و در نتیجه سختترین خطوط دشمن در مناطق مختلف عملیاتی با پیروزیهای بزرگی همراه بود و بر صداقت و همت و غیرت رزمندگان تکیه داشت. امیدوارم آن فضای معنوی و رفتارها و نگرشهای سازنده و الهی بچههای رزمنده دیروز بار دیگر بر شهرها و روستاهای کشور حاکم شود تا بر اساس آن دوستی استوار و همه توجهات به سوی خدای یکتا باشد و برای کشورمان پیروزیهای بیشتری را در تمام زمینهها به ارمغان بیاورد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه