روز نوزدهم ماه رمضان – برای حضرت علی(ع)
ای امیرمؤمنان!
عبدالرحیم سعیدی راد
شاعر و پژوهشگر
در سراشیبی شب غرق شد، تیغ بدستی که فرق ماهت را نشانه رفت. کاش در آن سحرگاه آخر، وقتی حلقه در به گوشه لباست چنگ انداخت، صبر میکردی و میماندی. کاش وقتی مرغابیها راهت را سد کرده بودند و عبایت را میکشیدند و با التماس از تو میخواستند که بمانی، میماندی. کاش تنها همان یک شب را که تیغها و سایهها همدست شده بودند، در خانه میماندی.
یا علی(ع)! برخیز! کوچههای کوفه پا به پای یتیمان گرسنه، انتظارت را میکشند. چشمهایت را باز کن! تا خورشید از گوشه لبان یتیمان کوفه طلوع کند. برخیز، چشمهای مهربانت را بر ما مبند! ما اهل کوفه نیستیم! همین.
شاعر و پژوهشگر
در سراشیبی شب غرق شد، تیغ بدستی که فرق ماهت را نشانه رفت. کاش در آن سحرگاه آخر، وقتی حلقه در به گوشه لباست چنگ انداخت، صبر میکردی و میماندی. کاش وقتی مرغابیها راهت را سد کرده بودند و عبایت را میکشیدند و با التماس از تو میخواستند که بمانی، میماندی. کاش تنها همان یک شب را که تیغها و سایهها همدست شده بودند، در خانه میماندی.
یا علی(ع)! برخیز! کوچههای کوفه پا به پای یتیمان گرسنه، انتظارت را میکشند. چشمهایت را باز کن! تا خورشید از گوشه لبان یتیمان کوفه طلوع کند. برخیز، چشمهای مهربانت را بر ما مبند! ما اهل کوفه نیستیم! همین.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه