راه گریز از دام شیطان
حجت الاسلام والمسلمین مسعود تاج آبادی
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
قرآن، شیطان را دشمنی آشکار و پر قدرت برای انسان شمرده است؛ دشمنی که به عزت خداوند سوگند یاد کرده انسان را گمراه و پیوندش را با خداوند قطع کند؛ شیطان به هنگام رانده شدن از بهشت و مهلت گرفتن از خداوند برای زنده ماندن تا روز قیامت هدف و آرزوی خود را اضلال (نساء60: آری این شیطان است که میخواهد به ضلالتی دور گمراه شان کند) واغوا (ص22: شیطان گفت: به جاه و جلالت قسم که همه انسانها را اغوا میکنم مگر بندگان ناب تو را) برشمرد؛ بنابراین هدف نخست شیطان اضلال و هدف دیگرش اغوا است. واژه اضلال به معنای گمراه کردن دیگران است؛ انسان برای رسیدن به کمال و سعادت حقیقی ومقصدی که خالق هستی برایش معین کرده است باید از میان راه و روشهای گوناگون زندگی راه و روش خاصی را برگزیند؛ راه و روشی که قرآن ترسیم کرده و آن را صراط مستقیم نامیده است؛ اما شیطان میکوشد با شگردهای مختلفی انسانهای صراط مستقیم را گم و رها کند. اما اغوا به معنای کوشش شیطان برای دور ومنحرف کردن انسان از هدف برین زندگی است؛ ازنظر قرآن انسان متعالی انسانی است که اهدافی متناسب با استعدادها و توانمندیهای جسمی و روحیاش برگزیده است؛ بر این اساس اهداف انسان در دنیا باید فراتر از زندگی مادی و لذات دنیوی باشد؛ زندگی کردن برای بهرهمندی حداکثری از لذات دنیا هدفی درخور همه استعدادهای انسان نیست. از نظر قرآن هدف نهایی انسان از زندگی در دنیا باید پایبندی به صفات برتر اخلاقی، ایمان و دلبستگی و قرب حقیقی به خداوند متعال وآماده شدن برای زندگی حقیقی وجاودان در بهشت الهی باشد؛ انسانی که جز به ثروت اندوزی، قدرت طلبی، شهرتجویی و لذت حداکثری از زندگی دنیوی هدف و آرزوی دیگری در سر ندارد و تمام حقیقت و واقعیات هستی را منحصر در این امور میپندارد و ارزش واعتباری برای ایمان راستین، اخلاق مداری، عبادت و لذات فرامادی و زندگی پس از مرگ قائل نباشد دچار اغوای شیطان شده است: (نجم 30و29: پس تو ای پیامبر از هرکسی که از یاد ما رویگردان است و جز زندگی دنیا نمیخواهد روی بگردان - بلوغ فکری آنان همین اندازه است و تحقیقاً پروردگار تو بهتر میداند چه کسی از راه او گمراه شده و چه کسی راه یافته است.)
شایان ذکر است کسی که تنها راه گم کرده ودچار لغزشهای رفتاری شده است اما هدف متعالی از آفرینش خود و زندگی در دنیا را فراموش و انکار نکند، نجات یافتن و هدایت شدنش به صراط مستقیم ممکن و آسانتر است از کسی که افزون بر گمراهی دچار اغوای شیطان شده و غایت و هدف برین را انکار میکند. نکته دیگر این است شیطان برای اضلال و اغوای انسانها از شگردهایی مانند وسوسه کردن، زینت دادن گناهان، ترساندن، سنت سازی، به خشم آوردن و آرزوسازی یاری میجوید اما دو شگرد فراگیر شیطان وسوسه کردن و زینت بخشی گناهان است. اولین گام شیطان وسوسه کردن است؛ وسوسه کردن یعنی القای تصور و فکرانجام گناه یا ترک عمل شایسته در ذهن و دل انسان بدون اینکه شخص بفهمد این فکر انجام گناه به وسیله شیطان در ذهنش ایجاد شده است: (اعراف27: شیطان و یاران او شمارا ازآنجایی میبینند که شما نمیبینید.) گام دیگر شیطان زیباسازی و زینت بخشی به خطورات ذهنی است (نمل24: و شیطان اعمالشان را برایشان زینت داده و از راه منحرفشان کرده و هدایت نیافتهاند.)
بدیهی است با ظهور و وسوسه و تصور گناه در ذهن مؤمن از جانب شیطان، افکار و تصوراتی متضاد با تصور گناه در ذهن مؤمن پدید میآید؛ تصوراتی مانند تصور زشتی گناه و پیامدهای سوء دنیوی و اخروی آن؛ این تصورات متضاد با تصور گناه برآمده از باورهای دینی مانند ایمان به خداوند، معاد، لزوم پایبندی به دستورات دین وترک آنچه را که قرآن گناه شمرده، می باشد؛ و تا زمانی که این تصورات با تصور انجام گناه در میدان ذهن ودل مؤمن در جنگ و تضادند تصمیم وعزم جدی بر انجام گناه و پیروی از وسوسه شیطان در مؤمن ایجاد نمیشود؛ در این مرحله است که شیطان به زیباسازی وسوسهاش میپردازد ومیکوشد از یک سو فواید دنیوی گناه را در ذهن برجسته کند و از سوی دیگر با توجیهاتی زشتی و پیامدهای سوء گناه را کمرنگ و بی اهمیت جلوه دهد واز سوی سوم با برجسته کردن رحمت و مغفرت خداوند و توبه پذیر بودن او و امکان استغفار درآینده تردید در انجام گناه را از ذهن مؤمن زدوده و او را مصمم برانجام گناه کند (ر.ک، طباطبایی، بیتا، ج8 ص 41_40)
نکته درخور توجه این است که چگونه درمصاف با وسوسههای شیطان پیروز شویم. امام صادق(ع) پس از یاد کرد دشواری شناخت وسوسههای شیطان و گریز از آن میفرماید اگر مؤمن به چهار ویژگی آراسته شود با یاری خداوند مغلوب وسوسههای شیطان نمیشود، یکم، همواره به یاد داشته باشد که در پیشگاه خداست و او ناظر و آگاه بر افکار، حالات، نیتها و رفتارش میباشد؛ دوم، در انجام وظایف دینی پایداری کند؛ سوم، در دلش ترسی سازنده و برآمده از عظمت و شکوه خداوند متعال باشد؛ چهارم، خدا را زیاد با دل و زبانش یاد کند (ر.ک، مصطفوی، 1363، ص 164_163) گفتنی است براساس روایات اعمالی مانند صدقه دادن، روزه گرفتن، دوستی با مردم، پرهیز از عیبجویی، بردباری در برابر حوادث ناگوار، مشارکت در فعالیتهای پسندیده اجتماعی، پرهیز از همنشینی با گنه پیشگان و انصاف در تعامل با دیگران از جمله اقداماتی است که ذهن و دلمان را استوار و دربرابر وسوسههای شیطان نفوذناپذیر میکند. (ر. ک، محمدی ری شهری، 1367؛ص 94_87)
منابع:
* قرآن کریم * طباطبایی، محمدحسین، المیزان، قم، نشر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، بی تا. * محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، 1367. * مصطفوی، حسن، مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه، تهران، انتشارات قلم، 1363.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
قرآن، شیطان را دشمنی آشکار و پر قدرت برای انسان شمرده است؛ دشمنی که به عزت خداوند سوگند یاد کرده انسان را گمراه و پیوندش را با خداوند قطع کند؛ شیطان به هنگام رانده شدن از بهشت و مهلت گرفتن از خداوند برای زنده ماندن تا روز قیامت هدف و آرزوی خود را اضلال (نساء60: آری این شیطان است که میخواهد به ضلالتی دور گمراه شان کند) واغوا (ص22: شیطان گفت: به جاه و جلالت قسم که همه انسانها را اغوا میکنم مگر بندگان ناب تو را) برشمرد؛ بنابراین هدف نخست شیطان اضلال و هدف دیگرش اغوا است. واژه اضلال به معنای گمراه کردن دیگران است؛ انسان برای رسیدن به کمال و سعادت حقیقی ومقصدی که خالق هستی برایش معین کرده است باید از میان راه و روشهای گوناگون زندگی راه و روش خاصی را برگزیند؛ راه و روشی که قرآن ترسیم کرده و آن را صراط مستقیم نامیده است؛ اما شیطان میکوشد با شگردهای مختلفی انسانهای صراط مستقیم را گم و رها کند. اما اغوا به معنای کوشش شیطان برای دور ومنحرف کردن انسان از هدف برین زندگی است؛ ازنظر قرآن انسان متعالی انسانی است که اهدافی متناسب با استعدادها و توانمندیهای جسمی و روحیاش برگزیده است؛ بر این اساس اهداف انسان در دنیا باید فراتر از زندگی مادی و لذات دنیوی باشد؛ زندگی کردن برای بهرهمندی حداکثری از لذات دنیا هدفی درخور همه استعدادهای انسان نیست. از نظر قرآن هدف نهایی انسان از زندگی در دنیا باید پایبندی به صفات برتر اخلاقی، ایمان و دلبستگی و قرب حقیقی به خداوند متعال وآماده شدن برای زندگی حقیقی وجاودان در بهشت الهی باشد؛ انسانی که جز به ثروت اندوزی، قدرت طلبی، شهرتجویی و لذت حداکثری از زندگی دنیوی هدف و آرزوی دیگری در سر ندارد و تمام حقیقت و واقعیات هستی را منحصر در این امور میپندارد و ارزش واعتباری برای ایمان راستین، اخلاق مداری، عبادت و لذات فرامادی و زندگی پس از مرگ قائل نباشد دچار اغوای شیطان شده است: (نجم 30و29: پس تو ای پیامبر از هرکسی که از یاد ما رویگردان است و جز زندگی دنیا نمیخواهد روی بگردان - بلوغ فکری آنان همین اندازه است و تحقیقاً پروردگار تو بهتر میداند چه کسی از راه او گمراه شده و چه کسی راه یافته است.)
شایان ذکر است کسی که تنها راه گم کرده ودچار لغزشهای رفتاری شده است اما هدف متعالی از آفرینش خود و زندگی در دنیا را فراموش و انکار نکند، نجات یافتن و هدایت شدنش به صراط مستقیم ممکن و آسانتر است از کسی که افزون بر گمراهی دچار اغوای شیطان شده و غایت و هدف برین را انکار میکند. نکته دیگر این است شیطان برای اضلال و اغوای انسانها از شگردهایی مانند وسوسه کردن، زینت دادن گناهان، ترساندن، سنت سازی، به خشم آوردن و آرزوسازی یاری میجوید اما دو شگرد فراگیر شیطان وسوسه کردن و زینت بخشی گناهان است. اولین گام شیطان وسوسه کردن است؛ وسوسه کردن یعنی القای تصور و فکرانجام گناه یا ترک عمل شایسته در ذهن و دل انسان بدون اینکه شخص بفهمد این فکر انجام گناه به وسیله شیطان در ذهنش ایجاد شده است: (اعراف27: شیطان و یاران او شمارا ازآنجایی میبینند که شما نمیبینید.) گام دیگر شیطان زیباسازی و زینت بخشی به خطورات ذهنی است (نمل24: و شیطان اعمالشان را برایشان زینت داده و از راه منحرفشان کرده و هدایت نیافتهاند.)
بدیهی است با ظهور و وسوسه و تصور گناه در ذهن مؤمن از جانب شیطان، افکار و تصوراتی متضاد با تصور گناه در ذهن مؤمن پدید میآید؛ تصوراتی مانند تصور زشتی گناه و پیامدهای سوء دنیوی و اخروی آن؛ این تصورات متضاد با تصور گناه برآمده از باورهای دینی مانند ایمان به خداوند، معاد، لزوم پایبندی به دستورات دین وترک آنچه را که قرآن گناه شمرده، می باشد؛ و تا زمانی که این تصورات با تصور انجام گناه در میدان ذهن ودل مؤمن در جنگ و تضادند تصمیم وعزم جدی بر انجام گناه و پیروی از وسوسه شیطان در مؤمن ایجاد نمیشود؛ در این مرحله است که شیطان به زیباسازی وسوسهاش میپردازد ومیکوشد از یک سو فواید دنیوی گناه را در ذهن برجسته کند و از سوی دیگر با توجیهاتی زشتی و پیامدهای سوء گناه را کمرنگ و بی اهمیت جلوه دهد واز سوی سوم با برجسته کردن رحمت و مغفرت خداوند و توبه پذیر بودن او و امکان استغفار درآینده تردید در انجام گناه را از ذهن مؤمن زدوده و او را مصمم برانجام گناه کند (ر.ک، طباطبایی، بیتا، ج8 ص 41_40)
نکته درخور توجه این است که چگونه درمصاف با وسوسههای شیطان پیروز شویم. امام صادق(ع) پس از یاد کرد دشواری شناخت وسوسههای شیطان و گریز از آن میفرماید اگر مؤمن به چهار ویژگی آراسته شود با یاری خداوند مغلوب وسوسههای شیطان نمیشود، یکم، همواره به یاد داشته باشد که در پیشگاه خداست و او ناظر و آگاه بر افکار، حالات، نیتها و رفتارش میباشد؛ دوم، در انجام وظایف دینی پایداری کند؛ سوم، در دلش ترسی سازنده و برآمده از عظمت و شکوه خداوند متعال باشد؛ چهارم، خدا را زیاد با دل و زبانش یاد کند (ر.ک، مصطفوی، 1363، ص 164_163) گفتنی است براساس روایات اعمالی مانند صدقه دادن، روزه گرفتن، دوستی با مردم، پرهیز از عیبجویی، بردباری در برابر حوادث ناگوار، مشارکت در فعالیتهای پسندیده اجتماعی، پرهیز از همنشینی با گنه پیشگان و انصاف در تعامل با دیگران از جمله اقداماتی است که ذهن و دلمان را استوار و دربرابر وسوسههای شیطان نفوذناپذیر میکند. (ر. ک، محمدی ری شهری، 1367؛ص 94_87)
منابع:
* قرآن کریم * طباطبایی، محمدحسین، المیزان، قم، نشر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، بی تا. * محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، 1367. * مصطفوی، حسن، مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه، تهران، انتشارات قلم، 1363.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه