فردوسی، نمادی برجسته از یک ایرانی مسلمان
محمود شالویی
مشاور وزیر و دبیر شورای هماهنگی پاسداشت زبان فارسی
سالهای سال پیش از آنکه تشکلهای رسمی و غیررسمی قد برافرازند و رخ بنمایانند، دهقانزاده نیکوسرشتی از بهشت خراسان و دیار پاکان باغیرت عزم را جزم کرد و همه دارو و ندار خویش را در طبقی از صدق و صفا گذاشت و جانانه و دلاورانه از زبان و مرام فرزانه پارسی و شئون و شکوه ایرانی، نگاهبانی و نگاهداری نمود و از این رهگذر سترگ نامهای ماندگار (شاهنامه) را به رشته تحریر درآورد تا برای همیشه تاریخ پرفرّ و فروغ این دیار باوقار، سخن ببارد و باده مهر و ادب را بر شیفتگان و تشنگان در پهنه جغرافیای جهان بپیماید.
بدون تردید، حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی که در کنار فریدالدین عطارنیشابوری، جلاالدین محمد مولوی، شمسالدین حافظ و مصلحالدین سعدی شیرازی، بهعنوان پنج گنج غنی و ستون رفیع از ادب فارسی بهشمار میرود، خود چنان چهره نامآشنایی است که وی را به هیچ سخن دیگری درباره او نیازی نمییابیم تا بخواهیم او را بهسوی منزلگه منظورش همراهی نماییم، بلکه همان بهتر تا خوی و خواسته او را به درگاه حضرت معبود و خدای محبوبش طلب بداریم و از این منظر به عمق باطن پاک او پی ببریم. و چه بالاتر و برتر از اینکه ما هم طریق دقیق او را رفیق بگیریم و هماره دست بر پاکی و نیکی برداریم و کردار و گفتار ناپسند را که در حقیقت بلای جود و وجود ماست، از خویش بپیراییم:
همه دستپاکی و نیکی بریم/ جهان را به کردار بد نسپریم
در اندیشه فردوسی، همانطور که دانش و دانایی و بنای استدلالی از اصول غیرقابل وصف وی شمرده میشود، عواطف انسانی، نشاط و شادابی، ایثار و فداکاری، فکر و فرهنگ مهربانی و مهمتر از همه، رضای حقتعالی و خشنودی حضرت باری که اصل اصیل انسان متعالی است، موضع و محل توجه و توصیه بسیار است.
بهراستی که در هر گوشهای از سرودههای این مرد بزرگ طوسی، ایمان و اعتقاد راسخ به خداوند سبحان و تکیه بر خرد راستین انسانی، آشکارا موج میزند و چون آفتاب و ماهتاب پرتوهای خویش را مشفقانه و سخاوتمندانه بر اکناف و اطراف میافشاند.
با اندکی تأمل و تتبع در کلام و بیان فردوسی، بهخوبی میتوانیم به این حقیقت پی ببریم که وی بهراستی و درستی مردی خداپرست و خردورز بود و در این راستا میکوشید تا خدای خویش را آگاهانه و خردمندانه بپرستد و نیکی و پاکی را حاصلی از آن بداند.
بنابراین از همینجاست که تفاوت حکیم طوس با پیشینیان و پسینیان و یا همعصران و همسرایان او بیشتر هویدا میشود و خردورزی و دانایی در همه امور انسانی حتی احساسات درونی و گرایشهای معنوی او بر فراز توجه و توجیه او جای میگیرد. و البته از وجوه آشکار فردوسی هم این است که وی نهتنها به دین و آیین توحیدی و عقاید مسلمانی الزام و التزام بنیادی دارد بلکه به آداب اجتماعی، سنن ملی، مفاخر سرزمینی و علایق فرهنگ مادری نیز صمیمانه مهر میورزد و از همین منظر است که با جرأت میتوان درباره او گفت:
«فردوسی نمادی برجسته از یک ایرانی مسلمان و مسلمان ایرانی است» زیرا که از یکسو دین مبین اسلام را بهعنوان رهاوردی آسمانی و نسخه کامل رستگاری در جان و دل خویش جای میدهد و از سر صدق و اخلاص و بیهیچ روی و ریایی بدان عشق میورزد، تعالیم عالیه آن را ارج مینهد و به آن اهتمام تمام مینماید و از دیگر سوی، سرزمین بزرگ مادری و میراث ارزشمند پدری (ایران عزیز) را هم از سویدای جان و جهان خویش دوست میدارد و بدان مباهات میکند و هیبت و هیجان آن را پاس میدارد.
بدین توصیف است که او دینمداری وطنپرست و خردمندی خداپرست بهشمار میرود و یاد و نام و اثرش به بلندای جهان ماندگار میشود.
اکنون و در موسم طراوت و تازگی طبیعت است که: «25 اردیبهشت» فرارسیده و پیوندی خجسته و پسندیده را به ارمغان آورده تا بزرگداشت و گرامیداشت فردوسی با روز پاسداشت زبان فارسی در یکدیگر تنیده شود و از این دو مناسبت فربه و فرخنده، گشایشی خجسته پدید آید و تقارنی میمون و مبارک صورت پذیرد. در این مقال با اغتنام فرصت، مقام و منزلت فردوسی ارجمند را پاس میداریم و از درگاه بلند ربانی برای آن حکیم الهی و راد مرد عزیز ایرانی، نیکنامی دنیاوی و رستگاری اخروی تقاضا مینماییم و همزمان با آن، روز پاسداری از زبان و ادب فارسی را بهعنوان وظیفهای ملی و رسالتی فرهنگی، گرامی میداریم.
امید است، دوستداران و علاقهمندان به زبان فارسی، قدر و قیمت این موهبت خدادادی را هرچه بیشتر بدانند و عاشقانه و مشفقانه درصدد تقویت و ترویج آن برآیند و همانگونه که فردوسی پاکباز همه تلاش و کوشش خویش را بهکار بست تا بنای مستحکم آن را از هر آسیبی مصون بدارد ما هم در مواظبت و مراقبت از آن، دریغ مداریم و هرگز در گذرگاه زمان از اعتبار و اهمیت آن نکاهیم و به وادی فراموشی نسپاریم.
مشاور وزیر و دبیر شورای هماهنگی پاسداشت زبان فارسی
سالهای سال پیش از آنکه تشکلهای رسمی و غیررسمی قد برافرازند و رخ بنمایانند، دهقانزاده نیکوسرشتی از بهشت خراسان و دیار پاکان باغیرت عزم را جزم کرد و همه دارو و ندار خویش را در طبقی از صدق و صفا گذاشت و جانانه و دلاورانه از زبان و مرام فرزانه پارسی و شئون و شکوه ایرانی، نگاهبانی و نگاهداری نمود و از این رهگذر سترگ نامهای ماندگار (شاهنامه) را به رشته تحریر درآورد تا برای همیشه تاریخ پرفرّ و فروغ این دیار باوقار، سخن ببارد و باده مهر و ادب را بر شیفتگان و تشنگان در پهنه جغرافیای جهان بپیماید.
بدون تردید، حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی که در کنار فریدالدین عطارنیشابوری، جلاالدین محمد مولوی، شمسالدین حافظ و مصلحالدین سعدی شیرازی، بهعنوان پنج گنج غنی و ستون رفیع از ادب فارسی بهشمار میرود، خود چنان چهره نامآشنایی است که وی را به هیچ سخن دیگری درباره او نیازی نمییابیم تا بخواهیم او را بهسوی منزلگه منظورش همراهی نماییم، بلکه همان بهتر تا خوی و خواسته او را به درگاه حضرت معبود و خدای محبوبش طلب بداریم و از این منظر به عمق باطن پاک او پی ببریم. و چه بالاتر و برتر از اینکه ما هم طریق دقیق او را رفیق بگیریم و هماره دست بر پاکی و نیکی برداریم و کردار و گفتار ناپسند را که در حقیقت بلای جود و وجود ماست، از خویش بپیراییم:
همه دستپاکی و نیکی بریم/ جهان را به کردار بد نسپریم
در اندیشه فردوسی، همانطور که دانش و دانایی و بنای استدلالی از اصول غیرقابل وصف وی شمرده میشود، عواطف انسانی، نشاط و شادابی، ایثار و فداکاری، فکر و فرهنگ مهربانی و مهمتر از همه، رضای حقتعالی و خشنودی حضرت باری که اصل اصیل انسان متعالی است، موضع و محل توجه و توصیه بسیار است.
بهراستی که در هر گوشهای از سرودههای این مرد بزرگ طوسی، ایمان و اعتقاد راسخ به خداوند سبحان و تکیه بر خرد راستین انسانی، آشکارا موج میزند و چون آفتاب و ماهتاب پرتوهای خویش را مشفقانه و سخاوتمندانه بر اکناف و اطراف میافشاند.
با اندکی تأمل و تتبع در کلام و بیان فردوسی، بهخوبی میتوانیم به این حقیقت پی ببریم که وی بهراستی و درستی مردی خداپرست و خردورز بود و در این راستا میکوشید تا خدای خویش را آگاهانه و خردمندانه بپرستد و نیکی و پاکی را حاصلی از آن بداند.
بنابراین از همینجاست که تفاوت حکیم طوس با پیشینیان و پسینیان و یا همعصران و همسرایان او بیشتر هویدا میشود و خردورزی و دانایی در همه امور انسانی حتی احساسات درونی و گرایشهای معنوی او بر فراز توجه و توجیه او جای میگیرد. و البته از وجوه آشکار فردوسی هم این است که وی نهتنها به دین و آیین توحیدی و عقاید مسلمانی الزام و التزام بنیادی دارد بلکه به آداب اجتماعی، سنن ملی، مفاخر سرزمینی و علایق فرهنگ مادری نیز صمیمانه مهر میورزد و از همین منظر است که با جرأت میتوان درباره او گفت:
«فردوسی نمادی برجسته از یک ایرانی مسلمان و مسلمان ایرانی است» زیرا که از یکسو دین مبین اسلام را بهعنوان رهاوردی آسمانی و نسخه کامل رستگاری در جان و دل خویش جای میدهد و از سر صدق و اخلاص و بیهیچ روی و ریایی بدان عشق میورزد، تعالیم عالیه آن را ارج مینهد و به آن اهتمام تمام مینماید و از دیگر سوی، سرزمین بزرگ مادری و میراث ارزشمند پدری (ایران عزیز) را هم از سویدای جان و جهان خویش دوست میدارد و بدان مباهات میکند و هیبت و هیجان آن را پاس میدارد.
بدین توصیف است که او دینمداری وطنپرست و خردمندی خداپرست بهشمار میرود و یاد و نام و اثرش به بلندای جهان ماندگار میشود.
اکنون و در موسم طراوت و تازگی طبیعت است که: «25 اردیبهشت» فرارسیده و پیوندی خجسته و پسندیده را به ارمغان آورده تا بزرگداشت و گرامیداشت فردوسی با روز پاسداشت زبان فارسی در یکدیگر تنیده شود و از این دو مناسبت فربه و فرخنده، گشایشی خجسته پدید آید و تقارنی میمون و مبارک صورت پذیرد. در این مقال با اغتنام فرصت، مقام و منزلت فردوسی ارجمند را پاس میداریم و از درگاه بلند ربانی برای آن حکیم الهی و راد مرد عزیز ایرانی، نیکنامی دنیاوی و رستگاری اخروی تقاضا مینماییم و همزمان با آن، روز پاسداری از زبان و ادب فارسی را بهعنوان وظیفهای ملی و رسالتی فرهنگی، گرامی میداریم.
امید است، دوستداران و علاقهمندان به زبان فارسی، قدر و قیمت این موهبت خدادادی را هرچه بیشتر بدانند و عاشقانه و مشفقانه درصدد تقویت و ترویج آن برآیند و همانگونه که فردوسی پاکباز همه تلاش و کوشش خویش را بهکار بست تا بنای مستحکم آن را از هر آسیبی مصون بدارد ما هم در مواظبت و مراقبت از آن، دریغ مداریم و هرگز در گذرگاه زمان از اعتبار و اهمیت آن نکاهیم و به وادی فراموشی نسپاریم.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه