ماهِ در محاق نثر فارسی
ارمغان بهداروند
شاعر
نثر فارسی؛ در روزگار عزلت و عسرت، همخونی بیشتری با ماتمدیدهها و مصیبتچشیدهها پیدا میکند و میتواند رونوشتی بهوقت از «الابذکراللهتطمئنالقلوب» باشد. برخاستن و بر شدنِ متون ادبی، از زمان بدل شدن به «متنی اقناعی» آغاز میشود؛ متنی که به برانگیختگی مخاطب و انبساطِ اندیشه منتهی میشود و در پذیرش موقعیت و تسکین وضعیت و تبدیل احوال نقشآفرینی میکند. معجزه نثر فارسی همین میتواند باشد؛ همین که میتواند اختلال حواس را به اعتدال، هدایت و حجمِ رهاشده هیجان را مدیریت کند. شاید از اینرو باشد که در رفتارسنجی متون ادبی، نثر، تمامقدتر در خدمت روانآسایی و اضطرابزدایی کوشیده و به متقاعدسازی مخاطب و ترغیب به تصحیح و تعدیلِ پیشامدهای گوارا و ناگوار اندیشیده است. رویکرد اقناعی نثر با تسخیر ذهن بر پایه خرد، متضمن بازتولیدِ انسان است، خاصه انسان متلاطم از ماتم و مصیبت! این تسخیر؛ قطعاً مؤثرتر و متنفذتر از تخدیری است که شعر بر جای میگذارد و اندکزمانی بعد فراموش میشود و صرفاً به تعویق درد میانجامد.
در روزگار کرونا، نثر فارسی میتواند بیشتر از محاقِ جبری خویش فاصله بگیرد و نقش معلّمی خود را با تأکید بر شناسه کردن سرشت و سرنوشت انسان ایفا کند؛ در همه این سالیان، نظام آموزشی ما اهتمام بیشتری در حوزه لفظی نثر به نسبت حوزه فکری و فرایندهای اجتماعی آن داشته است و مخاطبان – قاعدتاً دانشآموزان و دانشجویان، به ناگزیر، مشغول وارداتی همچون تقسیمبندیهای سبکی، موضوعی و تقدم و تأخرهای زمانی نویسندگان و نظامهای زیباشناسی بودهاند و بار سنگین این تکلیف نگذاشته است که فرایند القا و انتقال فهم فردی و خرد جمعی اتفاق بیفتد. هیولاسازی از نثر فارسی، زاده آزمونمحور بودن نظام آموزشی و کنکورسالاری است و مخاطب در چنین چرخه معیوبی جز به استخراج نکات درسی و کلیدهای کنکوری نمیاندیشد؛ آنچه که باید ارزشافزوده نثرخوانیهای ما در نظر گرفته شود، تعمیم رویکرد اقناعی نثر و مشارکتطلبی از نثر در عملیات نجات اجتماعی است. بهبود روانی جامعه؛ خاصه در این روزگار که جزیرهوار زیستن، شرط بقاست، میتواند ذیلِ مطالعه گنجینههایی همچون مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری، سفرنامه ناصر خسرو، تذکرةالاولیا فریدالدین عطار، حکایتهایی از گلستان سعدی، سیاستنامه خواجه نظامالملک طوسی، مقامات ابوسعید ابوالخیر، قابوسنامه عنصرالمعالی و هزار اثر منثور دیگر ممکن شود. شاید هر کدام از ما که به هر اندازه دلی در گروِ ادبیات داریم؛ باور نمیکردیم که شبکهها و صفحات مجازی بتوانند با عاریتِ جملاتی از نثر فارسی، مخاطبان خود را به اندیشیدن و آرامش تعارف کنند. کرونا هر چند چهرهای مرگآسا دارد اما قطعاً در گنجینه نثر نسخهای برای تابآوری انسان پیدا خواهد شد که امیدوارانه این روزگار را پشت سر بگذارد.
شاعر
نثر فارسی؛ در روزگار عزلت و عسرت، همخونی بیشتری با ماتمدیدهها و مصیبتچشیدهها پیدا میکند و میتواند رونوشتی بهوقت از «الابذکراللهتطمئنالقلوب» باشد. برخاستن و بر شدنِ متون ادبی، از زمان بدل شدن به «متنی اقناعی» آغاز میشود؛ متنی که به برانگیختگی مخاطب و انبساطِ اندیشه منتهی میشود و در پذیرش موقعیت و تسکین وضعیت و تبدیل احوال نقشآفرینی میکند. معجزه نثر فارسی همین میتواند باشد؛ همین که میتواند اختلال حواس را به اعتدال، هدایت و حجمِ رهاشده هیجان را مدیریت کند. شاید از اینرو باشد که در رفتارسنجی متون ادبی، نثر، تمامقدتر در خدمت روانآسایی و اضطرابزدایی کوشیده و به متقاعدسازی مخاطب و ترغیب به تصحیح و تعدیلِ پیشامدهای گوارا و ناگوار اندیشیده است. رویکرد اقناعی نثر با تسخیر ذهن بر پایه خرد، متضمن بازتولیدِ انسان است، خاصه انسان متلاطم از ماتم و مصیبت! این تسخیر؛ قطعاً مؤثرتر و متنفذتر از تخدیری است که شعر بر جای میگذارد و اندکزمانی بعد فراموش میشود و صرفاً به تعویق درد میانجامد.
در روزگار کرونا، نثر فارسی میتواند بیشتر از محاقِ جبری خویش فاصله بگیرد و نقش معلّمی خود را با تأکید بر شناسه کردن سرشت و سرنوشت انسان ایفا کند؛ در همه این سالیان، نظام آموزشی ما اهتمام بیشتری در حوزه لفظی نثر به نسبت حوزه فکری و فرایندهای اجتماعی آن داشته است و مخاطبان – قاعدتاً دانشآموزان و دانشجویان، به ناگزیر، مشغول وارداتی همچون تقسیمبندیهای سبکی، موضوعی و تقدم و تأخرهای زمانی نویسندگان و نظامهای زیباشناسی بودهاند و بار سنگین این تکلیف نگذاشته است که فرایند القا و انتقال فهم فردی و خرد جمعی اتفاق بیفتد. هیولاسازی از نثر فارسی، زاده آزمونمحور بودن نظام آموزشی و کنکورسالاری است و مخاطب در چنین چرخه معیوبی جز به استخراج نکات درسی و کلیدهای کنکوری نمیاندیشد؛ آنچه که باید ارزشافزوده نثرخوانیهای ما در نظر گرفته شود، تعمیم رویکرد اقناعی نثر و مشارکتطلبی از نثر در عملیات نجات اجتماعی است. بهبود روانی جامعه؛ خاصه در این روزگار که جزیرهوار زیستن، شرط بقاست، میتواند ذیلِ مطالعه گنجینههایی همچون مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری، سفرنامه ناصر خسرو، تذکرةالاولیا فریدالدین عطار، حکایتهایی از گلستان سعدی، سیاستنامه خواجه نظامالملک طوسی، مقامات ابوسعید ابوالخیر، قابوسنامه عنصرالمعالی و هزار اثر منثور دیگر ممکن شود. شاید هر کدام از ما که به هر اندازه دلی در گروِ ادبیات داریم؛ باور نمیکردیم که شبکهها و صفحات مجازی بتوانند با عاریتِ جملاتی از نثر فارسی، مخاطبان خود را به اندیشیدن و آرامش تعارف کنند. کرونا هر چند چهرهای مرگآسا دارد اما قطعاً در گنجینه نثر نسخهای برای تابآوری انسان پیدا خواهد شد که امیدوارانه این روزگار را پشت سر بگذارد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه