کشتی ایران
ادامه از صفحه اول
همچنین بودند کسانی که با نگاه سلفی مبارزه میکردند و میخواستند با امام «بیعت کنند». امروز فرزندان چنین نگاهی همین گروههای تندرو و آدمکش القاعده و داعش هستند که کارنامه آنها را در عراق و افغانستان و سوریه دیدهایم. درست است که دست سیاستمداران در ساخته و پرداخته کردن این گروهها در کار است و نمیتوان آن را انکار کرد اما اصل اندیشه احیای خلافت ولو به قیمت ویرانی و کشتار در ذهن بسیاری از آنها به عمل در آمده است. گروهی هم بودند که به جمهوریت نظام اعتقادی نداشتند و آن را مقدمه حکومت اسلامی میدانستند. مرحوم مطهری در جایی درست در برابر فکر سلطنت و خلافت و این نوع حکومت منهای مردم با بیانی گرم و استوار چنین گفته است: مردم باید حق انتخاب داشته باشند ولو اشتباه کنند... تا به رشد اجتماعی برسند.
گروهی هم بودند که انقلاب اسلامی را ادامه جنبشهای مردمی پیشین ایران همچون نهضتهای ملی و مشروطه در دموکراسی و مردمسالاری سازگار با دین میدیدند که از راه احترام به آرای مردم از طریق انتخابات آزاد و سازمانها و نهادهای دموکراتیک تأمین میشود. مثال جالب آن دکتر مهدی حائری فرزند مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری مؤسس حوزه علمیه قم از چهرههای علمی و فقهی معاصر است. او معتقد بود قانون اساسی مشروطه با حذف اصول مربوط به سلطنت برای اداره کشور کافی است.او این فکر خود را با امام هم در میان نهاده و به گفته خود او با استقبال ایشان همراه بود.
گاهی به نظر میرسد که جایگاه این نگاه در عرصه سیاست و عمل رو به ضعف نهاده است. در انتخابات اخیر ریاست جمهوری فرصتی فراهم شد تا کسانی که دلبسته این موضع هستند به میدان بیایند و فرصت را غنیمت شمارند و ثبت نام و آن اندیشه را دوباره به یاد بیاورند.موضوع تأیید یا رد صلاحیت آنها بحث دیگری است. صرف تأکید بر مبانی مردم سالاری انقلاب نکته مهم اقدام آنهاست. آنها میگویند غفلت از این اصل اساسی چنان که از نمونههای بسیار جهان پیداست از مردمسالاری فقط نمادی بیارزش و پیکری بیجان باقی میگذارد.
به هر حال اینکه این نگاه در کنار صندوق رأی آمده و امکان دفاع از جایگاه فکری خود را یافته مغتنم است. باید قدر نهاد و از تعریض و تعرض به آن پرهیز کرد.
باری همه در کشتی ایران نشستهایم.
همچنین بودند کسانی که با نگاه سلفی مبارزه میکردند و میخواستند با امام «بیعت کنند». امروز فرزندان چنین نگاهی همین گروههای تندرو و آدمکش القاعده و داعش هستند که کارنامه آنها را در عراق و افغانستان و سوریه دیدهایم. درست است که دست سیاستمداران در ساخته و پرداخته کردن این گروهها در کار است و نمیتوان آن را انکار کرد اما اصل اندیشه احیای خلافت ولو به قیمت ویرانی و کشتار در ذهن بسیاری از آنها به عمل در آمده است. گروهی هم بودند که به جمهوریت نظام اعتقادی نداشتند و آن را مقدمه حکومت اسلامی میدانستند. مرحوم مطهری در جایی درست در برابر فکر سلطنت و خلافت و این نوع حکومت منهای مردم با بیانی گرم و استوار چنین گفته است: مردم باید حق انتخاب داشته باشند ولو اشتباه کنند... تا به رشد اجتماعی برسند.
گروهی هم بودند که انقلاب اسلامی را ادامه جنبشهای مردمی پیشین ایران همچون نهضتهای ملی و مشروطه در دموکراسی و مردمسالاری سازگار با دین میدیدند که از راه احترام به آرای مردم از طریق انتخابات آزاد و سازمانها و نهادهای دموکراتیک تأمین میشود. مثال جالب آن دکتر مهدی حائری فرزند مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری مؤسس حوزه علمیه قم از چهرههای علمی و فقهی معاصر است. او معتقد بود قانون اساسی مشروطه با حذف اصول مربوط به سلطنت برای اداره کشور کافی است.او این فکر خود را با امام هم در میان نهاده و به گفته خود او با استقبال ایشان همراه بود.
گاهی به نظر میرسد که جایگاه این نگاه در عرصه سیاست و عمل رو به ضعف نهاده است. در انتخابات اخیر ریاست جمهوری فرصتی فراهم شد تا کسانی که دلبسته این موضع هستند به میدان بیایند و فرصت را غنیمت شمارند و ثبت نام و آن اندیشه را دوباره به یاد بیاورند.موضوع تأیید یا رد صلاحیت آنها بحث دیگری است. صرف تأکید بر مبانی مردم سالاری انقلاب نکته مهم اقدام آنهاست. آنها میگویند غفلت از این اصل اساسی چنان که از نمونههای بسیار جهان پیداست از مردمسالاری فقط نمادی بیارزش و پیکری بیجان باقی میگذارد.
به هر حال اینکه این نگاه در کنار صندوق رأی آمده و امکان دفاع از جایگاه فکری خود را یافته مغتنم است. باید قدر نهاد و از تعریض و تعرض به آن پرهیز کرد.
باری همه در کشتی ایران نشستهایم.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه