یک آرزوی 6.5 میلیون بشکه ای
ادامه از صفحه 7
مهمترین آنها، لغو تحریم است. در نبود تحریمهاست که ایران میتواند از سرمایه، تکنولوژی و مدیریت شرکتهای مطرح جهان استفاده کند و به این ظرفیت تولید دست یاید. ایران نمیتواند با کمک شرکتهای داخلی و حتی خارجیهایی از روسیه و چین به چنین ظرفیت تولیدی دست یابد. همانگونه که میبینیم، حتی چین و روسیه نیز برای برخی از کارهای خود نیازمند مشارکت با غولهای نفتی جهان و تکنولوژی هستند. ایران نیز با این سیستم نمیتواند، به ظرفیت 6.5 میلیون بشکهای نفت دست یابد. موضوع دوم، نوع نگاه ما به نفت باید تغییر کند. دنیا در حال حرکت به این سمت است که از انرژیهای نو بیشتر استفاده کند. بخش حمل و نقل مصرف کننده عمده نفت در جهان است و صنعت خودروسازی تا سال 2035 میلادی به این سمت حرکت خواهد کرد که احتمالاً قیمت خودروهای بنزینی با خودروهای برقی و هیبریدی تقریباً برابر شود. اگر این مسأله رقم بخورد، خیلی از پیش فرضها عوض میشود و تقاضا برای نفت کاهش مییابد. لذا باید نیم نگاهی به این مسأله داشته باشیم و بدانیم که فرصت محدودی در اختیار ماست. این تصور که ایران در تحریم است و افزایش ظرفیت تولید تا 6.5 میلیون بشکه کاربردی برای کشور ندارد، اگرچه تا اندازهای صحیح است اما باید با کنار زدن تحریمها تغییر کند. باید سرمایه و تکنولوژیهای روز جهان را به ایران بکشانیم و از توان شرکتهای توانمند بهره ببریم و بتوانیم به این ظرفیت تولید دست پیدا کنیم. رسیدن به این ظرفیت، تنها با احداث چاه ممکن نیست. باید همراه با توسعه، روی روشهای ازدیاد برداشت IOR و EOR نیز کار شود و این ظرفیت تولید بالا برود. ضمن آنکه باید توجه شود، توسعه یک میدان نفتی و استخراج منابع هیدروکربوری آن همواره شکل یک زنگوله دارد. تنها در صورتی که ما به تکنولوژیهای حفظ و افزایش ضریب بازیافت نفت دسترسی داشته باشیم میتوانیم در حداکثر تولید و قله زنگوله بدون آسیب به مخزن و برای مدت طولانیتری باقی بمانیم.
البته سؤال اینجاست که چرا پیش از تحریمها و فشارهای حداکثری این اتفاق نیفتاد و به ظرفیت تولید 6.5 میلیون بشکه دست نیافتیم؟ این مسأله بازهم به همان موضوع نوع نگاه و فعالیتهای ما باز میگردد. متأسفانه سیستم مدیریت کشور مانع از آن میشد که با گشایشهای مقطعی بتوانیم از توان شرکتهای بزرگ به اندازه کافی بهرهمند شویم. زمانی که برجام اجرا شد، رسانههای جهان مینوشتند که درهای بزرگترین فرصت سرمایهگذاری بعداز فروپاشی شوروی به روی جهان باز شده است. بر سر سرمایهگذاری در صنعت نفت ایران رقابت بود؛ اما در همان دوره هم نتوانستیم بهخوبی برنامهها را پیش ببریم. حتی قویترین مدیرها نیز در این شرایط چند صدایی، نمیتوانند استفاده کافی را ببرند. اکنون اگر دولت سیزدهم میخواهد از فرصت سوزیها جلوگیری کند و این ظرفیت تولید 6.5 میلیون بشکهای را برای کشور در اسرع وقت ایجاد کند، ابتدا باید با دنیا تعامل داشته باشد و دیوارهای تحریم را بردارد. سپس، پیش از هر کاری مخزن به مخزن وضعیت را به روز و ارزیابی و برنامه جامع توسعه طراحی کند، تا فعالیتها صیانتی باشد. در مرحله بعد، براساس این برنامه جامع، با استفاده از ظرفیتهای بینالمللی به توسعه صنعت نفت بپردازد. فراموش نکنیم که این ظرفیت تولید باید پیش از آنکه دیر شود، در کشور ایجاد و از آن استفاده شود.
مهمترین آنها، لغو تحریم است. در نبود تحریمهاست که ایران میتواند از سرمایه، تکنولوژی و مدیریت شرکتهای مطرح جهان استفاده کند و به این ظرفیت تولید دست یاید. ایران نمیتواند با کمک شرکتهای داخلی و حتی خارجیهایی از روسیه و چین به چنین ظرفیت تولیدی دست یابد. همانگونه که میبینیم، حتی چین و روسیه نیز برای برخی از کارهای خود نیازمند مشارکت با غولهای نفتی جهان و تکنولوژی هستند. ایران نیز با این سیستم نمیتواند، به ظرفیت 6.5 میلیون بشکهای نفت دست یابد. موضوع دوم، نوع نگاه ما به نفت باید تغییر کند. دنیا در حال حرکت به این سمت است که از انرژیهای نو بیشتر استفاده کند. بخش حمل و نقل مصرف کننده عمده نفت در جهان است و صنعت خودروسازی تا سال 2035 میلادی به این سمت حرکت خواهد کرد که احتمالاً قیمت خودروهای بنزینی با خودروهای برقی و هیبریدی تقریباً برابر شود. اگر این مسأله رقم بخورد، خیلی از پیش فرضها عوض میشود و تقاضا برای نفت کاهش مییابد. لذا باید نیم نگاهی به این مسأله داشته باشیم و بدانیم که فرصت محدودی در اختیار ماست. این تصور که ایران در تحریم است و افزایش ظرفیت تولید تا 6.5 میلیون بشکه کاربردی برای کشور ندارد، اگرچه تا اندازهای صحیح است اما باید با کنار زدن تحریمها تغییر کند. باید سرمایه و تکنولوژیهای روز جهان را به ایران بکشانیم و از توان شرکتهای توانمند بهره ببریم و بتوانیم به این ظرفیت تولید دست پیدا کنیم. رسیدن به این ظرفیت، تنها با احداث چاه ممکن نیست. باید همراه با توسعه، روی روشهای ازدیاد برداشت IOR و EOR نیز کار شود و این ظرفیت تولید بالا برود. ضمن آنکه باید توجه شود، توسعه یک میدان نفتی و استخراج منابع هیدروکربوری آن همواره شکل یک زنگوله دارد. تنها در صورتی که ما به تکنولوژیهای حفظ و افزایش ضریب بازیافت نفت دسترسی داشته باشیم میتوانیم در حداکثر تولید و قله زنگوله بدون آسیب به مخزن و برای مدت طولانیتری باقی بمانیم.
البته سؤال اینجاست که چرا پیش از تحریمها و فشارهای حداکثری این اتفاق نیفتاد و به ظرفیت تولید 6.5 میلیون بشکه دست نیافتیم؟ این مسأله بازهم به همان موضوع نوع نگاه و فعالیتهای ما باز میگردد. متأسفانه سیستم مدیریت کشور مانع از آن میشد که با گشایشهای مقطعی بتوانیم از توان شرکتهای بزرگ به اندازه کافی بهرهمند شویم. زمانی که برجام اجرا شد، رسانههای جهان مینوشتند که درهای بزرگترین فرصت سرمایهگذاری بعداز فروپاشی شوروی به روی جهان باز شده است. بر سر سرمایهگذاری در صنعت نفت ایران رقابت بود؛ اما در همان دوره هم نتوانستیم بهخوبی برنامهها را پیش ببریم. حتی قویترین مدیرها نیز در این شرایط چند صدایی، نمیتوانند استفاده کافی را ببرند. اکنون اگر دولت سیزدهم میخواهد از فرصت سوزیها جلوگیری کند و این ظرفیت تولید 6.5 میلیون بشکهای را برای کشور در اسرع وقت ایجاد کند، ابتدا باید با دنیا تعامل داشته باشد و دیوارهای تحریم را بردارد. سپس، پیش از هر کاری مخزن به مخزن وضعیت را به روز و ارزیابی و برنامه جامع توسعه طراحی کند، تا فعالیتها صیانتی باشد. در مرحله بعد، براساس این برنامه جامع، با استفاده از ظرفیتهای بینالمللی به توسعه صنعت نفت بپردازد. فراموش نکنیم که این ظرفیت تولید باید پیش از آنکه دیر شود، در کشور ایجاد و از آن استفاده شود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه