شهروند مجـــازی



یگانه خدامی

# واکسن - نیست

حرف‌های کاربران شبکه‌های اجتماعی درباره نبود واکسن کرونا ادامه دارد، بخصوص برای کسانی که نوبت تزریق دوز دوم برای آنها فرا رسیده است. خیلی‌ها از اینکه والدین‌شان موفق به تزریق دوز دوم نشده‌اند می‌نویسند و نگرانند که اثربخشی دوز اول هم از بین برود. کاربران درخواست می‌کنند که مسئولان شرایط را دقیق و کامل برای مردم توضیح دهند: «‏پدرم حدود سه هفته پیش در فرمانفرماییان سینوفارم زده. امروز نوبت دوز دومش بوده. طبق معمول چند روز گذشته فرمانفرماییان شلوغ و واکسن نبوده. گفتن اسم بنویسید تا آخر هفته می‌آد. اما الان دارن هی می‌گن سینوفارم خوب نیست دوز دوم یه چیز دیگه می‌زنیم.... مگه می‌شه؟ ‏سؤال اینجاست که کسی که چند تا بیماری زمینه‌ای دارد و یک دوز از واکسن زده الان باید چکار کند؟»، «پدرم را برای تزریق دوز دوم ‎واکسن سینوفارم به پارک ایرانشهر آوردم. پیرزن‌ها و پیرمردها سرگردانند چون گفتند واکسن نمی‌زنیم. یکسری۵صبح ثبت‌نام کردن ولی از واکسن خبری نیست. نگهبان میگه۱۲شب بیایید صف ثبت‌نام ولی واکسنی در کار نیست! این سالمندها گناه ندارند؟!»، «‏بابام دیروز بعد از یک ماه رفت همون مرکز بهداشت که دوز دوم رو بزنه. اصلاً بخش واکسنشون رو بسته بودن و گفتن چند روزه هیچی واکسن برامون نیومده. یکی دو جا دیگه هم رفته یا همین وضع بوده یا وحشتناک شلوغ با تعداد واکسن کم. بیخیال شده اومده خونه.»، «این پیرمرد‌ها و پیرزن‌ها از ساعت ۶ صبح در زیر آفتاب معطل تزریق دوز دوم واکسن هستند ولی هیچ‌کس حتی پاسخگو نیست و کلاً تعطیل کردن رفتن!»،  «‏چقدر خوشحال بودم که بابام دوز اول واکسن رو زده ولی متأسفانه دوز دوم واکسن موجود نیست و گفتن بهش که باید وایسی شاید برکت بزنیم. نمیدونم به کی شکایت کنم، به کجا پناه ببرم از شدت خشم.»، «بابای من دو جا رفته و دوز دوم رو نداشتن. صف‌های طولانی هم بوده.»، «امروز نوبت دوم واکسن بابابزرگ بچه‌ها بود و صبح علی‌الطلوع رفتیم در محل تزریق، نزدیک ۳۰۰-۴۰۰ نفر پیرمرد و پیرزن ۷۰-۸۰ ساله سرپا تو خیابون بودن، بعد از دو ساعت معطلی یکی بالاخره لای در رو باز کرد و گفت واکسن نداریم، برید اومد بهتون زنگ می‌زنیم.»، «‏مگه وقتی واکسن وارد میکنن، دوز اول و دومش باهم نیست؟ پس چرا الان که نوبت دوز دوم مون شده میگن نداریم؟»، «‏در اروپا دارن جام ملت‌های اروپا رو با حضور تماشاگران در ورزشگاه برگزار میکنن؛ در ایران واکسن هم نیست.»

پایان شیرین یک اتفاق تلخ در زمین فوتبال

بازی تیم‌های دانمارک و فنلاند در مسابقات یورو ۲۰۲۱ با مصدومیت شدید بازیکن دانمارک تبدیل به یک تراژدی شد. ایست قلبی کریستین اریکسون همه را شوکه و نگران کرد و از همان لحظه شاهد نوشته‌های زیادی درباره‌اش در شبکه‌های اجتماعی بودیم، البته دیروز پس از خوشحالی بابت بهتر شدن حال این بازیکن بیشتر به مسأله برخورد هم تیمی‌های اریکسون با این اتفاق تلخ پرداخته می‌شد. چون دوربین سعی می‌کرد از صحنه احیای قلبی او، کلوزآپ بگیرد و بازیکنان تیم دانمارک دور هم تیمی‌شان حلقه زدند تا دوربین‌ها نبرد هم‌تیمی‌شون با مرگ را زنده پخش نکنند. تصویر این حرکت بازیکنان دانمارکی دیروز بارها در شبکه‌های اجتماعی بازنشر شد: «‏خدا را شکر تلویزیون هنوز فوتبال اروپا را نشان می‌دهد تا بشود چیزهاى خوب و آموزنده و اخلاقى را هم از آن دید. مسابقه دانمارک و فنلاند آخرین چیزى که بود فوتبال بود. این بازى نمایشگاه ‎ فرهنگ، توسعه یافتگى، شعور و عشق به انسانیت بود»، «‏حفظ حریم خصوصی یعنی این کاری که دانمارکی‌ها موقع مصدومیت اریکسون کردن! خیلی جالب بود کارشون»، «‏توی جریان سکته اریکسون رفتار تیم پزشکی، بازیکن‌های دانمارک، بازیکن‌های تیم حریف و تماشاچیا و کل جریان رو چندین و چند بار ببینید بعد فکر کنید به اینکه آموزش و فرهنگ‌سازی چه جایگاهی داره و چطور میشه که یک کشوری میشه جهان اول یک کشور میشه جهان چهارم»، «دیشب که اون اتفاق برای اریکسون افتاد کادر پزشکی فنلاند اومد بالا سر اریکسون. خیلی جالب بود حرکت»، «‏این حلقه بازیکنان نگران و مبهوت و دست‌به‌ دعای تیم ملی ‎دانمارک به دور ‎اریکسون در لحظات احیای بازیکن تیمشون... من که حالیم نیست ولی حس می‌کنم اون حرکتی که کائر در لحظات اول بعد از بی‌هوشی اریکسن کرد جونش رو‌ نجات داد.»، «‏فهم و شعور «رسانه‌ای» بازیکنان تیم ملی دانمارک از صداوسیما و رسانه‌های ما به مراتب بالاتره»، «‏در نکوهش یک کار بسیار زشت؛ کاربران در فضای مجازی از تیم پزشکی و بازیکنان دانمارک به‌دلیل کاور کردن اریکسن برای دیده نشدن او قدردانی کردند و به انتقاد بسیار شدید از پخش تلویزیونی مسابقات پرداختند»، «توئیتر و یوفا و بازیکنان تو زمین و فیلمبردار و کاپیتان تیم دانمارک چقدر خوب این ماجرا رو مدیریت کردن و به خیر گذشت، شما اینو مقایسه کن با ماجرای خانواده خرمدین که تو اینستاگرام فیلم انتقال گوشتِ جسد بابک تو آسانسور دست به دست میشد.»



آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7651/16/579501/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها