نباید به محاق شاعران عادت کنیم



ارمغان بهداروند
شاعر
می‌گوید: «کار عمده شعر این است که فعل‌ها را فعل‌تر، اسم‌ها را اسم‌تر و صفت‌ها را صفت‌تر کند.» درد شعر این روزگار را فقدان طرحی نو می‌داند و با دریغ معتقد است که هیچ وقت شعر نیمایی نتوانست به اصالت و طراوتی که سزاوارش بود برسد. اگرچه به طرحی نو چشم دارد اما تأکید می‌کند که این به معنای آن نیست که قالب‌های دیگر را حذف کنیم. مگر با اختراع اتومبیل، اسب‌ها را کنار گذاشتیم. نه! من با حذف مخالفم. شاعر سوار مرکب خویش می‌شود و هرطور خواست می‌راند...
«یدالله (مفتون) امینی» اکنون 95 سالگی‌اش را پشت سر می‌گذارد و شعر این روزگار باید بی‌هیچ درنگی، آموزه‌‌ها و اندیشه‌های شعری او را غنیمت بداند. پرداختن تقویمی به شاعرانی همچون مفتون، نمی‌تواند آن چنان که باید میراث آنها را محفوظ بدارد بلکه سزاوارتر است با ملاحظات علمی و کشف کلیدهای شعری و کندوکاو در تجربیات و تولیدات ادبی و بازخوانی اندیشه‌های شاعر، چراغی پیش پای نوشاعران و آیندگان برافروزیم.
مفتون‎ امینی در سال 1336 نخستین مجموعه‌ شعر خود را با نام «دریاچه» منتشر کرد که از ظهور شاعری توانمند در قالب های کلاسیک ادبی خبر می‎داد اما انتشار مجموعه شعر «کولاک» نام او را بر زبان‌ها انداخت و خود را به‌عنوان یکی از مطرح‎ترین نیمایی‎سرایان روزگار نیما معرفی کرد و در ادامه انتشار «انارستان»، پایگاه ادبی او را توسعه بخشید.
مفتون با شعر کلاسیک شروع کرد اما در ادامه به شعر نیمایی و بعدترها به سپید روی آورد و خود او در برابر پرسشی گفته بود که: «البته این بدان معنا نیست که از آن زبان و شیوه بیان پشیمان شده باشم؛ نه، چرا که هر یک از آن اشعار، مربوط به فصلی است؛ من اینک در فصل دیگری به سر می‌برم؛ چرا که هر «فصل» در جای خود، خوب است.»
مفتون بازمانده روزگاری‌ است که به غنیمت؛ توانسته حضور نیما را درک کند و همه چهره‌های پس از او را در جهان شعر تجربه کند. او از نقش ملاقات با نیما در تغییر خود در ذیل خاطره‌ای چنین گفته است که: «و از ملاقات بسیار خاطره‎ای خود با نیمای بزرگ بگویم. در اوایل زمستان 33 همراه زنده‎یاد «فریدون‎ کار» که پای کرسی ایشان، هی چای پررنگ خوردیم و هی اشنوی تلخ کشیدیم و هی از شعر و سیاست گفتیم و هی از درد جماعت شنیدیم. در همان ملاقات بود که نیما در خصوص وزن منظومه‎ افسانه جواب داد که در تکیه‎ دولت نوحه‎ای می‌خواندند با این لحن و عبارت که «ای عموجان، عموجان! کجایی؟» و من وزن منظومه را از آن گرفتم و بعدها «شراگیم» گفت که این بچه‎ها هم از شما یاد گرفته‎اند و در کوچه می‎خوانند: «یک و دو و سه و چهار!» و در این مجلس، شکایت غمگنانه نیما از وضع ملّت و مملکت زیاد بود می‎گفت که طیاره‎ شاپور کذایی در هوای این فصلی کوه افتاده است به درّه، احمق‎ها آمده‎اند به یوش در خانه‎ من تفتیش تفنگ می‎کنند... بعد از این ملاقات کم‎کم تحوّل واقعی در شعر من شروع شد که نمونه‎های عمده آن در مجموعه‎ی «کولاک» دیده می‌شود.»
اگر این ممیزه زمانی را در کنار توانش‌های شعری او قرار دهیم درخواهیم یافت که حق او را چنان که باید ادا نکرده‌ایم. سه‌شنبه‌های شعر با نکوداشت این شاعر گرانمایه که همچنان به ارجمندی می‌نویسد، از منتقدان و شاعران دعوت می‌کند که این مجال را برای شناخت مفتون امینی و دیگر بایدهای شعر امروز که به حجب و حیا کمتر دیده و شنیده شده‌اند، لایق بدانند.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7652/11/579555/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها