رئیس جمهورآینده و اقتصاد پیش رو
سیدحمیدحسینی
عضو اتاق بازرگانی
فردا انتخابات ریاست جمهوری برگزار میشود و از اینرو باید انتظارات اقتصادی را برای رئیسجمهوری آینده ترسیم کنیم. من معتقدم رئیسجمهوری آینده چند موضوع مهم برای گذر از وضعیت فعلی و بازگشت کشور به مسیر توسعه را باید مد نظر قرار دهد. با توجه به اینکه مذاکرات برجام، بهصورت مطلوب پیش می رود و این انتظار است که کشور از تحریم ها نجات پیدا کند، برنامهریزی برای آینده کشور اهمیت زیادی دارد. رئیسجمهوری باید موقعیت ایران در جایگاه اقتصاد جهانی را درک کند و بداند چرا ایران برای جهان مهم است، چند درصد تجارت جهان از طریق ایران است، آیا موقعیت استراتژیک ایران برای جهان مهم است یا خیر؟ و یا اینکه ایران چه چیزی را برای عرضه به دنیا در اختیار دارد که باعث میشود در مناسبات جهانی مهم باشد؟ اینکه رئیس دولت باید امتیاز و موقعیت کشور در روابط بینالملل را بداند، بهنظر گنگ و نامفهوم است. ما هنوز نتوانستهایم بفهمیم چگونه دنیا را برای برقراری ارتباط متقاعد کنیم. نباید فقط به این موضوع تکیه کنیم که دنیا بهخاطر موقعیت استراتژیک ایران، با کشور ما تعامل می کند.باید ظرفیتهای بالا مانند ظرفیت نیروی انسانی کشور را به دنیا معرفی کنیم.
ایران میتواند بهخاطر نیروی انسانی و منابع طبیعی، کارخانه تولید در خاورمیانه باشد. موقعیت استراتژیک و داشتن منابع عظیم اهمیت ایران را برای دنیا افزایش میدهد. علاوه بر این، ایران لنگرگاه ثبات خاورمیانه است اگر ایران باثبات و امن باشد، ثبات خاورمیانه تضمین می شود. هیچ کشوری موقعیت ایران برای ثبات بخشی به خاورمیانه را ندارد. درک موقعیت و تعیین جایگاه ایران در آینده روابط بینالملل کار ظریف و سختی برای رئیس دولت است. وظیفه اصلی رئیسجمهوری ایجاد اجماع در داخل کشور برای معرفی و تعیین جایگاه ایران در خاورمیانه و در جهان است. رئیس جمهوری باید برنامه بلندمدتی برای تعیین جایگاه ایران تدوین کند. شناخت ریشه مشکلات اقتصادی کشوروظیفه مهم دیگر رئیسجمهوری است. بهخاطر فضای انتخاباتی ممکن است کاندیداها مشکل را به ساختار و ناکارآمدی دولت ربط دهند درحالیکه همه میدانیم ریشه مشکلات به دولت مربوط نمی شود. شاید با عوض شدن دولت و مدیران 10 تا 15 درصد کارایی دولت بهتر شود اما با عوض شدن دولت، بوروکراسی یا سیستم دولتی عوض نمیشود. اینکه عدهای ریشه مشکلات کشور را به ناکارآمدی دولت تقلیل می دهند، نادرست است. اگر نامزدهای ریاست جمهوری فقط به امید تغییر مدیریتها باشند و بخواهند تکنوکراتها را از صحنه اقتصادی کشور حذف کنند مشکلات اقتصادی حل نمیشود و ممکن است مشکلات حتی تشدید شود. دولت باید بداند ریشه مشکلات اقتصادی چقدر به تحریمها، روابط خارجی، مسأله افایتیاف، روابط با همسایگان و...وابسته است. بسیار مهم است که رئیسجمهوری به این موضوعات متمرکز باشد و بتواند نگاه کلی به اقتصاد داشته باشد و در عرض چند سال مشکل تحریم را حل کند. ثبات اقتصادی، ثبات قوانین و مقررات و وضعیت معیشتی جامعه با رفع تحریم حل میشود. در کنار آن، رئیسجمهوری حتماً باید در اصلاح قوانین کشور اقداماتی انجام دهد. رئیس دولت تعارض منافع را باید بهطور جدی مد نظر قرار دهد. قانون جامعی برای رفع تعارض منافع باید در کشور وضع شود.در دنیا قانون تعارض منافع بسیار قانون پیشرفته ای است. تعارض منافع بسیاری قوانین اقتصادی کشور را تحت تأثیر قرار داده است.در کنار آن قانون شفافیت برای کشور اهمیت دارد. تنها موقعیتی که در حال حاضر برای عبور از مشکلات داریم توجه به ظرفیت صادراتی کشور است.دو ظرفیت در اختیار داشتیم تا انقلاب اقتصادی ایجاد کنیم و مشکلات ساختاری اقتصاد را حل کنیم. خصوصیسازی و هدفمندی یارانهها این دو ظرفیت بود که هیچکدام انتظارات و اهداف را برآورده نکرده است. بعداز اتفاقات آبان 98 تصمیمگیری جدید برای هدفمندی یارانهها را بسیار دشوار کرده است. تنها ظرفیت باقیمانده فعلی ظرفیت صادراتی است.در صورت داشتن برنامه بلند مدت کشور ظرفیتهای زیادی دارد که با همکاری قوای چندگانه سیاستها مشخص می شود.
عضو اتاق بازرگانی
فردا انتخابات ریاست جمهوری برگزار میشود و از اینرو باید انتظارات اقتصادی را برای رئیسجمهوری آینده ترسیم کنیم. من معتقدم رئیسجمهوری آینده چند موضوع مهم برای گذر از وضعیت فعلی و بازگشت کشور به مسیر توسعه را باید مد نظر قرار دهد. با توجه به اینکه مذاکرات برجام، بهصورت مطلوب پیش می رود و این انتظار است که کشور از تحریم ها نجات پیدا کند، برنامهریزی برای آینده کشور اهمیت زیادی دارد. رئیسجمهوری باید موقعیت ایران در جایگاه اقتصاد جهانی را درک کند و بداند چرا ایران برای جهان مهم است، چند درصد تجارت جهان از طریق ایران است، آیا موقعیت استراتژیک ایران برای جهان مهم است یا خیر؟ و یا اینکه ایران چه چیزی را برای عرضه به دنیا در اختیار دارد که باعث میشود در مناسبات جهانی مهم باشد؟ اینکه رئیس دولت باید امتیاز و موقعیت کشور در روابط بینالملل را بداند، بهنظر گنگ و نامفهوم است. ما هنوز نتوانستهایم بفهمیم چگونه دنیا را برای برقراری ارتباط متقاعد کنیم. نباید فقط به این موضوع تکیه کنیم که دنیا بهخاطر موقعیت استراتژیک ایران، با کشور ما تعامل می کند.باید ظرفیتهای بالا مانند ظرفیت نیروی انسانی کشور را به دنیا معرفی کنیم.
ایران میتواند بهخاطر نیروی انسانی و منابع طبیعی، کارخانه تولید در خاورمیانه باشد. موقعیت استراتژیک و داشتن منابع عظیم اهمیت ایران را برای دنیا افزایش میدهد. علاوه بر این، ایران لنگرگاه ثبات خاورمیانه است اگر ایران باثبات و امن باشد، ثبات خاورمیانه تضمین می شود. هیچ کشوری موقعیت ایران برای ثبات بخشی به خاورمیانه را ندارد. درک موقعیت و تعیین جایگاه ایران در آینده روابط بینالملل کار ظریف و سختی برای رئیس دولت است. وظیفه اصلی رئیسجمهوری ایجاد اجماع در داخل کشور برای معرفی و تعیین جایگاه ایران در خاورمیانه و در جهان است. رئیس جمهوری باید برنامه بلندمدتی برای تعیین جایگاه ایران تدوین کند. شناخت ریشه مشکلات اقتصادی کشوروظیفه مهم دیگر رئیسجمهوری است. بهخاطر فضای انتخاباتی ممکن است کاندیداها مشکل را به ساختار و ناکارآمدی دولت ربط دهند درحالیکه همه میدانیم ریشه مشکلات به دولت مربوط نمی شود. شاید با عوض شدن دولت و مدیران 10 تا 15 درصد کارایی دولت بهتر شود اما با عوض شدن دولت، بوروکراسی یا سیستم دولتی عوض نمیشود. اینکه عدهای ریشه مشکلات کشور را به ناکارآمدی دولت تقلیل می دهند، نادرست است. اگر نامزدهای ریاست جمهوری فقط به امید تغییر مدیریتها باشند و بخواهند تکنوکراتها را از صحنه اقتصادی کشور حذف کنند مشکلات اقتصادی حل نمیشود و ممکن است مشکلات حتی تشدید شود. دولت باید بداند ریشه مشکلات اقتصادی چقدر به تحریمها، روابط خارجی، مسأله افایتیاف، روابط با همسایگان و...وابسته است. بسیار مهم است که رئیسجمهوری به این موضوعات متمرکز باشد و بتواند نگاه کلی به اقتصاد داشته باشد و در عرض چند سال مشکل تحریم را حل کند. ثبات اقتصادی، ثبات قوانین و مقررات و وضعیت معیشتی جامعه با رفع تحریم حل میشود. در کنار آن، رئیسجمهوری حتماً باید در اصلاح قوانین کشور اقداماتی انجام دهد. رئیس دولت تعارض منافع را باید بهطور جدی مد نظر قرار دهد. قانون جامعی برای رفع تعارض منافع باید در کشور وضع شود.در دنیا قانون تعارض منافع بسیار قانون پیشرفته ای است. تعارض منافع بسیاری قوانین اقتصادی کشور را تحت تأثیر قرار داده است.در کنار آن قانون شفافیت برای کشور اهمیت دارد. تنها موقعیتی که در حال حاضر برای عبور از مشکلات داریم توجه به ظرفیت صادراتی کشور است.دو ظرفیت در اختیار داشتیم تا انقلاب اقتصادی ایجاد کنیم و مشکلات ساختاری اقتصاد را حل کنیم. خصوصیسازی و هدفمندی یارانهها این دو ظرفیت بود که هیچکدام انتظارات و اهداف را برآورده نکرده است. بعداز اتفاقات آبان 98 تصمیمگیری جدید برای هدفمندی یارانهها را بسیار دشوار کرده است. تنها ظرفیت باقیمانده فعلی ظرفیت صادراتی است.در صورت داشتن برنامه بلند مدت کشور ظرفیتهای زیادی دارد که با همکاری قوای چندگانه سیاستها مشخص می شود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه