خاطرات یک دیپلمات
روایت گمشده
فاروق الشرع / وزیر خارجه سابق سوریه
مترجم: حسین جابری انصاری
خروج رفعت
خود علیاف هم وقتی درخواست کرد با رفعت ملاقات کند، از برداشتهای برخی رهبران حزب کمونیست سوریه مبنی بر کاسترویی بودن رفعت، متأثر بود. اما مطمئن هستم علی اف از دیدار با رفعت با چنین احساسی خارج نشد، بلکه برعکس؛ با ارزیابی نزدیک به رئیسجمهوری اگر نگوییم عیناً همان ارزیابی از دیدار با رفعت بیرون رفت.
خروجی برای برادر کوچک
رفعت اسد میبایست به محل کار جدید خود بهعنوان معاون رئیسجمهوری رفته و با پشت سر گذاشتن دوره فرماندهی نیروهای دفاعی، کار اداری را شروع کند. اما رفعت فرمان رئیسجمهوری اسد را نپذیرفت و با ارزیابیهای اشتباه از قدرت خود، در ۳۰ مارس ۱۹۸۴ کوشید با به رخ کشیدن قدرت نظامی خود، موقعیت سابقش را حفظ کند. در اثر این اقدام اشتباه، رفعت و افسران اصلی همراه او بدون یار و یاور مانده و تحت سیطره اسد قرار گرفتند. عملیات از هم پاشاندن مجموعه رفعت با اشاره شخص رئیسجمهوری و با سرعت و فعالانه به انجام رسید. عملیات با اشاره و راهبری رئیسجمهوری انجام شد اما اسد هیچگاه خود را طرف رویارویی قرار نداد و همواره جایگاه خود را فوق بحران و حل کننده آن تعریف کرد. رئیسجمهوری با قرار دادن رفعت اسد در قفس مخملین اما به ظاهر محترمانه معاون رئیسجمهور، کوشید راه خروجی بزرگوارانه از لجنزار در برابر برادر کوچک خود، باز کند. در پرتو صحبتهای غالباً صریح و برنامهریزی نشدهام با رئیسجمهوری اسد او را بر این باور یافتم که برادر کوچکش در باتلاق گرفتار شده اما توطئه گر نیست. در واقع اسد مایل بود به هر دو قطب رویارویی، یعنی جریان هوادار رفعت و جریان مخالف او، یک نگاه داشته باشد. اضافه بر اینکه رئیسجمهوری اسد تمایل شدیدی داشت که همچون عبدالناصر میان دو جریان حامی شوروی و جریان هوادار امریکا که مخالف تعمیق روابط با شوروی بود، موازنه ایجاد کند.
اسد خود در مرحله بعد به من گفت این روش را از شیوه جمال عبدالناصر در جمع میان دو الگوی علی صبری و زکریا محیالدین وام گرفته بوده است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه