صنعت برق و چند اضطرار
محمودرضا حقی فام
استاد دانشگاه و کارشناس حوزه برق
صنعت برق کشور این روزها با حداکثر توان و ظرفیت خود در حال فعالیت است تا خاموشیها مدیریت شود. از سوی دیگر صنایع و ادارات نیز به کمک صنعت برق آمدهاند و به این ترتیب بیش از 11 هزار مگاوات کسری در حال مدیریت است. اما سؤال اینجاست که مشکل صنعت برق کشور چیست و چگونه میتوان آن را ریشه کن کرد؟
شاید حداقل کاری که میتوان برای کاهش شدت بحران انجام داد، اصلاح اقتصاد برق در بخش صنعت و سرمایهگذاری در توسعه نیروگاهی از ماحصل آن باشد تا به اقتصاد کشور بویژه با تعطیلی اجباری صنایع آسیب وارد نشود. اما دولت سیزدهم باید چند اقدام را در راستای باز کردن گرههای صنعت برق و رهایی از این نگرانی و بحران انجام دهد.
نخست آنکه؛ اصلاح اقتصاد برق از مواردی است که باید مورد توجه دولت قرار بگیرد. این یکی از چالشهای بسیار مهم در توسعه و بهرهبرداری مناسب شبکه است و باید به سرانجام برسد. تا زمانی که یک اقتصاد مبتنی بر واقعیت جامعه و پوشش دهنده نیازهای شبکه برق برقرار نشود ما همچنان انتظار تنشهایی را در حوزه سرمایهگذاری و بخشهای مختلف صنعت خواهیم داشت.
دوم؛ در سالهای اخیر نسبت هزینههای سرمایهگذاری به هزینههای جاری روند کاهش داشتهایم. این نشان میدهد که درآمد صنعت برق به سمت هزینههای جاری رفته است و باید این روند تغییر جهت بدهد. منابع باید به سمت توسعه شبکه بهتر و بهرهگیری از فناوری نوینتر در صنعت برق سوق داده شود.
سوم؛ کشور ما در توسعه نیروگاهی عقب افتاده است و باید فکری شود. هم در افزایش راندمان نیروگاهها، هم در ایجاد نیروگاههای جدید و هم در توسعه منابع تجدیدپذیر باید روند فعلی اصلاح شود. در تجدیدپذیرها بسیار بسیار عقب هستیم و باید در سیاستهای کلی یک تغییر ماهیتی دیده شود.
چهارم؛ به روزرسانی شبکه و کاهش فرسودگی است. فرسودگی در حال افزایش نگران کنندهای است و باید در این زمینه کار جدی انجام شود. افزایش فرسودگی باعث میشود که تابآوری شبکه کاهش پیدا کند. خاموشیها افزایش و ایمنیها کم شود.
پنجم؛ موضوع هوشمندسازی که در کل زنجیره تولید تا مصرف باید رعایت شود، چرا که ما در این بخش عقب هستیم.
ششم؛ اصلاح ساختار در وزارت نیرو و تعیین تکلیف شرکتهای با ماهیت خصولتی است. یکی از دلایل کاهش بهرهوری همین ساختار غیرمؤثر است. هر روشی را که ما در ساختارهای ضعیف پیاده کنیم نتیجه ضعیف خواهد داد.
هفتم؛ مسأله اهمیت دادن به نیروی انسانی و پرورش آنهاست. باید نیروی انسانی صنعت برق به گرید PE که همان Professional Engineering است، برسد. ما در صنعت برق قراردادهای متنوع، متکثر و متناقضی را در حوزه منابع انسانی داریم که ایجاد مشکلات فزایندهای را در سطح شرکتهای مجموعه برق میکند و باید برای ساماندهی به این فکری شود. موضوع مهم، آموزش نیروی انسانی است. در واقع باید پرسنل فعال در حوزه فنی را آموزش دهیم و پرسنلی داشته باشیم که هم از نظر قراردادی وضع بهتری داشته باشند و هم برای بهبود عملکرد دانشافزایی کنیم.
در کنار این موارد، صنعت برق در حوزه آب و محیط زیست یکی از بازیگران مؤثر است و باید برنامهای را برای افزایش راندمان تولید و کاهش مصرف آب و انرژیهای اولیه در بخش نیروگاهی و کربن زدایی کشور داشته باشد. ضمن آنکه باید نقش مؤثری را در شورای عالی انرژی داشته باشد و همکاریهای تنگاتنگی با وزارتخانههایی مانند صمت و نفت برقرار کند تا از وضع فعلی رها شود.
استاد دانشگاه و کارشناس حوزه برق
صنعت برق کشور این روزها با حداکثر توان و ظرفیت خود در حال فعالیت است تا خاموشیها مدیریت شود. از سوی دیگر صنایع و ادارات نیز به کمک صنعت برق آمدهاند و به این ترتیب بیش از 11 هزار مگاوات کسری در حال مدیریت است. اما سؤال اینجاست که مشکل صنعت برق کشور چیست و چگونه میتوان آن را ریشه کن کرد؟
شاید حداقل کاری که میتوان برای کاهش شدت بحران انجام داد، اصلاح اقتصاد برق در بخش صنعت و سرمایهگذاری در توسعه نیروگاهی از ماحصل آن باشد تا به اقتصاد کشور بویژه با تعطیلی اجباری صنایع آسیب وارد نشود. اما دولت سیزدهم باید چند اقدام را در راستای باز کردن گرههای صنعت برق و رهایی از این نگرانی و بحران انجام دهد.
نخست آنکه؛ اصلاح اقتصاد برق از مواردی است که باید مورد توجه دولت قرار بگیرد. این یکی از چالشهای بسیار مهم در توسعه و بهرهبرداری مناسب شبکه است و باید به سرانجام برسد. تا زمانی که یک اقتصاد مبتنی بر واقعیت جامعه و پوشش دهنده نیازهای شبکه برق برقرار نشود ما همچنان انتظار تنشهایی را در حوزه سرمایهگذاری و بخشهای مختلف صنعت خواهیم داشت.
دوم؛ در سالهای اخیر نسبت هزینههای سرمایهگذاری به هزینههای جاری روند کاهش داشتهایم. این نشان میدهد که درآمد صنعت برق به سمت هزینههای جاری رفته است و باید این روند تغییر جهت بدهد. منابع باید به سمت توسعه شبکه بهتر و بهرهگیری از فناوری نوینتر در صنعت برق سوق داده شود.
سوم؛ کشور ما در توسعه نیروگاهی عقب افتاده است و باید فکری شود. هم در افزایش راندمان نیروگاهها، هم در ایجاد نیروگاههای جدید و هم در توسعه منابع تجدیدپذیر باید روند فعلی اصلاح شود. در تجدیدپذیرها بسیار بسیار عقب هستیم و باید در سیاستهای کلی یک تغییر ماهیتی دیده شود.
چهارم؛ به روزرسانی شبکه و کاهش فرسودگی است. فرسودگی در حال افزایش نگران کنندهای است و باید در این زمینه کار جدی انجام شود. افزایش فرسودگی باعث میشود که تابآوری شبکه کاهش پیدا کند. خاموشیها افزایش و ایمنیها کم شود.
پنجم؛ موضوع هوشمندسازی که در کل زنجیره تولید تا مصرف باید رعایت شود، چرا که ما در این بخش عقب هستیم.
ششم؛ اصلاح ساختار در وزارت نیرو و تعیین تکلیف شرکتهای با ماهیت خصولتی است. یکی از دلایل کاهش بهرهوری همین ساختار غیرمؤثر است. هر روشی را که ما در ساختارهای ضعیف پیاده کنیم نتیجه ضعیف خواهد داد.
هفتم؛ مسأله اهمیت دادن به نیروی انسانی و پرورش آنهاست. باید نیروی انسانی صنعت برق به گرید PE که همان Professional Engineering است، برسد. ما در صنعت برق قراردادهای متنوع، متکثر و متناقضی را در حوزه منابع انسانی داریم که ایجاد مشکلات فزایندهای را در سطح شرکتهای مجموعه برق میکند و باید برای ساماندهی به این فکری شود. موضوع مهم، آموزش نیروی انسانی است. در واقع باید پرسنل فعال در حوزه فنی را آموزش دهیم و پرسنلی داشته باشیم که هم از نظر قراردادی وضع بهتری داشته باشند و هم برای بهبود عملکرد دانشافزایی کنیم.
در کنار این موارد، صنعت برق در حوزه آب و محیط زیست یکی از بازیگران مؤثر است و باید برنامهای را برای افزایش راندمان تولید و کاهش مصرف آب و انرژیهای اولیه در بخش نیروگاهی و کربن زدایی کشور داشته باشد. ضمن آنکه باید نقش مؤثری را در شورای عالی انرژی داشته باشد و همکاریهای تنگاتنگی با وزارتخانههایی مانند صمت و نفت برقرار کند تا از وضع فعلی رها شود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه