مروری بر یک کتاب
دوست دارید با بچههایتان قلعه درختی بسازید؟
زهره نیلی
روزنامهنگار
دلتان میخواهد با بچههای خود یک قلعه بسازید؟ یک قلعه با دیوارهای بلند؟ حالا اگر این قلعه روی درخت ساخته شده باشد، بیشتر دوستش دارید یا از بلندی میترسید؟ اصلاً چقدر درباره قلعهها میدانید؟ شما هم دوست دارید به دختر یا پسرتان یاد بدهید قدر پدربزرگ و مادربزرگ، پدر و مادر و خواهر و برادر خود را بداند؟ شما هم دلتان میخواهد فرزندتان اسباببازیهایش را دوست داشته باشد و از آنها مراقبت کند و از بازی با هر کدام لذت ببرد؟ اگر اینطور است میتوانید با او و برای او کتاب بخوانید. اصلاً در قالب قصه و داستان میتوان مفاهیم بسیاری را به بچهها آموزش داد آن هم به زبانی جذاب و غیرمستقیم که بر دل و جانشان بنشیند و از خاطرشان نرود.
کتاب «قلعه درختی» یکی از این کتابهاست که داستان دو پسر به نامهای «راسل» و «وارن» است که دوست دارند بالای درخت زندگی کنند و خانه بسازند. راسل از پدرش کمک میگیرد و برای خودش، یک خانه کوچک و ساده بالای درخت میسازد اما خانه وارن، برج و باروهای بلند دارد و بیشتر به یک قلعه شبیه است. قلعهای که نقشهاش را پدر وارن طراحی کرده است. راسل و پدرش، تصمیم میگیرند خانه خود را عوض کنند. خانه جدید، بهتر و زیباتر از خانه قبلی است چون حیاط دارد و یک درخت افرای کهنسال و بسیار تنومند در میانه آن است؛ درختی که راسل را وسوسه میکند تا از پدرش بخواهد برای او یک خانه درختی بسازد. پدر هم با اینکه هیچ سر رشتهای از ساخت و ساز ندارد، اما به پسرش در ساخت خانه کمک میکند. راسل نقشه خانه را میکشد؛ بعد هم پدر و پسر دست به کار میشوند و به ابزار فروشی میروند و با راهنمایی فروشنده، وسایل مورد نیاز خود را خریداری میکنند و بالاخره، پس از سختیها و فراز و فرودهای بسیار، موفق به ساخت خانه درختی میشوند.
همهچیز خوب پیش میرود و راسل خیلی خوشحال است که تنها خانه درختی آن منطقه به او و پدرش تعلق دارد تا اینکه متوجه میشود، سه خانه آن طرفتر، پدر و پسری در حال ساختن یک خانه درختی بزرگ و باشکوه هستند. راسل، ابتدا غمگین میشود. میدانید چرا؟ چون دیگر او تنها پسری نیست که خانه درختی دارد اما مدتی که میگذرد به این نتیجه میرسد که چیزهای به مراتب ارزشمندتر از خانه درختی هم وجود دارد. اصلاً شاید چندین و چند خانه بهتر از خانه درختی او وجود داشته باشد اما هیچ پدری در دنیا بهتر از پدر او نیست و او به داشتن پدر خود افتخار میکند.
جیسکا اسکات کرین، نویسنده کانادایی کتاب «قلعه درختی» را برای بچههای 3 تا 7 سال نوشته تا بهطور غیرمستقیم به آنها یاد بدهد قدر داشتههای خود را بدانند و با آنها راضی و خوشحال باشند. گرچه در جریان خواندن این کتاب، بچهها با جزئیات جذابی درباره ساختن قلعه و خانه درختی هم آشنا میشوند. اگر دلتان میخواهد، دختر یا پسرتان قدر شما و اسباببازیهایش را بداند و از آنچه دارد لذت ببرد میتوانید با او و برای او داستان «قلعه درختی» را بخوانید. این کتاب را فرزین سوری ترجمه و انتشارات پرتقال منتشر کرده است.
روزنامهنگار
دلتان میخواهد با بچههای خود یک قلعه بسازید؟ یک قلعه با دیوارهای بلند؟ حالا اگر این قلعه روی درخت ساخته شده باشد، بیشتر دوستش دارید یا از بلندی میترسید؟ اصلاً چقدر درباره قلعهها میدانید؟ شما هم دوست دارید به دختر یا پسرتان یاد بدهید قدر پدربزرگ و مادربزرگ، پدر و مادر و خواهر و برادر خود را بداند؟ شما هم دلتان میخواهد فرزندتان اسباببازیهایش را دوست داشته باشد و از آنها مراقبت کند و از بازی با هر کدام لذت ببرد؟ اگر اینطور است میتوانید با او و برای او کتاب بخوانید. اصلاً در قالب قصه و داستان میتوان مفاهیم بسیاری را به بچهها آموزش داد آن هم به زبانی جذاب و غیرمستقیم که بر دل و جانشان بنشیند و از خاطرشان نرود.
کتاب «قلعه درختی» یکی از این کتابهاست که داستان دو پسر به نامهای «راسل» و «وارن» است که دوست دارند بالای درخت زندگی کنند و خانه بسازند. راسل از پدرش کمک میگیرد و برای خودش، یک خانه کوچک و ساده بالای درخت میسازد اما خانه وارن، برج و باروهای بلند دارد و بیشتر به یک قلعه شبیه است. قلعهای که نقشهاش را پدر وارن طراحی کرده است. راسل و پدرش، تصمیم میگیرند خانه خود را عوض کنند. خانه جدید، بهتر و زیباتر از خانه قبلی است چون حیاط دارد و یک درخت افرای کهنسال و بسیار تنومند در میانه آن است؛ درختی که راسل را وسوسه میکند تا از پدرش بخواهد برای او یک خانه درختی بسازد. پدر هم با اینکه هیچ سر رشتهای از ساخت و ساز ندارد، اما به پسرش در ساخت خانه کمک میکند. راسل نقشه خانه را میکشد؛ بعد هم پدر و پسر دست به کار میشوند و به ابزار فروشی میروند و با راهنمایی فروشنده، وسایل مورد نیاز خود را خریداری میکنند و بالاخره، پس از سختیها و فراز و فرودهای بسیار، موفق به ساخت خانه درختی میشوند.
همهچیز خوب پیش میرود و راسل خیلی خوشحال است که تنها خانه درختی آن منطقه به او و پدرش تعلق دارد تا اینکه متوجه میشود، سه خانه آن طرفتر، پدر و پسری در حال ساختن یک خانه درختی بزرگ و باشکوه هستند. راسل، ابتدا غمگین میشود. میدانید چرا؟ چون دیگر او تنها پسری نیست که خانه درختی دارد اما مدتی که میگذرد به این نتیجه میرسد که چیزهای به مراتب ارزشمندتر از خانه درختی هم وجود دارد. اصلاً شاید چندین و چند خانه بهتر از خانه درختی او وجود داشته باشد اما هیچ پدری در دنیا بهتر از پدر او نیست و او به داشتن پدر خود افتخار میکند.
جیسکا اسکات کرین، نویسنده کانادایی کتاب «قلعه درختی» را برای بچههای 3 تا 7 سال نوشته تا بهطور غیرمستقیم به آنها یاد بدهد قدر داشتههای خود را بدانند و با آنها راضی و خوشحال باشند. گرچه در جریان خواندن این کتاب، بچهها با جزئیات جذابی درباره ساختن قلعه و خانه درختی هم آشنا میشوند. اگر دلتان میخواهد، دختر یا پسرتان قدر شما و اسباببازیهایش را بداند و از آنچه دارد لذت ببرد میتوانید با او و برای او داستان «قلعه درختی» را بخوانید. این کتاب را فرزین سوری ترجمه و انتشارات پرتقال منتشر کرده است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه