به مناسبت خجسته میلاد امام موسی کاظم(ع)
الگوی عفو واحسان
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
وجود مبارک امام موسی کاظم(ع) همزمان با بیستمین طلوع ماه ذیالحجه سال 128 ه.ق در کاروان امام صادق(ع) که از حج باز میگشت، درروستای «ابوا» آخرین منزل قبل از رسیدن به مدینه، به وقوع پیوست واین خبر مسرت بخش بسرعت دهان به دهان شد. ازقول امام صادق(ع) نقل شد که: «خداوند بزرگ، پسری به من عنایت فرمود که بهترین خلق است.» امام صادق(ع) نام موسی را بر فرزند نهاد، زیرا این نوزاد همچون همنام خود موسای نبی(ع) مأموریت داشت تا با تفرعن و ظلم طاغوت زمان خویش درافتد و نقاب ازچهره بتهای دروغین آن زمان برگیرد. امام موسی کاظم(ع) در دوران مقتدرترین خلیفه عباسی یعنی هارون الرشید میزیست و آشکارا از ظلم وفساد خلیفه انتقادمی کرد و مسلمانان را ازهمکاری با دستگاه بنی عباس برحذرمی داشت و بارها میفرمود: «آنان که به ستمکاران تکیه میکنند گرفتار دوزخ میشوند.»
دوران امامت امام هفتم حضرت موسی بن جعفر(ع) مقارن بود با سال های آخر خلافت منصور عباسی و در دوره خلافت هادی و 13 سال از دوران خلافت هارون که سختترین دوران عمر آن حضرت به شمار میرود، امام موسی کاظم(ع) از حدود 21سالگی با وصیت پدر بزرگوار و امر خداوند متعال به مقام بلند امامت رسید و مدت امامت آن حضرت 35 سال بود.
امام کاظم(ع) به تصدیق همه مورخان، به زهد و عبادت بسیار معروف بوده است و از عبادت و سختکوشی به «عبد صالح» معروف و در سخاوت و بخشندگی مانند نیاکان بزرگوار خود بود. از حضرت موسی کاظم روایت شده است که فرمود: پدرم امام صادق(ع) پیوسته مرا به سخاوت داشتن و کرم کردن سفارش میکرد. ایشان با آن کرم و بزرگواری و بخشندگی خود لباس خشن بر تن میکرد که این خود نشان دیگری از بلندی روح و صفای باطن و بیاعتنایی آن امام به زرق و برق های دنیا است. امام موسی کاظم(ع) نسبت به زن و فرزندان و زیردستان خود بسیار با عاطفه و مهربان بود و همیشه در اندیشه فقرا و بیچارگان بود و پنهان و آشکار به آنها کمک میکرد. برخی از فقرای مدینه او را شناخته بودند اما بعضی پس از تبعید حضرت از مدینه به بغداد به کرم و بزرگواریش پی بردند و آن وجود عزیز را شناختند.
امام کاظم(ع) به تلاوت قرآن مجید انس زیادی داشت و قرآن را با صدایی حزین و خوش تلاوت میکرد. آن چنان که مردم در اطراف خانه آن حضرت گرد میآمدند و از روی شوق و رقت گریه میکردند. کاظم یعنی: نگهدارنده و فروخورنده خشم. این رفتار در برابر کسی یا کسانی بوده که از راه جهالت و نادانی یا به تحریک دشمنان به کارهای زشت و دور از ادب دست میزدند. رفتار حکیمانه و صبورانه آن حضرت کم کم، حقانیت خاندان عصمت و اهل بیت(ع) را بر آنان روشن میساخت، اما آنجا که پای گفتن کلمه حق در برابر سلطان و خلیفه ستمگری پیش میآمد، امام کاظم(ع) میفرمود: «قل الحق و لو کان فیه هلاکک.»یعنی: حق را بگو اگرچه آن حقگویی موجب هلاک تو باشد.
در فروتنی نمونه بود، با فقرا مینشست و از بینوایان دلجویی میکرد. بنده را با آزاد مساوی میدانست و میفرمود همه، فرزندان آدم و آفریدههای خداییم. براستی امام موسی بن جعفر(ع) فقیهی دانا و توانا و متکلمی مقتدر و زبردست بود.»
او در علم و تواضع و مکارم اخلاق و کثرت صدقات و سخاوت و بخشندگی ضرب المثل بود. بدان و بد اندیشان را با عفو و احسان بیکران خویش تربیت میفرمود. به آن حضرت لقبهایی چون کاظم (کسی که خشم خود را کنترل میکند)، صابر (صبر کننده)، صالح (درستکار) و امین دادهاند. ایشان یک لقب مهم دیگر هم بهنام باب الحوائج دارند.
امام موسی کاظم(ع) در مجالس درس پدر، که مؤسس و رئیس دانشگاه جعفری است، شرکت میکرد و جانش را از سرچشمه علوم و معارف اصیل اسلامی سیراب میکرد وهمواره در بحثهای علمی شرکت داشت.
هارون اصرار داشت که بنی عباس از نظر وراثت به مقام خلیفگی پیامبر سزاوارترند؛ زیرا عباس جد اصلی آنان عموی پیامبر بود. غافل از آنکه موضوع امامت امری الهی است و امام(ع) در مقام استدلال و اثبات حقانیت خود وپدرانش به آیه مباهله استناد میکرد که ضمن آن رسول خدا(ص)، علی(ع)و خاندان او، فاطمه(س) و حسن و حسین(ع) را نفس و جان خود معرفی کرد.
دبیر گروه پایداری
وجود مبارک امام موسی کاظم(ع) همزمان با بیستمین طلوع ماه ذیالحجه سال 128 ه.ق در کاروان امام صادق(ع) که از حج باز میگشت، درروستای «ابوا» آخرین منزل قبل از رسیدن به مدینه، به وقوع پیوست واین خبر مسرت بخش بسرعت دهان به دهان شد. ازقول امام صادق(ع) نقل شد که: «خداوند بزرگ، پسری به من عنایت فرمود که بهترین خلق است.» امام صادق(ع) نام موسی را بر فرزند نهاد، زیرا این نوزاد همچون همنام خود موسای نبی(ع) مأموریت داشت تا با تفرعن و ظلم طاغوت زمان خویش درافتد و نقاب ازچهره بتهای دروغین آن زمان برگیرد. امام موسی کاظم(ع) در دوران مقتدرترین خلیفه عباسی یعنی هارون الرشید میزیست و آشکارا از ظلم وفساد خلیفه انتقادمی کرد و مسلمانان را ازهمکاری با دستگاه بنی عباس برحذرمی داشت و بارها میفرمود: «آنان که به ستمکاران تکیه میکنند گرفتار دوزخ میشوند.»
دوران امامت امام هفتم حضرت موسی بن جعفر(ع) مقارن بود با سال های آخر خلافت منصور عباسی و در دوره خلافت هادی و 13 سال از دوران خلافت هارون که سختترین دوران عمر آن حضرت به شمار میرود، امام موسی کاظم(ع) از حدود 21سالگی با وصیت پدر بزرگوار و امر خداوند متعال به مقام بلند امامت رسید و مدت امامت آن حضرت 35 سال بود.
امام کاظم(ع) به تصدیق همه مورخان، به زهد و عبادت بسیار معروف بوده است و از عبادت و سختکوشی به «عبد صالح» معروف و در سخاوت و بخشندگی مانند نیاکان بزرگوار خود بود. از حضرت موسی کاظم روایت شده است که فرمود: پدرم امام صادق(ع) پیوسته مرا به سخاوت داشتن و کرم کردن سفارش میکرد. ایشان با آن کرم و بزرگواری و بخشندگی خود لباس خشن بر تن میکرد که این خود نشان دیگری از بلندی روح و صفای باطن و بیاعتنایی آن امام به زرق و برق های دنیا است. امام موسی کاظم(ع) نسبت به زن و فرزندان و زیردستان خود بسیار با عاطفه و مهربان بود و همیشه در اندیشه فقرا و بیچارگان بود و پنهان و آشکار به آنها کمک میکرد. برخی از فقرای مدینه او را شناخته بودند اما بعضی پس از تبعید حضرت از مدینه به بغداد به کرم و بزرگواریش پی بردند و آن وجود عزیز را شناختند.
امام کاظم(ع) به تلاوت قرآن مجید انس زیادی داشت و قرآن را با صدایی حزین و خوش تلاوت میکرد. آن چنان که مردم در اطراف خانه آن حضرت گرد میآمدند و از روی شوق و رقت گریه میکردند. کاظم یعنی: نگهدارنده و فروخورنده خشم. این رفتار در برابر کسی یا کسانی بوده که از راه جهالت و نادانی یا به تحریک دشمنان به کارهای زشت و دور از ادب دست میزدند. رفتار حکیمانه و صبورانه آن حضرت کم کم، حقانیت خاندان عصمت و اهل بیت(ع) را بر آنان روشن میساخت، اما آنجا که پای گفتن کلمه حق در برابر سلطان و خلیفه ستمگری پیش میآمد، امام کاظم(ع) میفرمود: «قل الحق و لو کان فیه هلاکک.»یعنی: حق را بگو اگرچه آن حقگویی موجب هلاک تو باشد.
در فروتنی نمونه بود، با فقرا مینشست و از بینوایان دلجویی میکرد. بنده را با آزاد مساوی میدانست و میفرمود همه، فرزندان آدم و آفریدههای خداییم. براستی امام موسی بن جعفر(ع) فقیهی دانا و توانا و متکلمی مقتدر و زبردست بود.»
او در علم و تواضع و مکارم اخلاق و کثرت صدقات و سخاوت و بخشندگی ضرب المثل بود. بدان و بد اندیشان را با عفو و احسان بیکران خویش تربیت میفرمود. به آن حضرت لقبهایی چون کاظم (کسی که خشم خود را کنترل میکند)، صابر (صبر کننده)، صالح (درستکار) و امین دادهاند. ایشان یک لقب مهم دیگر هم بهنام باب الحوائج دارند.
امام موسی کاظم(ع) در مجالس درس پدر، که مؤسس و رئیس دانشگاه جعفری است، شرکت میکرد و جانش را از سرچشمه علوم و معارف اصیل اسلامی سیراب میکرد وهمواره در بحثهای علمی شرکت داشت.
هارون اصرار داشت که بنی عباس از نظر وراثت به مقام خلیفگی پیامبر سزاوارترند؛ زیرا عباس جد اصلی آنان عموی پیامبر بود. غافل از آنکه موضوع امامت امری الهی است و امام(ع) در مقام استدلال و اثبات حقانیت خود وپدرانش به آیه مباهله استناد میکرد که ضمن آن رسول خدا(ص)، علی(ع)و خاندان او، فاطمه(س) و حسن و حسین(ع) را نفس و جان خود معرفی کرد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه