افزایش بحران در کشورهای در حال رشد
اقتصاد آزاد را فراموش کنید!
نویسندگان:
هیأت تحریریه اکونومیست
مترجم: وصال روحانی
اوضاع در بخشهای عمدهای از جهان روبه آشفتگی فزاینده میرود و تأثیر «کووید19» بر این شرایط کاملاً آشکار است. آفریقای جنوبی از به هم ریختگی شدید اقتصادی رنج میبرد، در کلمبیا اعتراضهای مردمی شکل گرفته و در تونس بر سر هر چیزی و بخصوص درست یا غلط بودن بخشهایی از قانون اساسی دعوا است. در پرو یک رئیس جمهوری مارکسیست بهقدرت رسیده و در برزیل، هند و مکزیک نهادهای مستقل و هر سازمان دولتی تحت تهاجم قرار دارد.
این همه لغزش که در تضاد آشکار با شرایط مساعدتر این کشورها در نیمه قرن گذشته قرار دارد، در عین این که برخاسته از ضربات مهلک کرونا به این کشورها است، ریشه در دولتهای بوروکراتیک هم دارد که بدون استقلال، عمل میکنند و بهجای مبنا قرار دادن ایدهالهای مردم ابتدا به حفظ منافع خود میاندیشند.
از همه بدتر وضع طبقات متوسط در کشورهای در حال رشد است که در هر یک از دولتهای روی کار آمده طی این مدت شرایط سختی داشتهاند و درآمدهای اندکی را کسب میکردهاند. میتوان دهها دلیل اجتماعی یا کوتاهیهای انسانی را برای خلق وضعیتهای تلخ و منفی این کشورها در ذهن ردیف کرد اما واقعیت امر این است که حتی قبل از ظهور «کووید19» اقتصاد این کشورها شرایط مناسبی نداشت. وقتی ارتش این کشورها روبهروی معترضانی میایستد که به شرایط موجود خرده میگیرند باید متوجه باشند که نظایر این تشنجها چه کم و چه زیاد در سالهای 2008 تا 2020 نیز باب بوده و همه چیز زاییده این بیماری در سال میلادی فعلی نیست و نباید به بهانه جوییهایی از این دست روی آورد. شاید هم تدابیر موقتی و مسکنهای کوتاه مدت کمک کرد تا وضع اقتصادی در کشورهایی که از آنها یاد شد حتی تا 82 درصد رشد را در سالهای دهه 2000 گواهی بدهد ولی در آن زمانها نیز بهرغم پایین آمدن نرخ بیکاری هیچگاه وضعیت اجتماعی و اقتصادی این کشورها چیزی نبود که باید میبود، البته در سطح جهان قدرت اقتصادی و توان مبادله کالا بیشتر بین کشورها تقسیم شده بود و دولتها میتوانستند به کمکهای خارجی هم چشم بدوزند. با این حال آن عصر طلایی و بهار صوری بهسرعت رنگ باخت و تعداد و سهم کشورهای صاحب رشد اقتصادی در قارههایی که مورد اشاره قرار گرفت به 29 درصد تنزل یافت و در نهایت به تابستان 2021 رسیدیم که بحران در کشورهای جهان سوم حقیقتی غیر قابل انکار است. یک بخش مهم اینگونه ماجراها البته بهبدشانسیها و برخی تصورهای اجرایی هم بر میگردد. شاید در کشورهای امریکای لاتین هیچگاه نرخهای اقتصادی و ارقام رشد محصولات و افزایش صادرات به حد مطلوب نرسیده باشد اما امروز فقط باید به آینده نگاه کرد و پرسید که آیا در آینده نیز وضع همانی خواهد ماند که اینک به چشم میبینیم و ناظران را به ترس و ناامیدی میکشاند؟ چه کسی میتواند مدعی شود که مجادلههای سیاسی و دولتهای ناپایدار سهم زیادی در بههم ریختن اوضاع این کشورها نداشته است و چگونه میتوان باور کرد که میتوان در سرزمینهای نه چندان ثروت خیزی مثل کشورهای امریکای جنوبی و امریکایمرکزی به آمار و نتایجی رسید که در کشورهای صاحب امکانات بسیار بیشتر و بهتر در دسترس است؟ بخش اقتصادی این موضوع طبعاً از نهایت اهمیت برخوردار است و زمانی که چین را میبینیم که با این اقتصاد پویا بهسمت اوج در حرکت است، تنزل شدید جایگاه کشورهای کوچکتر و بدون پشتوانهتر مانند اکوادور، شیلی و پاراگوئه امری عادی بهنظر میرسد. برخی میگویند بهتر است بسیاری از کشورهای «کمبرخوردار» با دست و دل شستن از اقتصاد آزاد و قطع روند داد و ستدهای وسیع با هر کشور متقاضی، اقتصاد دولتی محدودتر را در دستور کار خویش قرار دهند و از ریسک طلبی هرچه بیشتر پرهیز کنند. این چیزی است که میزان خطاها و سقوط های اقتصادی را کمتر و دردهای موجود در کشورهای پرشمار کرونا زده را اندکتر خواهد ساخت و حتی اگر یک تسکین دهنده موقتی باشد، بهتر از لمس کردن هر روزه آثار ناگوار کرونا و امثال آن بر اقتصاد و اجتماع کشورهایی است که واقعاً پناه و پشتوانه چندانی ندارند.
منبع: Economist
هیأت تحریریه اکونومیست
مترجم: وصال روحانی
اوضاع در بخشهای عمدهای از جهان روبه آشفتگی فزاینده میرود و تأثیر «کووید19» بر این شرایط کاملاً آشکار است. آفریقای جنوبی از به هم ریختگی شدید اقتصادی رنج میبرد، در کلمبیا اعتراضهای مردمی شکل گرفته و در تونس بر سر هر چیزی و بخصوص درست یا غلط بودن بخشهایی از قانون اساسی دعوا است. در پرو یک رئیس جمهوری مارکسیست بهقدرت رسیده و در برزیل، هند و مکزیک نهادهای مستقل و هر سازمان دولتی تحت تهاجم قرار دارد.
این همه لغزش که در تضاد آشکار با شرایط مساعدتر این کشورها در نیمه قرن گذشته قرار دارد، در عین این که برخاسته از ضربات مهلک کرونا به این کشورها است، ریشه در دولتهای بوروکراتیک هم دارد که بدون استقلال، عمل میکنند و بهجای مبنا قرار دادن ایدهالهای مردم ابتدا به حفظ منافع خود میاندیشند.
از همه بدتر وضع طبقات متوسط در کشورهای در حال رشد است که در هر یک از دولتهای روی کار آمده طی این مدت شرایط سختی داشتهاند و درآمدهای اندکی را کسب میکردهاند. میتوان دهها دلیل اجتماعی یا کوتاهیهای انسانی را برای خلق وضعیتهای تلخ و منفی این کشورها در ذهن ردیف کرد اما واقعیت امر این است که حتی قبل از ظهور «کووید19» اقتصاد این کشورها شرایط مناسبی نداشت. وقتی ارتش این کشورها روبهروی معترضانی میایستد که به شرایط موجود خرده میگیرند باید متوجه باشند که نظایر این تشنجها چه کم و چه زیاد در سالهای 2008 تا 2020 نیز باب بوده و همه چیز زاییده این بیماری در سال میلادی فعلی نیست و نباید به بهانه جوییهایی از این دست روی آورد. شاید هم تدابیر موقتی و مسکنهای کوتاه مدت کمک کرد تا وضع اقتصادی در کشورهایی که از آنها یاد شد حتی تا 82 درصد رشد را در سالهای دهه 2000 گواهی بدهد ولی در آن زمانها نیز بهرغم پایین آمدن نرخ بیکاری هیچگاه وضعیت اجتماعی و اقتصادی این کشورها چیزی نبود که باید میبود، البته در سطح جهان قدرت اقتصادی و توان مبادله کالا بیشتر بین کشورها تقسیم شده بود و دولتها میتوانستند به کمکهای خارجی هم چشم بدوزند. با این حال آن عصر طلایی و بهار صوری بهسرعت رنگ باخت و تعداد و سهم کشورهای صاحب رشد اقتصادی در قارههایی که مورد اشاره قرار گرفت به 29 درصد تنزل یافت و در نهایت به تابستان 2021 رسیدیم که بحران در کشورهای جهان سوم حقیقتی غیر قابل انکار است. یک بخش مهم اینگونه ماجراها البته بهبدشانسیها و برخی تصورهای اجرایی هم بر میگردد. شاید در کشورهای امریکای لاتین هیچگاه نرخهای اقتصادی و ارقام رشد محصولات و افزایش صادرات به حد مطلوب نرسیده باشد اما امروز فقط باید به آینده نگاه کرد و پرسید که آیا در آینده نیز وضع همانی خواهد ماند که اینک به چشم میبینیم و ناظران را به ترس و ناامیدی میکشاند؟ چه کسی میتواند مدعی شود که مجادلههای سیاسی و دولتهای ناپایدار سهم زیادی در بههم ریختن اوضاع این کشورها نداشته است و چگونه میتوان باور کرد که میتوان در سرزمینهای نه چندان ثروت خیزی مثل کشورهای امریکای جنوبی و امریکایمرکزی به آمار و نتایجی رسید که در کشورهای صاحب امکانات بسیار بیشتر و بهتر در دسترس است؟ بخش اقتصادی این موضوع طبعاً از نهایت اهمیت برخوردار است و زمانی که چین را میبینیم که با این اقتصاد پویا بهسمت اوج در حرکت است، تنزل شدید جایگاه کشورهای کوچکتر و بدون پشتوانهتر مانند اکوادور، شیلی و پاراگوئه امری عادی بهنظر میرسد. برخی میگویند بهتر است بسیاری از کشورهای «کمبرخوردار» با دست و دل شستن از اقتصاد آزاد و قطع روند داد و ستدهای وسیع با هر کشور متقاضی، اقتصاد دولتی محدودتر را در دستور کار خویش قرار دهند و از ریسک طلبی هرچه بیشتر پرهیز کنند. این چیزی است که میزان خطاها و سقوط های اقتصادی را کمتر و دردهای موجود در کشورهای پرشمار کرونا زده را اندکتر خواهد ساخت و حتی اگر یک تسکین دهنده موقتی باشد، بهتر از لمس کردن هر روزه آثار ناگوار کرونا و امثال آن بر اقتصاد و اجتماع کشورهایی است که واقعاً پناه و پشتوانه چندانی ندارند.
منبع: Economist
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه