خم به ابروی خزر افتاد
یاد یار مهربان آید همی
سیدحسن موسویچلک
دبیر جشنوارههای فرهنگی و هنری پارپیرار
«فرهود جلالی کندلوسی» متولد ۱۳۴۴ در دهکده کندلوس نوشهر، از شاعران فولکلور مازندرانی بود. مقطع ابتدایی را در روستای کندلوس به پایان برد و مقطع متوسطه را در دبیرستانهای نوشهر و چالوس به اتمام رساند. در سال ۱۳۶۶ در رشته علوم اجتماعی به دانشگاه تهران راه یافت. در سالهای تحصیل با تشویق استاد خود آقای صادق علیکیا با شعر آشنا شد. اولین سرودههایش در قالب غزل و مثنوی بود. همزمان نزد کیانینژاد به فراگیری ساز نی نیز پرداخت. در سال ۱۳۷۱ پایاننامه خود را در مورد فرهنگ و آداب و رسوم دهکده کندلوس تدوین کرد. جلالی کندلوسی شاعر، نوازنده لَلِهوا و خواننده موسیقی بومی مازندران بود و در دهه 70 و 80 با انتشار آلبومهای پارپیرار که شامل شعرخوانیهای محلی او بود نظر علاقهمندان به فرهنگ و هنر مازندرانی را به خود جلب کرد. او علاوه بر چهارگانه پارپیرار که به ترتیب پارپیرار1 (1378)، ناریناریکا(1380)، شیوَنگ(1382) و اسری نام داشتند، در سال 1383 آلبوم از کپاچینهای البرز را نیز منتشر کرده بود. جلالی کندلوسی سال 1366 برای تحصیل در رشته علوم اجتماعی وارد دانشگاه تهران شد. او از نخستین افرادی بود که پایاننامه دانشگاهیاش به مطالعات فرهنگ بومی مازندران اختصاص یافت. علاقه او به فرهنگ بومی مازندران سبب شد تا سال 1376 همراه با برخی هنرمندان غرب استان، انجمن فرهنگی کجور را تشکیل دهد و اقدام به برگزاری برنامههایی مانند جشنواره، شعب شعر و نمایشگاه با موضوع فرهنگ و موسیقی مازندران کند.شهرت این فعال فرهنگی علاوه بر انتشار آلبومهای او، بهدلیل احیا و برپایی جشنهای سنتی و آیینهای بومی مازندران در تهران و همچنین پیگیریهای گسترده او برای برپایی مستمر همایش مازندرانیهای مقیم تهران و تجمیع ظرفیت مازندرانیهای ساکن پایتخت برای توسعه فرهنگی و اجتماعی استان بود. از سال 1375 در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول به کار شد. سال 1382 با هدف گسترش فعالیتهای فرهنگی در تهران و همچنین تولید آثار مرتبط با فرهنگ و هنر مازندران مؤسسه فرهنگی هنری پارپیرار را تأسیس کرد که خروجی آن برپایی دهها رویداد بزرگ فرهنگی و تولید و انتشار آثار فرهنگی مختلف بود.
فرهود جلالی کندلوسی علاوه بر فعالیت درحوزه شعر و موسیقی پژوهشگری برجسته در حوزه فرهنگ وهنر بود. بیست وپنج اثر پژوهشی از ایشان به یادگار مانده است.تألیف و تدوین هفتادجلد کتاب به نام ایشان هم از جمله کارهای دیگر آن زنده یاد است. مسئولیت مدیر مسئولی ماهنامه پارپیرار و فصل نامه پارپیرار نامه، برگزاری بیش از50 نشست و جشن آیینی و بومی در ایران (نه فقط مربوط به مازندران) چاپ مقالات متعدد از اقدامات ماندگار دیگر ایشان است. مدیرعاملی مؤسسه فرهنگی وهنری پارپیرار از اقدامات مؤثر دیگر زنده یاد فرهود جلالی کندلوسی بود که بسیاری از فعالیتهای فرهنگی خود در دو دهه اخیر را از طریق این مؤسسه پیگیری میکرد.تکمیل پرونده و ثبت آثار دینی، فرهنگی، هنری و آیینی در فهرست آثار ملی از قبیل: آیینهای ورزش پهلوانی و زورخانه ای، ماه رمضان، روز جهانی قدس، نیمه شعبان، شب یلدا (شب چله) میرات معنوی موسیقی اقوام مختلف از جمله تبری زبان؛ بختیاری، بوشهری، قشقایی، ایلام از جمله اقدامات ماندگار دیگر ایشان بود. یکی دیگر از کارهای ماندگار زندهیاد جلالی در مؤسسه فرهنگی وهنری پارپیرار، تهیه و تدوین دانشنامه موسیقی نواحی ایران بود که هشت سال طول کشید و بدون شک مورد استناد بسیاری از پژوهشگران قرارخواهد گرفت. تولید سرود ملی مددکاری اجتماعی در سال 1391 برای انجمن مددکاران اجتماعی ایران که در اختیار بیش از 150 کشور هم قرار گرفت و سرود آرش کمانگیر و تهیه گاهشمار اقوام ایرانی و دانشنامه بزرگ موسیقی نواحی ایران و... از اقدامات دیگر ایشان در مؤسسه بود. نامش مانا و راهش پر رهرو.
هنر و موسیقی بند دلهایمان را به هم وصل کرد
علی اکبر شکارچی
آهنگساز و نوازنده
نداند کسی چاره ازچنگ مرگ/ چوبرگ خزان است ما همچو برگ (فردوسی)
بسیارمتأسفم که این چندکلام رابه یاد دوست وهنرمند عزیزم زنده یاد فرهودجلالی مینویسم. من کجا و او کجا! من از تبار لر و او از تبار مازندران. فقط ریشههای مشترک هنر و موسیقی میتوانست دستان ما را در دستان یکدیگر و بند دلهایمان را بهم وصل کند. عشق اوبه ایران و مازندران برکسی پوشیده نیست. من گواهم که او همه زندگیش را عاشقانه برسر اشاعه فرهنگ و هنر و همدلی و هماندیشی هموطن نان خود نهاد. به گفته فردوسی بزرگ: جهان یادگاریست و ما رفتنی/ به گیتی نماند به جز مردمی
این مرد بزرگ و فرهنگخواه شرایطی را هم در خانواده خود فراهم آورده تا همسر ارجمندشان فرزانه خانم مدتی برای آموزش کمانچه نوازی شاگرد من باشد و هم اکنون هم دختر نازنینش غزل جان با استعداد و پشتکاری فوقالعاده و مثال زدنی نزد اینجانب آموزش میبیند. امیدوارم شایستگی آن را داشته باشم تا آنگونه که پدر بزرگوارشان در خیال برای او رؤیاپردازی میکردند او را آموزش دهم. من به همه دوستان و عزیزانش خصوصاً فرزانه خانم و غزلجان صمیمانه تسلیت میگویم.
بدرود ای سرچشمه عشق وهمدلی/ بدرود ای سرچشمه آهنگ وغزل/ بدرود ای مرد باخرد وبیادعا/ بدرود/ بدرود
فرهود جلالی در آیینه آثارش
شانتیو خزایی کوهپر
پژوهشگر
قریحه شاعری شادروان فرهود جلالی بر کسی پوشیده نیست و عموم مخاطبان ایشان به این وجه از شخصیت این هنرمند فقید، توجه ویژه دارند و ایشان را بهعنوان یک شاعر مازندرانی میشناسند. به همین دلیل بعد از درگذشت ایشان، شاهد انتشار اشعار، سوگنامههای موزون و گزارههای ادبی مختلفی در زمینه کیان این هنرمند فقید بودهایم. اینجانب قصد دارم بهعنوان یکی از مخاطبان مازندرانی آثار مرحوم جلالی، لایه دیگری از شخصیت فرهود جلالی را معرفی و ایشان را از دریچه آثارشان ارزیابی کنم.
آثار مرحوم جلالی، مشتمل بر چندین قصیده و ترجیحبند بلند و اشعاری است که در دستگاههای مختلف موسیقی تهیه و تنظیم شده و اصلیترین محور آنها مشتمل بر موضوعات زیر است:
معرفی و نکوداشت مازندران و فرهنگ مازندرانی توجه نوستالوژیک به نظام تولید و معیشت مردم منطقه در گذشته؛ تمجید از روابط اجتماعی مردم منطقه در گذشته؛ انتقاد شدید از تغییر رفتار مردم در اثر شهرنشینی و تغییر نوع معیشت؛ نکوهش تملق، خودباختگی، سودجویی و سایر خصوصیات مذموم اخلاقی؛ توصیه، پند و اندرز و ارائه پیشنهادات روشن به مردم منطقه برای تغییر شرایط بهوجود آمده؛ مجادله شدید با فقر و آثار آن انتقاد از برخی اقدامات دستگاههای اجرایی در منطقه؛ تأکید بر مشارکت و همیاری بر پایه برادری (خونی و عرفی.)
فرهود جلالی برای بیان نظرات خویش، دارای خصوصیات منحصر به فردی بوده و از ابزار و فنونی بهره برده که تا کنون کمتر نویسنده و شاعر مازندرانی موفق شده تا این حد از آنها بهره گیرد. خصوصیات این راوی فرهنگ دوست عبارتند از:
روایتگری شاعرانه
شعر ابزاری است که فرهود جلالی از آن بهعنوان محملی برای انتقال پیام خود به مخاطبان خود برگزیده است. به بیان دیگر، آقای جلالی یک «روایتگر شاعر» است نه صرفاً یک شاعر. سرتاسر آثار منتشره آقای جلالی، مشحون از روایتگری استادانه از خلقیات، آداب و رسوم و روابط اجتماعی مردم منطقه است که به بهترین شکل با زبان شعر بیان شده است.
دایره لغات گسترده
دایره لغات هر فرد بستگی به «هوش کلامی» وی دارد. برای یک روایتگر شاعر یا یک نویسنده، دایره واژگان بهعنوان یک ابزار خلق اثر، درخور اهمیت است. آثار آقای جلالی، حکایت از دایره لغات گسترده ایشان دارد. این ویژگی به شکل بارزی منحصر به خود ایشان است و در آثار شنیداری و دیداری مازندرانی، تا کنون هیچ شاعر و نویسندهای به اندازه ایشان، از لغات، عبارات، اصطلاحات، کنایهها، تعابیر و ضربالمثلهای مازندرانی استفاده نکرده است.
تسلط به معانی ضربالمثلها و کنایات و استفاده بجا از آنها
در مجموعه اشعار مرحوم جلالی، کمتربیتی را میتوان یافت که در آن کنایه یا تمثیلی نهفته نباشد. این واقعیت، نشان از تسلط و احاطه ایشان به معناشناسی لهجه مازندرانی کجوری دارد. تسلط ایشان در این زمینه به حدی است که تعابیر بدیع و زیبایی از ترکیبات و کنار هم نهادن چند کلمه و اصطلاح، در اشعارش ارائه کرده است. به زبان ساده، اشعار آقای جلالی دایرةالمعارف لغات گویش کجوری لهجه مازندرانی است.
احاطه کامل بر فولکلور و فرهنگ عمومی منطقه و ارتباطات اجتماعی
آقای جلالی اطلاع کاملی از باورهای شخصیتهای شعرش دارد. آیینها، آداب و رسوم، افسانهها، داستانها، هزلیات و موسیقی منطقه کجور بهصورت خاص و مازندران بهصورت عام را خوب میشناسد. وقتی از زبان یک پیرزن سخن میگوید چنان مخاطب را با خود همراه میکند گویی پیرزن در صحنه حضور دارد و در حال بیان باورهای خود است.
استفاده از موسیقی متناسب با مضامین و موضوع شعر
هارمونی کمنظیر شعر و موسیقی در آثار آقای جلالی غیرقابل انکار است. فراز و نشیب هماهنگ این دو پدیده شنیداری، موجب تأثیر مضاعف پیام مرحوم جلالی روی مخاطب میشود. حتی در مواردی که موسیقی در کنار این اشعار نواخته نمیشود، روانی و اوزان شعر طوری است که مخاطب احساس آهنگینی از اشعار دارد.
در پایان، به جرأت میتوان گفت، آثار مرحوم جلالی دستکمی از حیدربابای شهریار ندارد و نظیر این اثر ارزشمند شهریار، به مثابه یک منبع مستند برای شناخت، تحلیل و ارزیابی فرهنگ مازندران مورد استفاده قرار خواهد گرفت. لغات، عبارات، کنایات و اصطلاحات بکار رفته در آثار مرحوم جلالی میتواند منبع قابل اعتنایی در روش تحقیق هرمنوتیک برای بازشناسی فرهنگ بومیان مازندران قلمداد شود. امید است، فرهنگ دوستان این خطه سرسبز بتوانند با استفاده از این میراث ارزشمند و با تکیه بر توانمندیهای خود، خالق آثار دیگری در حوزه فرهنگ و هنر این سرزمین باشند. هرچند برای هر یک از موضوعات بیان شده، مثالهای فراوانی در آثار مرحوم جلالی قابل ارائه است، ولی رعایت حق دیگران برای معرفی همه جانبه شادروان جلالی، حکم میکند از اطاله کلام پرهیز نموده و بههمین بیان اجمالی بسنده کنم.
سیدحسن موسویچلک
دبیر جشنوارههای فرهنگی و هنری پارپیرار
«فرهود جلالی کندلوسی» متولد ۱۳۴۴ در دهکده کندلوس نوشهر، از شاعران فولکلور مازندرانی بود. مقطع ابتدایی را در روستای کندلوس به پایان برد و مقطع متوسطه را در دبیرستانهای نوشهر و چالوس به اتمام رساند. در سال ۱۳۶۶ در رشته علوم اجتماعی به دانشگاه تهران راه یافت. در سالهای تحصیل با تشویق استاد خود آقای صادق علیکیا با شعر آشنا شد. اولین سرودههایش در قالب غزل و مثنوی بود. همزمان نزد کیانینژاد به فراگیری ساز نی نیز پرداخت. در سال ۱۳۷۱ پایاننامه خود را در مورد فرهنگ و آداب و رسوم دهکده کندلوس تدوین کرد. جلالی کندلوسی شاعر، نوازنده لَلِهوا و خواننده موسیقی بومی مازندران بود و در دهه 70 و 80 با انتشار آلبومهای پارپیرار که شامل شعرخوانیهای محلی او بود نظر علاقهمندان به فرهنگ و هنر مازندرانی را به خود جلب کرد. او علاوه بر چهارگانه پارپیرار که به ترتیب پارپیرار1 (1378)، ناریناریکا(1380)، شیوَنگ(1382) و اسری نام داشتند، در سال 1383 آلبوم از کپاچینهای البرز را نیز منتشر کرده بود. جلالی کندلوسی سال 1366 برای تحصیل در رشته علوم اجتماعی وارد دانشگاه تهران شد. او از نخستین افرادی بود که پایاننامه دانشگاهیاش به مطالعات فرهنگ بومی مازندران اختصاص یافت. علاقه او به فرهنگ بومی مازندران سبب شد تا سال 1376 همراه با برخی هنرمندان غرب استان، انجمن فرهنگی کجور را تشکیل دهد و اقدام به برگزاری برنامههایی مانند جشنواره، شعب شعر و نمایشگاه با موضوع فرهنگ و موسیقی مازندران کند.شهرت این فعال فرهنگی علاوه بر انتشار آلبومهای او، بهدلیل احیا و برپایی جشنهای سنتی و آیینهای بومی مازندران در تهران و همچنین پیگیریهای گسترده او برای برپایی مستمر همایش مازندرانیهای مقیم تهران و تجمیع ظرفیت مازندرانیهای ساکن پایتخت برای توسعه فرهنگی و اجتماعی استان بود. از سال 1375 در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول به کار شد. سال 1382 با هدف گسترش فعالیتهای فرهنگی در تهران و همچنین تولید آثار مرتبط با فرهنگ و هنر مازندران مؤسسه فرهنگی هنری پارپیرار را تأسیس کرد که خروجی آن برپایی دهها رویداد بزرگ فرهنگی و تولید و انتشار آثار فرهنگی مختلف بود.
فرهود جلالی کندلوسی علاوه بر فعالیت درحوزه شعر و موسیقی پژوهشگری برجسته در حوزه فرهنگ وهنر بود. بیست وپنج اثر پژوهشی از ایشان به یادگار مانده است.تألیف و تدوین هفتادجلد کتاب به نام ایشان هم از جمله کارهای دیگر آن زنده یاد است. مسئولیت مدیر مسئولی ماهنامه پارپیرار و فصل نامه پارپیرار نامه، برگزاری بیش از50 نشست و جشن آیینی و بومی در ایران (نه فقط مربوط به مازندران) چاپ مقالات متعدد از اقدامات ماندگار دیگر ایشان است. مدیرعاملی مؤسسه فرهنگی وهنری پارپیرار از اقدامات مؤثر دیگر زنده یاد فرهود جلالی کندلوسی بود که بسیاری از فعالیتهای فرهنگی خود در دو دهه اخیر را از طریق این مؤسسه پیگیری میکرد.تکمیل پرونده و ثبت آثار دینی، فرهنگی، هنری و آیینی در فهرست آثار ملی از قبیل: آیینهای ورزش پهلوانی و زورخانه ای، ماه رمضان، روز جهانی قدس، نیمه شعبان، شب یلدا (شب چله) میرات معنوی موسیقی اقوام مختلف از جمله تبری زبان؛ بختیاری، بوشهری، قشقایی، ایلام از جمله اقدامات ماندگار دیگر ایشان بود. یکی دیگر از کارهای ماندگار زندهیاد جلالی در مؤسسه فرهنگی وهنری پارپیرار، تهیه و تدوین دانشنامه موسیقی نواحی ایران بود که هشت سال طول کشید و بدون شک مورد استناد بسیاری از پژوهشگران قرارخواهد گرفت. تولید سرود ملی مددکاری اجتماعی در سال 1391 برای انجمن مددکاران اجتماعی ایران که در اختیار بیش از 150 کشور هم قرار گرفت و سرود آرش کمانگیر و تهیه گاهشمار اقوام ایرانی و دانشنامه بزرگ موسیقی نواحی ایران و... از اقدامات دیگر ایشان در مؤسسه بود. نامش مانا و راهش پر رهرو.
هنر و موسیقی بند دلهایمان را به هم وصل کرد
علی اکبر شکارچی
آهنگساز و نوازنده
نداند کسی چاره ازچنگ مرگ/ چوبرگ خزان است ما همچو برگ (فردوسی)
بسیارمتأسفم که این چندکلام رابه یاد دوست وهنرمند عزیزم زنده یاد فرهودجلالی مینویسم. من کجا و او کجا! من از تبار لر و او از تبار مازندران. فقط ریشههای مشترک هنر و موسیقی میتوانست دستان ما را در دستان یکدیگر و بند دلهایمان را بهم وصل کند. عشق اوبه ایران و مازندران برکسی پوشیده نیست. من گواهم که او همه زندگیش را عاشقانه برسر اشاعه فرهنگ و هنر و همدلی و هماندیشی هموطن نان خود نهاد. به گفته فردوسی بزرگ: جهان یادگاریست و ما رفتنی/ به گیتی نماند به جز مردمی
این مرد بزرگ و فرهنگخواه شرایطی را هم در خانواده خود فراهم آورده تا همسر ارجمندشان فرزانه خانم مدتی برای آموزش کمانچه نوازی شاگرد من باشد و هم اکنون هم دختر نازنینش غزل جان با استعداد و پشتکاری فوقالعاده و مثال زدنی نزد اینجانب آموزش میبیند. امیدوارم شایستگی آن را داشته باشم تا آنگونه که پدر بزرگوارشان در خیال برای او رؤیاپردازی میکردند او را آموزش دهم. من به همه دوستان و عزیزانش خصوصاً فرزانه خانم و غزلجان صمیمانه تسلیت میگویم.
بدرود ای سرچشمه عشق وهمدلی/ بدرود ای سرچشمه آهنگ وغزل/ بدرود ای مرد باخرد وبیادعا/ بدرود/ بدرود
فرهود جلالی در آیینه آثارش
شانتیو خزایی کوهپر
پژوهشگر
قریحه شاعری شادروان فرهود جلالی بر کسی پوشیده نیست و عموم مخاطبان ایشان به این وجه از شخصیت این هنرمند فقید، توجه ویژه دارند و ایشان را بهعنوان یک شاعر مازندرانی میشناسند. به همین دلیل بعد از درگذشت ایشان، شاهد انتشار اشعار، سوگنامههای موزون و گزارههای ادبی مختلفی در زمینه کیان این هنرمند فقید بودهایم. اینجانب قصد دارم بهعنوان یکی از مخاطبان مازندرانی آثار مرحوم جلالی، لایه دیگری از شخصیت فرهود جلالی را معرفی و ایشان را از دریچه آثارشان ارزیابی کنم.
آثار مرحوم جلالی، مشتمل بر چندین قصیده و ترجیحبند بلند و اشعاری است که در دستگاههای مختلف موسیقی تهیه و تنظیم شده و اصلیترین محور آنها مشتمل بر موضوعات زیر است:
معرفی و نکوداشت مازندران و فرهنگ مازندرانی توجه نوستالوژیک به نظام تولید و معیشت مردم منطقه در گذشته؛ تمجید از روابط اجتماعی مردم منطقه در گذشته؛ انتقاد شدید از تغییر رفتار مردم در اثر شهرنشینی و تغییر نوع معیشت؛ نکوهش تملق، خودباختگی، سودجویی و سایر خصوصیات مذموم اخلاقی؛ توصیه، پند و اندرز و ارائه پیشنهادات روشن به مردم منطقه برای تغییر شرایط بهوجود آمده؛ مجادله شدید با فقر و آثار آن انتقاد از برخی اقدامات دستگاههای اجرایی در منطقه؛ تأکید بر مشارکت و همیاری بر پایه برادری (خونی و عرفی.)
فرهود جلالی برای بیان نظرات خویش، دارای خصوصیات منحصر به فردی بوده و از ابزار و فنونی بهره برده که تا کنون کمتر نویسنده و شاعر مازندرانی موفق شده تا این حد از آنها بهره گیرد. خصوصیات این راوی فرهنگ دوست عبارتند از:
روایتگری شاعرانه
شعر ابزاری است که فرهود جلالی از آن بهعنوان محملی برای انتقال پیام خود به مخاطبان خود برگزیده است. به بیان دیگر، آقای جلالی یک «روایتگر شاعر» است نه صرفاً یک شاعر. سرتاسر آثار منتشره آقای جلالی، مشحون از روایتگری استادانه از خلقیات، آداب و رسوم و روابط اجتماعی مردم منطقه است که به بهترین شکل با زبان شعر بیان شده است.
دایره لغات گسترده
دایره لغات هر فرد بستگی به «هوش کلامی» وی دارد. برای یک روایتگر شاعر یا یک نویسنده، دایره واژگان بهعنوان یک ابزار خلق اثر، درخور اهمیت است. آثار آقای جلالی، حکایت از دایره لغات گسترده ایشان دارد. این ویژگی به شکل بارزی منحصر به خود ایشان است و در آثار شنیداری و دیداری مازندرانی، تا کنون هیچ شاعر و نویسندهای به اندازه ایشان، از لغات، عبارات، اصطلاحات، کنایهها، تعابیر و ضربالمثلهای مازندرانی استفاده نکرده است.
تسلط به معانی ضربالمثلها و کنایات و استفاده بجا از آنها
در مجموعه اشعار مرحوم جلالی، کمتربیتی را میتوان یافت که در آن کنایه یا تمثیلی نهفته نباشد. این واقعیت، نشان از تسلط و احاطه ایشان به معناشناسی لهجه مازندرانی کجوری دارد. تسلط ایشان در این زمینه به حدی است که تعابیر بدیع و زیبایی از ترکیبات و کنار هم نهادن چند کلمه و اصطلاح، در اشعارش ارائه کرده است. به زبان ساده، اشعار آقای جلالی دایرةالمعارف لغات گویش کجوری لهجه مازندرانی است.
احاطه کامل بر فولکلور و فرهنگ عمومی منطقه و ارتباطات اجتماعی
آقای جلالی اطلاع کاملی از باورهای شخصیتهای شعرش دارد. آیینها، آداب و رسوم، افسانهها، داستانها، هزلیات و موسیقی منطقه کجور بهصورت خاص و مازندران بهصورت عام را خوب میشناسد. وقتی از زبان یک پیرزن سخن میگوید چنان مخاطب را با خود همراه میکند گویی پیرزن در صحنه حضور دارد و در حال بیان باورهای خود است.
استفاده از موسیقی متناسب با مضامین و موضوع شعر
هارمونی کمنظیر شعر و موسیقی در آثار آقای جلالی غیرقابل انکار است. فراز و نشیب هماهنگ این دو پدیده شنیداری، موجب تأثیر مضاعف پیام مرحوم جلالی روی مخاطب میشود. حتی در مواردی که موسیقی در کنار این اشعار نواخته نمیشود، روانی و اوزان شعر طوری است که مخاطب احساس آهنگینی از اشعار دارد.
در پایان، به جرأت میتوان گفت، آثار مرحوم جلالی دستکمی از حیدربابای شهریار ندارد و نظیر این اثر ارزشمند شهریار، به مثابه یک منبع مستند برای شناخت، تحلیل و ارزیابی فرهنگ مازندران مورد استفاده قرار خواهد گرفت. لغات، عبارات، کنایات و اصطلاحات بکار رفته در آثار مرحوم جلالی میتواند منبع قابل اعتنایی در روش تحقیق هرمنوتیک برای بازشناسی فرهنگ بومیان مازندران قلمداد شود. امید است، فرهنگ دوستان این خطه سرسبز بتوانند با استفاده از این میراث ارزشمند و با تکیه بر توانمندیهای خود، خالق آثار دیگری در حوزه فرهنگ و هنر این سرزمین باشند. هرچند برای هر یک از موضوعات بیان شده، مثالهای فراوانی در آثار مرحوم جلالی قابل ارائه است، ولی رعایت حق دیگران برای معرفی همه جانبه شادروان جلالی، حکم میکند از اطاله کلام پرهیز نموده و بههمین بیان اجمالی بسنده کنم.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه