خاطرات یک دیپلمات

روایت گمشده


فاروق الشرع / وزیر خارجه سابق سوریه
مترجم: حسین جابری انصاری

اسد به هنگام خشمگینی
ملک حسن دوم که شخصیتی بزرگ و دارای رهبری هوشمندانه بود، از وزرای خارجه خواست دوباره با یکدیگر جمع شده و تصمیمات اجلاس و پیش‌نویس بیانیه پایانی آن را بازبینی کنند و همزمان با این جلسه، ضیافت ناهاری به افتخار رهبران عرب برگزار کرد. سوریه از کار کمیته سه جانبه حل بحران لبنان بر اساس برنامه‌ای که مبانی آن در بیانیه پایانی اجلاس آمده بود، حمایت و درخواست کرد این برنامه به‌عنوان یک مجموعه کامل با هم اجرا شود. این مبانی عبارت بود از: تأکید بر عربی بودن لبنان، تداوم بحران، تهدید امنیت قومی عربی و تجزیه لبنان را به‌دنبال دارد. تأکید بر همبستگی عربی با لبنان، کمک به دولت قانونی لبنان برای پایان دادن به اشغال اسرائیل و بسط حاکمیت کشور بر تمامی سرزمین لبنان، مسئولیت عمومی عربی در برابر لبنان، ضرورت تصویب سند اصلاحات سیاسی توسط مجلس نمایندگان لبنان و انتخاب رئیس‌جمهور و تشکیل یک حکومت وفاق ملی و پایبند به سند اصلاحات که برای اجرای این سند خواهد کوشید.
کمیته سه جانبه بر اساس مأموریتی که اجلاس سران برایش درنظر گرفته بود، می‌بایست برنامه دارالبیضا را در شش ماه به انجام رساند. وزرای خارجه مغرب، الجزایر و سعودی عملاً تلاش برای اجرای برنامه را راهبری می‌کردند. این کمیته در طول دوره فعالیت خود، سه بار از دمشق دیدار کرد. دیدار نخست در ۹ ژوئن و دیدار دوم در ۳ ژوئیه انجام و در آن کمیته درخواست کرد گذرگاه‌ها باز شده و در مقابل بازگشایی فرودگاه بیروت توسط عون، محاصره دریایی منطقه شرقی بیروت برداشته شود که توسط سوریه اعمال شده بود تا مانع سرازیر شدن کمک‌های نظامی عراق - و شاید غیر عراق - به عون شود. رئیس‌جمهوری اسد با اصل بازگشایی گذرگاه‌ها و رفع محاصره دریایی شرق بیروت موافقت کرد، مشروط بر آنکه تمامی کشتی‌هایی که به این منطقه بیروت می‌رفتند بازرسی و خالی بودن آنها از تسلیحات مشخص شود و به نحوی که اجرای پاره‌های امنیتی و سیاسی برنامه دارالبیضا به‌صورت همزمان انجام شود.
کمیته در ۱۳ ژوئیه ۱۹۸۹ برای بار سوم به دمشق آمد و توسط رئیس‌جمهوری به حضور پذیرفته شد. امیر سعود الفیصل که قدیمی‌ترین وزیر در بین اعضای کمیته بود، علی الاصول می‌بایست در کنار اسد بنشیند اما امیر، وزیر خارجه الجزایر را تشویق کرد در کنار اسد بنشیند. بوعلام بسایح برگه‌ای از جیب خود در آورد و شروع به خواندن آن کرد. این نوشته در حقیقت مشابه یک بیانیه تحریک‌آمیز بود که کمیته را از مرحله عدم عضویت سوریه در آن، به مرحله ناز و عشوه کردن با سوریه منتقل می‌کرد. بسایح، سوریه را به عدم همکاری لازم با کمیته متهم کرد و خواهان آن شد که از مداخله در امور داخلی لبنان خودداری کند. بیانیه به شکل حساب شده‌ای علیه سوریه تنظیم شده بود. اسد که هنگام شنیدن بیانیه، نارضایتی شدید از محتوای آن بر چهره‌اش آشکار بود بی‌آنکه کلمه‌ای درباره بیانیه بگوید ناگهان از جای خود بلند شد و در حالی که نشانه‌های خشم سرریز همراه سکوت بر چهره‌اش هویدا بود و به شکلی که گویی در دانشکده جنگ است، با اعضای کمیته دست داد و از اتاق ملاقات خارج شد و در را پشت سر خود بست و به دفترش در مجاورت اتاق رفت.
با رفتن اسد برای دقایقی، سکوتی مرگبار جلسه را فراگرفت. من که روحیه رئیس‌جمهوری را می‌شناختم و می‌دانستم دیگر مایل نیست با وزرای خارجه و من گپ و گفتی داشته باشد، احساسم این بود که وزرای سه کشور عضو کمیته؛ همکاران و میهمانان من هستند و باید برای مهار تنش ایجاد شده کاری بکنم. با وزرا از در دیگر اتاق خارج شدیم و کاروان اتومبیل‌هایی که در برابر کاخ الروضه، در انتظار ما بودند را رها کردم و از همکارانم خواستم اتومبیل مرا بیاورند. سپس در صندلی راننده نشستم و از سه وزیر خارجه خواستم سوار شوند و یکی کنار من و دو نفر دیگر در صندلی عقب بنشینند.
بعد به جای اینکه آنها را به فرودگاه ببرم، به سمت دفترم در وزارت خارجه در نزدیکی کاخ الروضه حرکت و به آنها پیشنهاد کردم جلسه‌ای سه نفره در ساختمان وزارت خارجه داشته باشیم. اعضای کمیته نیز با درک سنگینی اتفاقی که افتاده بود، با این پیشنهاد موافقت کردند. در جلسه به آنها گفتم: اتفاق امروز مهم است و سابقه ندارد که رئیس‌جمهوری که به آرامش معروف است چنین برخوردی کند. کوشیدم فضا را نرم کنم و به آنها گفتم شما گویا مسئولیت چوب لای چرخ گذاشتن را بر دوش سوریه انداخته اید و پیشنهاد ملک حسن دوم را بازگفتم که بدون سوریه هیچ راه حلی درکار نخواهد بود. جو کمی آرام شد و من ادامه دادم: بهترین کار این است که این ملاقات را فراموش و آن را کان لم یکن تلقی کنیم. من نیز رئیس‌جمهوری را قانع می‌کنم که این ملاقات را به‌طور کلی فراموش کند. اعضای کمیته با این پیشنهاد موافقت کردند. از اتاق مجاور با رئیس‌جمهوری صحبت کردم و نظرم را درباره پشت سرگذاشتن این ملاقات، به او گفتم.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7702/4/584656/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها